اندر احوال خیرالخازنین، سلطانه العلماء (۱۳۱۰-۱۵۱۰)
فریبرز خسروی: قرار بود برای تلطیف فصلنامه کتاب هر شماره یادداشت طنزی تهیه شود. در اولین گام ها قرعه فال به نام کامران فانی و پوری سلطانی زده شد.هر دو …
ادامه مطلبفریبرز خسروی: قرار بود برای تلطیف فصلنامه کتاب هر شماره یادداشت طنزی تهیه شود. در اولین گام ها قرعه فال به نام کامران فانی و پوری سلطانی زده شد.هر دو …
ادامه مطلبیک روز بهاری، با تمام زیبایی های طبیعت ، خودنمایی می کرد. هوای دلگشا، آفتاب لطیف، صدای پرندگان که در باغچه باهم بازی می کردند و رنگ آمیزی زیبای بوته …
ادامه مطلببا کلی قرض و قوله و این در و اون در زدن بالاخره تونستم یه واحد آپارتمان فسقلی فکستنی یه خوابه تو یه مجتمع ۱۶ واحدی مستقر در سه راه …
ادامه مطلببه مناسبت انتخاب کتابگذار اعظم جدید، شورای دژنبشت در محل سالن مشورتی تشکیل شده است تا امرای بخش های مختلف ضمن عرض تبریک، گزارشی از بخش متبوعه خویش ارائه نمایند. …
ادامه مطلبعطف نویس: سلام. داستان طنز ما در دوره ای از تاریخ رخ می دهد که به یک باره بنا به دلایل مختلف مکتبه و مکتبه داری در این مملکت رونق …
ادامه مطلبعجب حکایتی است این آزمون استخدامی !!! مثل بازی شطرنج میماند ولی به نظر کمی ناعادلانه برگزار میشود. توی صفحه شطرنج برای ما همه مهرهها را سرباز چیده بودند به …
ادامه مطلبپشت در تنها مستراح کتابخانه، با ماژیک آبی نوشته است، «اینجا که نشستهای به چیزها فکر کن.» آقای صولتی، کتابدار کتابخانه محله گیشا، عادت دارد جملههای فلسفی صادر کند و …
ادامه مطلبآقای امیرابتهاج، پیرمرد اخمویی بود که رئیس و کتابدار و فهرستنویس و کارمند و آبدارچی و همهکاره کتابخانه محله یوسفآباد بود. تحمل کمترین صدا را نداشت و دائم میان میزها …
ادامه مطلبنکته ۱: نسبت به مراجعه کننده بد اخلاق باش! مبادا با مراجعه کننده خوش اخلاق باشید. وقتی مراجعه کنند ه ای به کتابخانه آمد، سعی نکنید از جای خود بلند …
ادامه مطلب