کتابخوانی در شهر، خوب، بد، زشت
خوب روز تولدم بود. دوستانم برام کادوهای مختلفی آورده بودند. شال،لباس، عروسک، مجسمه و چیزهای دیگر. ولی هدیه یکی از دوستانم کتاب بود. “کتاب سبز زندگی” که حاوی ۳۰ داستان …
ادامه مطلبخوب روز تولدم بود. دوستانم برام کادوهای مختلفی آورده بودند. شال،لباس، عروسک، مجسمه و چیزهای دیگر. ولی هدیه یکی از دوستانم کتاب بود. “کتاب سبز زندگی” که حاوی ۳۰ داستان …
ادامه مطلبیادش به خیر سال ۱۳۷۳ بود و موعد اعلام نتایج کنکور اون موقع ها که سایتی نبود و در روزنامه اسامی قبول شده ها را اعلام می کردند، که یکی …
ادامه مطلبمیخواهم داستانی درباره پایاننامه و دفاع آن نقل کنم که شاید حکایت خیلیها باشد. ترم سوم شروع شده و دانشجویان در تکاپوی انتخاب موضوع هستند تا پروپزال خود را به …
ادامه مطلبمیخواستم بنویسم عطف بر شیرازه مستدام باد که خاطرم آمد دو سال پیش، همین را برای شیرازه نوشتم و دیگر منتشر نشد! برای همین، آرزو میکنم که این رسانه بتواند …
ادامه مطلبنمیدونم کی بود؟ انگار همین دیروز بود، نه پریروز نه همون دیروز بود،خداییش یادم نمیاد کی بود؟ اما هوا برم داشته بود.اوایل جوونی بود(بنده ۲۲سالمه) و هزار جور فکر و …
ادامه مطلبهوا عجیب گرفته است به پشت پنجره اتاق میروم و بازهم بیرون را نگاه میکنم به درختان که افسرده اند سلام میکنم به درخت خرمالویی باغچه همسایه که سر زده …
ادامه مطلباستخدام ۳۱۷۲ نفر در قوه قضاییه… استخدام هزاران نفر در شهرداریهای کشور… استخدام استانداریهای کشور… استخدام بانک … و صدها استخدامی دیگر… در طی سال گذشته این ها اخباری بودند که …
ادامه مطلبدر آغاز یک روز کاری در یک کتابخانه دانشگاهی که هنوز سر و کله دانشجویان در کتابخانه پیدا نشده و تا ساعت رسمی کار هنوز زمان باقی است به سراغ …
ادامه مطلبدرحال بررسی ایمیل هایم بودم ، به ایمیلی از طرف مجله الکترونیکی عطف با عنوان “آخرین فرصت برای نوشتن در آخرین شماره عطف” رسیدم که خوانندگان را تشویق به نوشتن …
ادامه مطلباینجانب در گذشته به شغل کتابداری مشغول بودم و همیشه سعی میکنم از اخبار کتابخانه ها و مشکلات و مباحث مربوط به آن اطلاع یابم , مجله عطف را در …
ادامه مطلبگمشده سراسیمه وارد کتابخانه شد. پیدا بود چیزی گم کرده یا جا گذاشته است. گفت موبایل منو اینجا ندیدی؟، گفتم روی میزها رو نگاه کن. بعد از جستجویی پیدا نکرد. …
ادامه مطلبیکسال به سرعت برق و باد گذشت و سال ۹۰ هم رو به اتمام است. قبل از همه چیز از آقای حیدری نژاد و تیم عطف تشکر می کنم که …
ادامه مطلبالف. پوووووف ! خُب بگو ببینم چیکاره ای ؟! ب. دانشجو ! الف. چی می خونی ؟! ب. مدیریت اطلاعات ! ب یه نفس راحت می کشه الف. اوووم ! …
ادامه مطلبپاتوقم در روزهای داغ پیش از امتحانات ترم در مقطع کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، کتابخانه بود. شاید باورش سخت باشد که حین ترجمه و یافتن معادل صحیح، نگاهی به کتابداران …
ادامه مطلب