[corner-ad id=1]
مهدی رضایی مزینانی (۱۳۲۷-۱۳۹۲)، سردبیر «نشریه نمایه» و بعدها مدیرعامل «مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی نمایه»، یکی از مهمترین کسانی بود که در دوران پس از جنگ، با رونق گرفتن دانشگاه و نشریات، فهرستگان مقالات فارسی را سامانی اساسی داد. از او که مهمترین سالهای فعالیت حرفهایش را برای دسترس پذیر کردن و زنده نگهداشتن نام و آثار نویسندگان فارسی زبان سپری کرد، در خزانه اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی به زحمت ردّی –و نه حتی عکسی- پیدا می شود و این از طنزهای تلخ روزگار ماست.
۲۰ فروردین امسال، دقیقاً ۳ سال از درگذشت نابهنگام این فعال مطبوعاتی و مدیر فرهنگی می گذرد؛ همزمان با دومین سالی که از غروب مؤسسه نمایه می گذرد؛ نهالی که او کاشت و پرورش داد و پس از او در زنجیرهای از بی تدبیری مدیران نهاد کتابخانه های عمومی کشور پژمرد و به تعطیلی کشیده شد. امیدوارم این نوشته در آغاز فروردین ماه یاد این مرد و کارهایش را در ذهنها زنده نگه دارد.
مهدی رضایی؛ از نشریه فردوسی تا نشریه نمایه
مهدی رضایی به استناد یادداشتی که سید فرید قاسمی، تاریخ نگار برجسته مطبوعات ایران، بعد از فوت او منتشر کرد (جهان کتاب، اسفند ۱۳۹۲)، در سال ۱۳۲۷ در شیروان متولد شد. رشته روانشناسی خواند و کارشناسی ارشد مدیریت را در نیمه راه رها کرد. از آغاز دهه ۴۰ در مطبوعات ایران بویژه با نشریه فردوسی همکاری می کرد. دفتر شعری با عنوان «با ستاره ها» از آن سالها باقی مانده است. بعد از استخدام در وزارت فرهنگ در سال ۱۳۵۲، برای پنج سال (۱۳۵۲-۱۳۵۷) مسئول فرهنگ و هنر مریوان، چهار سال (۱۳۵۸-۱۳۶۱) رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوین و چهار سال (۱۳۶۱-۱۳۶۴) رئیس کتابخانه پارک شهر تهران بود. از سال ۱۳۶۱ به دبیرخانه هیأت امنای کتابخانه های عمومی (بعدها نهاد کتابخانه های عمومی کشور) آمد و در میان مسئولیتهایی که بر عهده گرفت بی شک شاخص ترینش سردبیری «نشریه نمایه» و بعد از آن مدیریت «مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی نمایه» بود.
نمایه؛ تحولی در نمایه سازی نشریات ادواری فارسی
تا پیش از شهریور ۱۳۷۰ که نخستین شماره نشریه نمایه منتشر شد، کتابداران و پژوهشگران برای یافتن آثار منتشر شده در نشریات فارسی دو منبع عمده داشتند: یکی فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی که به کوشش ایرج افشار منتشر می شد و پس از او هم تا جلد ده با همت ایران ناز کاشیان ادامه یافت؛ دیگری فهرست مقالات فرهنگی در مطبوعات جمهوری اسلامی ایران که مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به وزارت ارشاد منتشر می کرد. با ادغام این مرکز در کتابخانه ملی انتشار آن پایان یافت. تمرکز هر دوی این فهرستها بر مقالات و آن هم در حوزه های فرهنگی بود. از آنجایی که هر دو منبع در بازه های طولانی (یک تا چند سال یک بار) و با دیدی گذشته نگر منتشر می شدند، عملاً اشراف پژوهشگران بر مطالب منتشره جدید بسیار دشوار بود.
ماهنامۀ نمایه با همت مدیران وقت هیأت امنای کتابخانه های عمومی کشور و با این ایده به میدان آمد که دغدغه های پژوهشگران و کتابداران را برای آگاهی از آخرین مطالب مطبوعاتی (مقاله، گفتگو، گزارش) برطرف کند. سردبیر ماهنامه نمایه در نخستین یادداشت خود می نویسد:
«بنا بر سنت دیرینه کتابشناسی در فرهنگ اسلامی و شیوه های نو دوران اخیر، غالب تلاشها معطوف به رده بندی کتابها قرار داشت و جز فعالیتهایی پراکنده اقدام جدی در زمینه فهرستنویسی و رده بندی نشریات انجام نشده بود. غفلت از این امر طیف وسیعی از اطلاعات و مقالات ارزشمند را که می توانست در تقویت بنیه علمی و فرهنگی مراکز آموزش عالی و مؤسسات پژوهشی و محققان مؤثر باشد از نظر آنان مستور می ساخت. «نمایه» در واقع شناسنامۀ مندرجات مطبوعات است و همچون منشوری رنگهای دلپذیر آن را باز می نمایاند» (نمایه، ۱۳۷۰).
نخستین شماره نمایه، اطلاعات کتابشناختی نشریات حوزه های موضوعی مختلف را از نشریاتی چون آبزیان و هوافضا تا آدینه و نشر دانش، از دنیای سخن تا انرژی هسته ای، از صنعت چاپ تا کلک در بر می گرفت. علاوه بر نمایه الفبایی نشریات، نمایه موضوعی مقالات، نقدها و گفتگوها بر اساس کوتاهشدۀ رده بندی دیویی ارائه می شد. ظرف یک سال نمایۀ پدیدآورندگان هم به آن افزوده شد. این رویه که به مدت ۱۵ سال و تا فروردین ماه ۱۳۸۵ یعنی تاریخ انتشار آخرین شماره نمایه (شماره ۱۷۷) ادامه یافت، این ماهنامه را به مرجعی یگانه برای جستجوی اطلاعات نشریات ادواری کشور پس از انقلاب تبدیل کرد.
مهدی رضایی ظرف یکسال از سِمَت مدیر اجرایی به سردبیر نمایه ارتقا یافت و آن را برای ۱۵ سال حفظ کرد. کسانی که با او در مقام سردبیر و نمایه ساز این نشریه کار کرده اند از نقش اساسی او در تداوم کیفیت این نشریه سخن می گویند. سرمقاله های او در نمایه نشان از تسلط کاری و دانش بسیار گسترده اش دارد. برای مدتها کارش این بود که تک تک نشریات را ورق بزند و بر اساس موضوع مقالات و دانش تخصصی افراد، آنها را برای نمایه سازی به کارکنانش ارجاع دهد. همین موضوع به او تسلطی در آگاهی از مطبوعات ایران داده بود و از او دایره المعارفی سیار ساخته بود.
فرید قاسمی که خود سالها بر روی نشریات ایران و فهرست های آنها کار کرده است، اولین کسی بود که در ستایش از انتشار نشریه نمایه در مجله رسانه مقاله ای نوشت و آن را معرفی کرد (نشریه رسانه، مرداد۱۳۷۰). به اعتقاد او «رضایی به ضرورت کارش برای پژوهشگران کشور پی برده بود و احساس می کرد به نوبه خودش کار بزرگی برای مملکت می کند. در ۲۰ سال کار تهیه نمایه، دغدغه اول و آخرش کارش بود. دائم با صاحب نظران مشورت می کرد و به دنبال تکمیل کارش بود. انگیزه ای که داشت عجیب بود» (گفتگو با نگارنده، فروردین ۹۵).
تفاوت بزرگی که کار رضایی را از دیگر پایگاه های نشریات کشور (حتی تا الان) متمایز کرد، نمایه سازی مقالات و کمک به جستجوی موضوعی آنها بود –هر چند ایراداتی هم داشت. این جملۀ او را نمایه سازان زیادی نقل می کنند که به آنها می گفت: «مردم پول می دهند مجله می خرند تا شاید بخوانند، شما جایی کار می کنید که بهتان پول می دهند تا مجله بخوانید». همین یک جمله کافی است تا نشان بدهد رضایی تا چه اندازه عاشق کارش بود و چه تفاوتی با مدیران پس از خود داشت که گاه میشد در طول ماه به نمایه سازان سرکشی هم نمی کردند.
تحول در نمایه؛ از نشریه چاپی به نسخه های الکترونیکی
یکی از بارزترین ویژگیهای مهدی رضایی در مقام یک سردبیر و بعدها مدیرعامل مؤسسه این بود که به تغییرات فناورانه در محیط اطراف خود آگاه بود و به آنها واکنش مناسب نشان می داد. به تدریج که کتابخانه های دانشگاهی در دهه ۷۰ به رایانه مجهز می شدند، نمایه نسخه الکترونیکی تحت سیستم عامل DOS خود را منتشر کرد. به ویژه پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ که روزنامه ها در مرکز توجه قرار گرفتند، روزنامه ها را هم به نمایه اضافه کرد تا مخاطبان را راضی نگه دارد. در سال ۱۳۷۷ تابلو اعلانات الکترونیکی نمایه (B.B.S) علاوه بر مجله الکترونیکی نمایه، تصویر کامل مقالات درخواستی و پرونده جاری نشریات ادواری، فهرست برگه های مشترک کتابخانه های عمومی کشور را هم ارائه می کرد و در این مدت کار ارائه نمایه بر روی لوح فشرده (CD) هم آغاز شد؛ این در حالی بود که هنوز حتی برخی از کتابخانه ها مجهز به دستگاه CD-ROM خوان نبودند.
در سال ۱۳۷۹، نهاد کتابخانه های عمومی کشور تشکیلات این نشریه را به «مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی نمایه» ارتقا داد و مدیرعاملی آن به سردبیر نشریه نمایه واگذار شد. این تغییر به گسترده تر شدن کار نمایه سازی نشریات انجامید. با آغاز ویندوزی شدن نرم افزارهای کتابخانه ها، نمایه به سرعت نسخه تحت ویندوز خود را ارائه کرد. در نسخه جدید کافی بود کتابخانه ها CD جدید نمایه را به مجموعه قبلی خود اضافه کنند؛ به این ترتیب پایگاه اطلاعاتی آفلاین نمایه در هر کتابخانه در دسترس بود.
گام دیگری مانده بود و آن ارائه نسخه تحت وب و آنلاین نمایه بود که اگر چه آغاز شد، با جدایی رضایی در سال ۱۳۸۵ ناتمام ماند. فروردین ۱۳۸۵ آخرین نسخه چاپی نشریه نمایه به روی دکه های مطبوعات رفت. تا آن زمان بیش از یک میلیون رکورد در پایگاه اطلاعاتی نمایه وجود داشت.
نمایه در چنبرۀ سیاست
با برآمدن احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، بسیاری از نهادهای فرهنگی دستخوش تغییر شدند. نمایه خوش شانس بود که یکسالی دور از نظرها بود، ولی با تغییرات مدیریتی در نهاد کتابخانه های عمومی و نشستن منصور واعظی بر صندلی مدیریت آن، نمایه هم دستخوش تغییر شد. دعوای حقوقی نمایه با طراحان نرمافزار نمایه بهانهای مناسب به دست مدیران نهاد کتابخانه های عمومی داد. گویا طراحان نرم افزار که شرکت ایلا نرم افزار را تشکیل داده بودند، داده های نشریات موجود در نمایه را در نرم افزار دیگری به نام «فهرستگان نشریات ادواری» به کتابخانه ها عرضه کردند و شکایت نمایه راه به جایی نبرد. هر چند این بانک اطلاعاتی هم دیری نپایید و ظرف چند سال به دلیل مشکل در به روزرسانی از رده خارج شد، زمینۀ جدایی رضایی از نهادی شد که ۱۵ سال از عمرش را صرف آن کرده بود.
پس از او نمایه در دست مدیران مختلفی دست به دست شد که هیچ یک نه دانش کافی، نه تجربه نمایه سازی و نه حتی سابقه پژوهشی مناسبی نداشتند. تنها در چند سالی که محمدرضا اخضریان مدیریت نمایه را بر عهده داشت، تلاش کرد ثبات در مجموعه را حفظ کند، اما به این بها که نمایه از همگامی با فناوری روز و رقابت با رقیبان جدید غافل ماند. در چنین وضعیتی، تولید نمایه های موضوعی برای سازمانهای دولتی مختلف و فروش اجباری نمایه به کتابخانه های عمومی، فقط نمایه را هر چه بیشتر از تحول باز داشت و به لطف و کَرَم مدیران دولتی وابسته کرد.
نتیجه چنین سیاستی این شد که پس از انتخابات ۹۲ و آشکار شدن کوه بدهی هایی که مدیران قبلی به جای گذاشته بودند، بودجه مؤسسه نمایه به عنوان نهادی که تنها هزینه بر است، در تصمیمی عجولانه قطع شد، متخصصان آن را پراکندند، وسایل آن را به مکانهای دیگر منتقل کردند و محل آن را به تشکیلاتی دیگر بخشیدند؛ گویی که چنین نهادی با ۱٫۶ میلیون رکوردِ تمام متنِ مطالب نشریات کشور از سال ۱۳۵۷ تا کنون اصلاً وجود خارجی نداشته است.
تلاش برای طرحی نو در فهرستگان نشریات
رضایی پس از ترک نمایه بیکار ننشست و تلاش کرد کاری را که مدتها انجام میداد به گونه ای دیگر ادامه دهد. «فهرستگان رسانه ها» قرار بود نمایه ای جدید با ظاهری جدید برای بازیابی نشریات فارسی باشد. در سال ۱۳۸۸ کار خود را با تمام روزنامه های صبح تهران آغاز کرد و به روال نمایه، مقالات، گزارشها و مصاحبه ها را انتخاب میکرد و به نمایه سازان میداد تا در خانه بر روی آن کار کنند و نتیجه را در پایان هفته تحویل دهند، اما چنان که دیگران هم به او هشدار داده بودند هزینه های نیروی انسانی، تهیه نشریات و نرمافزار این کار بسیار بالاتر از برآورد اولیه شد و این پروژه به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. به این ترتیب، به طرز غم انگیزی رضایی و نمایه اش سرنوشتی مشابه هم پیدا کردند.
یاد بزرگان گرامیداشت ارزشهاست
زمانی که مهدی رضایی رخ در خاک کشید، نه نهاد کتابخانه های عمومی کشور و نه مؤسسه نمایه حتی پیام تسلیتی کوتاه بر روی سایت خود نگذاشتند؛ گویی این مؤسسه از دل خاک برآمده و هیچ کس جز مدیران فعلی در افتخار آن سهیم نیستند. مضحک اینکه مدیرانی که با خبر درگذشت وی چنین کردند، خود نیز بر صفحه تاریخچه سایتهای این دو مؤسسه حضور ندارند.
فرید قاسمی که ۲۲ سال از دور و نزدیک کار نمایه را دنبال می کرده است، می گوید: «من تنها کسی بودم که در زمان آغاز نمایه در مورد آن نوشتم و متأسفانه تنها کسی هم بودم که بعد از فوت آقای رضایی در مورد او دست به قلم بردم. هر زمان اسم این مرد می آید دلم می سوزد. چه مردان بزرگی که در این کشور زحمتها کشیدند و قدرناشناسی دیدند. این مرد اگر در هر کشوری این زحمات را می کشید به چه جاهایی که نمی رسید».
اینک آن مرد در میان ما نیست اما نتیجه کار بزرگ او هست و اگر گوش شنوایی باشد هنوز فرصت احیای آن وجود دارد. هر پژوهشگری که در این سالها از نمایه برای کار خود استفاده کرده است مدیون تلاشهای مهدی رضایی و همکارانش است.
راه زیادی داریم تا یاد بگیریم برای کسانی که در جامعۀ خود منشأ کارهای بزرگ بوده اند احترام قائل باشیم و آنها را بزرگ داریم. باشد که ارزشهای آنها را در جامعه گسترش دهیم.
یادش گرامی باد.
با سلام. مطلب بسیار خوبی بود.
مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی بعد از ادغام با کتابخانه ملی ادامه کار داد. اما متاسفانه با برخی کژاندیشی ها در اواخر دوره آقای اشعری با منحل شدن بخش نمایه سازی کتابخانه ملی، عملا کار نمایه سازی نشریات در کتابخانه ملی به نابودی کشیده شد و همکاران باتجرب اش پراکنده شدند. ای کاش دوباره نمایه سازی کتابخانه ملی احیا شود.