کارنامه، نهاد کتابخانه‌های عمومی و دو پرسش ساده!

مقدمه

سال گذشته تقریباً در همین روزها آقای مهندس واعظی دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در یک برنامه زنده تلوزیونی ادعای بی دلیل” کتابداری دانش وسیعی نیست” را عنوان  کرد و سپس  با واکنش منطقی، مؤدبانه و جدی سه تن از استادان رشته مواجه شد. این متن به جهت طرح دو پرسش اساسی در همان ایام نوشته ولی منتشر نشد تا اینکه “نهاد کتابخانه های عمومی” به واسطه رسانه ی ملی در کانون توجه کتابداران و متخصصان این حوزه قرار گرفت.
برنامه کارنامه که شب دوشنبه بیست و هفتم آذر در شبکه چهار تلوزیون دولتی ایران اجرا شد، مجالی را فراهم کرد تا در یک مناظره، عملکرد نهاد ارزیابی شود. یک سوی این مناظره دکتر شهریار زرشناس مشاور عالی  آقای واعظی بود؛ و سوی دیگرش دکتر ابراهیم افشار استاد علم اطلاعات. آقای دبیرکل در آخرین ساعت ها قرار حضور در کارنامه ! را بر هم زده بود.چرا؟ آنچه گفته شد شرکت در یک جلسه ی اداری بود اما آنچه پنداشته میشود دوری جستن از تحلیل و تفسیر “کارنامه” نهاد بود. با این حال، برنامه به شکلی قابل پذیرش اجرا و در فرصت محدودش برخی از جدی ترین نقدهای متخصصان علم اطلاعات به نهاد، از زبان یکی از اساتید علم اطلاعات بازگو شد. هر چند هر بیننده عاقلی طرف سربلند این مناظره را دکتر افشار می داند ونظر سنجی نیز بر این امر تاکید  دارد  اما سخنان بی علت که طرف مقابل در لحظات پایانی برنامه بر زبان راند و در آنها – همچون آقای دبیرکل – متخصصان علم اطلاعات را در حد اُپراتورهای فاقد تخصص فروکاست و وضعیت معیشتی کتابداران نهاد را خوب توصیف کرد، سبب شد تا من این دو پرسش هنوز بی پاسخ را منتشر کنم.

و اما دو پرسش ساده اما اساسی از دبیرکل نهاد و مشاور عالی شان !
یادداشت منطقی جناب ابراهیم عمرانی در پنجاه و دومین سخن هفته لیزنا تحت عنوان گزینشهای غیرعلمی: مشکلی جدی در حرفه که در ادامه مصاحبه های دکتر فتاحی و دکتر رضایی شریف آبادی و در واکنش به سخن مهندس واعظی _کتابداری  دانش وسیعی نیست_  تدوین شده بود، و نیز تکرار همان سخن در برنامه کارنامه مرا برانگیخت تا به عنوان کسی که دست کم به مدت بیست سال کاربر و سمپات کتابخانه های عمومی بوده و از این مدت هفده سال را در مقام دانشجو، شاغل و مدرس علم اطلاعات فعالیت داشته، دو پرسش ساده اما اساسی را طرح کنم. در این مقال، قصد دفاع نظری از کیان حرفه اطلاع رسانی را ندارم؛ زیرا همانطور که دکتر رضایی قلمی کرده اند چنین سخنی ارزش علمی ندارد. بنابراین، ترجیح می دهم صحنه این صف آرایی را با شکل حقیقی اش نمایش دهم و به عنوان یکی از اهالی این حرفه آقای دبیر کل و مشاور عالی شان  را در مقام مسئولان مستقیم بیش از دو هزار و هفتصد کتابخانه عمومی مورد پرسش قرار دهم.

نظام جذب نیروی انسانی: در خلال دهه هشتاد نهاد کتابخانه های عمومی کشور چند آزمون استخدامی را برگزار و تعدادی ازفرآورده های گروه های آموزشی علم اطلاعات را جذب کرده است. با احتساب شرایط فعلی حاکم بر بازار کار ایران به طور عام و بازار کار این رشته به طور خاص نهاد را باید سازمانی فعال در جذب نیرو دانست. اما چه چیزی باعث شده تا حرفه مندان اطلاع رسانی از روند جذب نیروی انسانی در نهاد ناخشنود باشند؟ همواره دورادور استخدام های نهاد را زیر نظر داشته و خبر آزمون ها را دنبال کرده ام. در عین حال، شاهد وضعیت غیرطبیعی آزمون ها نیز بوده ام. مشاهده پرسش هایی که پس از هر آزمون منتشر شده انسان را به این فکر وا می دارد که آیا نهاد، جهت گیری فکری خاصی  به جز تخصص و توانایی  در استخدام دارد؟ این دغدغه برای من زمانی بیشتر شد که در اردیبهشت ماه سال نود دعوت شدم تا در مصاحبه تخصصی پذیرفته شدگان آخرین آزمون نهاد مشارکت داشته باشم. سه روز مصاحبه تخصصی پاسخ مثبت این پرسش را در ذهن من تقویت کرد. نیمی از مصاحبه شوندگان را فارغ التحصیلان رشته های غیرکتابداری تشکیل می دادند. مهندسی معکوس ترکیب دعوت شدگان به مصاحبه ثابت می کند که پرسش های آزمون نهاد حول چه محورهایی می چرخیده اند. به زبان ساده تر، این واقعیت پرده از دو حقیقت بر می دارد. اول آنکه پرسش های تخصصی آزمون های استخدامی نهاد تا حدی سطحی و غیر استاندارد, هستند که حتی دانش آموختگان حوزه های ادبیات و روانشناسی و الهیات هم می تواند به آنها پاسخ دهد؛ و دوم اینکه سهم پرسش های غیر تخصصی در هر آزمون به حدی است که متخصصان سایر رشته های علوم انسانی  به آسانی نیمی از پذیرفته شدگان را تشکیل می دهند. تحلیل آماری مدارک تحصیلی مستخدمین نشان میدهد که پرسش ها چه زاویه ای داشته اند  و آن زاویه چه کارنامه ای بدست میدهد! اکنون نخستین پرسش جدی حرفه اطلاع رسانی از دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور را مطرح می کنم:

نهاد از جذب نیروی انسانی دقیقاً چه هدفی را دنبال می کند؟

اگر قرار باشد دستگاه های اجرایی در راستای چشم انداز ایران ۱۴۰۴ برنامه های خود را تدوین کنند از نهاد هم انتظار می رود در بزرگترین اقدام خود یعنی جذب نیروی انسانی دومین ویژگی چشم انداز مذکور یعنی اتکاء به سهم برتر منابع انسانی را مد نظر قرار دهد. ایران ۱۴۰۴، بیش و پیش از هر چیزی نیازمند بکارگیری نیروی های متخصص است. راهبرد استخدامی نهاد دو نتیجه دارد یکی کاهش  سهم دارندگان مدرک کتابداری و دوم  استخدام فارغ التحصیلان سایر رشته ها نظیر ادبیات و الاهیات و روانشناسی و …روشن است که برای رفع اشتباه یعنی تربیت مستخدمین گروه دوم باید دوره های تخصصی علم اطلاعات  را برقرار کرد  و از آنجا که گروه دوم خواسته یا ناخواسته نمیتوانند پاسخگوی نیازها باشند آنگاه  عبارت “کتابداری علم وسیعی نیست” متولد میشود! عبارتی که پایه اش فرایند نادرستی است که اتفاقا ریشه اش در همین رویکرد استخدامی نهاد است. به همین دلیل رویکرد استخدامی نهاد  با این شرایط  نه تنها ضد بلکه نقیض چشم انداز است.

نظام پرداخت حقوق و دستمزد: نهاد علیرغم اینکه در جذب نیروی انسانی تلاش قابل توجهی داشته در حفظ این نیروها و جلب رضایتشان به باور من توفیقی نداشته است. متوسط حقوق کتابداران نهاد بسیار پایین تر از حدی است که این همکاران عزیز بتوانند زندگی آبرومندانه ای داشته باشند. خط فقر در ایران، هم اکنون از مرز یک میلیون تومان در ماه فراتر رفته است و بنا بر ادعای رئیس مرکز آمار ایران تنها در سال هشتاد و نه بیش از ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق و بیش از ۳۰میلیون نفر زیر خط فقر نسبی به سر می‌برده اند. افزایش شمار فقرا تا کنون غیر قابل انکار است. با این حساب، اکثریت قریب به اتفاق کارکنان نهاد مطلقاً فقیر هستند. آیا بهتر نیست که بودجه نهاد به جای هزینه شدن در برنامه های خاص و البته بی ثمر، به عنوان پاداش در اختیار کتابداران قرار گیرد؟ می شناسم افرادی را که به عنوان کتابدار نهاد استخدام شده اند، اما به محض فراهم شدن فرصت کاری بهتر این سازمان را ترک کرده اند؛ و باز هم می شناسم افرادی را که هم اکنون کتابدار نهاد هستند و مترصدترک این سازمان به مقصدی دیگر ! آیا بهتر نیست نهاد از اشکالات نظام استخدامی کشور درس عبرت بگیرد و آنها را تکرار نکند؟ همیشه گفته شده است که اگر معلمان آموزش و پرورش، بیشترین حقوق را می گرفتند والدین، فرزندانشان را وا می داشتند تا در کنکور به جای پزشکی و مهندسی، معلمی را برگزینند. آن وقت باهوش ترین جوانان این کشور معلم می شدند و روشن است که دست پرودگان معلمان نخبه، دیپلمه های بی انگیزه و کم سواد امروز نبودند. نهاد باید در این مورد بیندیشد که چرا کتابداران، کار در کتابخانه های غیر عمومی را ترجیح می دهند؟ پاسخ، روشن است. علت را باید در نظام پرداخت حقوق و دستمزد دیگر سازمان ها جستجو کنیم که کتابدار را در تأمین معاشش با دشواری کمتری مواجه می کند. بر این اساس، دومین پرسش جدی حرفه اطلاع رسانی از آقای دبیر کل عبارت است از:

 برنامه نهاد برای افزایش حقوق و دستمزد کتابداران چیست؟

کلام آخر

انسانی تر اینست که آقای دبیر کل و مشاورعالی ایشان  با داوری گرفتن انصاف خود پاسخ این دو پرسش ساده اما اساسی رادر خلوت خود بدهند برای اینکه جواب اینها را تقریبا همه میدانند. به هر حال مدیریت، مسولیت به همراه دارد. و مسولیت سنگین میشود اگر میزبان بیت المال بوده و پای حقوق مردم در میان باشد.

About داريوش عليمحمدي

View all posts by داريوش عليمحمدي →

29 Comments on “کارنامه، نهاد کتابخانه‌های عمومی و دو پرسش ساده!”

  1. آقای علیمحمدی ! نهاد به این نظرات وقعی نمی نهد. نگارش در نشریه های تخصصی دردی را دوا نمی کند. تنها در برنامه های صدا و سیما و رسانه های عمومی است که می توان حق خود و نابخردی نهاد را اثبات کرد. بلکه این نشان دادن حقیقت در منظر عام باعث شود رویه ی غلط نهاد در بسیاری از امور اصلاح شود.

  2. هر چند ارائه همه مطالب در یک مجلد، باعث انسجام نشریه می شود، این که مطالب عطف را آهسته آهسته ارسال می کنید، باعث می شود که به مرور همه آنها را بخوانیم. کاری که شاید در نگاه به کل شماره به تعوین بیفتد. این ایده جدید جای سپاس دارد.

  3. سلام
    امیدوارم استادان و کتابداران ایران بتوانند با حرکتی بجا، انقلابی در وضعیت کتابداران و کتابخانه های عمومی به وجود آورند.این حرکت باید از جایی شروع می شد که شد ولی باید آن را دنبال کرد. امیدوارم بزرگان این رشته و پیشه انگیزه داشته باشند و حرکتی کنند تا کتابداران کتابخانه های عمومی که حرفشان هیچ وقت به هیچ جا نرسیده با همکاری این بزرگان بتوانند به حقوق پایمال شده خود برسند. ان شاءالله

  4. سلام.
    برعکس همیشه با این نوشته ات با وجود منطقی بودنش خوش نشدم!
    مشکل از آقای واعظی نیست! مشکل از ماست. مشکل از استاداییه که میگن چون سازمانها هر روز دارن در استخدام کتابدار بی میل تر میشن پس ما باید خودمون بریم دنبال کارای خلاقانه! و البته شاید بشه ولی فرهنگ در این وضعیت فقر! کجای زندگی ما جا داره که اطلاعات داشته باشه و بشه روش سرمایه گذاری کرد!؟
    و تازه اینهمه دانش آموخته!! آخه چقدر کار خلاقانه!؟ یه حرفی می زنن که آدم می مونه که آیا واقعا این گرامیان توی این مملکت نیستند!!؟؟ کار خودمون ازمون گرفتن نمی تونیم پسش بگیریم پاشیم بریم دنبال یه کار جدید و خلاقانه!!؟؟
    اون از وضعیت مدارس! اون از وضعیت دانشگاهها! اینم کتابخونه های عمومی! بقیه ی سازمان ها رو کلا بی خیال که یکی از مرتبط ترین شغلای مرتبط برای استخدام کارشناسان فرهنگیشون کتابداره! اما ادبیاتیا و الهیاتیا در اولویتن!

    اصلی ترین کار ممکن اینه که یه انسجام درست به وجود بیاد برای پس گرفتن پست های مدیریتی بالای مرتبط با کتابداران و از جمله همین نهاد! تا اون بالاییا غیرکتابدار باشن وضع همینه!
    تا این استادا همینکه خودشون فقیر نیستند کافیه وضع همینه! تا درد نیست همینه!
    درد نداریم درد!! مشکل از بی دردیه!

  5. ممنون از نکاتی که ذکر کردید. متاسفانه این دید در خود فارغ التحصیلان رشته های ادبیات و الهیات و .. هم وجود دارد که فکر میکنند بدون داشتن تخصص میتوانند در این رشته فعالیت کنند. البته همین حقوق کم هم بالاخره بهتر از هیچی است. همین دیروز به همکار تازه استخدام شده ی کارشناس ارشد ادبیات! کتابخانه مان، توضیحاتی در مورد سرشناسه، قوانین تعیین آن، شناسه افزوده ها و .. دادم و به وضوح تعجبش را از از اینکه کتابداری هم اصول و قواعدی دارد، دیدم. انگار تازه متوجه شد که کتابداری هم علم است!

  6. درود بر آقای دکتر افشار به خاطر نقد منصفانه ایشان از نهاد پادگان های عمومی ایران و درود بر آقای علیمحمدی به خاطر یادداشت به جای ایشان
    حقیقتا آقای دکتر افشار استادی اندیشمند و دانشمند در حوزه کتابداری و مدیریت بوده و هستند.

  7. هزاران درود بر جناب آقای دکتر افشار به خاطر دفاع از کتابداران مظلوم و بیچاره نهاد کتابخانه های عمومی کشور

  8. سلام
    یادمه وقتی از طرف نهاد قرار بود برای ارزشیابی کارکنان امتحان برگزار کنند. سر جلسه ای که با چنان شکوه و عظمتی برگزار می شد . کنار دستی من خیلی مضطرب بود و مدام می گفت :آخه من چه جوابی بدهم . چی بنویسم . من که متوجه شدم از استخدامی های جدید نهاد است .ازش خواستم آرام باشد و هر چه در دانشگاه به یاد دارد همان را جواب دهد . در جواب به من گفت من اقتصاد خوندم از کتابداری هیچ نمی دانم . جوابی برایش نداشتم خوب بهش نگاه کردم و با خودم گفتم خوب اینو تو نباید جواب بدی نهاد باید جواب بده که تو چی بنویسی !

  9. شنیده ها حاکی است که حقوق مستخدم آموزش و پرورش از حقوق فوق لیسانس کتابداری نهاد بیشتر است!!!!!

  10. هر هفته شاهد ارسال منابعی از طرف نهاد کتابخانه های عمومی کشور هستیم که اگر از آنها مسابقه ای برگزار نشود، تقریبا هیچ متقاضی ای نخواهند داشت. طرح کتاب من هم فقط منابعی را ارسال می کند که مورد پسند خود نهاد باشد؛ آیا به این میگویند کتابخانه؟
    حتی کتابداران متخصص و فوق تخصص کتابخانه ها حق اظهار نظر و مجموعه سازی ندارند با اینکه کتابدار هر کتابخانه ای بهتر از هر کس دیگری که مثلا در تهران لم داده میداند که چه برای کتابخانه اش بخرد و چه نخرد!
    چرا به جای فرستادن کتابهایی که متقاضی کم دارند حقوق کارمندان افزایش پیدا نمیکند؟

  11. شما که می فرمایید بودجه ما بیشتر از این نیست و نمی توانیم حقوق کتابداران بیچاره نهاد را افزایش دهیم! لطفا به این سوال پاسخ دهید:
    آیا بهتر نیست که به جای صرف هزینه های هنگفت برای خرید منابع مورد پسند شخصی حقوق کتابداران بیچاره نهاد را افزایش دهید؟

  12. با سلام
    ممنون از نکاتی که ارائه کردید
    من هم یکی از همون فارغ التحصیلان کتابداری هستم که هر روز باید حرص بخورم که الان من باید تو کتابخانه شهرمون بودم اما رفتن نیروهایی را استخدام کردن که از کتابداری فقط به مفهوم امانت دادن کتاب توجه می کنن و هیچ چیزی از این رشته نمی دادن من تعجب می کنن اینها چطور استخدام شدن که نمی تونن کتاب و تو قسه فایل کنن .
    با اینکه تو شهر نیاز به کتابدار داشتن حاضر نشدن منو بصورت هشتاد روزه استخدام کنند کتابخانه به تعطیلی کشده می شد تا اینکه از نیروهایی که تازه استخدام شده بودند به کتابخانه شهر ما فرستادند
    ما که راضی به این عدالتی که شماها بوجود آوردید نیستم ادبیاتی و روانشناسی بیاد کتابدار بشه و کسی با مدرک کتابداری که به این شغل هم واقعا نیاز داره تو خونه بیکار بشینه ما راضی نیستیم

  13. سلام
    امسال خبری از استخدامی نهاد نیست نکنه امسال نیرو نمیگیرن
    اگه زحمتی نیست خبری در این مورد بدید

    1. بهتره به جای گرفتن نیروی جدید و افزایش کمیت، به فکر کیفیت باشند و حقوق کتابداران بیچاره را افزایش دهند.

  14. با سلام
    دوستمون حرف خوبی گفتن که بجای کمیت به فکر کیفیت باشند و حقوق کتابداران نهاد رو افزایش دهند.اما متاسفانه نهاد فقط به فکر کمیته اصلا به کیفیت نگاه نمیکنه فقط آمار آمار آمار اعداد و ارقام براش مهمه به هیچ کدوم از حرفای کتابدار هم توجه نمیشه تو سیستمشون؛ نامه بنویسی بگی فلان مشکلو تو کتابخونه دارم باید همراه با نامه فاتحه هم بخونی چون اگه نامه بره دیگه جوابش نمیاداز اینا بگذریم میرسیم به مجموعه سازیشون که دوستمون اشاره کردن که با نظر شخصی خودشون کتاب میفرستن تا حالا نشده بپرسن چه کتابایی نیاز دارین به قول دوستمون طرج کتاب من هم که دل بخواهیه هرچی دوست داشتن سند میکنن.ی چیز دیگه آخه وقتی شرایط کتابخونه نامساعده از نظر تجهیزات و خیلی چیزای دیگه چجوری ما عضو جذب کنیم این همه میگن عضو بگیرین عضو بگیرین در حالی که وقتی تجهیزات مورد نیاز برای کتابخونه رو میخواییم میگن نداریم ندارم کی این مسائل حل میشه آخه

  15. با سلام و احترام
    جناب آقای دکتر افشار متاسفانه باید خدمت شما عرض کنم مشکل ما فقط به این مسائل ختم نمی شود، من در یکی از ادارات کل استانها مشغول به خدمت هستم با سابقه کار بیش از ۱۰ ده سال حکم سال ۹۱ بنده زیر ۵۰۰هزار تومان بود؟؟؟!!!
    رئیس جمهور هم یک حق بهره وری ۱۰۰ تومانی داده که اوایل هر ۶ ماه یکبار میدادند و اخیرادر ۳ ماه گذشته ماهانه ولی روی حکم نمی آورند.
    بدتر از آن برای هیچکدام از همکاران ستادی حکم مسئولیت نزده و ما همان با حکم کتابدار خدمت می کنیم و اگر بخواهیم از مجموعه خارج شویم سابقه کار مدیریت در دست نداریم (آآآآه )
    یادم است چند بار در جلسات مسئولین نهاد اعتراضی بر حقوق و دستمزد داشته ایم که بلافاصله با انتقاد شدید معاونین نهاد مواجه شدیم و گفتند هرکس دوست ندارد استعفا بدهد ما هم بلافاصله تائید میکنیم ، جناب دبیر کل در جلسات می گویند همکاران را در استان توجیه کنید مشکلات مالی را مطرح نکنند کاری از دست من بر نمی آید
    پس کدام مسئول بی مسئولیت باید به داد ما برسد.
    خوب است بدانید اخیرا از یکی از همکاران “آقا” شنیدم فرزندش در خیابان (آبمیوه رانی خواسته) و برای اینکه ایشان قدرت خرید آبمیوه هزار تومانی نداشته راهش را از پس کوچه گرفته تا شاید بچه فراموش کند، به نظر شما این خیانت در حق یک تحصیلکرده نیست.
    آدم دلش می خواد خون گریه کنه، داد بزنه، زجه بکشه و لی آخرش به کجا می رسه
    وای به حال ما، عجب روزگار غریبی است …

  16. سلام, من یکی از اون فقیرای مطلقی هستم که گفتید . با سابقه ای که دارم همه این مطالب رو تایید میکنم . امیدوارم یکی پیدا بشه و سردمداران مستبد و البته بی منطق نهاد رو به سزای حق و ناحق کردنهاشون برسونه. ان شاء الله

  17. سلام. چگونه می توانم کارنامه آزمون استخدامی نهاد کتابخانه های عمومی کشور که در تاریخ ۲۵ اسفند ماه سال ۹۱ برگزار شد را پیدا کنم تا از نمرات اکتسابی و امتیاز خود آگاه ومطلع شوم لطفا و خواهشا جواب ذهید و پاسخ را به ایمیل نوشته شده در فوق ارسال نمایید . آخر سازمان سنجش اعلام کرده بود که نرم افزاری حاوی نمرات داوطلبان ارایه خواهد داد که هنوز خبری نیست

  18. سلام!
    اینجانب بیش از پانزده سال در کتابخانه های عمومی سابق ارشاد در استانهای قم، خراسان، تهران و آذربایجان شرقی در قامت کتابدار، مسئول کتابخانه، مسئول کتابخانه های شهرستان و در نهایت در دبیرخانه هیات امنای کتابخانه های عمومی و نیز نهاد کتابخانه های عمومی کشور از کتابدار فهرستنویس تا کارشناس مسئول و معاون امور کتابخانه های عمومی کشور اشتغال داشته ام.
    برخی از نقدهای مرا در وبلاگ درج شده می توانید بخوانید. اختلافهای بنیادی با مسئولین نهاد داشته و علیرغم اتمام کار از سال ۱۳۸۹ هنوز به دلیل کتابدار بودن همسرم دامنه ی اختلافات روز بروز بیشتر می شود. همسرم در این میان قربانی نقد هایی که به نهادی ها داشته ام، شده است. تا اینکه ایشان را به بهانه ی مستاصل کردن من اخراج کردند و از بهمن ماه سال گذشته (۱۳۹۱) عدم نیاز به ایشان را با ۲۰ سال سابقه و مدرک کتابداری کارشناسی و دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری با گرایش کتابخانه های عمومی ابلاغ کردند. چرا؟ خود من هم نمیدانم که اختلاف با اینجانب چه ربطی به همسرم و خواهر همسرم دارد که ایشان را نیز دو سال پیش اخراج کرده بودند. لازم به توضیح است زمانیکه با همسرم ازدواج کردم هر دوی ایشان در دبیرخانه هیات امنا مشغول به کار بودند!!!
    جالب است این را بدانید که قانون گریزی نهاد چنان است که برخی را دکتر افشار در مناظره برنامه کارنامه با مشاور نهاد مطرح کردند ولی به این نکته هنوز در جایی اشاره ای نشده است و دارم مقاله انتقادی می نویسم. اما آن نکته چیست؟
    یک کتابدار با هر سال سابقه کاری و هر مدرک تحصیلی و هر دانش و تجربه ای بدون هیچ دلیلی اخراج می شود و حتی نمی تواند حق و حقوق مترتب بر سوابق و سنوات و نیز بیمه بیکاری خود را دریافت کند!!!
    یعنی نه دیوان عدالت اداری و نه اداره کار به شکایت شما رسیدگی خواهد کرد! و اینجاست که دکتر افشار وقتی می گوید:” کتابخانه ها را به پادگان تبدیل کرده اید…” یک سوی قضیه است که باید مطیع بی چون و چرا باشید ولی سوی دیگر آن است که مرجع بالاتری برای رسیدگی به شکایت کتابدار وجود ندارد و یا با همین شرایطی که هست _ همانطور که یکی از کامنت ها از قول مسئولین نهاد گفته_ حق هیچ اعتراض یا حتی خواسته ای را ندارید و یا باید بروید اگر هم که شرایط مرا داشته باشید که …
    این نکته ای که خدمتتان عرض کردم یکی از رسالت های عطف، لیزنا، ادکاو سایر استادان و دست اندکاران حوزه کتابداری و کتابخانه هاست تا حداقل نسبت به قانون گریزی نهاد اطلاع رسانی شود تا ببینیم گوش شنوایی از مسئولین در رسیدگی به این مسئله وجود دارد یا خیر!

    1. سلام آقای عربشاهی
      بنظرمن همش تقصیرشماست که تو دوره اصلاحات اومدین وکتابخونه هاروازارشادجداکردین خداازباعث وبانیش نگذره اون موقع که باارشادبودیم اون تکلیفمون بودخدابه دادمون برسه حالاکه دیگه یه عده… روسرمون سروری میکنن

    2. سلام
      آقای عربشاهی ماخودمون ازمشکلاتمون خبرداریم راهنماییمون کنیدچه جوری حقمونو بگیریم وقتی دستون جایی بندنیست نه دیوان عدالت اداری کمکی بهمون میکنه نه ریاست جمهوری (چه جدیدچه قدیمیش)مابایدچه کارکنیم؟
      حالاکه کتابدارهاکه گرداننده کتابخانه هاهستنداهمیت ندارند پس کتابخونه ها روببندید یعنی همکاراچندروزنرن سرکارببینم کی اونوقت این حرفارو تکرارمی کنه؟راستی من شنیدم حقوق پایتخت نشین ها خیلی بیشترازاین حرفاست راسته؟مطمئنا اگه کم می گرفتن تا خالا یه کاری کرده بودن چون شهرستانهاتعدادکتابدارهاکمه کمترجرات انجام کاری رودارن

  19. سلام .آقای زرشناس به عنوان مشاور عالی دبیر کل محترم نهاد،باید نتونه جواب بده ،بررسی کنید ببینید این مدت چه تعداد از کتابهای ایشان با حمایت نهاد چاپ ویا خریداری شده .درصورتیکه کسی اونها رو مطالعه نمیکنه.بعدگزینه سابقه رو از احکام حذف میکنند .مزایا تعلق نمیگیره وخیلی دیگه عدالت یعنی این ….

  20. ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
    در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
    به امید روزی که کتابداران زحمت کش کتابخانه های عمومی از گفتن مبلغ دریافتی ماهانشون شرمنده نباشن

  21. مطالب عزیزان گویای این واقعیت است که تا زمانی نهاد کتابخانه ها با رابطه بازی و اقوام پرستی به کانون بازنشستگان !!!!تبدیل شده است وضع از این بهتر نمی شود شما سری به نهاد بزنید ببینید چند تا افراد بالای ۵۰ سال بازنشسته از نهاد های دیگر به عنوان مشاور و …. در نهاد پول بیت المال را به یغما می برند .(……………)و… تا کی می خواهند با سیاست های غلط خود ظلم به کتابداران بکنند .(………)چه برنامه ای جهت پویایی و تحول امور اداری نهاد را داده اندوقص علی هذا

    =========

    عطف: نقطه چین های داخل پرانتز به جای اسامی آمده است که به زعم نویسنده با رابطه بر سرکار آمده اند. این اسامی در عطف محفوظ خواهند بود.

  22. سلام
    تا موقعیکه فضای باز و انتقاد و انتقاد پذیری در سطح مدیران جا نیفتاده ، مشکلی حل نخواهد شد. فکر میکنم ریاست نهاد با … به گفته های ما نگاه میکند. و ……!

  23. سلام همکارهای گلم به نظر من یک دست صدا نداره به قول معروف بچه تا گریه نکنه مادرش نمیدونه که این بدبخت گرسنه است من هم مثل بقیه همکارها وقتی فیشهای حقوقی بقیه کارمندها رو با اون بند و تبصره هانگاه میکنم به خاطر ظلم و بیعدالتی که داره در حق ماکتابدارها میشه حسرت میخورم باید یه طومار تهیه بشه و همه کتابدارها اعتراضات و خواسته هاشون رو تو اون بنویسن و امضا کنن مطمئنا وقتی همه یکصدا باشن نهاد هیچ کس رو نمیتونه اخراج یا توبیخ کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *