تاریخ و تجربه

روزآخر کنگره ایفلا ۲۰۱۳ درسنگاپور بود. به اتفاق دوستان انگشت شمار ایرانی شرکت کننده در ایفلای امسال، در سالن استراحت حال صحبت بودیم تا برنامه اختتامیه آغاز شود. کمی از …

از وقتی به یاد دارم کتاب خواندن تنها راهی بود که در روزهای داغ و ملال آور تابستان باعث انبساط خاطر و درمان بی حوصلگی‌ام می‌شد. پدر و مادرم برای …

چند وقت پیش دلم هوای ایمیلهای استاد کرده بود…..نامه های رسمی و غیررسمی ایشان را می خواندم و با مرور هر جواب کوتاه و پرمحبت ایشان، گاه قلبم آرام می …

روز خاکسپاری هم “خسته نباشید” بر زبانم جاری شد. اما نه مثل وقت خداحافظی روز تولدش در بیمارستان که ناخواسته “خسته نباشید” را به جای “خدانگهدار” ادا کرده بودم. این …

غروب هفتمین روز اردیبهشت، زمانی که آگهی ترحیم در دنیای مجازی منتشر شد و بی‌رحمانه و بی‌ملاحظه خود را به هر کسی رساند و خبر داد از واقعه‌ای که همگان …

خوشحالم که عطف تصمیم به این کار گرفته است. بسیار بهتر از پیام های ادبی ، خاطره ای ، انشاهای علمی است که در گروه های بحث این روزها خودنمایی …

ساعت ۱۸:۱۸ دقیقه از گیت های زیبای تالار تخصصی پس از سبز شدن آن می‌گذرم. از کلید دار پس از خواندن شماره کارت کلیدی می‌گیرم. کلید ۶۲۱ .کمد خوبی است …

در میان داستانها و رمانهای مختلفی که وجود دارند، مشاغل و شخصیتهای مختلفی هستند که یا شخصیت اول یا شخصیتهای حاشیه ای ماجرا را بر عهده دارند، ولی به هرحال، …

آخرین بار زنده یاد دکتر حری  را درپایان جشن پنجاهمین سالگرد شورای کتاب کودک در حسینیه ارشاد (۹ اسفند ۱۳۹۱) دیدم. استاد مثل همیشه  شاد و صمیمی  با دسته ای …

شنبه‌­ها روزهای سخت و پرکاری است برای من. از یک کلاس ساعت هشت صبح شروع می­شود و با یک جلسه­ی سه ساعته در شورای کتاب کودک که ساعت هفت تمام …