حری باشیم

خوشحالم که عطف تصمیم به این کار گرفته است. بسیار بهتر از پیام های ادبی ، خاطره ای ، انشاهای علمی است که در گروه های بحث این روزها خودنمایی میکنند . شاید این جشنواره نوشته همچون دفتر خاطراتی که صفحه به صفحه آن امضاها و آرزوهای زیبایی به چشم میخورد ماندگار شود. اینجا نیز دفتر خاطرات ما برای آن مرحوم باشد که تک به تک امضا و ارسال میکنیم. تا چه زمانی نوبت رفتن ما فرا رسد.

نمیدانم نوشته­های ما چطور به شکل بسته های اطلاعاتی در می­آید و از قضایای فیزیک کوانتومی پیروی میکند و به دستش میرسد . اما میدانم که میرسد. نمیدانم حتی قبل از انتشار این نوشته در صفحات مجازی عطف ، آیا برای او قابل رویت است یا خیر؟ دکتر حری عزیز، دیگر اطلاعات برای شما در قالب فیزیک محصور نیست. فرامجازی شده است. باز هم حس دانشجویی قلقلکم می دهد تا  بپرسم، الان نظرتان درمورد ماهیت اطلاعات چیست؟ مطمئنم باز هم پنجره جدیدی برایتان باز شده است. اما دریغ که کانال انتقال پیامش نیست. یا شاید گیرنده پیام ، آماده نیست. اما هر چه هست پرده برای شما انداخته شده و فلسفه واقعی اطلاعات برایتان قابل رویت است.

این پاراگراف را باید چطور آغاز کنم . اصلا چه میخواستم بگویم؟؟؟ در این هیاهوی نامه ها و پیام ها نه میخواستم از خاطرات خوش با استاد بگویم ، نه از آموخته­هایی که از ایشان آموختم، نه از طرف گروه و انجمن و اتحادیه ای ، نه حتی از اولین باری که استاد را دیدم ، یا حتی آخرین بار…میخواستم از این بگویم که فکر نکنیم کتاب حری بسته شد. تازه کتاب او باز شده و ماییم که این بار باید با دقت بیشتر آن را بخوانیم و به تک تک جمله هایش عمل کنیم. این را بدانیم که استاد بودن، فقط محدود به آموزش در محیط دانشگاه نیست. از رفتار و کردار و منش استاد نیز باید الگو گرفت . پس سعی کنیم هر روز  کفه شایسته مان سنگین­تر از کفه ناشایستمان باشد. اینطور میتوانیم نشان دهیم که پیرو او هستیم. سعی کنیم بخل و حسد ها را دور بریزیم و خودنمایی ها را کنار بگذاریم. بت نشویم ، بت نسازیم و بت نپرستیم . به خود بیاییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *