بعد از هشت سال موقعیتی فراهم شد تا کول نت را از نزدیک تجربه کنم. اولین بار در سال ۲۰۰۶ بود که شانس خود را برای ارائه مقاله در کول نت نانسی فرانسه امتحان کردم و این روند تا سال ۲۰۱۵ ادامه یافت. ولی غیر از امسال در هیچ سالی نتوانستم در کول نتهای فرانسه، آلمان، چین، استونی، هند شرکت کنم. کول نت تاریخچه جالبی دارد. از سال ۲۰۰۰ سه دانشمند از کشورهای هند، آلمان و چین تصمیم گرفتند پایه گذار همایشی در حوزه علم سنجی، وب سنجی و اطلاع سنجی به نام کول نت باشند. پایه اصلی و هدایت کننده بنیادین کول نت، خانم دکتر هیلدران کرشمر از کشور آلمان است که همه ساله در همه کول نتها حضور فعال دارد. از سال ۲۰۰۳ به بعد فکر میکنم که تقریبا همه ساله ایرانیان حضور فعال در کول نت داشته اند و درصد بالایی از مقالات شفاهی و پوستر به ایرانیان تعلق داشته است. در سخنرانی افتتاحیه آقای دکتر رائو سردبیر مجله کول نت، حرف جالبی را زد که نشان میداد این نکته افزون بر کشور ما دغدغه سایر کشورهایی که در حوزه علم سنجی فعالیت میکنند نیز شده است. وی بیان کرد که ما در حوزه علم سنجی به بلایی شمردن استنادها و کمیت آثار مبتلا شده ایم و نمیتوانیم مفاهیم را بسنجیم. برای تحلیل دانش نمیتوان تنها به شاخص هرش یا دیگر شاخصهای کمی اکتفا کرد. باید روی محتوا و کیفیت اثار بیشتر تمرکز کنیم و سعی کنیم ارتباط بین صنعت و علم را بیشتر کنیم و پژوهش ها انتزاعی نباشد. خب این حرف نشان میداد اراده بزرگی برای توسعه روشهای علم سنجی وجود دارد. باید به سمت اثربخشی پژوهش ها روی متن جامعه حرکت کرد. بعد از سخنرانی های افتتاحیه، نشستهای تخصصی آغاز شد و افراد به ارائه مقالات پرداختند. نکته قابل توجه فعال بودن پنل علمی و نیز حاضران بود که برای همه سخنرانی ها بحث و سوال و جواب می شد. از ایران نیز مقالاتی زیاد ارائه شده بود ولی در نهایت ما ۴ نفر یعنی من، خانم پاکدامن، آقای دکتر زین العابدینی و اقای دکتر قاضی زاده موفق شدیم که در این همایش حاضر شویم و مقالاتمان را ارائه کنیم. محل برگزاری همایش نیز در موسسه توسعه اقتصادی که خودشان به آن IEG می گفتند بود. فیلم همه نشستها نیز در یوتیوب آپلود می شد که کاربران میتوانستند آن را بارگذاری کنند. بعد از سه روز فشرده از صبح تا بعدازظهر که مقالات ارائه می شد فراعتی پیدا کردیم که از برخی اماکن تاریخی نظیردروازه هند، تاج محل، همایون تمب و آکشارداهام دیدن کنیم که هرکدام شکوهمند تر از دیگری بود. ولی امان از فروشندگان دوره گرد که تا قیمت یک جنس را می پرسیدی تا آن را نمی فروختند رهایتان نمی کردند! یک روز هم به بازدید آرشیو ملی هند رفتیم، آنهم بدون هیچ تشریفات و معرفی نامه ای. خیلی هم از ما استقبال شد و بعد از بخشهای مختلف آن دیدار کردیم. تازه آنجا بود که فهمیدیم دهلی دارای یک دانشکده مطالعات آرشیوی هست. یکی دیگر از مکانهایی که از دیدن کردیم کتابخانه مرکزی دانشگاه دهلی بود. این کتابخانه را شیالی رانگاناتان پایه ریزی کرده بود و تنها کتابخانه ای بود که رده بندی کولن رانگاناتان را به کار می برد. یک ارزش افزوده این سفر آشنایی با آقای پرفسور کیم ولتمن بود. یک دانشمند حوزه تاریخ که تقریبا هر روز را با او می گذراندیم. اطلاعات بسیار دقیقی راجع به تاریخ ملل مختلف داشت و راجع به آن ساعتها صحبت میکرد. یک شب کارتهای عضویت کتابخانه هایی که در آنجا تحقیق کرده بود نشان داد. ایتالیا، واتیکان، انگلستان، هلند، کانادا، امریکا، اسپانیا، پرتغال…. واقعاً از خودم شرمنده شدم وقتی فهمیدم او اکثر کتابخانه های دنیا را دیده، آنجا عضو شده و پژوهش های عمیقی هم در آنجا انجام داده. در طول راه مرتب کتابخانه های معروف دنیا را به من معرفی می کرد و تأکید داشت حتماً آنجاها را ببینم! به هر صورت آشنایی با این دانشمند متواضع فرصت بسیار خوبی بود تا با خیلی مسائل علمی و تاریخی آشنا شویم. وقتی فهمیدم او به مولوی که میگفت رومی، علاقه دارد نمیدانید با چه مصیبتی ماجرای طوطی و بازرگان را برایش گفتم!
اما درباره فرهنگ مردم دهلی. وقتی با تور مسافرتی سفر میکنید نمیتوان فرهنگ و خلق و خوی آدمها را لمس کرد. ولی وقتی به دل مردمان می روی، پیاده، با اتوبوس یا مترو آن وقت میفهمی مردمی که به دیارشان سفر کرده ای چه خلق و خویی دارند. چطور به تو نگاه می کنند، آیا امنیت در شهرشان هست یا نه. حداقل از دید من، از مردمان دهلی دو نکته اصلی را میتوان آموخت. یکی صبوری، دیگری قناعت. اینکه ساعتها اتومبیلها بوق بزنند و ذره ای اعصاب کسی به هم نریزد. اینکه کسی غرولند نکند که چرا درآمد من اینقدر است و درآمد فلانی آنقدر. اینکه راننده های ریکشا با چه مشقتی پا بزنند و خم به ابرو نیاورند. خلاصه یک همزیستی اساسی و تأمل برانگیزی را میتوانید بین همه آدمها از انواع نژادها و آیین ها ببینید و حتی این همزیستی در حیوانات نیز وجود دارد. طوطی و سنجاب و عقاب و مرغ مینا و کلاغ و سگ در شهر به وفور یافت می شوند. نه آدمیزادی به آنها سنگ پرانی می کند و نه خودشان با هم درگیری دارند. یک خلق و خوی آرام، بر عکس طعم غذاهایشان که از قاشق اول قصد دارند دل و روده شما را آتش بزنند و گویی همه این آرامش درونی را از طریق غذاها تلافی میکنند! در هر صورت، تجربه کوتاه و شیرینی بود. هرچند که با بیمار شدنم چندان نتوانستم روزهای آخر ماندن در دهلی، از زیبایی های همایون تمب و آکشارداهام بهره ببرم.به هرحال، کول نت ۲۰۱۶ در استراسبورگ فرانسه برگزار می شود و ۲۰۱۷ در روسیه. شاید بتوان امید داشت ایران میزبان کول نت در سال ۲۰۱۸ باشد.