سرشت هنجارین چیست؟
مطلوبم دست گذاشتن روی خصیصه ای ویرانگر است؛ سرشت هنجارین. سرشت هنجارین، یک ذات ناذات است؛ ذات معطوف به عَرَض. در فلسفه، ذات را در برابر عَرَض می نشانند؛ از این باب که ذات از خود است و عَرَض از غیر. ذات درونی است و عَرَض بیرونی. ذات می جوشد و عَرَض جوش می خورد به ذات. اما هرگاه ذات را معطوف به عَرَض بدانیم از سرشت هنجارین سخن گفته ایم. زیرا دیگر بالذات نیست؛ و این یعنی امر محال. در منطق، چنین مفهومی را کوسه ریش پهن می نامند؛ از آن جهت که کوسه یک آبزی بی مو است، حال آنکه کوسه مورد بحث مُرَیَّش است و دست بر قضا ریش مبسوطی هم دارد. همین امر محال، اینجا ممکن شده؛ کارش از ایجاب گذشته و ایجاد شده؛ واجب الوجودی است که واجد الحیات گشته؛ و این، امر خارقی است که تنها و تنها در سایه تکیه زدن هنجار برونزاد بر مسند ملاک درونزاد میسر می شود. هنجار در این معنا، عَرَضی است که ذات را کنار زده و جایگزینش می شود؛ جایگزین ملاک درونزاد. اساساً برای هر استدلالی – خواه قیاسی باشد یا استقرایی – باید مبنایی وجود داشته باشد. اگر این مبنا ذاتی باشد از ملاکی درونزاد استفاده کرده ایم. اما اگر عَرَضی باشد تبعیت از هنجاری برونزاد را پذیرفته ایم. خرد به ما می گوید هر گاه برای اتخاذ و اجرای تصمیم، ملاک درونزاد، ثابت و منطقی را کنار گذاشته و تابع هنجار برونزاد، متغیر و بی معنا شویم سرشت خود را هنجارین کرده ایم. نیک سیرتی را به خوش صورتی فروخته ایم. یعنی به اراده خود عقل را بازنشسته – و نه فقط مرخص – کرده و پیروی از موج را سرلوحه کار خود قرار داده ایم.
آیا آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران تنها رشد داشته است؟
رشد از جمله مفاهیمی است که در اقتصاد، کاربرد فراوان دارد. معمولاً در کنار توسعه می آید؛ اما با توسعه فاصله دارد. چرا اصرار دارم از رشد استفاده کنم؟ رشد به تعبیر ساده یعنی افزایش تولید در یک سال خاص در مقایسه با سال پایه (۱). حال آنکه، توسعه عبارت است از رشد همراه با تغییرات بنیادین و افزایش ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی (۲). آنچه در آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران رخ داده رشد بوده است نه توسعه. ما هر سال در قیاس با سال پیش (سال پایه) تولید بیشتری داشته ایم. نگاهی گذرا به آمار آموزش عالی نشان می دهد که تعداد دانش آموختگان دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به طور سالانه افزایش یافته است (۳). آیا می توانیم چنین روندی را توسعه بدانیم؟ به باور من، خیر. ما رشد کرده ایم؛ اما توسعه نیافته ایم. توسعه پیش شرط هایی دارد که رعایت نکرده ایم؛ مقتضیات و ملزوماتی دارد که بر آنها چشم بسته ایم و پیامدهایی دارد که ندیده ایم. آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران رشد کرده اما دچار تغییرات بنیادین نشده؛ زیرا ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی ما افزایش نیافته است. گروه ها، آزمایشگاه ها، هیئت علمی و کنش های جمعی ما همان شکل سابق را دارند؛ ابتر و کم ثمر. و اینها همه ثبات ظرفیتها را بازمی نمایانند نه افزایش آنها را.
آیا سرشت رشد آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران هنجارین است؟
بله، سرشت این رشد هنجارین است. آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران برای رشد خود فاقد ملاک درونزاد، ثابت و منطقی است. در نقطه مقابل، هنجار برونزاد، متغیر و بی معنا تکلیف همه چیزش را مشخص می کند. اکنون وجدان آگاه و بیدار شما را فرا می خوانم تا – تنها به خود – بگویید که چند بار این الفاظ را شنیده اید.
- مگر ما علیلیم؟
- ما چه چیزمان از آنها کمتر است؟
- ببینید آنها با این وضعشان چکار می کنند. آن وقت ما نمی توانیم بهتر از آنها یا شاید در همان حد کار کنیم؟
اینها نمونه پرسش هایی هستند که ما به طور روزمره با آنها مواجه می شویم و می مانیم که باید چه پاسخی بدهیم تا ذهن رشد نیافته و بعضاً بیمار پرسشگر را بِخَلیم؟ تعدادی از مدرسان کتابداری و اطلاع رسانی ایران برای تصمیماتی که در ارتباط با رشد دادن آموزش می گیرند به جای ملاک درونزاد، ثابت و منطقی، هنجار برونزاد، متغیر و بی معنا را مبنای استدلال قرار می دهند. ملاک درونزاد، ثابت و منطقی از ما می پرسد:
- آیا ما به تعداد کافی عضو هیئت علمی واجد شرایط داریم؟
- آیا ما تجهیزات و منابع کافی برای آموزش داریم؟
- آیا هدف ما از ابتدا جذب دانشجوی ارشد و دکترا بوده است؟
اما این پرسش ها از دید برخی از همکاران، محلی از اِعراب ندارد. در نقطه مقابل، هنجار برونزاد، متغیر و بی معنا از آنها می پرسد:
- آیا شما کمتر از بقیه هستید؟
- آیا تجهیزات شما بیشتر از سایرین نیست؟
- آیا شما نباید دانشجوی ارشد و دکترا جذب کنید؟
این عده ترجیح می دهند پرسش های درونزاد، ثابت و منطقی را نشنیده گرفته و برای گروه دوم پاسخ مناسب را تدارک ببینند. این همان کاری است که ذهن یک کودک انجام می دهد. اگر در پاسخ به درخواست کودکی که گوشی موبایل می خواهد بپرسید که گوشی موبایل به چه درد تو می خورد جواب خواهید شنید که همه دوستانم گوشی موبایل دارند. این، همان استدلال هنجارین است. در چارچوب استدلال هنجارین شما ملزم نیستید که هدف خود را تعیین و برای رسیدن به آن یک برنامه استاندارد تدوین کنید. کافی است برنامه اکثریت را با شدت و حدت بیشتری تکرار کنید. آنچه در آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران رخ داده دقیقاً همین است. با این حساب، سرشت رشد آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران هنجارین شده است.
ارجاعات
(۱) http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B4%D8%AF_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C (۲) http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C (۳) http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100898603331
برادران محترم صحبت های جالبی می کنند ولی من برای همشان متاسفام من دانشجوی ورودی سال ۹۰ رشته کتابداری واطلاع رسانی هستم ووقتی در این رشته قبول شدم کلی کیف کردم ولی هنوز یکی از امتحانات ترم اول راندادم به حدی افسره وخسته ام که خدا بگه بس کتاب های اختصاصی این رشته اطلآ در بازار نیست به ما دانشجویان این رشته دردانشگاه به چشم آنهای که رتبه کم داشتن واز روی ناچاری سر کلاس نشستیم نگاه می شود وهمه هم کلاسی هایم به فکر این هستند یکی دو ترم اول که پاس شد تغییر رشته بدهند ومن را مجاب کردن که این بهترین راه است همه حرف از تغییر رشته می زنند به نظر شما چرا؟