رده بندی دودویی و سکوت دو سر باخت!

“تاریخ زندگی آدمی نشان می دهد مؤلفه های ممتاز و برتر رشد و توسعه و تعمیق در دو حوزه ی فرهنگ و صنعت، بی هیچ کم و کاست یکی اختراع خط بوده است و دیگری اختراع چرخ! اما اختراع مجدد این دو نه ممتازیت به همراه داشته است و نه برتری!”

در روزی که همایش مبانی نظری و فلسفه کتابداری و اطلاع رسانی در سالن شریعت زاده کتابخانه ملی برقرار و اندک متفلسفانی، بیشتر جوان! گرد هم آمدند کتابی از دکتر غلامرضا فدایی عراقی پیشکش شده بود به هر آنکه در آن جمع حضور فیزیکی داشت، چه آن کسی که آب بی فلسفه نمی خورد و چه آن کسی که فلسفه ی حضورش در آن جمع را نیز نمی دانست! به هر حال، تحفه ای بود بی منت! کتابی که “طرحی نو در طبقه بندی علوم” نام داشت و دکتر غلامرضا فدایی عراقی در آن به شرح و بسط آنچه در ذهن داشت پرداخته بود. گرچه این مسأله را شفاهاً نیز شنیده بودم اما تورقی کوتاه بر آن کتاب و جستجویی در جهان مجازی پیرامون ریشه و پیشینه رده بندی های موجود در کتابخانه ها سبب شد تا این نوشتار کوتاه تنها به امید فتح بابی در این زمینه متولد شده و من به عنوان یک ناظر بیرونی بخشی هایی اندک از آنچه در ذهن دارم را قلمی کرده تا بلکه متخصصان و اهل فن نیز حجاب از رخ اندیشه برکشند و نظرات خود را هویدا کنند و در پی داد و ستد نظرات و اعتقادات، یا طراح این طرح را مدد رسانده و در شرح و بسطش بکوشند یا اختراع مجدد چرخ را مانع شوند؛ که هر یک از این دو بشود سود و زیانش بی هیچ کم و کاست به جماعتی می رسد که کتابدارند. به هر حال، روزگاری که سکوت قیمت طلا داشت سرآمده است و بعید است در آستانه هزاره سوم کسی برای سکوت آن هم سکوت متخصصان و معلمان و استادان، حتی مثغالی مفرغ مایه برود!

الف: ملویل دیویی آنگونه که خود می نویسد، زیر بیست و پنج سال دارد که پنجاه کتابخانه را بررسی کرده و عدم کارآیی رده بندی های مورد استفاده در کتابخانه ها را تشخیص داده و آنها را موجب هدر رفتن سرمایه های مادی (پول) و معنوی (زمان) می بیند. دیویی برای پرهیز از اتلاف سرمایه و همچنین کارآیی بیشتر کتابخانه ها، ماه ها به اندیشیدن در این باره پرداخته و سرانجام راه حل را در استفاده از اعداد عربی می بیند و با یاری گرفتن از اعداد اعشاری مفهوم مکان نسبی کتاب بر روی قفسه کتابخانه را مطرح می کند. سال ۱۸۷۶ جزوه “رده بندی و نمایه برای فهرست نویسی و تنظیم کتاب ها و جزوه های یک کتابخانه” منتشر و نه سال بعد همان جزوه ویرایش و با اسم جدید “رده بندی دهدهی” روانه بازار می شود. اکنون ۱۳۶ سال می گذرد و رده بندی ملویل دیویی، کماکان خریدار دارد و کتابخانه های بی شماری در سراسر جهان بدین سبک و شیوه کتاب هایشان را رده بندی می کنند. گرچه در کنار رده بندی دهدهی دیویی، رده بندی هایی نظیر رده بندی کنگره و کولن نیز وجود دارد. اما آنچه ما را به یک الگو و مدل “عبور از آنچه هست” به “آنچه بهتر است باشد” می رساند همان عملی است که دیویی جوان در ۱۳۶ سال پیش انجام داده است:

  1. تحقیق و پژوهش: رده بندی های متنوع و بعضاً سلیقه ای کتابخانه ها در قرن ۱۹ لابد ملویل دیویی را به بررسی پنجاه !! کتابخانه تشویق کرده بود و شاید هم فرض و گمان اولیه که او را به بررسی این تعداد کتابخانه هدایت می کند ارائه سیستمی واحد بوده است که ارکان اساسی کتابداری یعنی گردآوری، سازماندهی و بازیابی را تسهیل و تسریع کرده از ممهور شدن اطلاعات به سلیقه جلوگیری شود. بررسی پنجاه کتابخانه آن هم به تنهایی، نه به ضرب و زور پرسشنامه های الکترونیکی که به طرفه العینی غرب و شرق جهان را به هم وصل می کند، خود گویای این است که دیویی جوان پیش از هر طرح و فکر و نظریه پردازی دشواری تحقیق و مشقت پژوهش را پذیرفته و آن را انجام داده است و نتیجه نیز رسیدن به مساله ی اصلی است؛ یعنی عدم کارآیی!
  1. مسأله شناسی: در اولین سرمقاله عطف آنجا که به مدد تئوری های کارکردگرایانه به تبیین پایگاه و منزلت اجتماعی کتابداران پرداختم بر این نکته تأکید اکید داشتم که انسان امروزین، انسانی به غایت کارکردگراست و آنچه برایش خدمتی به همراه دارد البته عزیز هم می شود. پس از بررسی پنجاه کتابخانه آنچه مسأله اساسی دیویی شد دو  بخش داشت؛ یکی عدم کارآیی که ریشه در همین نگاه کارکردگرایانه انسان جهان معاصر دارد و یکی هم آنچه این عدم کارکرد بر سر سرمایه های مادی (پول) و معنوی (زمان) می آورد که مجدد عدم خدمت رسانی و کارآیی را القاء می کند. پس از این نیز دیویی تلاش می کند تا طرح رده بندی جدیدش حتماً منتهی به خدمتی و کارکردی مضاعف و بیشتر از آنچه در جریان بود شود و از اتلاف سرمایه نیز جلوگیری کند.
  1. دوری از دگماتیسم در حوزه ی علم: نکته ای که برای من باز هم به عنوان یک ناظر بیرونی شگفت انگیز و ذهن نشین شد این بود که دیویی جوان پس از پژوهش و شناخت مسأله، برای حل آن دست به دامان اعداد عربی! می شود و هیچ فکر نمی کند که وام گرفتن عدد از عرب! جامه ی تمدن و فرهنگ و علمش را غبارآلود می کند. آن هم عربی که در قرن نوزدهم نه نشانی از مدنیت داشت و نه داعیه ی فرهنگ و نه توان صنعت. اما دیویی می داند که علم، ایدئولوژی بردار نیست و دگماتیسم از هر جنس و نوعش تبری می شود بر ریشه ی دانش. پس هنگامی که می بیند گره کار با اعداد عربی باز می شود بی هیچ تردیدی از آنها استفاده می کند و ریشه های فلسفی و تاریخی و جغرافیایی تمدن و فرهنگش و تمام آنچه شناخت و معرفت انسان غربی از جهان و هستی را سبب می شود نادیده گرفته و تنها به حل مسأله فکر می کند. آنهم نه حل مسأله صرفاً برای انسان غربی بلکه برای نوع بشر. نه فقط برای کارآمدی کتابخانه ها در غرب بلکه برای تمامی کتابخانه ها در سراسر جهان. و شاید راز تداوم و برقراری این رده بندی پس از ۱۳۶ سال آن هم در جهانی که مذاهب و مکاتب متعدد کم ندارد همین باشد.
  1. دوری از قطعیت و جامعیت: طرح دهدهی دیویی ریشه در هیچ الهامی نداشت به جز حل مسأله ی ناکارآمدی رده بندی کتابخانه ها. یعنی موضوع و مسأله هم تحدید شده بودند و هم تعریف؛ همانگونه که علم می پسندد و می خواهد. دیویی نه بحثی از قطعیت دارد و نه جامعیت و این یعنی اینکه خود وی احتمالاً از حفره ها و نواقص احتمالی که این روش در آینده با آن برخورد می کرده با خبر بوده. اما به بهتر و کارآمدتر بودن رده بندی دهدهی نسبت به رده بندی های پیشین اعتقاد و خود نیز قدرت تبیین و اقناع محافل علمی آن زمان را داشته است.

ب: در اولین کرسی نوآوری در دانشگاه تهران در روز چهارشنبه ۲۴/۸/۸۵  دکتر غلامرضا فدایی عراقی در حضور کمیته ای از داوران متشکل از دﮐﺘﺮ ﺑﻬﺎءاﻟﺪﯾﻦ ﺧﺮﻣﺸﺎهﯽ، دﮐﺘﺮ اﺣﺪ ﻓﺮاﻣﺮز ﻗﺮاﻣﻠﮑﯽ، دﮐﺘﺮ ﺧﺴﺮو ﺑﺎﻗﺮﯼ، دﮐﺘﺮ ﻋﺒﺎس حری و همچنین کمیته ی ناقدان متشکل از ﮐﺎﻣﺮان ﻓﺎﻧﯽ و دﮐﺘﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ زﯾﺒﺎﮐﻼم به ارائه طرح خود تحت عنوان “ﻃﺮﺣﯽ ﻧﻮ در ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻋﻠﻮم و ردﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ها و ﻣﺮاﮐﺰ اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ” می پردازد.

دکتر فدایی در این جلسه به طور خلاصه به تبیین طرح و تشریح نظر خود پرداخته و می گوید: “…اﯾﻦ ﻃﺮح (رده بندی دودویی) ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﯾﮏ ﻧﻈﺎم ﺟﺪﯾﺪ در ردﻩﺑﻨﺪﯼ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪاﯼ و در ﻣﺮاﮐﺰ ﻋﻠﻤﯽ و اﻃﻼع رﺳﺎنی محسوب ﮔﺮدد. ﺿﻤﻦ ﺁﻧﮑﻪ وﯾﮋﮔﯽهای ﯾﮏ ﻃﺮح ﻧﻮ را دارا اﺳﺖ؛ اﮔﺮﭼﻪ ﺗﺎ ﺗﮑﻤﻴﻞ ﻧﻬﺎﯾﯽ هنوز ﻓﺎﺻﻠﻪ دارد. از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺰاﯾﺎﯼ ﻃﺮح ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﻣﻮارد ذﯾﻞ اﺷﺎرﻩ ﮐﺮد: ﺑﺮﺧﻮردارﯼ از ﭘﺸﺘﻮاﻧﻪ ﻓﻠﺴﻔﯽ، ﻃﺒﻴﻌﯽ ﺑﻮدن و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﺑﺮاﯼ همه، ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮدن و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﻴﺮﯼ در ﺗﻤﺎم ﻧﻘﺎط ﺟﻬﺎن، ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﻮدن، ﺑﯽﻃﺮﻓﯽ، هماهنگی ﺑﺎ ﯾﮑﯽ از ﻃﺮح هاﯼ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، هماهنگی ﺑﺎ ﺳﺮﻋﻨﻮان های ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ از ﻧﻈﺮ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ، اﻧﻌﻄﺎفﭘﺬﯾﺮﯼ، ﮐﺎرﺑﺮدﯼ ﺑﻮدن، ﺳﻬﻮﻟﺖ در ﯾﺎدﮔﻴﺮﯼ…”

در ادامه همان جلسه نیز داوران و ناقدان به طرح پرسش هایی می پردازند که پاسخهایی اجمالی  دریافت می کنند.

کامران فانی سه پرسش به قرار زیر  مطرح می کند:

  1. ﻃﺮح ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﺳﺎﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻴﺎن ﮐﺮدﻧﺪ وﻟﯽ ﺁﯾﺎ اﯾﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺑﻴﺎن ﺷﺪﻩ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺸﺘﻮانه ﯾﮏ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟
  2. اﯾﻦﮐﻪ اﯾﻦ ﻃﺮح ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻴﻦ هزار رﺷﺘﻪ ارﺗﺒﺎط اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ، ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻣﻬﻢ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺛﻨﺎﯾﯽ(دودوﯾﯽ)، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ اﺳﺎس ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪﯼ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد؟
  3. هدف ﻋﻠﻢ ﮐﺘﺎﺑﺪارﯼ، ﺧﺪﻣﺎت ﮐﺎرﺑﺮدﯼ اﺳﺖ. ﺁﯾﺎ اﻧﺠﺎم اﯾﻦ ﻃﺮح، ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺎ را ﺑﻪ اﯾﻦ هدف ﻧﺰدﯾﮏ ﺳﺎزد؟ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻃﺮح ﺗﺎ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان ﮐﺎرﺑﺮدﯼ اﺳﺖ؟

دکتر فاطمه زیبا کلام نیز دو نکته طرح می کند:

  1. دﮐﺘﺮ ﻓﺪاﯾﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﻴﺎن ﻣﺤﺴّﻨﺎت ﻃﺮح ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﯾﮑﯽ از دلﻣﺸﻐﻮلی هاﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﺑﻮدﻩ و اﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﻪ ۲۵۰۰ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﻣﺴﺒﻮق اﺳﺖ. اﻓﻼﻃﻮن اﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ ﺗﻘﺴﻴﻢ را در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ اﻧﺠﺎم دادﻩ و ﺑﻌﺪ از وﯼ ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪﯼ ارﺳﻄﻮﯾﯽ ﻗﺮار دارد و ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﯾﻨﮑﻪ او ﺧﻮد ﻣﻌﻠّﻢ اﺳﺖ، ﻣﺎ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﻋﻈﻴﻢ ﺗﻤﺪن اﺳﻼم را در اﯾﻦ زﻣﺎن ﻣﺸﺎهﺪﻩ ﻣﯽکنیم.
  2. ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺗﻠﻔﻴﻖ در ﻧﻈﺎم ها از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ؛ ﭼﺮاﮐﻪ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد ﻧﻈﺎم هاﯼ ﻋﻘﻞﮔﺮا و ﺣﺲﮔﺮا، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﭘﻴﻤﻮدن ﻣﺴﻴﺮ ﯾﮏ ﺳﻮﯾﻪ ﺗﺎ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺑﻪ اﻧﺤﺮاف و اﻧﺤﻄﺎط ﮐﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ. وﻟﯽ راز ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در ﺗﻠﻔﻴﻖ ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻣﻌﻘﻮل اﯾﻦ ﻧﻈﺎم هاﺳﺖ؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﻣﺘﻔﮑﺮان اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻋﺪم ﻏﻔﻠﺖ از ﺗﻔﮑﺮات ﻧﻮ و ﺟﺪﯾﺪ، ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖهﺎ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ و اﯾﻦ از اﻣﺘﻴﺎزهای اﯾﺸﺎن ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.

بهاالدین خرمشاهی نیز دکتر فدایی عراقی را با این پرسش مواجه می سازد:

جذاﺑﻴﺖ اﯾﻦ ﻃﺮح اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﺑﻴﺴﺖ ﻋﺪد ﺗﺠﺎوز ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ و ﺗﻤﺎم ﻣﻌﺎرف ﺟﻬﺎن ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﺁن ﮔﻨﺠﺎﻧﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﺸﺎن ﺑﺎﯾﺪ اﺷﮑﺎﻻﺗﯽ را ﮐﻪ دو ﻃﺮح ﭘﻴﺸﻴﻦ ﯾﻌﻨﯽ دﯾﻮﯾﯽ و الﺳﯽ دارا هﺴﺘﻨﺪ، در دو ﺻﻔﺤﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻋﻠﺖ اراﺋﻪ ﻃﺮح اﯾﺸﺎن روﺷﻦ ﺷﻮد و اﯾﻨﮑﻪ اﺻﻮﻻً ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻃﺮح های ﭘﻴﺸﻴﻦ ﮐﺎرﺑﺮدﯼ هﺴﺘﻨﺪ، ﭼﻪ ﻧﻴﺎزﯼ ﺑﻪ اراﺋﻪ ﻃﺮح ﺟﺪﯾﺪ وﺟﻮد دارد؟

دﮐﺘﺮ اﺣﺪ ﻓﺮاﻣﺮز ﻗﺮاﻣﻠﮑﯽ ۶ پرسش را پیش روی طراح می گذارد:

  1. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اهمیت ﺗﻠﻔﻴﻖ در اﯾﻦ ﻃﺮح، اﻟﮕﻮﯼ ﭘﮋوهﺸﯽ ﺑﺮاﯼ اﯾﻦ ﺗﻠﻔﻴﻖ ﭼﻴﺴﺖ؟
  2. مواردی را ﮐﻪ اﯾﺸﺎن ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﻃﺮح ﺑﻴﺎن ﮐﺮدﻧﺪ، ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺒﻨﺎ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد و اﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ذو ﻣﺮاﺗﺒﯽ اﺳﺖ و در ﻏﻴﺮ اﯾﻦ ﺻﻮرت ﻧﻤﯽﺗﻮان از ﮔﻨﺠﻴﻨۀ ﺻﺪراﯾﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﺟﺴت.
  3. اﻟﮕﻮﯼ ﻋﻠﻢ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﺎ زﻣﺎن ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺧﺮاﺳﺎﻧﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﻴﻮﻩ ارﺳﻄﻮﯾﯽ ﺑﻮد. در اﯾﻦ ﻃﺮح اﻟﮕﻮﯼ ﻋﻠﻢ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﭼﻴﺴﺖ؟
  4. اهمیت  ﺗﺪاﺧﻞ در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺗﺮاﺑﻂ اﺳﺖ؛ و اﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪاﯼ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﻪ ﺁن ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻋﻠﻮم ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﺪ؛ وﻟﯽ ﺗﺪاﺧﻞ آنها را ﭼﻄﻮر ﻣﯽﺗﻮان ﻃﺮح ﮐﺮد؟
  5. هر ﮐﺘﺎﺑﯽ را ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ دودوﯾﯽ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﮐﺮد؛ وﻟﯽ ﻗﻀﻴﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩﺗﺮ از اﯾﻦ اﺳﺖ. اﯾﻦ از ﻟﺤﺎظ ﺻﻐﺮوﯼ. وﻟﯽ از ﻧﻈﺮ ﮐﺒﺮوﯼ، اﯾﻨﮑﻪ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺁﻣﻮزﺷﯽ ﻗﺮﺁن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ دودوﯾﯽ اﺳﺖ، ﺁﯾﺎ ﻣﯽﺗﻮان ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺗﻤﺎم ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼهﺎ ﺑﺎﯾﺪ دودوﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟
  6. در ﮐﺸﻮر ﻣﺎ در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻋﻠﻮم، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ اﺧﻼق ﺑﺴﻴﺎر ﺟﻔﺎ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. هﻢاﮐﻨﻮن در دورۀ دﮐﺘﺮﯼ اﺧﻼق، رﺷﺘﻪهﺎﯼ ﺑﺴﻴﺎرﯼ وﺟﻮد دارد، وﻟﯽ در اﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ، ﺟﺎﯾﮕﺎهﯽ ﺑﺮاﯼ ﻋﻠﻢ اﺧﻼق ﻧﻴﺎﻓﺘم.

دﮐﺘﺮ خسرو ﺑﺎﻗﺮﯼ نیز با این سوالات  طرح را به چالش می کشد:

  1. آﻗﺎﯼ دﮐﺘﺮ ﻓﺪاﯾﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﻦ در اﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺿﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ و ﺗﻨﻬﺎ از ﻃﺒﻴﻌﺖ و ﺟﻬﺎن ﻃﺒﻴﻌﯽ اﻟﻬﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪام. از ﺻﺤﺒﺖ اﯾﺸﺎن ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮداﺷﺖ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻃﺮح ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدﯼ، از ﭘﻴﺶﻓﺮض ﻋﻠﻤﯽﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﺎ اﻧﺴﺎن ها ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ روﺣﻴﺎﺗﯽ ﮐﻪ دارﯾﻢ، ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﻴﻢ ﺟﻬﺎن را هﻤﺎﻧﻄﻮرﯼ ﮐﻪ هﺴﺖ، ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ و اﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﻧﻴﺰ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺪون ﭘﻴﺶﻓﺮض ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
  2. اﯾﺸﺎن ﻣﻨﻄﻖ دوﮔﺎﻧﻪاﯼ را از ﻗﺮﺁن اﻟﻬﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﻗﺮﺁن ﺑﺤﺚ دوﮔﺎﻧﻪاﯼ دارد، وﻟﯽ ﻣﻌﻴﺎر ﻓﻠﺴﻔﯽ اﯾﻦ ﻃﺮح ﭼﻴﺴﺖ؟ ﭘﺸﺘﻮاﻧۀ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﯾﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻮﺿﻮع ﻋﻠﻢ اﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس روشﺷﻨﺎﺳﯽ- ﮐﻪ ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻠﻮم ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﻘﻼﻧﯽ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﯽﺷﻮد. وﻟﯽ در اﯾﻨﺠﺎ ﭘﺸﺘﻮاﻧۀ ِ ﻓﻠﺴﻔﯽ ِ ﻣﻨﻄﻖ دودوﯾﯽ ﭼﻴﺴﺖ؟
  3. در ﻗﺮﺁن ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ و ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﻧﻴﺰ دارﯾﻢ: و ﮐﻨﺘﻢ ً ازواﺟﺎ ﺛﻼﺛﻪ؛ و ﯾﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ اﻧﺴﺎنها ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻦ، ﻣﻨﺎﻓﻖ و ﮐﺎﻓﺮ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﺧﻮد اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ اﺻﺮار ﺑﻮرزﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮﺁن ﻣﻨﻄﻘﯽ دوﮔﺎﻧﻪ دارد ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺤﺚ اﺳت.
  4. ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪﯼهﺎﯼ دوﮔﺎﻧﻪ، ﺗﮑﻠّﻒﺁﻣﻴﺰ هﺴﺘﻨﺪ. در ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻋﻠﻮم ﺑﻪ ﻋﻠﻮم ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ﻋﻠﻮم رﻓﺘﺎرﯼ، ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮاﯼ اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻋﻮاﻃﻒ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧد.
  5. در ﻗﺮﺁن ﻣﻨﻄﻖ دودوﯾﯽ وﺟﻮد دارد. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ را ﻗﺒﻞ از اﯾﻨﮑﻪ ﻋﻴﻨﯽ و واﻗﻌﯽ در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﯾﻢ، ﺑﺘﻮان ﺁن را ﻧﻮﻋﯽ ﻗﺮارداد ﻗﻠﻤﺪاد ﮐﺮد.  ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﻋﻠﻮم را ﻧﻴﺰ اﮔﺮ ﺑﺨﻮاهﻴﻢ ﻗﻄﻌﯽ و ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻓﺮض ﮐﻨﻴﻢ، ﻗﺮاردارﯼ ﺑﻮدن، ﻣﻌﻴﺎر ﺁن اﺳت.

 و در آخر نیز دﮐﺘﺮ عباس ﺣﺮّﯼ به دو پرسش بسنده می کند:

  1. زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪاﯼ را ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﯽدهﻴﻢ، ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم دودوﯾﯽ ﺧﻮد ﻣﻌﺎرض دارد، ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﮐﺮدن ﺁن ﻧﻴﺰ ﻣﻮرد ﺗﺄﻣﻞ اﺳﺖ- ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻌﺎرض ﺑﻮدن ﻓﻴﺰﯾﮏ ﻧﻮﯾﻦ ﺑﺎ ﻓﻴﺰﯾﮏ ﮐﻼسیک.
  2. از ﻣﻨﻈﺮﯼ دﯾﮕﺮ، ﻣﺎ هستیم ﮐﻪ ﻋﻠﻮم را ﻣﻮرد ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﻗﺮار ﻣﯽدهیم که اﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﺪﯾﺸﻪ های همان زﻣﺎن اﺳﺖ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ دﻓﺎع از ﺁن ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺴﺘﺪل ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻴﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺑﻴﺮوﻧﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺎشد.

در خاتمه نیز پاسخ های بسیار کوتاه دکتر فدایی عراقی به پرسش های به گمان من سهمگین ناقدان و داوران، مجلس را به انتها می رساند.

ج: هم اکنون پنج سال از اولین جلسه کرسی نوآوری در دانشگاه تهران می گذرد و کسی نگفته است که آیا پاسخ های دکتر فدایی به آن پرسش ها قانع کننده بوده است؟ حتی کسی نگفته است که نبوده است!!! هنوز جامعه کتابداری به شفافیت نمی داند این طرح به طور آزمایشی و یا جدی قدم در راه اجرا گذاشته است یا نه؟ و اگر گذاشته است آیا در مرحله نظر به خوبی آبدیده شده است؟ آیا این طرح به پرسش های ناقدان و متخصصان پاسخی اقناع کننده داده است؟ آیا کسی می داند به جز اولین جلسه کرسی نوآوری در دانشگاه تهران، این طرح در کجا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؟ آیا به جز مقاله و کتاب دکتر فدایی عراقی کسی مطلبی در رد و قبول آن نوشته است؟ آیا این طرح مخالفان و موافقانی داشته که در طول سال ها تن به یک دیالوگ علمی داده باشند؟ اگر پاسخ این پرسش ها کم و بیش منفی است باید نگران شد! به گمان من دکتر فدایی عراقی نیز نباید خشنود باشند از این اوضاع و بهتر از هر کسی می دانند که نداشتن یک یا چند منتقد جدی که طرح ایشان را بخواند و به طور مستدل آن را مورد نقد همه جانبه قرار دهد واجب تر از اجرای آزمایشی آن است و اگر چنین نباشد چگونه می توان حفره های احتمالی چنین طرحی را شناخت و در مقام رفع و رفو برآمد؟ نه شناخت حفره های نظری در زمان عمل قابل رفع است و نه دشواری های عمل و اجرا را می توان در مرحله نظر رفو کرد و تأویل و تحویل هر یک از این دو به یکدیگر به جز فروکاستن شأن هر یک نتیجه ای در بر نخواهد داشت. بیهوده نیست که اهل فن، بصیرت در مقام نظر را مایه ی شجاعت در مقام عمل می دانند و این بصیرت به دست نمی آید مگر آنکه این طرح مورد نقادی جدی قرار بگیرد. در این میان البته متخصصان و اساتید این حوزه نیز باید بدانند که عدم نقد چنین طرحی و گزینش استراتژی “سکوت” و همچنین وارسی نکردن آن به هر دلیل و علتی که باشد هیچ منفعتی به این حوزه نمی رساند. نه دکتر فدایی عراقی می توانند این “سکوت” را حمل بر موافقت و نگاه مثبت متخصصان به طرح خود بدانند و نه متخصصان و اساتید می توانند این سکوت را به مخالفت تعمیم دهند. گزینش استراتژی “سکوت” در قبال رده بندی دو دویی، بازی ای است دو سر باخت که هیچ برنده ای ندارد!

About جلال حيدري نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

View all posts by جلال حيدري نژاد →

23 Comments on “رده بندی دودویی و سکوت دو سر باخت!”

  1. هیچ جای تعجب نیست. وقتی که دکتر فدایی بتوانند با دو عضو هیات علمی دانشکده کتابداری دانشگاه تاسیس کنند پس لابد از پس این کار هم بر می آیند ! چرا که نه ؟ عکس های همایش مبانی فلسفه کتابداری دیدن داشت ! چهار نفر بودند و به هم جایزه می دادند !

  2. آقای محمود زاده دانشکده کتابداری را با سه عضو تاسیس می کنند. آقای سر دکتر کوشا …. را فراموش کردید. البته بنده چند روز پیش برای کاری به گروه مراجعه کردم و کاشف بعمل آمد که دکتر مستر نقشینه را محترمانه از گروه اخراج کرده اند. به هر حال باید شان مجلس و مجلسیان باید حفظ شود. به هر حال برای مجله عطف متاسفم که به محلی برای نشر حسادتها به بزرگ دانشکده کوچک کتابداری دانشگاه ته ران مبدل شده است. آقا کم کنید این حسادتها و تنگ نظریها را

  3. خوشحالم که بالاخره این مبحث تغییر رده بندی در جایی مطرح شد و مورد نقد قرار گرفت. این طرح چندی پیش در کتابخانه های عمومی مورد نظرخواهی قرار گرفت.اغلب کتابداران کتابخانه ای که در آن مشغول به کار هستم مخالف این طرح بودند. واقعا چه نیازی برای تغییر رده بندی احساس شده است؟ آنهم در حجم وسیعی همچون کتابخانه های عمومی کشور، که هدر رفت زمان، بودجه و نیروی انسانی مطمئناً بیش از منافع آن است اگر نگران رده هایی هستیم که در رده بندی دیویی کمتر به آن ها توجه شده است با گسترش هایی که به آن افزوده شد این مشکل برطرف شده است اما به نظر می رسد در کشوری که در ان زندگی می کنیم افرادی که که قدرتی در دست دارند از ارزشهای اسلامی برای پیشبرد سلایق و تعصبات شخصی خود سود می برند و نه عمل به این ارزش ها.

  4. بنظر می رسد که بازهم سورپریز شده ایم. دوستان حافظه تاریحیشان یاری نمی کند اما در زمان شوروی سابق رده بندی خاضی در کتابخانه های ان دیار وجود داشت. در هند هم برخی پاز کتابخانه ها از رده بندی کولون استفاده می شود. در کشورهای اتگلیسی زبان هم اخیرا V-LIB 1.2 برای رده بندی دانشی مطرح شده است. بنا بر این نباید این چنین نسبت به یک نظریه که توسط یک هموطن ارائه شده است چنین شورید. شاید حساسیت از باب این مطلب باشد که سازمانهای دولتی این مرز و بوم در غالب موارد تمایل به اعمال تصمیم گیری بر مدار ارادت نظز دارند تا اصالت غمل. گاهی از گوشه و کتار اقداماتی را به نهاد کتابخانه نسبت می دهند که در صورت صادق بودن من را یاد تلاش وزارت حقیقت برای تدوین NewSpeak می اندازد. بطور منطقی می بایست اگر قرار است این طبقه بندی پا بگیرد و برای آن سرمایه گزاری شود، اول پایلوتی از آن اجرا شود. شما از بحث نظر نمی توانید مستقیما پشتک زده و انتظار داشته باشید جفت پا در حوزه عمل وارد شوید. بونی کرذت زده بندی به منزله اختراع مجدد چرخ نیست. حالا چرا بعد از ۵ سال این مسئله دوباره مطرح می شود خود شاید بحث دیگری را بطلبد. اما صرف نظر از صحیح یا غلط بودن این رده بندی، انچه که می بایست در نظر گرفته شود اینست که آیا سازمانهای دولتی که از بودجه عمومی ارتزاق می شوند رویه های مرسوم برای اثبات نظر، آزمون سطوح یک و دو، و نیز صرفه و هزینه را متایعت کرده اند. بگذارید یک مثال روشنگر بزنم. زایانه شخصی قریب۳۲ سال است که یا ما می یاشد. اما ظراحی صفحه کلید آن بیش از یکصد سال است که بلاتغییر مانده است

  5. با سلام و احترام
    من با جناب دکتر نادر خان نقشینه در مورد اجرای آزمایشی موافق هستم. قبلا هم در مواردی در این باره به مشورت گرفته شدم و در همه جا همین پیشنهاد را دادم. به جناب آقای اشعری هم گفتم که بهتر است یک مجموعه آزمایشی در اختیار آقای دکتر قرار داده شود تا ابتدا آزمون و خطای کافی در باره آن انجام شود و بعد استفاده کنید، و بعد از کتابخانه های عمومی نظر خواهی کنید.
    برای کتابداران عزیز و گرامی کتابخانه های عمومی (چه هیات امنا و چه شهرداری) خیلی سخت بود اظهار نظر و چند تا از دوستان با من تماس می گرفتند که شما رده بندی دودویی را دیدید؟ خوب است؟ و بنده فقط عرض می کردم در یک همایش انجمن شنیده ام و حتی آن همایش به علت گرفتاری و عجله آقای دکتر فدایی پاسخ و پرسش نداشت که برخی ابهامات را به ویژه در حوزه کاربرد بپرسیم.
    و از همه مهمتر، در همان جلسه سخنرانی انجمن، سخنران دوم ما بعد از جناب آقای دکتر فدایی ، آقای دکتر داور پناه بودند و در مورد فضای فازی و رده بندی صحبت کردند که فکر می کنم جناب آقای دکتر فدایی فرصت نکردند آن را گوش کنند. مقاله دکتر داورپناه دم دستم نیست که از قول ایشان دقیق بنویسم بنا براین مجبورم سوالی که آن مقاله و خوانده های بعدی در ذهن من ایجاد کرده اند را از زبان خودم بنویسم.
    آیا مزاکر اطلاع رسانی و کتابخانه ها هنوز مانند گذشته به رده بندی نیاز دارند؟ ببینید فهرستنویسی توسعه بی چون و چرایی پیدا کرده و متحول شده است. الگوی مفهومی بسیار زیبا و شیرین و در عین حال کارا و چندین جانبه نگر است. استانداردهای توصیف برای ماشین چند بار بعد از مارک تغییر یافته و نو شده اند. دوبلین و “مارک ایکس ام ال” و مودز و به فراخور مودز مدز آمده اند. توصیف و دسترسی منبع امسال نهایی شد و کار با آن آغاز شد.
    مباحث داده ای و سلامت داده ها را من در همه منبرهایی که خدمت دوستان می رسم عرض می کنم و بر سلامت داده ها بارها و بارها تاکید می کنم.
    بحث اولویت توصیف بر کشف را در همه کلاسهایم می گویم و مقدمه کشف توصیف صحیح و ورود اطلاعات صحیح را می گویم.
    و از امثال دکتر داورپناه هر چه بیشتر می آموزم و رده بندی را جز در موارد مورد نیاز کمرنگ و کمرنگ تر می کنم. فهرستنویسی اصلی بی چون و چرا حتی در وب است. بسترهای جدید و استانداردهای جدید همه بر توصیف و دسترسی تاکید می کنند ، چرا؟
    در بسیاری از مخازن (واسپارگاهها و امثال آنها)، خبری از رده بندی نمی بینید، برای بیشترین منابع امروزین دنیا رده بندی نمی کنید، مقاله ها، عکسها فایلهای صوتی ، تصویری ، آرشیوها و حتی کتابهای الکترونیکی دیجیتال زاد.
    من فکر میکنم برای این میزان کار رده بندی، رده بندی های موجود کافی است و کافی است که همانها درست بومی سازی شوند. در اینجا با جرات می گویم که کتابداری ایران از پیشروان بومی سازی رده بندی در دنیا است.
    ما نامه ای از مدیر بخش دیویی کابخانه کنگره داریم که در آن نوشته:ترجمه و تدوین دیویی فارسی،با توجه به بومی سازیهای آن بهترین ترجمه دیویی در دنیا و در بین نزدیک به چهل ترجمه است.دیویی فارسی علاوه بر یکی دو بومی سازی جدید از همه بومی سازیهای قبلی مرکز خدمات کتابداری و کتابخانه ملی استفاده کامل کرده بود (است).
    پس کارمان را خوب انجام بدهیم و آنچه را که در رده بندی لازم است بومی سازی کنیم، نه فیزیک و نانوتکنولوژی و مهندسی خوردگی و جراحی سرطان مغز استخوان را.

  6. آقای عمرانی یعنی شما و اینهمه دانشیارو استاد تمام و پروفسور کتابداری نمیتوانند به قول آقای حیدری نزاد بگویند که در همین مرحله نظر این طرح درست است یا نه؟یعنی هر کس طرحی بدهد بدون اینکه اندکی براورد شود وصحت و سقم آن مشخص شود شما میفرمایید بایدبه طور آزمایشی اجرا شود؟ فکر نمیکنید اول یعنی در همین سطح نیز نقد و بررسی شود؟ پس اساتید محترم چکار میکنند؟استاد فتاحی نظرشان چیست؟۵سکوت برای چبست؟نظرآقای دکتر رضایی چیست؟رییس انجمن اگر حرفی ندارد پس نکند ما فارغ التحصیلان بیکار باید حرف بزنیم؟ رودربابستی و رفیق بازی را کنار بگذارید.مگر حوزه دانش تعارف بردار است؟اگر طرح ایشان خوب است به قول آقای حیدری کمکشان کنید و اگر درست نیست بگوید و نگذارید وقت و پول و سرمایه تلف شود.
    آقای حیدری نژاد خواب را از سر خیلی ها پراندید.ولی متاسفانه خیل ها خودشان را به خواب زده اند و بیدار کردنشان سخت است.

  7. دکتر نقشینه هم خیلی حرف ها را رک و پوست کنده گفتند.ولی چرا میگویید در مرحله تئوریک نمیشود مشکلات یا بی فایده بودن آن را نشان داد؟حتما چون دکتر فدایی رییس شماهستند کمی مدارا میکنید.خب شما حق داریدولی دیگر اساتید چراحرفی نمیزنند.وقتی اینهمه عافیت طلبی میان استادان ما هست آنوقت دکتر افشار ناراحتند از سرقت علمی یک دانشجو؟اگر سرقت علمی یک دانشجو بد است سکوت یک استاد آن هم در مورد یک مساله علمی دست کمی از سرقت ندارد؟شمامثلا الگو هستید.همین آقای دکتر افشار که به حق مساله سرقت علمی را مطرح کردند در گروه بحث مگر استاد کتابداری ما نیستند؟خداییش شما در کلاس ها و محافل خصوصی چه می گویید درباره این طرح دکتر فدایی؟

  8. نظرات آقایان عمرانی و نقشینه بسیار اساسی و قابل تامل است. البته شاید مطلوب ترین شیوه برای باروری و فربه شدن هر نظر و تئوری ، قبل آزمون عملی ، به چالش کشیدن و استوار کردن مفاهیم نظری آن باشد. در این شیوه با استفاده از عقل جمعی و بحث علمی، کاستی های طرح می تواند برطرف شده و بر غنای آن افزوده و یا احیانا به کلی مردود شود .
    شاید جای طرح این نوع مسائل در کرسی های نظریه پردازی و انجمن علمی باشد.
    در زیر کرسی های نظریه پردازی رشته ما که ظاهرا فقط افراد خاصی می توانند پایشان را دراز کنند . حتی افرادی که نسبت به کتابداری امی هستند!
    به نظر می رسد در این مورد یا موارد مشابه لازم است انجمن بدون مصلحت اندیشی مرسوم وارد شود و نمونه یک نشست علمی مطلوب را ارائه دهد. این نوع جلسات فارغ از رد یا تایید و یا اصلاح نظریه ها می تواند تجربه ای گرانسنگ برای آموزش تحمل و مدارا در تبادل اندیشه

  9. انجمن کتابداری باید در برابر این طرح … موضع بگیرد. ولی چرا نمیگیرد؟‌ انجمن میتواند یک نشست بگذارد و این طرح را نقد کند ولی این کار را نمیکند. چرا …!

  10. هدف ﻋﻠﻢ ﮐﺘﺎﺑﺪارﯼ، ﺧﺪﻣﺎت ﮐﺎرﺑﺮدﯼ اﺳﺖ
    کافی است به همین جمله آقای فانی بیاندیشیم تا ببینیم امروزه چقدر کتابداری و به خصوص اساتید این رشته در کشور ما به فکر ارائه خدمات کاربردی هستند!!!
    متاسفانه کتابداری و اساتید آن امروزه به شدت مصلحت گویی را بر حقیقت گویی ترجیح می دهند و صد البته الگویی شده برای اساتید جوان و تازه به کرسی نشسته.
    این حقیر هیچ ادعایی در خصوص توانایی علمی خود در حوزه کتابداری ندارم ولی این پرسش را از اساتید محترم دارم:
    آیا امروزه مشکلی بزرگتر و مهمتر از رده بندی علوم در حوزه اطلاع رسانی نداریم؟
    چرا به قول برخی اساتید بعد از ۵ سال همایشی با کلی تاخیر برگزار می گردد و در آن طرح رده بندی جدید مطرح می گردد…؟
    بهتر نیست حداقل با خودمان صادق باشیم؟؟؟بهتر نیست از این همه تعارف و سکوت مصلحتی دست برداریم؟

  11. با سلام، من متوجه منظور آقای محمدی ک. نشدم. اما فکر می کنم باید به این بخش از نوشته من دقت می کردند:
    “اما صرف نظر از صحیح یا غلط بودن این رده بندی، انچه که می بایست در نظر گرفته شود اینست که آیا سازمانهای دولتی که از بودجه عمومی ارتزاق می شوند رویه های مرسوم برای اثبات نظر، آزمون سطوح یک و دو، و نیز صرفه و هزینه را متایعت کرده اند”
    این رویه در طی دهه های شصت در دو الی سه مرکز تحقیقاتی سرامد این کشور بصورت روال بوده است. بنا بر این بحث مدارا نیست. بلکه درست بر عکس قرار بر پایداری است. انچه که سوال برایم دارد اینست که چرا ۵ سال خبری نبود و چرا اکنون خبری هست؟

  12. سلام مجدد به همه بزرگواران
    دوست بسیار عزیز محمد ک. و سایر دوستان. من قبول می کنم که محافظه کار هستم ولی نه خیلی. اگر با دقت مقاله آقای حیدری نژاد و یادداشت بنده را بخوانید، همه چیزهایی را که انتظار دارید خواهید دید
    1. مبانی نظری رده بندی دودویی: من نشست کرسی نوآوری در دانششگاه تهران را به یاد دارم. سوالات بسیار خوبی شد. سوالات را هم در یادداشت آقای حیدری نژاد می بینید. این سوالها هرگز پاسخ مشخصی (یک به یک) نداشته اند، از بعد نظری من از این بهتر سوالی به نظرم نمی رسد، سوالهای بعدی انشاءالله از دل این سوالات بیرون خواهد آمد. یادتان باشد جز یک مقاله لاتین و یک مقاله فارسی که تقریبا از نظر مبانی یکی هستند، در باره رده بندی مورد بحث منتشر نشده. همین ها هم بیشتر در حوزه نظر امکان پرداختن داشته و پرداخته شده و هنوز پاسخی نداشته. استنباط شما چیست؟ یا این سوالات درست هستند و پاسخی برای آن نیست که در اینصورت از نظر مبانی نظری جواب خودتان را گرفته اید یا سوالات درست نیستند و مع الفارق هستند که این هم توضیحی از سوی خالق رده بندی داده نشده است.
    من کتابی را که آقای حیدری نژاد فرموده اند که در سمینار مبانی نظری توزیع شده در اینجا شنیده ام و هنوز آن را ندارم که بدانم سوالات سال ۱۳۸۵ پاسخ داده شده اند یا خیر؟ شما اگر به دستتان رسیده ، پاسخ این سوال مرا بنویسید که من هم بدانم یا بفرمائید محل فروش آن کجاست که بنده مایلم حتما کتاب را ببینم.
    از بعد کاربردی هم که فکر می کنم که نظرمان را کامل گفته ایم. دوست بزرگوارم، نمی دانیم از بعد کاربردی درباره چه چیزی باید به نقد بنشینیم. هنوز فرانمای این رده بندی را ندیده ایم. انتظار دارید چه بگوئیم. بگوئیم بد است یا بگوئیم خوب است. وقتی رییس یک کتابخانه از ما می پرسد، که نظرتان چیست ، چیزی را که ندیده ایم رد کنیم؟ تایید کنیم؟ وفتی تحت تاثیر شنیده هایی فقط شفاهی درباره خصوصیات این رده بندی هستند و با عنوان شدن “ملی بودن رده بندی” و عنوان شدن اینکه “ریشه دینی” نیز دارد هیجان زده می پرسند اگر این رده بندی را استفاده کنیم خوب است، شما چه پاسخی دارید؟ فقط می گوئید ما نمی دانیم ، نمی شناسیم، خودتان می دانید؟ و شانه خودتان را از مسئولیت خالی می کنید یا به زبان بی زبانی می گوئید اجازه بدهید در جایی پیاده شود و بعد از ما نظر بخواهید، و برخوردی می کنید که فرصتی داده شود تا ببینیم درباره چه حرف می زنیم؟
    دوست عزیز آقای محمد ک. ، من شخصا فرانمای رده بندی ، نظام علامتگزاری، دستورنامه ها و جدولها و نمایه های آن را ندیده ام و واقعا نمی دانم این ابزارهای اولیه برای کار با یک فرانمای رده بندی چگونه طراحی شده است، چگونه اظهار نظر کنم. ولی همینجا قاطعانه می توانم بگویم یک رده بندی برای اینکه بتواند در کتابخانه استفاده شود باید فرانما، نظام علامتگذاری برای بازیابی و نمایه داشته باشد. که از جنبه نظری هم بتوانیم گستردگی / پراکندگی موضوعها (نمایه نسبی) را شناسایی کنیم و هم بتوانیم رابطه بین موضوعها (فرانما و علامات) را تشخیص دهیم .
    از بعد نظری بهتر است آقای دکتر فدایی به سوالات سال ۱۳۸۵ نشست نوآوری در دانشگاه تهران پاسخ دهند، و از بعد عملی هم فکر می کنم که من نظرم را کامل گفته ام. به خط آخر یادداشت اول من (بالا) برگردید:
    “پس کارمان را خوب انجام بدهیم و آنچه را که در رده بندی لازم است بومی سازی کنیم، نه فیزیک و نانوتکنولوژی و مهندسی خوردگی و جراحی سرطان مغز استخوان را.”
    ببینید من در بعد عملی رده بندی تازه ای را نیاز نمی بینم و هنوز معتقدم هرجای رده بندی های موجود را که برای کتابخانه های ما ضعیف هستند بومی کنیم و گسترش بدهیم کاری که ۴۰ سال قبل و زمانی که جناب آقای دکتر فدایی در مرکز خدمات کتابداری مشغول بکار شدند، خانم پوری سلطانی آغاز کردند. اینکار هم علمی تر ، هم منطقی تر و هم کم هزینه تر (بسیار بسیار کم هزینه تر ) خواهد بود. مگر توجیهات علمی، اقتصادی کافی برای آن بشنوم، چیزی که از ۱۳۸۵ تا حال منتظر آن هستیم.

  13. جناب آقای حیدری نژاد
    خسته شدیم از این همه آرامش بی ثمر،خسته شدیم از این گفتنهای نرم و لبخندهای تصنعی،خسته شدیم از این همه سانسور که حتی اجازه نوشتن اسم مستعار را به من نمی دهید.
    شما چگونه انتظار دارید همگان نگارشی به شیوه شما داشته باشند و با کلمات آنچنانی پاسخ بدهند.نه برادر من!!!
    خسته شدیم از این جامعه کتابداری یخ زده
    از شما یه درخواست دارم گزینه ای بر روی وب سایت خود قرار دهید با عنوان مهمترین مشکلات کتابداری امروز ایران و از خوانندگان بخواهید نظرات خود را بیان کنند.

  14. من امروز مطلب و نظرها را دیدم آمدم جالب بودرا تیک بزنم و بروم ولی دیدم نمیشه بیطرف رد شد. نظر آقا یا خانم محمد خانی که گفته اند انجمن مطرح و نقد بکندرا میخواستم جواب بدهم. انجمن همان اوایل یک سخنرانی گذاشت و خواست که بحثش باز بشود ولی همانطور که آقای عمرانی نوشته اند سوالها در دستمان ماند و خود آقای عمرانی اعلام کردند که سوالاتتان را به ما بدهید و ما به آقای دکتر می دهیم تا جواب بدهند. من حالا یادم نیست چه سوالی نوشتم اصلا الآن سخنرانی هم یادم نمانده ولی آن سوال من جواب داده نشد

  15. همانطور که آقای حیدری نژاد مطرح گردند،جناب آقای دکتر فدایی حرف و نظریه خودشان را نوشته اند اما اینکه استادان دیگر سکوت کرده اند این عجیب است. یک متخصصی یک نظری را توضیح داده و به نظر من حالا وظیفه دیگران است که آن را نقد کنند.من با آقای حیدری نژاد موافقم که دو طرف باید حساس باشند ولی حالا وظیفه دیگران است که آن را نقد کنند.نکند استادان دیگر توقع دارند که آقای دکتر فدایی خودشان هم بروند و دنبال منتقد بگردند؟! ایشان یعنی دکتر فدایی حرفشان زا نوشته اند و به نظر من خیلی هم با شجاعت اینکار را کردند ولی سکوتی که ارزش ندارد همین سکوت استادان محترم است. آیا ما کتابداران باید اینقدر نسبت به یک مساله مهم حوزه خودمان بی تفاوت باشیم؟چرا از نوآوری میترسیم ما؟به قول نویسنده اگر نظر دکتر فدایی مناسب بود و کارکرد داشت چرا نباید او را کمک کنیم؟ و اگر مناسب نبود چرا نباید آن را با همفکری درست کنیم؟من به عنوان یک کتابدار امیدوارم هر کس صلاحیت و توان علمی دارد بدون سوگیری نظرات آقای دکتر فدایی را نقد کند و در حقیقت به ایشان و حوزه کتابداری کمک کند.

    1. آقای حسن زاده عزیز
      عیب کار در این است که جناب آقای دکتر فدایی همیشه حرف و نظریه خود را می نویسند اما دو صد گفته چون نیم کردار نیست. استادان دانشگاه تهران را که گفتم ….. سایر اساتید هم شاید سکوتشان نه از سر اکراه بلکه استیصال است. وقتی محدودیت حتی در حوزه بحث های علمی وارد می شود. وقتی دانشجویان را با دروس پاستوریزه … بار می ایند. شما انتظار ظهور سیب بر شاخ درخت مرده را دارید. مشکل اینست که فقط یک عده مشخص حرف می زنند. و انگار فقط یک عده مشخص حق حرف زدن دارند. شما بروید از دانشجویان دکترای دانشگاه تهران سوال کنید که چه به سرشان آمده در این سلسله جدید کتابداری. قدیمیترین گروه کتابداری دانشگاه تهران، که این حقیر یکی از فارغ التحصیلان بخت برگشته آن هستم، اصلا برای رشته راهبرد مشخص و علمی ندارد. فقط یک سری حرفهای تکراری و نخ نما شده برای توجیه استیلای گروه جدیدی که در غیاب بسیاری از اساتید صاحب نام این رشته توهم ابر مردی پیدا کرده است. ….. / ….. در این مورد خاص نظری داده شده است و بررسی شده. … نظریه دهنده از هر فرصتی … برای مطرح کردن نظر خود استفاده می کند. وقتی رایانه هست وقتی فرا نما های رایانه ای وجود دارد چطور یک دفعه این رده بندی بعنوان رده بندی بومی مطرح می شود؟ آیا نه اینست که سلامی و علیکی صورت گرفته است. استادان سکوت نکرده اند آقای حسن زاده، سکوت برخی از این اساتید، … از بسیاری از فریادهای نور چشمیهای متولیان این رشته رسا تر است. /…

  16. برادر محترم جناب حسن زاده . با شما و آقای حیدری نژآد موافقم. ولی گاهی موضوع آنقدر ضعیف است که ترجیح می دهید هیچ چیزی ننویسید ، چون فکر می کنید ارائه کننده نظریه ضعیف می خواهد با نقد شدن توسط شما خودش را مطرح کند. الآن هم تعجب می کنم از بعضیها که خودشان را داخل کرده و نطر داده اند.

  17. آقای محسن زاده گرامی
    با عرض تاسف من با با شما اصلا موافق نیستم. و نباید در کارهای علمی با این حرف ها که “در حدی” نیست و یا ” ضعیف است” برخورد کرد. شما حتی یک نقد جدی هم نمیبنید به کار آقای دکتر فدایی. آنوقت از کجا رسیده اید به ضعیف بودن؟ مگر اینکه بگویید در جمع های خصوصی نظرات اینطور است و آنوقت جوابش اینست که علم جمع خصوصی ندارد. هم باید مستدل باشد و هم مکتوب و همه باید مطلع باشند.خواهش میکنم سکوت عافیت طلبانه اساتیدمان را تبدیل به یک سکوت بزرگورارانه نکنید که به قول آقای حیدری نژاد اندازه مفرغ هم ارزش ندارد.حتی اگر ضعیف است باید گفته شود. ولی کجا نوشته شده است؟شما نشان بدهید.آقای محسن زاده عزیز ، متاسفانه اساتید ما بیشتر عافیت طلب هستند.سکوت میکنند که بر دامن کبریاییشان گردی ننشیند.مطمئن باشید اگر نفعی بود همه اشان پیام های تبریک و تهنیت میرستادند.ولی حالا ترجیح میدهند سکوت کنند .همین آقای دکتر نقشینه و آقای عمرانی که اظهار نظر کردند آیا کار بدی کردند؟این بهتر است یا سکوت؟ این اسمش روشنگری است یا سکوت؟ این جا تشکر دارد یا سکوت؟خواهش میکنم هرجور که با من مخا لف هستید بگویید و بنویسید اما جوری ننویسید که سکوت استادان درباره یک موضوع علمی و تحقیقی تبدیل به ارزش کنید. و هنوز هم اعتقاد دارم آقای دکتر فدایی نباید بروند دنبال منتقد.حالا یا انجمن کاری کند یا گروههای کتابداری.

    با تشکر از شما

    1. من هم با شما موافق هستم برخورد با این طرح شاید علمی نیست. اما … . این امر یک واکنش اجتماعی به نوعی از فعالیتهای نه چندان شفاف توسط برخی از مدیران … و حتی مسئولین نهادهای باصطلاح علمی است که بدون توجه به پی آمدهای یک اقدام صرفا برای … هیجانهای زودگذر … با پول بیت المال سعی در طرح مباحثی عبث را دارند. اینکه آقای دکترفدایی در حین مطالعه کلام ا… مجید در معرض حلول الهام برای طبقه بندی دو دویی قرار گرفتند لزوما طبقه بندی را اسلامی نمی کند. آقای دکتر فدایی می توانستند با توجه به امکاناتی که بعنوان یک نماینده سابق مجلس و رئیس دانشکده نوپای کتابداری بخصوص با توجه به ارتباطات بین المللی که برخی از زیردستانشان دارند، این نظریه را در محافل دیگری مطرح کرده و بر وجاهت ان بی افزایند. اما اینکار صورت نگرفته است. نظریه انجام ، عرضه اجرا و داوری آن را ناقص یافت (صورتجلسه کرسی نظریه پردازی). آیا این نظریه تکمیل شده است؟ یا طبق معمول مدیران …برای مطرح کردن خود تراشیده اند. شاید من اشتباه می کنم اما حتی دکتر خسروی از کتابخانه ملی هم اصلا از این رده بندی اطلاعی ندارند. انگار هیچکس از متخصصین رشته از این مسئله خبر ندارد. من این رده بندی را به نوع دیگری رده بندی دودویی تصور می کنم. با این نوع حمایت دولتی (بخوانید رانت)، این رده بندی دارد به نوعی رده بندی دوو دووری دوو دوویی تبدیل می شود. به احتمال زیاد در درس سازماندهی دانشکده کتابداری دانشگاه تهران این رده بندی آموزش داده خواهد شد. بیچاره دانشجویان … دانشکده کتابداری تهران که دارند … .

  18. به نظرم برخی دوستان یک مقدار بی انصافند
    دکتر فدایی در کلاس ها و دوره هایش با اجازه ای که جهت بحث و نقد به دانشجویان می دهد تلاش می کند جرات مندی دانشجویان را بالاببرد. من واقعا از کلاسهای ایشان در دانشگاه تهران استفاده کرده ام. شاید ایشان در بیان ایده هایشان همیشه موفق نبوده اند اما فضای اینکه از همکلاسی هایمان یاد بگیریم را حداقل به ما داده اند. حرفهایمان را شنیده اند و نقد کرده اند. به نظر من چه اشکالی دارد به یک رده بندی جدید بیاندیشیم. چرا فردی که جرات کرده و سالها فکر کرده است را مورد توهین قرار می دهیم. این رده بندی می تواند تا ابد در حد طرح بماند اما چرا نباید افتخار کنیم که این رده بندی از آن ایرانیان باشد. من در جلسه کرسی نظریه پردازی بودم.
    لحن استادان شرکت کننده طوری بود که انگار از اول می خواستند بگویند طرح شما به درد نمی خود ما صدتای طرح دیویی را به شما نمی دهیم.
    به نظرمن که یک دانشجوی کارشناسی کتابداری بودم و دوستانی که مهندس کامپیوتر بودند(به علت دو دویی بودن و مرتبط بودن با منطق فازی) طرح جالب و قابل فکری بود.
    ایشان این طرح را در کانادا مطرح کرده و انجا از ایشان و طرحشان استقبال شده بود چرا ما باید یک هموطن را به جرم اینکه وقت ندارد به گروه های بحث سر بزند سر ببریم
    من یک بار از دکتر پرسیدم شما که اینقدر در نهاد هستید چرا مشکلات را منتقل نمی کنید. ایشان گفتند که مجال کافی برای صحبت به ایشان داده نمی شود و در هیات امنای نهاد کتابداران حصور ندارندو ایشان به مسئولین بالادستی ارتباطی که منجر به حرف و نظر و نقد شود ندارند.
    من از اینکه دکتر فدایی با سنی که دارد هنوز می تواند حرف و ایده جدید مطرح کند خوشحالم و موافقم ابتدا به صورت پایلوت و سپس حداقل در ناحیه ای کوچک اجرایی گردد.
    دکتر بارها گفته است که این طرح باید با متخصصین موضوعی بسیاری کار شود و تکمیل گردد ایشان صرفا طرح کلی را بیان کرده اند و در بسیاری از قسمت ها کار تکمیل نشده است و به این لحاظ شاید برخی اظهار نظر درباره آن را مشکل بدانند.
    در هر صورت عادلانه و منصفانه نقد کردن زیبنده مجامع دانشگاهی است.

  19. حرکت استاد ارجمند جناب آقای دکتر فدایی عراقی بسیار قشنگ است. دغدغه ایجاد یک طرح رده بندی جدید و ذوق نوآوری وسوسه ایست که کاملا قابل ستایش است. اما ما پژوهشگر هستیم و می دانیم که پژوهش فرایندی هزینه بر است. ما پژوهشگران میزانی علم اقتصاد می دانیم و معتقدیم که پیش از مبادرت به انجام هر گونه پژوهشی لازم است با توجه به منافع گروه های دخیل در موقعیت تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل هزینه – سودمندی کنیم. نمی دانم انجام این پژوهش تا این لحظه چه میزان هزینه های حسابداری و فرصت در پی داشته است اما به ضرص قاطع می دانم که اجرای بدون پشتوانه نظری و عملی محکم و اندیشیده آن می تواند هزینه های بسیاری را نه تنها بر کتابخانه ها بلکه از ره آورد آن بر بر پیکر نحیف اقتصاد این مرز و بوم وارد کند.
    دست آخر من به سوال آقای دکتر داورپناه به نقل از استاد محترم عمرانی فکر می کنم که واقعا چقدر دغدغه نیاز به طرح سازماندهی جدید احساس می شود؟ آن هم با حرکت لاجرم و پرشتاب به سمت فضای مجازی که دیگر مکان یابی فیزیکی منابع، محلی از اعراب نخواهد داشت.
    در پایان فکر می کنم نگرانی عمومی که از فحوای پیام های بالا استنباط می شود و واکنش گسترده به فکر مطرح شده از سوی استاد فدایی عراقی ناشی از این امر باشد که مبادا خدای ناکرده ایشان از قدرت و نفوذ فعلی خود استفاده کرده و بدون پشتوانه علمی و عملی و همچنین تجزیه و تحلیل هزینه سودمندی به اجرایی کردن طرحشان بیاندیشند. من با شناختی که از ایشان دارم مطمئن هستم که منافع ملی و بومی این مملکت به ویژه جامعه کتابداری را فدای ذوق نوآوری خود نخواهند کرد. برای همه کسانی که دغدغه صادقانه شان اعتلای این مرز و بوم است آرزوی موفقیت می کنم.

  20. سلام دوباره
    من قبلا این مقاله را تعقیب کرده بودم و امروز اتفاقی این مقاله را دوباره باز کردم و به دو یادداشت تازه برخورد کردم که ظاهرا شکل حسن ختام پیدا کرده برای این بحث و تایید طرح جناب دکتر فدایی را با عنوان استاد و با عنوان دانشجوی دکتر فدایی و … به رشته تحریر …
    آقای دانشجوی دکتر فدایی – جناب استاد بی نام دو مطلب را باید حتما باز-تعریف کنید:
    1- رده بندی چیست؟
    2- خلاقیت چیست؟
    من هم متاسفم که شما بزرگواران تعریف این دو مقوله را نمی شناسید. کاری که درباره اش صحبت می شود و کتابی که از ایشان منتشر شده نشان می دهد که خودشان سرگردانند و شما حالا دارید از چه دفاع می کنید معلوم نیست.
    کتاب را یک بار خوانده اید. قسم می خورم نخوانده اید. اگر خوانده بودید حتما می نوشتید که در بعد نظری مقدمه رده بندی اسلام آقای دکتر طاهری یک سرو گردن بالاتر از این کار است . از بعد کاربردی هم شما را بخدا ببینید از چه دفاع می کنید.

  21. سلام به همه دوستان ، اساتید ، علاقه مندان ،دانشجویان و فعالان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی.

    ارائه نظرات شما البته در ذیل هر نوشته یا مطلبی علاوه بر وارسی و چند و چون در یک نوشته که مفید هم هست میتواند برای نویسنده و خوانندگان دیگر نیز سودمند باشد به شرط آنکه کلمات را به قائده به کار بسته و از ادب و متانت دور نشوند. دوستان اشتباه نکنند، منظور “نگفتن” نیست! منظور رعایت دو نکته اساسی ست: یکی درست سخن گفتن و دیگری سخن درست گفتن !! که اگر رعایت شود حتما خواندنی و آموختنی میشود.

    عطف بر این عقیده است که صریح ترین نظرات را میشود به شیوه ای کاملا آرام و منطقی و ادیبانه و مودبانه طرح کرد. و بدین دلیل چنانچه نظری و عقیده ای حامل کلماتی نامناسب باشند حذف خواهند شد و یا جایشان را به “…” خواهند داد!
    از اینکه نظرات خود را با عطف در میان میگذارید و فرصت ایجاد گفتگویی آرام و عقلانی را فراهم میکنید سپاسگذاریم. امید ما تنها به اینست که این گفتگوها ثمرات و برکاتی برای حوزه ی کتابداری و اطلاع رسانی داشته باشد و همه اهالی این حوزه در تولید و تکثیر و توزیع این ثمرات سهیم باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *