گزارشی از یک حوزه ی کم وسعت!

مقدمه:

منصور واعظی رییس نهاد کتابخانه های عمومی، در یک برنامه تلویزیونی به نام کتاب ۴ که در چهارشنبه ۴ آبان روی آنتن صدا و سیما رفت پیرامون  کتاب، وضعیت کتابخانه های عمومی، کتابخوانی ،انتشارات و چاپ و همچنین سرانه مطالعه در کشور ارائه نظرات خود پرداخت. اما در کنار همه اینها  وی هنگامی که درباره استخدام غیرکتابداران در نهاد به ارائه توضیح پرداخت  دو نکته را بیان کرد که آن دو در روزهای بعد از طرف کتابداران با  واکنش نسبتا دشواری مواجه شد و  کتابداران در وب لاگ ها، گروههای بحث و سایت های خبری که داشتد آن را تحلیل  و نسبت به آن اعتراض کردند. یکی از آن موارد این بود که منصور واعظی گفته بود: دانش کتابداری دانش خیلی وسیعی نیست  و تعدادی از همکارانمان را که در سالهای گذشته استخدام کردیم و کتابدار نبودند،  با یک دوره کتابداری که گذراندند خیلی خوب کتابخانه را اداره می کنند ! و نکته دیگر که در سایه قرار گرفت این بود که وی از رشته های ادبیات فارسی و معارف اسلامی  از رشته های نزدیک به کتابداری و اطلاع رسانی ! یاد کرده بود. به هر حال این نظرات با واکنش نه چندان موافق کتابداران مواجه شد و آنها مستیقم و غیر مستقیم ناخرسندی خودشان را از این اظهارات ابراز کردند . شاید این اعتراضات بیشتر بدان دلیل بود که متولی کتابخانه های عمومی که به نوعی مدیریت بخشی از فارغ التحصیلان این حوزه را در سطوح گوناگون بر عهده دارد  و می بایست حامی و مدافع این حوزه و حرفه باشد اینچنین گفته بود .تحلیل و تفسیر سخنان رییس نهاد کتابخانه های عمومی میتواند از زوایای گوناگون ادامه داشته باشد واز دلایل ناخرسندی اهالی این حوزه میتواند کماکان پرده برداری کرد.

در همین رابطه نشریه عطف  چهار محور زیر را  برای  تنی چند  از اساتید این حوزه ارسال و در نهایت سه تن از اساتید در این موارد اظهار نظر کرده و به بیان نگاه و نظر خود پرداخته اند. چهار محور مورد نظر بدین  قرار بود:

۱.  اینکه عنوان شده است “دانش کتابداری، دانش وسیعی نیست” ریشه در چه عواملی دارد؟  دلایل چنین اظهار نظری به کجا برمیگردد؟

۲.  بیان این مساله از زبان کسی که عهده دار نهاد کتابخانه های عمومی کشور است چه نتایجی  در آینده میتواند داشته باشد و به نظر شما اگر مدیریت یک نهاد فرهنگی همانند نهاد کتابخانه های عمومی اینگونه به کتابداری نگاه کند آیا در کارآمدی  کتابخانه هایی که در این سیستم فعال هستند تاثیر نمیگذارد؟

۳.دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور  در ادامه از رشته های ادبیات فارسی و معارف به عنوان رشته های نزدیک به کتابداری  یاد کرده اند آیا واقعا این دو حوزه با کتابداری و اطلاع رسانی فصول مشترک دارند و اگر اینطور نیست چنین سخنی از کجا نشات میگیرد؟

۴. لطفا چنانچه نکاتی دیگر پیرامون این مساله در ذهن دارید که به تجزیه و تحلیل این مساله کمک میکند بیان کنید.

دکتر محمد حسین دیانی:

 بعضی های میخواهند همه را سرکار بگذارند!

واقعیت این است که هر روز کس یا کسانی به دلایلی که خود دارند در باره این یا آن موضوع اظهار نظر می کنند. حال آگر قرار باشد که کل سیستم مربوطه کارهای خود را کنار بگذارندو به درستی یا نادرستی آن بپردازند، نوعی سرکار گذاشتن افراد یک حرفه است. چند روز پیش وزیر آموزش و پرورش آن را گفت و امروز یک مقام مسئول در کتابخانه های  عمومی چیز دیگری  می گوید.

واقعیت این است که رشته ای وجود دارد و سالها عمر دارد زیرا کارآیی داشته است . و واقعیت این است که آنانی که امروز مطلبی می گویند که همه را سرکار بگذارند، دیری نمی پایند.

واقعیت این است در هیچ حرفه ای، تک تک افراد در جایگاهی قدرتی نیستند که بخواهند با آفاتی که بررشته وارد میشود بتازند. به همین دلیل است که انجمن های حرفه ای بوجود آمده است. یادبگیریم که اگر قرار است ایده ای را مورد نقد قرار دهیم ، با انجمن کار کنیم تا نظرات برتر و سودمند را بازشناسد و رسما  پاسخ مقامات رسمی را بدهد.

دکتر مرتضی کوکبی:

دانش کتابداری آقای واعظی بیشتر است یا دانش بنده که استاد این رشته هستم؟

بنده جناب مهندس واعظی را در چند جلسه ملاقات کرده ام و اعتراف میکنم که اگر تحوّلی در کتابخانه های عمومی رخ داده، آن را تا اندازه زیادی مدیون تلاشهای ایشان میدانم. امّا ای کاش ایشان به این نکته توجّه میکردند که اگر تحوّلی در کتابخانه های عمومی رخ داده که داده، مدیون حضور همان کتابداران متخصّصی بوده که ایشان ترتیب استخدام آنها را داده اند. اظهار نظر اخیری که ایشان کرده اند به راستی بنده را شگفت زده کرد. ایشان در مصاحبه ای فرموده اند: “دانش کتابداری دانش خیلی وسیعی نیست  و تعدادی از همکارانمان را که در سالهای گذشته استخدام کردیم و کتابدار نبودند،  با یک دوره کتابداری که گذراندند خیلی خوب کتابخانه را اداره می کنند”

در این رابطه بنده که به فضل خداوند و نه لزوماً به دلیل صلاحیت، به درجۀ پروفسوری در این رشته رسیده ام از ایشان چند سؤال دارم ، راستی اگر رشته ای پروفسور هم دارد آیا دانش وسیعی نیست؟

۱. ظاهراً جناب عالی قبول دارید که کتابداری یک دانش است امّا نه از نوع وسیع آن. جناب عالی از کجا متوجه شده اید که کتابداری یک دانش است؟ آیا منظورتان یک علم است؟ بنده که باور دارم کتابداری یک علم است، هنوز نمیتوانم اثبات کنم که کتابداری کی علم است. شما چگونه چنین ادّعایی دارید؟

۲. از کجا حکم صادر فرموده اید که دانش کتابداری دانش وسیعی نیست؟ معیار جناب عالی برای وسیع بودن یک دانش چیست؟

۳. فکر میکنم جنابعالی در یک رشتۀ فنّی تحصیل کرده اید. نمیدانم رشتۀ شما چیست امّا آیا تصوّر میکنید که دانش رشتۀ شما دانش وسیعی است؟ چرا؟

۴. چگونه میدانید که همکاران سالهای گذشته شما کتابخانه ها را خوب اداره میکنند؟ آیا نظرسنجی کرده اید؟ آیا وضعیت اسف بار کتابخانه های عمومی ایران را با کتابخانه های عمومی خارجی مقایسه کرده اید؟ آیا گورستانهای کتابهای به دردنخوری که در سالهای گذشته کتابخانه نامیده میشدند را خوب اداره شده میدانید؟ آیا این قضاوت را بر مبنای دانش کتابداری خود انجام داده اید؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که دانش کتابداری دانش وسیعی نیست آیا دانش کتابداری جناب عالی بیشتر است یا دانش بنده که استاد این رشته هستم؟ بنده در سالهای گذشته در برخی  از دوره هایی که جناب عالی به آنها اشاره کرده اید تدریس داشته ام. علی رغم تلاشهای همکارانم و بنده در گروه کتابداری دانشگاه شهید چمران اهواز برای انتقال برخی از دانش خود به همکاران شما که در این دوره ها شرکت کرده بودند باید به عرض برسانم که همکاران جناب عالی که به گفتۀ شما اکنون کتابخانه ها را بخوبی اداره میکنند در بیشتر موارد نه تنها علاقه ای به دوره ها نشان نمیدادند بلکه توان جذب در بسیاری از آنان بسیار پایین بود و ما ناچار میشدیم به بسیاری از آنان پس از آزمونهای بسیار ساده ای که برگذار میکردیم باز هم نمره کمک کنیم وگرنه از دوره ها فارغ التّحصیل نمیشدند! آیا اینها همانانی نیستند که کتابخانه های عمومی را بخوبی اداره میکنند؟

جناب مهندس

پیشنهاد میکنم تعدادی از همکارانتان را که اکنون کتابخانه های عمومی را بخوبی اداره میکنند به بنده معرّفی کنید تا بنده بر مبنای دانش اندک خود تعدادی سؤال از آنان بپرسم. آنگاه مشخّض خواهد شد که خوبی مدیریت آنان چگونه است!

در این جا اجازه میخواهم ار فرصت استفاده کنم و نکته ای را خدمت همکاران کتابدار خود عرض کنم: اگر تنها دلیل این که چنین اظهار نظرات غیرتخصّصی پیرامون رشته میشود و ادّعا میشود که دارندگان مدارک ادبیات و معارف هم میتوانند این کتابخانه ها را اداره کنند نام بی مسّمای کتابداری نباشد، بی گمان یکی از مهمترین دلایل است.

در پایان یک پرسش از جناب مهندس واعظی دارم: آیا نهاد کتابخانه های عمومی کشور که قصد ادارۀ سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران را کرده بود قصد داشت با همان نیروهایی که بخوبی کتابخانه های عمومی را اداره میکنند این کنابخانه معظم را اداره کند؟ آیا با چنین داوریهایی  نهاد کتابخانه های عمومی کشور صلاحیت اداره سازمان اسنداد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران را دارد؟

دکتر فریبرز خسروی:

سپاسگذاریم که ایشان سرپرستی این موجودات (کتابداران) بی وسعت ! را پذیرفته‌اند.

  • اینکه عنوان شده است “دانش کتابداری، دانش وسیعی نیست” ریشه در چه عواملی دارد؟  دلایل چنین اظهار نظری به کجا برمیگردد؟

خوب حتما ریشه در واقعیت  دارد . یعنی کتابداری دانش وسیعی نیست. کلام الملوک ملوک الکلام . چرا در این واقعیت آشکار شبهه افکنی می کنید!؟مگر می شود ایشان ،حرف  بی دلیلی بگویند؟. ایشان با “طراحی الگوریتم ” متوجه  ناگستردگی رشته شده ، وبا بهره گیری از “شبیه سازی رایانه ای ” به نزدیکی کتابداری با ادبیات رسیده اند .

 

  • بیان این مساله از زبان کسی که عهده دار نهاد کتابخانه های عمومی کشور است چه نتایجی  در آینده میتواند داشته باشد و به نظر شما اگر مدیریت یک نهاد فرهنگی همانند نهاد کتابخانه های عمومی اینگونه به کتابداری نگاه کند آیا در کارآمدی  کتابخانه هایی که در این سیستم فعال هستند تاثیر نمی گذارد؟ 

نتایجی که از بیان این مساله حاصل می شود یکی این است که ما کتابداران باید به علت عدم وسعت وعدم عمق رشته کتابداری —فراموش فرموده اند کم عمقی  را هم بیان کنند– از ایشان صمیمانه معذرت بخواهیم و سپاسگزارشان باشیم که با ایثار و از خودگذشتگی ، سرپرستی این موجودات بی وسعت و کم عمق را پذیرفته اند ،…

  • دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور  در ادامه از رشته های ادبیات فارسی و معارف به عنوان رشته های نزدیک به کتابداری ! یاد کرده اند آیا واقعا این دو حوزه با کتابداری و اطلاع رسانی فصول مشترک دارند و اگر اینطور نیست چنین سخنی از کجا نشات میگیرد؟

خب مگر همه کتابداران ایرانی به زبان فارسی سخن نمی گویند؟ چه دلیلی ازین محکمتر بر نزدیکی رشته ادبیات فارسی با کتابداری.؟!! و مگر اکثریت این کتابداران مسلمان نیستند ؟ این هم دلیل وثیق نزدیکیش با معارف اسلامی . نتیجه آنکه این رشته ها نه تنها بهم نزدیکند بلکه به قول ناظم الاطبا هر یک عنیقانند مر دیگری را. عده ای هم شایع می کنند که مثلا این رشته با رشته ارتباطات یا فناوری اطلاعات نزدیکی بیشتری دارد و یا کتابداری و اطلاع رسانی جزء علوم اجتماعی است. که حتما این سخنان نسنجیده نشان دهنده  ذهن سقیم و غرب زده آنان است.

  • ۴. لطفا چنانچه نکاتی دیگر پیرامون این مساله در ذهن دارید که به تجزیه و تحلیل این مساله کمک میکند بیان کنید.

 ایشان در اولین نشست مطبوعاتی خود در سال ۸۶ پس از انتصاب “اتمام دوره رکود و شروع دورانی جدید و پر تلاش برای کتابخانه های عمومی» را اعلام فرمودند. هم چنین مژده دو برابر شدن تعداد کتابخانه های سراسر کشور از ۱۷۵۰ واحد به ۳۰۰۰ واحد، افزایش خدمات اینترنتی و کتابخوانی تا سقف یک میلیون ساعت‌، افزایش تعداد عناوین کتابهای موجود از ۱۵ میلیون جلد به ۴۰ میلیون جلد، راه اندازی کتابخانه های مرکزی در تمام شهرستان ها از ۲ واحد به ۱۳۰ واحد را به شیفتگان فرهنگ و خرد دادند. اکنون پس از گذشت چهارسال می بینیم که کتابخانه های عمومی به همه این اهداف نائل شده و در بعضی حوزه ها از برنامه هم پیش افتاده است. حتی اخیرا به فکر ابداع رده بندی جدیدی افتاده و مناقصه آن را برای اهل علم فرستاده اند. لذا با توجه به این حجم عظیم موفقیت !! شایسته است  از ایشان  خواسته شود  که به شورای گسترش وزارت علوم پیشنهاد فرمایند تا این رشته ناگسترده را که تا دکتری وقت جوانان این آب و خاک را تلف می کند تعطیل کنند. اگر نشد دستور فرمایند تا  بر عمق و گستره رشته کتابداری بیفزایند. و در صورت امکان برای رشته های ادبیات فارسی و معارف هم گرایش کتابداری تعریف شود. شاید رشته کتابداری هم  مثل کتابخانه های عمومی با عنایت کلامی ایشان دوره رکودش پایان یابد .

About جلال حيدري نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

View all posts by جلال حيدري نژاد →

6 Comments on “گزارشی از یک حوزه ی کم وسعت!”

  1. با سلام
    به جای آنکه با یک حرکت انقلابی کتابخانه های عمومی کشور را به حد مطلوب برسانیم با افکار نا آگاهانه به آن ضربه میزنیم.

  2. آقا همه ی این صحبت ها محترم و متین هست و روی سر ما جا داره ولی یه لحظه فکر کنید ببینید که الان که ما دم بساعت در این باره صحبت می کنیم و مطلب می نویسیم آقای مهندس واعظی یا مثلا وزیر محترم آموزش و پرورش در چه حالند ؟ آیا اصلا مطالب ما رو می خونن ؟ و اگه بخونن با اون طرز فکری که دارن تاثیری در وضعیت پیش اومده داره ؟ بهتر هست که انجمن کتابداری و یا حتی اعضای هیات علمی دانشگاهها و هر کسی که معترض هست با هم متحد بشن و همه جانبه فشار بیارن. نوشتن نامه – تحصن – تعامل با اعضای کمیسیون های مختلف مجلس و و و ! بعضی چیزها رو نمیشه با رفتارهای آکادمیک اصلاح کرد دوستان !

  3. اگر قرار باشد رفتار آکادمیک نداشته باشیم و جواب هر صحبت بی منطق را مثل خود همان افراد بدهیم با همانها و نیز موجودات جنگل نشین چه فرقی داریم؟! باید با زبان خودشان با آنها حرف زد تا تسلیم شوند. مثل قضیه ادغام نهاد کتابخانه ها و کتابخانه ملی که کاری سراسر ناآگاهانه بود ولی با رفتار انسان منشانه و صلح جویانه، جلوی این کار گرفته شد. باید به این آقایان بگوییم که دوستانی که اظهار نظرهای عجیب راجع به کتابداران میکنید و در راس امور هم هستید، نوبت عاشقی است یک چندی! میزتان پایدار نیست!

  4. من هم به نوبه خودم از مقام محترم ریاست هیات امنا از اینکه ریاست عده ای کم وسعت را به عهده دارند معذرت می خواهم!!!!!!!!!!!!

  5. من یک کتابدارم و بسیار به رشته و کارم علاقه دارم.باید بگویم مشابه صحبتهای آقای واعظی هر روز در جامعه ی ما تکرار میشود حتی از زبان اشخاصی که خود را دکتر و استاد و هیات علمی و … می نامند.تا زمانی که به کتابخانه به عنوان محلی برای نگهداری کتاب و به کتابدار به عنوان شخصی برای مراقبت از این کتابها نگریسته می شود وضع ما کتابداران همین خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *