گره‌ها را چه کسی کور می‌کند؟ چاپ مقاله در دوره کارشناسی ارشد!

چاپ مقالات منتج از پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد ،با مشکلات و مسائل گوناگون رو به رو است. و در این بین هم دانشجویان گله مند هستند و هم اساتید و هم مسولین نشریات. کیفیت پایین مقالات، موضوعات تکراری و کم اثر،محدود بودن زمان انتشار مقاله در نشریات تخصصی، فرستادن یک مقاله به چندین نشریه، پایین بودن ظرفیت انتشار نشریات و ازدیاد مقالات، نداشتن فرصت کافی برای داوری مقالات از جانب اساتید و…از جمله ی این مسائل و مشکلات هستند. عطف در این رابطه تلاش کرده است تا سوالاتی را با  دو نفر از کسانی که  به این مسائل نزدیک بودند مطرح و نظر آنها را جویا شود.

پرسش های مطرح شده به شرح زیر است.

۱. به نظر شما مهم ترین مساله در چاپ مقالات منتج از پایان نامه ها چه مسائلی هستند؟ کیفیت پایین مقالات؟ تاخیر در چاپ مقالات از جانب نشریات؟ ارسال مقالات به نشریات متعدد از طرف دانشجو؟ و….اگر مسائل دیگری وجود دارد لطفا بیان کنید.

۲.  یکی از مسائل مهم در این باره اینست که میگویند دانشجویان بعضا مقالات خود را به چنیدن نشریه ارسال میکنند! و این یک کار غیر اخلاقی است.  در این باره  چه نظری دارید؟آیا  نشریات و مسولان آن مقصرند یا دانشجو؟ لطفا تا حد امکان نظر خود را شرح دهید.. برای جلوگیری از چنینی وضعیتی چه پیشنهاداتی دارد؟

۳. پایین بودن کیفیفت مقالات به کجا باز میگردد؟ دانشجو؟ پایین بودن کیفیت پایان نامه؟ تبحر دانشجو در نوشتن مقاله؟ عدم همکاری اساتید در تعمیق پایان نامه  که به تبع ان کیفیت مقاله نیز پایین می آید.

۴. تاخیر در چاپ مقالات از جانب نشریات چه اسیب هایی به دانشجو میزند و چه کسی مقصر است؟

۵. چه انتظاری از اساتید خودتان برای رفع و رفو این مشکلات دارید؟

امید علیپور :

اگر ارسال یک مقاله به دو نشریه جرم است، بلاتکلیف گذاشتن یک دانشجو هم ناپسنداست!

امید علیپور فارغ التحصیل کارشناسی ارشد از دانشگاه ازاد همدان است که مقاله استخراج شده از پایان نامه خود را به چاپ رسانده است. پاسخ های وی به سوالات طرح شده به شرح زیر است:

  1. بسیاری از دانشجویان شیوه ی استخراج مقاله از پایان نامه خود را نمی دانند و مقاله را با همان ساختار پایان نامه تنظیم می کنند و مقاله خشک و بی روح و رسمی می شود و حس و حال خود را از دست می دهد. قانون لزوم استخراج مقاله از پایان نامه نیز مشکلی بر مشکلات افزوده است و طبیعی است که در این میان مقالات بسیاری برای نشریات تخصصی ارسال می شود. مقالاتی که موضوعات برخی از آن ها جذابتی برای نشریات ندارد و در برخی اصول نگارش مقاله نویسی رعایت نگریده و طبیعی است که در این میان ، نشریات بهترین مقالات از دیدگاه خود را گلچین می کنند.گاه اساتید راهنما و مشاور نیز بدون اینکه نگاهی به مقاله ی تنظیم شده دانشجو که اکثرا اولین تجربه ی وی در این عرصه نیز هست بیندازند ، اوکی را می دهند و مقاله به نشریه ارسال می شود و فقط اسم اساتید راهنما و مشاور را یدک می کشد. مشکل ترتیب نام نویسندگان در مقاله مستخرج از پایان نامه نیز یکی دیگر از این مشکلات است. عده ای معتقدند پایان نامه متعلق به دانشجو است و او باید نویسنده اول باشد و عده ای دیگر معتقدند در هر حال استاد راهنما به جهت راهنمایی و کسوت باید نویسنده اول باشد و مسایلی از این دست  . یکی دیگر از مشکلات این عرصه پاسخگو نبودن نشریات است. بعضی از این نشریات حتی دریافت مقاله توسط ایمیل را هم اطلاع نمی دهند. بعضی از آنان حتی دارای یک خط تلفن پاسخگو هم نیستند. بعضی از این نشریات وب سایت ندارند و یا وب سایتشان به روز نیست.
  2. بله.البته که این کار غیر اخلاقی است و برای آن هیچ توجیهی وجود ندارد.ولی از آن طرف هم باید نشریات زمان مشخصی را باید برای اعلام نتیجه اولیه داوری و همچنین داوری نهایی به هر شخصی که به نشریه مقاله ارسال می کند ، اعلام کنند. مشکل زمان برای دانشجو مشکل کمی نیست و خیلی از دانشجویان از این بابت متضرر می شوند. بعضی نشریات را دیده ام که حتی وصول دریافت فایل مقاله را هم اطلاع نمی دهند ، چه برسد به نتیجه داوری. در گروه بحث ایمیل های بسیاری دیده ایم مبنی بر اینکه دانشجو مقاله خود را چند ماه پیش به نشریه ای فرستاده و نشریه هیچ پاسخی نداده است و تماس دانشجو با سردبیر و نشریه و … به جایی نمی انجامد و از طرفی زمان مجاز برای ارایه مقاله مستخرج از پایان نامه نیز برای دانشجو در حال سپری شدن است و این جاست که دانشجو مجبور می شود مقاله را به نشریه دیگری ارسال کند و تازه نشریه اول یادش آمده که مقاله برای رفع این مشکل چه خوب است که همه به قانون پایبند باشیم.اگر ارسال یک مقاله به نشریات مختلف جرم است ، رسیدگی نکردن به یک مقاله و بلا تکلیف گذاشتن نویسنده ی آن هم مذموم و ناپسند است.
  3. همه ی این مسایل از جمله عواملی است که منجر به پایین آمدن کیفیت مقالات می شود. گاه دانشجو با اصول و مبانی مقاله نویسی آشنا نیست و فقط بخش هایی را پایان نامه را پشت هم می چیند. گاه خود پایان نامه دارای کیفیت جالبی نیست و گاه موضوع پایان نامه جذاب نیست و نخ نما شده است. عدم همکاری اساتید راهنما و مشاور در تهیه و تنظیم مقاله هم مشکلی است که  باعث می شود ، مقاله بدون پختگی و انسجام لازم به نشریه ارسال شود.
  4. اخیرا بسیاری از دانشگاهها نمره ی پایان نامه را از ۱۸ محاسبه می کنند و ۲ نمره باقی مانده منوط به چاپ مقاله ی مستخرج از پایان نامه در مقالات آی اس آی یا علمی پژوهشی است و بدیهی است دانشگاهها تا ابد منتظر ارایه مقاله ی دانشجو نمی مانند و  زمان خاصی (فکر می کنم ۳ ماه ) برای این کار در نظر گرفته اند. مجموعه ای از عوامل در این امر مقصرند که می توان به  تصویب قانون لزوم استخراج مقاله از پایان نامه توسط دانشگاهها ، عدم همکاری بعضی از اساتید راهنما و مشاور ، پاسخگو نبودن برخی از نشریات و داوران در داوری مقالات و … .
  5. اخیرا مطلبی از دکتر منصوریان عزیز در لیزنا خواندم که توجهم را به خود جلب کرد. “قرار نیست هر پایان نامه الزاما منجر به تولید مقاله شود”. براستی چه اصراری بر این امر است ؟ انتظار خاصی نمی توان از اساتید گرامی داشت . چون با روندی که وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی و کلا مراکز آموزشی در افزایش پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی دارند ، اساتید روز بروز ناچار می شوند وقت خود را بین تعداد بیشتری از دانشجویان تقسیم کنند و این یعنی اختصاص وقت کمتر به هر دانشجو ولی بهرحال خود دانشجو باید پیگیر وضعیت تحصیلی و مقاله خود باشد و آماده خوار نباشد و برای هر سوال پیش پا افتاده ای پیش اساتید خود نرود. راه اندازی یک سیستم جامع ارسال مقالات برای نشریات کتابداری نیز می تواند به حل این مشکل کمک کند. بدین نحو که تمامی سردبیران این نشریات بتوانند به سیستم وارد شده و مشخصات کل مقالات ارسالی به همه ی نشریات را مشاهده نمایند. در این صورت از ارسال همزمان یک مقاله به نشریات مختلف جلوگیری می شود.

علیرضا واشقانی:

اساتید هم مقصرند، پس تغیر رویه دهند!

  1. علیرضا واشقانی دانشجوی کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است . پاسخ های این دانشجو به پرسش های عطف به شرح زیر است:
  2. به استحضار می رساند از دو دیدگاه باید به این پرسش نگریست : دیدگاه اول به مخاطب یا همان دانشجو و به عبارتی نگارنده ی مقاله باز می گردد و دیگاه دوم به مجلات و کمیته ی ویراستاری  و فنی آنها. سعی شده است بدون حاشیه رفتن و به اختصار در سطور پایین این دو دیدگاه بیان گردد. متاسفانه در سال های اخیر افزایش تعداد پذیرش دانشجو  از یک سو و ضعف نظام آموزش عالی در پرورش و رشد متخصصینی موضوعی و در نهایت عدم خروجی فارغ التحصیلانی کاربلد و متخصص و توجه صرف به مدرک گرایی و مسائلی از این دست منجر به عدم توجه و علاقه کافی از سوی نگارندگان پایان نامه ها گردیده و صرف تعلق بخشی از نمره آن(پایان نامه) به ارائه مقاله منتج از پایان نامه کاری بس عبث را منجر شده است. البته هستند اشخاص بسیار قلیل که از این قاعده مستثنا بوده اند اما شمار اندک آنها تاثیر مثبتی نداشته است. نگاهی به عناوین پایان نامه های دفاع شده شاهدی بر این مدعاست. این ضعف کیفی دلیل عمده ی عدم چاپ مقالات که تعداد انها نیز رو به افزایش بوده و محدودیت مجلات در حوزه های مختلف عدم پذیرش آنها را سبب گردیده است. نکته ی جالب توجه اینجاست که روابط موجود در پذیرش و سلیقه ای عمل کردن برای پذیرش مقالات، برای حداقل متخصصین فن و آنهایی که نقادانه (با دید مثبت) به این موضوع می نگرند به وضوح عیان است! چند مجله علمی پژوهشی بردارید و نگاهی به مقالات و ساختار و محتوای آنها بیاندازید شاید در هر شماره یکی دوتا مقاله ببینید که به قول معرف سرش به تنش بیارزد. تاسف دیگر از دید این حقیر این است که انتظار می رفت کتابداران ما بویژه دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد که درس روش تحقیق و سمینار تحقیق می خوانند و نسبت به نگارش و تالیف مقالات آگاهی دارند از این قاعده مستثنا باشد اما از ماست که برماست! غم انگیز تر آنکه این روش در تالیفات برخی اساتید رشته و حرفه نیز به وضوح مشهود است. و اینجاست که باید گفت خانه از پای بست ویران است! توجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت درواقع مهمترین چالش های پیش رو در این زمینه بوده و با توجه بدان بسیاری از موانع موجود برداشته خواهد شد. جان کلام اینکه ضعف کیفی مقالات منتج از پایان نامه بلحاظ ساختار ضعیف آنها از یک سو و عدم توجه از سوی نشریات علمی داخلی از سوی دیگر هر دو در چاپ و نشر دخیل بوده و بسیار اثر گذار.
  3. نکته مهم اینست که عدم توجه به اخلاقیات و بطور اخص در اینجا عدم رعایت حقوق معنوی پدیدآورنده یک ضعف فرهنگی در جامعه ی ماست و نبود مکانیزم برای این موضوع که بر آن نظارت داشته باشد منجر به رواج فرهنگ ناشایست کپی برداری گردیده و حتی گاها” خود نویسنده نیز دست به سرقت آثار خود می زند و با ارسال آثار خود با ایجاد تغییرات اندک  اقدام به ارسال آنها در چند نشریه می پردازد! گاها” نیز ترس از پشت صف طویل چاپ منجر به رواج چنین پدیده ای می گردد. البته ریشه ی اصلی باز بر میگردد به حرص نوشتن در انسان بی آنکه به محتوای آنچه می نگارد نوجه کافی و وافی داشته باشد. کم نیستند کسانی که در همین حوزه ی کتابداری و اطلاع رسانی دست به قلم نمی شوند و بیم آن دارند مبادا دست نوشته هایشان دارای کمبود و ضعف باشد. دست مریزاد به افراد.
  4. در مورد این سوال بطور شفاف در دو پرسش قبل پاسخ داده شد. اما به عنوان نکته ی تکمیلی باید اشاره کرد؛ ضعف نظام آموزشی که در پذیرش دانشجو، کمی نگر است نه کیفی نگر! خود عامل اصلی این بلواست! با نگاهی به شرایط تاسیس گروه های آموزشی مصوب وزارت فخیمه ی علوم تحقیقات و فناوری ضعف گروه های آموزشی در عدم توان برای پذیرش و تربیت دانشجویان مشهود است. فاکتورهای مشخص شده در این زمینه یا اصلا” وجود عینی ندارند و یا عذر بدتر از گناه هستند. آیا تا به حال پرسیده اید این همه گروه آموزشی لازم است؟ آیا بهتر نیست بجای ده ها گروه آموزشی ضعیف و بی کیفیت، چند گروه فعال و قوی داشته باشیم؟ قطعا” همین گام آغازین خود راه حل ده ها معضل و مشکلی است که ریشه در همین گروه ها دارند. بسیاری از گروه ها به علت عدم حدنصاب تعداد مدرس( استاد!) مجبورند دست به دامان مدرسین سایر مراکز شوند. آیا یگ گروه آموزشی باید اینگونه باشد؟ جالب اینجاست که برای حل مشکل صورت مسئله را پاک می کنند و سیستم نوین! دانشجوی آموزش محور طراحی می شود. در این سیستم نوین دیگر کسی نگران نداشتن استاد و … نیست. و ادامه این روند فکر کنم مشکل نوشتن مقاله و … راهم حل می کند و چون مقاله ای نیست نگرانی هم بابت چاپ آن وجود نخواهد داشت. استاد بیچاره هم نیازی به روزآمد شدن ندارد و همان جزوات دوران دانشجویی اش کارآمد است و می تواند به صفای وجود بپردازد. خلاصه اینکه هم دانشجو هم نظام آموزی هر دو دخیل هستند و نمی توان یقه ی کسی را گرفت . وجود یک نظام پویا و دینامیک گام آغازین برای حل این معضل می باشد. در گام بعدی این دانشجوست که باید خود را محک بزند و نشان دهد که در شرایط عادی می توان کار انجام داد.
  5. بحث سر پیدا کردن مقصر نیست. چون اصلا” تنها آسیبی!! که وجود دارد نرسیدن دانشجو به نمره است و بس. مقاله ای که طی سال ها، استنادی ندارد، مهم نیست که دیر چاپ شود یا زود. در اینجا می ماند چند نفری که خاک پژوهش می خورند و گمان نمی رود از چنین سیستمی توقعی داشته باشند، چرا که طی سالیان سپری شده عمرشان یاد گرفته اند قانع باشند به وضعیت موجود!
  6. باید گفت انتظار می رود اساتیدی که دستی بر آتش دارند با همیاری تمام صاحب نظران حرفه با شناختی که از معضلات حرفه دارند و بعضا” خود مسبب آن بوده اند تغییر رویه دهند و درصدد رفع آنها برآیند. شاید هنوز هم بتوان ماهی تازه ای پیدا کرد!

پریسا پاسیار:

 با اتخاذ روش های درست باید اصطکاک را کم کرد

 انجام پایان نامه مهمترین دغدغه دانشجو از اولین روزهایی است که وارد تحصیلات تکمیلی می شود. این امر در بسیاری مواقع سرنوشت علمی دانشجو را رقم می زند. انتخاب موضوع دلخواه، بررسی پیشینه های مرتبط برای یافتن شکاف های موجود، دقیق شدن در سئوال تحقیق، اندیشیدن به بهترین روش ممکن جهت یافتن راه حل، گردآوری و تجزیه و تحلیل یافته ها و نتیجه گیری از فرایندی که حداقل دو سال از ذهن و زمان دانشجو را به خود اختصاص داده است، باعث می شود که علاقه به انتشار حاصل کار یکی از مهمترین بخش هایی باشد که وی را به خود مشغول می دارد. شوق ارائه نتایج کار به علاقه مندان موضوع باعث می شود دانشجو تلاش کند تا پژوهش تنها در چند نسخه منتشر شده در قفسه های کتابخانه و گروه آموزشی باقی نماند و در اختیار بخشی از جامعه علمی قرار گیرد که به موضوع تحقیق علاقه مندند. اما ماجرا همیشه هم این طور نیست. در بسیاری موارد  می بینیم که دانشجو به قدری از حاشیه های دوران تحصیل خسته است و به اندازه ای همه بار را بر دوش خود احساس کرده است، که ترجیح می دهد هرچه زود تر از دست مسئله ای که گریبانشان را گرفته، خلاص شود. اینجاست که دانشگاه با گرو گرفتن دو نمره نهایی پایان نامه به شرط انتشار مقاله دست و پا گیر می شود و دانشجو را مجبور می کند که آخرین روزهای حضور در دانشگاه را با شتاب و اضطراب به تدوین مقاله ای مستخرج از پایان نامه مشغول و از مجله ای به مجله دیگر سرگردان باشد تا از تهدیدهای به خطر افتادن مدرک تحصیلی در صورت تأخیر نجات یابد.

فرایند انتشار مقاله

اما فرایند انتشار مقاله در مجلات علمی،  فارغ از اینکه علاقه مند به انتشار نتایج تحقیق باشیم یا به اجبار دانشگاه تن داده باشیم، زمان بر است. عوامل مختلفی نیز بر طولانی شدن آن می افزایند. گاه مشاهده می شود که بیش از یک هفته طول می کشد تا مسئول دریافت مقالات رایانامه خود را بررسی و متن مقالات را دریافت کند و آن را در فایل مشخصی قرار دهد تا گم نشود. در این میان پیگیری های دانشجو نه تنها بر سرعت کار نمی افزاید که باعث دست اندازهای بیشتری می گردد. پرمشغله بودن سردبیران مجلات که در خوش بینانه ترین حالت تنها در یک روز از هفته به دفتر مجله سر می زنند، مشکل بعدی است. در بسیاری موارد جلسات هیئت داوری مقالات نیز به دلیل مساعد نبودن ابر و باد و مه و خورشید هفته ها به عقب می افتد و پس از تشکیل جلسه نیز بخت باید یار باشد تا از انبوه مقاله های در انتظار نگاهی بر عنوان مقاله،نام دانشجو، استاد راهنما و مشاور انداخته شود و بر مذاق شرکت کنندگان در جلسه خوش آید که برای ارسال به داوری انتخابش کنند. پس از ارسال برای داوری نیز باید صبور بود تا داور محترم در میان انبوه فعالیت هایی که در دست دارد، نگاهی بر مقاله بیاندازد و به اندازه کافی انصاف داشته باشد تا مقاله مورد نظر را بدون سوگیری مورد بررسی قرار دهد و در نهایت نتیجه را اعلام دارد. در این میان کافی است که نظر نهایی داوران به اجماع نرسد، بنابراین تصمیم نهایی منوط به ارسال برای داوران دیگری خواهد بود که خود باعث طولانی شدن روندی می شود که گاه بیش از یک سال به طول می انجامد. موضوعی که از همه عجیب تر است، ناکارآمدی نرم افزارهای مدیریت مجلات در تسهیل و تسریع فرایندهااست.

در تمام این مدت دانشجو حتی نمی داند که ارزیابی مقاله اش در کدام مرحله قرار دارد. در این میان کم نیستند افرادی که با تماس های متعدد به دلیل مشابه بودن موضوع تحقیقشان خواستار دریافت متن کامل پایان نامه اند و طبیعتا لازم است که آنها را از آخرین یافته های حوزه مورد علاقه شان آگاه کرد. اما به راستی به چه کسانی می توان اعتماد کرد و حاصل زحمات خود را بی آنکه منتشر شده باشد، در اختیار قرار داد؟ در چنین شرایط انتظار و اضطرابی است که دانشجو از فرایند داوری یک مجله ناامید می شود و تحت فشاری که از سوی دانشگاه بر او وارد می گردد، نتیجه کار را به محمل دیگری  می سپرد. دربسیاری موارد حتی انصراف خود را نیز به مجله پیشین اعلام می گردد اما نبود یک نظام هماهنگ در دفتر مجله باعث می شود که بسیار دیر و پس از آغاز کار داوری در مجله دیگر، واکنشی نشان داده شود و اخلاق علمی دانشجو و به تبع آن استادانش زیر سئوال رود.

با همه این احوال می توان با اتخاذ روش هایی اصطکاک ها را تا حد ممکن کم کرد.

نخستین بحث به دانشجو و تلاشی که در حین انجام پایان نامه به کار گرفته است، باز می گردد. مشخص است که پایان نامه ای که خوب کار نشده باشد، محتوای قابل قبولی برای استخراج نخواهد داشت. اما ضعیف بودن مقاله همواره به دلیل ضعیف بودن پایان نامه نیست. فرض بر این است که کاری که تحت نظر استادان راهنما و مشاور انجام شده است و مورد قضاورت وارزیابی داوران مختلف در جلسه دفاع قرار گرفته است و به تایید رسیده است، حرفی برای گفتن دارد. در برخی موارد کم دقتی در تدوین مقاله است که اشکال ایجاد می کند. گاهی وسوسه استخراج چند مقاله از پایان نامه باعث می شود که دانشجو در ارائه داده ها و یافته ها صرفه جویی کند و قضاوت درباره کل کار را زیر سئوال ببرد. از سوی دیگر ممکن است محدودیت صفحات مجله باعث شود که همه ابعاد کار به درستی در مقاله تشریح نشود و داوران را با ابهام و سئوال در جای جای مقاله روبرو کند. باید توجه داشت که قرار نیست پاره های نا هماهنگ پایان نامه را به هم بچسبانیم و آن را تحت عنوان مقاله برای مجلات ارسال کنیم. به وجود آوردن یک باقت منسجم در تدوین مقاله مهم است. مطالعه شیوه نامه مجله مورد نظر و تدوین مقاله در ساختار تعیین شده نیز بر سرعت کار می افزاید.

در سوی دیگر استاد راهنما و مشاور قرار دارند که می توانند ضمن درک خستگی های ناشی از دفاع و فرصت اندکی که برای رفع اشکالات و ارائه نسخه نهایی پایان نامه و تدوین مقاله وجود دارد، حمایت های خود را از دانشجو دریغ نکنند و با ارائه راهنمایی های لازم مهارت های دانشجو را در نگارش مقاله ارتقا بخشند و او را به ادامه راه تشویق کنند. همچنین پیشنهادهای بدون سوگیری استادان درباره انتخاب مناسب ترین مجله برای ارسال مقاله دانشجو را برای ارائه هرچه بهتر کار موثر می افتد. ارزیابی مقاله و تایید نهایی کار می تواند دانشجو را تا حد زیادی مطمئن کند که در روند داوری با مشکل اساسی روبرو نخواهد شد و سربلند بیرون خواهد آمد.

در سومین ضلع مجلات قرار دارند. سیاستگذاری های کلان در حوزه مجلات تخصصی رشته باید دغدغه سردبیران و مسئولان مجلات علمی قرار گیرد. تخصصی شدن مجله های رشته می تواند بر روند داوری مجلات تاثیر گذارد. در این صورت سردبیران با حجم گسترده ای از موضوع های مختلف  مواجه نخواهند بود . در نتیجه برای پیگیری روند داوری هر حوزه تخصصی انرژی کمتری صرف خواهد شد و مقالات توسط کسانی مطالعه خواهد شد که در آن زمینه صاحب نظرند. در چنین شرایطی می توان انتظارداشت که داوری های عادلانه تر با صرف زمان کمتری صورت گیرد. نکته دیگر  مربوط به امور اجرایی  و مدیریت داخلی نشریات علمی است. در یافتن راه حل مناسب نباید از توجه به مسائل و مشکلات کادر اجرایی یک نشریه علمی غافل بود. داشتن انگیزه کافی در دفتر مجله های علمی از بعضی احمال ها در انجام مسئولیت ها جلوگیری خواهد کرد و باعث خواهد شد تا کمتر شاهد اتفاق های عجیب و غریب در روند انتشار علمی باشیم.

About جلال حيدري نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

View all posts by جلال حيدري نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *