آن قدر کلمات مسخره و چندشآور بیخ گوشم تکرار شده که دیگر یادم رفته این طرز مضحک حرف زدنِ همراه با باد در غبغب انداختن را چه زمانی برای نخستین بار دیدم و شنیدم. البته خوب که فکر میکنم، میبینم عمر این خزعبلات به ده سال هم نمیرسد ! متکلمانِ به این سبکِ نازیبا، انگار اصالتاً زامبیایی ! هستند. برای ساده کردن تلفظ زامبیایی که خودش به سختی در دهان میچرخد، من خلاصهاش میکنم در زامبی !!! انشاءالله که شما هم موافق باشید !
یکی از حوزههای بحث و فحص در علم زبانشناسی، خویشاوندی زبانها با یکدیگر است. برای نمونه، گروهی از زبانها را هند و اروپایی مینامند. مبنای خویشاوندی در مواردی نزدیکی دستور زبان و گاهی اوقات تشابهات ریشهشناختی واژهها است. در گروه هند و اروپایی میتوان از شباهت ظاهری برخی از واژهها نام برد. مثلاً در زبانهای فارسی و انگلیسی واژههای “بستن” و “fasten” را داریم. از این دست شباهتها فراوان است. همینها این دو زبان را در یک گروه قرار دادهاند. حالا برگردیم به بحث شیرین زامبیها !!!
جماعت مذکور از این نظر که فارسی را کاملاً زشت تکلم میکنند، نشان دادهاند که کلاً خارج میزنند ! کاشکی دست کم مثل برخی از فرنگ دیدهها یا عُشّاق سینه چاک فرنگستان چهار تا کلمه انگلیسی و فرانسوی را وسط مکالماتشان بلغور میکردند. در آن صورت، دل آدم زیاد نمیسوخت. بالاخره یک جوری با خودمان کنار میآمدیم که طرف دارد از خویشاوندان وام میگیرد ! اما اگر یک ایرانی، فارسی را مثل زامبیاییها صحبت کند و بنویسد، من و شما باید دو دستی بزنیم توی سر خودمان. طرف حتی اگر زبان مادریاش فارسی نبوده باشد، فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور که آموزش دیده است. چند سال درس خوانده باشد خوب است !؟ تا دیپلم !؟ تا فوق دیپلم !؟ تا لیسانس !؟ نه جانم، برو بالا. یاد داستان مواجهه رضا شاه با آن درشکهچی افتادم ! برو بالا !!! زامبیها، بیعرضهترینشان فوق لیسانس دارند ! تازه درد وقتی بیشتر میشود که بدانی زامبیها از اَعاظِماَند و صاحب مناصب. مناسکی دارند و دفتر و دستکی. یک مسئول دفتر آقا دارند و یک منشی خانوم ! آقای دفتر هر از چند گاهی زنگ میزند به اصحاب رسانه که دکتر ! حرفش گرفته ! و کنفرانس مطبوعاتی دارد؛ بشمار سه اینجا باشید ! این وسط اَبَرزامبیها البته بدون نیاز به دعوت از گزارشگران، هر وقت از جلسه بیرون بیایند، عدهای میرزا بنویس دورشان حلقه میزنند تا درباره آخرین تصمیمات از ایشان بپرسند. دقیقاً در همین لحظات است که زامبیها به جان زبان فارسی میافتند؛ و به مصوب شدن ورود پیدا میکنند !!!
اگر به کامپیوتر دفتر تألیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش دسترسی داشتم، به شما میگفتم که یک ایرانی تا دیپلم بگیرد چند بار در متون درسی مصادر “تصویب شدن”و “وارد شدن” را میخواند. اما همینجوری سرانگشتی و حفظی ! هم که بخواهم بشمرم، میتوانم بگویم “خیلی !!!”. البته این حال ایرانیای است که آخرین مدرک تحصیلیاَش دیپلم باشد و جز کتابهای درسی هیچ چیز دیگری نخوانده باشد؛ نه روزنامهای، نه مجلهای، نه حتی زیرنویس تلوزیون را ! حتی همانها که حضرات نهاد دوست دارند روی نمودار هِی بِبَرَندِشان بالا و بالاتر، اگر اهل کتاب داستان و متن علمی خواندن نباشند، مجلات زرد را خوب ورق میزنند. یعنی کفِ سوادی که از یک ایرانی دیپلمه انتظار میرود، خیلی بالاتر از آن حدی است که طرف اسم مفعول را بکند پایه ساخت یک مصدر ! “تصویب شدن” مصدر است و “مصوب” به عنوان یک اسم مفعول یعنی “تصویب شده”؛ یعنی چیزی که جمعی آن را درست پنداشته و به رسمیت شناختهاند. حالا زامبیهایی پیدا شدهاند در این سرزمین که با اسم مفعول، مصدر میسازند ! مصادر جدید عبارتند از “مصوب شدن” و “مصوب کردن”؛ که اگر بخواهم شرحشان بدهم، میشوند “تصویب شده شدن” و “تصویب شده کردن” !!! بر همین قیاس است “ورود پیدا کردن” !!! مصدر درست در زبان فارسی “وارد شدن” است؛ و “ورود” به یک معنا اسم مصدر تلقی میشود. ولی اخیراً ورود را پیدا هم میکنند ! ساختمانهایی هستند که درهای دو لنگه دارند و آدم میماند که برای “وارد شدن” باید کدام لنگه را به سمت خودش بکشد یا به طرف مقابل بفشارد. تصور کنید به دری میرسیم که رویش نوشته شده “از اینجا ورود پیدا کنید” !
خدایا زبان فارسی را از دست زامبیها نجات بده.
جناب علیمحمدی، دست مریزاد!
خیلی خوب بود. ولی مشکل این هست که اینجور صحبت کردن واقعا داره طبیعی میشه و اگر که جلوش گرفته نشود زبان فارسی نابود خواهد شد
من نفهمیدم رابطه زامبی با مطلب را. بر اساس قرائت هاییتیایی یا قرائت هالیوودی مطلب را باید تفسیر کنم؟ مصداق دهید لطفا
رابطه روشن است دکتر جان ! آدم زنده در معنای اَتَم و اَکمَلَش سلیس صحبت می کند و روان می نویسد. لکن در جماعتی که بر من و شما حاکم شده اند، گروهی فاقد شرایط اولیه آدم زنده هستند. به خاطر خراب گویی ! و خراب نویسی ! شان برای من حکم مرده متحرک را دارند؛ و به اعتبار حکمی هم که من برایشان صادر کرده ام ! زامبی هستند. شما با قرائت هالیوودی بخوانید متن را !
عالی!امان از جهل و بی سوادی که در هرچه نفوذ کرد، جز خرابه ای به بار نیارود.
سپاس
زبان فارسی آنقدر سریع دستخوش تغییر میشه الان که این چند کلمه رو بکار بردم نمی دونم درست نوشتم یا نه. چون از سال اول دبستان که به بچه هام املا می گفتم تا سال نهم یکبار یک کلمه سرهم نوشته می شد یک بار جدا یکبار تشدید داشت یکبار نداشت من که نفهمیدم چطور فارسی رو پاس بدارم…