داستان وب پنهان و وب پیدا را نمی دانم به کجا رسیده، فقط به یاد دارم برآورد می شد که وب پنهان چندین برابر وب پیدا است. حالا اگر افراد را هم با وب مقایسه کنیم، باید این طور فرض کنیم که آنچه از فرد منتشر شده و قابل یافتن و در دسترس است وب پیدایشان است و آنچه ما به راحتی نمی بینیم، وب پنهانشان است. درمورد دانشگاهیان جدید، به جد می توانم بگویم که وب پیدایشان بزرگتر از وب پنهانشان است، چون هر چه می دانند منتشر می کنند و اگر با یکی از این عزیزان صحبت کنید، می بینید هر چه هست همان نوشته های غلط و درست است، ظاهر و باطن. و اگر با آنها به صحبت بنشینی، چیز بیشتری گیرت نمی آید.
ولی در مورد آقای فانی باید بگویم که داستان خیلی فرق می کند. دانسته های ایشان صدها برابر آن چیزی است که ازایشان منتشر شده است. در جوار آقای فانی و بزرگانی چون ایشان بودن شانس می خواهد تا متوجه سطح دانش ایشان شویم. و در مورد شخص آقای فانی، باید بگویم دانشی با فهرستی بی نظیر. آقای فانی حافظه ای پرقدرت دارند که همیشه متحیر بوده ام و این حافظه فهرست دانسته های ایشان است. به یاد دارم که با ایشان به قم رفتیم . در آنجا و در مخزنی از نسخ خطی بسیار مهم یکی از نسخه شناسانی که مخزن را به ما معرفی می فرمودند در مخزن، آقای فانی را مشایعت می کردند و توضیحاتی می دادند و بنده هم پشت سر ایشان می رفتم. آقای فانی نسخه ای را دیدند و به آن اشاره کردند که در خاطرم نیست چه بود، و نسخه شناس بزرگوار فرمودند که از این کتاب دو نسخه است که هر دونسخه در کتابخانه ما نگهداری می شود، آقای فانی با لبخند همیشگی خودشان ادامه دادند که بله شما دو نسخه دارید و یک نسخه هم لایدن دارد که ]مشخصه ای از نسخه راگفتند[ و یک نسخه هم توپ قاپی دارد ]باز هم مشخصات نسخه را گفتند[ و من حیران از این حافظه که دوست بزرگوار بنده را درجا شرمنده کرد. البته در بازگشت و در پیکان سریع السیری که ما را باز می گرداند من وقت را غنیمت شمردم و سوالاتم را در مورد تنوع موسیقی آوازی اروپا و هنرهای بین رشته ای مانند باله (ترکیب موسیقی و رقص)، اپرا (ترکیب موسیقی و نمایش) پرسیدم که برای رده بندی موسیقی به آنها نیاز داشتم که در راه هم ایشان را راحت نگذاشتم و نگذاشتم استراحت کنند. یک بار هم بحثی بین بنده و یکی از طلاب علوم در قم پیش آمده بود که اگر اشتباه نکنم بر سر ملا محسن بود که ایشان را در اخباریون رده بندی کنیم یا در اصولیون. من بر اساس مدرکی که یافته بودم و نه بر اساس خوانده هایم که من از ملا محسن تا همین امروز هم چیزی نخوانده ام، می گفتم که ایشان اصولی است و طلبه محترم ما که آن روزها درس خارج می رفتند و اکنون اجتهاد متجزی خود را گرفته اند اصرار داشتند که ایشان اخباری هستند. من موضوع را نزد آقای فانی آوردم و ایشان فرمودند ملا محسن ازاین حیث موجود غریبی است، ایشان در حدیث اخباری هستند و وفادار ولی در غیر حدیث کاملا اصولی هستند و مثالهایی زدند که من در بازگشت به قم، تحویل دوستمان دادم و مساله اختلاف بین علما حل شد و من مانده بودم آقای فانی کی رسیده اینهمه را بخواند چون قبل از آن در باره سینمای موج نوی فرانسه دهه ۱۹۶۰ هم از ایشان سوالاتم را پرسیده بودم و پاسخ شایسته گرفته بودم. به هر حال با توصیف خودآقای فانی که خواندن را بر نوشتن ترجیح می دهند، می توانید از دانش پنهان ایشان در برابر دانش پیدای ایشان تخمینی به دست آورید که من می گویم صدها برابر، اگر دیگران اطلاعاتشان دقیقتر است لطفا تصحیح بفرمایند.
آقای فانی را با ترجمه ایشان از مرغ دریایی و سه خواهر چخوف و بلافاصله ترجمه علم در تاریخ جان برنال شناختم و بعد از آن هم ایشان را در مرکز خدمات کتابداری در زمستان سال ۱۳۵۴ از نزدیک دیدم. و این زمانی بود که به تازگی علم در تاریخ را خریده بودم و هنوز نخوانده بودم. اولین بار هم که در کلاس ایشان نشستم، کلاس رده بندی خانم دکتر بهزادی برای دانشجویان ارشد بود که آقای فانی دعوت شده بودند و بنده اجازه گرفتم تا در آن کلاس بنشینم و از کلاس استفاده کنم و خوب به یاد دارم که آن روز چقدر خوشحال شده بودم. و بعد از آن همیشه یکی از دوستداران پروپا قرص ایشان بوده و هستم.
شاید اگر از خود آقای فانی بپرسید که شما را به چه بشناسیم، بیشتر بگویند که دائره المعارف نویس تا کتابدار. لیکن من در اینجا میخواهم از دین کتابداری ایران به ایشان سخن بگویم.
بحث داده های پیوندی را که دنبال کنیم، به اصطلاحاتی مثل انتولوژیها بر می خوریم که برای اهل وب شناسی و آی تی موضوع تازه ای است (کمتر از ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه)، ولی ظاهرا با اینکه ۱۰ سالی است که انتولوژیهای خودشان را می سازند و استفاده می کنند، تازه یکی دو سال است که فهمیده اند چه بلایی سر وب آورده اند و انتولوژی ساختنهای ماشینی که به فوریت توسط آقایان مهندسین بالا می آید بیشتر از وب به درد خواهر گرامی پدر گرامیشان می خورد. حالا که بخشی از این وب شناسان و عشاق داده های پیوندی فهمیده اند که انتولوژی برای خودش ساز و کاری دارد و تزاروسها و قبل از آن هم سرعنوانهای موضوعی ساخته شده و استفاده شده و حالا هم اگر می خواهند سامانی به وب بدهند، بهتر است از داده های سالم و تجربه شده استفاده کنند، می بینند که باید بروند سراغ همین ابزارهایی که کتابداران در طول ۱۰۰ سال گذشته ساخته اند.
قسمت بعدی داستان این است که زبانها و در واقع کشورهایی که سرعنوان موضوعی بومی دارند (در تاریخ کتابداری همه کشورهای پیشرفته در کتابداری سرعنوان های موضوعی مقدم بر تزاروسها است)، خیلی کم هستند. خُب یکی از همین کشورهای خیلی معدود ایران است. سرعنوان موضوعی با همت و درایت و پشتکار پوری سلطانی آغاز شد و ادامه یافت و ادامه دارد، لیکن باید گفت با پشتیبانی کامران فانی. هدف خانم سلطانی سرعنوانِ موضوعیِ فارسی و ایرانی بود، نه سرعنوانِ موضوعیِ فارسیِ ترجمه ای و این به دست نمی آمد مگر با پشتیبانی علمی کامران فانی. سرعنوان فارسی که اینک ما در دست داریم، سرمایه اولیه کتابداری ایران برای ورود به محیط داده های پیوندی در شبکه است، محیطی که امکان جستجوی موضوعی هم زمان در زبانهای مختلف را برای ما و دیگران فراهم می کند، ما با جستجوی موضوعی به زبان خودمان و دیگران با جستجوی موضوعی در زبان خودشان و دسترسی به اطلاعات به همه زبانها. سرعنوان موضوعی فارسی، پر کاربرد ترین اثر کتابداری ایران است و ما این اثر را مدیون پوری سلطانی و کامران فانی هستیم. برای هر دو این عزیزان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم که از برکت وجودشان همیشه بهره مند باشیم. تولد ۷۰ سالگی کامران فانی راتبریک می گویم.