دکتر مطلبی: کتابخانه ملی به پژوهشگران خاص خدمت ارائه کند،هر مطالعه ای پژوهش نیست

 کتابخانه ملی یک نهاد ملی اطلاع ‏رسانی و پژوهشی و سیاست‏گذاری در حوزه‏ی کتابداری و اطلاع ‏رسانی است بنابراین در ارائه خدامت خویش باید رویکرد مناسبی رادر پیش بگیرد تا اولا همه مردم برای انجام پژوهش های خود ـ که طبیعتا پژوهش و پژوهشگر ویژگی‏های خاص خود را دارد و هر مطالعه ‏ای را شامل نمی‏شود ـ  باید بتوانند به کتابخانه ملی مراجعه کنند و از امکانات و منابع اطلاعاتی آن استفاده کنند؛ ثانیا مردم برای نیازهای اطلاعاتی که به راحتی از طریق سایر کتابخانه قابل مرتفع شدن است به آن مراجعه نکنند. بنابراین از مراجعه احاد مردم برای مطالعه و استفاه از کتابخانه ملی به عنوان قرائت خانه کاملاً مخالفم و گمان می کنم چنین نگرشی باعث اتلاف سرمایه و وقت سازمان شده و آنرا از پرداختن به اهداف اصلی خویش دور می کند.

 

واقعیت تلخ اینست که  توجه به آمار و آمارسازی یکی از مشکلات ریشه ‏ای کشور ما است و همه ‏ی مسئولان به‏ جای توجه به اهداف، برنامه‏ های و سیاست‏ های کلان به دنبال نشان دادن آمارها هستند و کتابخانه ملی هم از این قاعده مستثنی نیست.

 

مخاطبان اصلی

در واقعیت امر نمی‏توان اقشار و گروه‏های خاصی را از دریافت خدمات کتابخانه ملی مستثنی کرد بلکه می‏توان گفت همه احادی که از یافتن منابع مورد نیاز خود از کتابخانه‏ های دیگر ناتوان باشند می‏توانند به کتابخانه ملی مراجعه کنند. مثلا اگر مردم عادی برای انجام مطالعات، منابع مورد نیاز خود را در کتابخانه ‏های عمومی و در دسترس خود پیدا نکنند و با مراجعه به کتابخانه‏ ها عمومی سطح شهر نتوانند برای نیازهای مطالعاتی و پژوهشی خود منبع مناسب پیدا کنند می توانند به کتابخانه ملی مراجعه کنند؛ و یا اگر دانشجویان مقاطع مختلف با مراجعه به کتابخانه‏ های دانشگاهی و عمومی نتوانند منابع مناسبی برای انجام پژوهش‏های خود بیایند می‏توانند به کتابخانه ملی مواجع کنند. این مسئله در خصوص کارشناسان و متخصصان نیز صدق می‏کند.

 

کشورهای دیگر

تجربه ‏ی بازدید  من از کتابخانه ملی آلمان، کره جنوبی و آفریقای جنوبی نشان می‏دهد که در هیچ یک از آنها هیاهوی موجود در کتابخانه ملی ایران وجود نداشت و در حقیقت آنها فضای بسیار آرامی را برای حضور پژوهشگران و مطالعه تمام آثار منتشر شده در کشورشان و همچنین آثار ارزشمند منتشر شده در خارج از کشور را برای استفاده مراجعان تامین کرده بودند. هیچ کدام کتابخانه عمومی را در دل کتابخانه ملی ایجاد نکرده بودند. و تنها به ارائه خدمات بر اساس ماهیت کتبابخانه ملی که خدمت‏رسانی به متخصصان، پژوهشگران  و نجبگان جامعه و بسترسازی برای انجام پژوهش های کلان، و نیز استاندارد سازی امور کتابخانه ای در سطح ملی، و نظایر آن می پرداختند.

 

هویت و شخصیت ملی کتابخانه

تبدیل کتابخانه ملی به قرائت خانه ‏ای در کنار دیگر قرائت خانه ‏ها و کتابخانه ‏های عمومی نه تنها باعث صرف وقت، هزینه و سرمایه انسانی و فکری کتابخانه در امور غیرمرتبط با وظایف اصلی کتابخانه ملی می شود بلکه سبب می شود کتابخانه ملی نتواند به اهداف اصلی خویش که همانا  گردآوری، حفاظت، سازماندهی و اشاعه اطلاعات مربوط به آثار مکتوب (چاپی و خطی) و غیرمکتوب در ایران و یا متعلق به ایرانیان خارج از کشور؛ پژوهش و برنامه‌ریزی علمی کتابداری و اطلاع‌رسانی؛ اتخاذ تدابیر و اخذ تصمیمات لازم برای صحت، سهولت و سرعت امر تحقیق و مطالعه در همه زمینه‌ها به‌منظور اعتلای فرهنگ ملی و انجام تحقیقات مربوطه؛  انجام مشاوره، نظارت، هدایت و ارائه خدمات فنی و برنامه‌ریزی و سازماندهی کتابخانه‌های کشور؛  ارائه روشهای مطلوب به‌منظور هماهنگ کردن خدمات و فعالیت‌های کتابخانه‌های عمومی و تخصصی جهت تسهیل مبادله اطلاعات و… است باز ماند.

 

و درپایان

به نظرم می رسد لازم است کتابخانه عمومی ایجاد شده در دل کتابخانه ملی جمع آوری شود و به جای آن به کتابخانه های عمومی توجه بیشتری صورت گیرد. مهم ترین دلیل استقبال از این کتابخانه پیش بینی امکانات مناسب در این بخش از کتابخانه‏ ی ملی است که عموما در سایر کتابخانه های عمومی یافت نمی شود. این امکانات و فضای مناسب نباید محدود به کتابخانه ملی باشد و همه کتابخانه‏ های عمومی فضای حداقلب را با منابع حداقلی داشته باشند که استفاده از آنها را برای احاد مردم راحتتر کند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *