- ۴ ژانویه مطابق با ۱۴ دی ماه روز تولد نابینای شهیر فرانسوی «لویی بریل» در سال ۱۸۰۹ است. وی که در ۳ سالگی نابینا شد، با اختراع خود در ۴۰ سالگی (۱۸۴۹) (بریل کد) یا همان چیزی که به خط بریل معمول است، خدمت بزرگی را به جامعه میلیونی افراد با آسیب بینایی در سراسر جهان انجام داد و راهی را برای خواندن و نوشتن پیش روی این افراد قرار داد. لویی بریل، ۳ سال پس از رسمیت یافتن ابداعش (خط بریل) در (۶ ژانویه ۱۸۵۲) در گذشت. اما به مناسبت ایجاد این تغییر بزرگ در زندگی نابینایان، روز تولد او به عنوان «روز جهانی بریل» نامگذاری شد که هر سال در این روز فعالیتهای صنفی و اجتماعی فراوانی جهت معرفی خط بریل، به عنوان خط رسمی نابینایان به جامعه، بررسی مشکلات و فرصتهای موجود در این خط برای نابینایان، چاره اندیشی در جهت پیوند زدن هر چه بیشتر خط بریل با ابعاد مختلف زندگی نابینایان برای داشتن زندگی بهتر و… در قالب نشستها، کارگاهها، نمایشگاهها و هم اندیشیها برگزار میگردد.
از اینرو، در سال جاری از سوی کتابخانه ملی تصمیم گرفته شد که به مناسبت این روز نمایشگاهی از وسایل، کتب و تجهیزات مربوط به نابینایان با تکیه بر خط بریل را تحت عنوان «نمایشگاه روز جهانی بریل»، از دوشنبه ۱۴ دی ماه به مدت ۳ روز از ساعت ۹ تا ۱۷ در اداره کل اطلاع رسانی برگزار نماید که مورد استقبال فراوان بازدیدکنندگان قرار گرفت در این زمینه طرح چند دغدغه که از آغاز جمع آوری وسایل جهت نمایشگاه و در اثنای برگزاری آن ایجاد گردید، خالی از فایده نمی نماید که تبعا واکاوی این موارد و پرداختن صحیح به آن می تواند در ارتقاء ابعاد اجتماعی زندگی معلولین و افراد با آسیب بینایی در گام اول و به تبع، تأثیرگذاری آن بر کلیت ساحت حیات اجتماعی در گام بعد، بسیار مؤثر باشد.
- پس از تصویب برگزاری نمایشگاه در کتابخانه ملی، جهت جمع آوری وسایل و مشورت در مورد چگونگی برگزاری نمایشگاه با برخی انجیاوها وانجمنهای تخصصی مرتبط با امور نابینایان و نیز برخی نابینایان صاحب نظر در این زمینه تماس گرفته شد که قریب به اتفاق انجیاوها و نیز افراد فوقالذکر از وجود چنین روزی اظهار بیاطلاعی و البته تعجب مینمودند که این اظهار بیاطلاعی و تعجب فراوان آنها خود موجب تعجبی مضاعف است که چنین روز مهمی که در واقع، نماد هویتی خواندن و نوشتن این افراد میباشد به این حد مغفول مانده است. در این میان نکته قابل توجه دیگر، نبود هیچ مطلبی در سایتهای فارسی و بلاخص ایرانی در زمینه روز جهانی بریل بود که تنها مطالب بسیار معدودی در سایتهای مربوط به کشور افغانستان در این زمینه وجود داشت. از اینرو، میطلبد که انجمنها و انجیاوهای مربوط به افراد با آسیب بینایی و نیز خود نابینایان صاحب نظر در این حوزه، در زمینه توجه ویژه به این روز در سالهای بعد و آشنایی بیشتر با آن و انجام فعالیتهای مختلف صنفی و اجتماعی جهت آشناسازی نابینایان با مسائل و مشکلات مربوط به این خط و چاره اندیشی از یکسو و فراهم سازی بسترهای لازم جهت آشنایی جامعه با خط بریل به طور اخص و امور مرتبط با زندگی نابینایان به طور اعم جهت فرهنگ سازی هر چه بیشتر از سوی دیگر، اهتمام ویژهای ورزند.
- هر چند پایین بودن نسبی اطلاع آحاد جامعه از خط بریل و امور مرتبط به زندگی نابینایان که در فرهنگ سازی جهت داشتن زندگی هر چه بهتر، برای این قشر بسیار ضروری و مهم به شمار میرود، امری دور از ذهن نیست؛ اما برگزاری ۳ روزه این نمایشگاه باعث ملموس شدن هر چه بیشتر این امر –نبود آگاهی نسبت به زندگی نابینایان- و نیز پایینتر بودن این آگاهی حتی از حد تصور موجود، براساس بازخورد گرفته شده که از بازدیدکنندگان به عنوان نمونهای از کل جامعه بسیار جای تأمل است.
عدم آشنایی بسیاری از بازدیدکنندگان با معمولیترین وجوه زندگی افراد با آسیب بینایی، نوع سوالات طرح شده از طرف اغلب بازدیدکنندگان، حیرتآور بودن وسایل و تجهیزات بعضاً ساده موجود در نمایشگاه، و نیز تحیر از اطلاعات معمولی ارائه شده درباره زندگی نابینایان در پاسخ به سوالات بعضی بازدیدکنندگان، طرح تصورات غالبی موجود در جامعه درباره نابینایان از سوی بازدیدکنندگانی که قریب به اتفاق آنها جزء طبقه تحصیل کرده جامعه محسوب میشوند و… خود بیانگر این مدعاست. حال با توجه به این سطح آگاهی در این میان این قشر فرهنگی از جامعه به عنوان مراجعین کتابخانه ملی -که عموماً کارشناسی ارشد یا دکتری میباشند- تبعاً وجود آگاهی بسیار نازلتر در میان آحاد جامعه امری طبیعی و قابل انتظار است که بحث درباره تبعات بسیار فراوان و چند وجهی آن در حوصله این نوشتار نمیگنجد و تنها باید به این اصل مهم بسنده نمود که تلاش جدی و همه جانبه سازمانهای زیربط از جمله سازمان بهزیستی و نیز انجیاوها و انجمنهای مربوطه، به مقوله فرهنگ سازی و آشنایی جامعه با زندگی نابینایان و امور مرتبط با آن از یکسو و گذار از رویکردهای پزشکی و روان شناختی صرف در زمینه معلولین و به ویژه افراد با آسیب بینایی، و توجه خاص به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی در این زمینه از سوی دیگر، بسیار ضروری و حیاتی مینماید.
در این راستا باید به این نکته نیز توجه داشت که براساس بازخورد گرفته شده از بازدیدکنندگان، در صورت آشنایی با امور مرتبط با نابینایان و فرهنگ سازی در این زمینه در میان آحاد جامعه پتانسیل بالقوه بالایی جهت همکاری با این قشر و رفع مشکلات آنها در زمینههای پژوهشی، آموزشی، شغلی و… به شکلی داوطلبانه وجود دارد که طبعاً فرهنگ سازی در گام اول، و نیز استفاده هدفمند از این پتانسیل بالقوه و به فعلیت رساندن صحیح آن از سوی سازمانهای زیربط و انجمنها و انجیاوهای مربوطه در گام بعد، میتواند در برچیدن بسیاری از موانع در راه داشتن زندگی هر چه بهتر برای این قشر که تقریبا یک درصد از جمعیت جامعه را تشکیل میدهد و فراهم سازی زمینه جهت مبدل شدن این افراد به شهروندانی فعال و تاثیرگذار در جامعه نقش مهمی را ایفا نماید.
- در اثنای برگزاری نمایشگاه، به دفعات بازدیدکنندگان پرسشهایی از تعداد و میزان وسایل و امکانات و تجهیزات مناسبسازی شده و یا به عبارتی، دسترس پذیر برای افراد با آسیب بینایی با استفاده از خط بریل به طور اخص، و یا به صورت برجسته به طور اعم، مطرح کردند و برخی نیز این پرسش را طرح مینمودند که آیا واقعا همه وسایل مرتبط با خط بریل برای نابینایان در ایران به همین اندازه است؟ و بعضا در مقابل این پاسخ که تنها برخی از وسایل و امکانات برای این نمایشگاه فراهم شده است، باز هم بر دیدگاه خود اصرار ورزیده و بر این اعتقاد بودند که اگر حتی چند برابر این هم وسایل و امکانات برای نابینایان با استفاده از خط بریل، یا به صورت برجسته وجود داشته باشد باز هم تبعا محدودیتهای بسیارفراوانی برای نابینایان وجود دارد.
در این میان با نگاهی گذرا و کلی به وسایل موجود و امکانات در نمایشگاه و قیاس آن با تجهیزات و امکانات موجود برای نابینایان مرتبط با بریل میتوان ادعا کرد که حداقل ۷۰ درصد تجهیزات موجود در کشور در این زمینه در نمایشگاه موجود بوده است. از اینرو، تبعا باید بر این مدعا که تجهیزات مرتبط با خط بریل و نیز وسایل دسترس پذیر به صورت برجسته برای نابینایان بسیار محدود بوده و نیازمند برداشتن گامهای اساسی و بنیادین از سوی سازمانهای زیربط و انجیاوها و انجمنهای مربوطه میباشد، صحه گذارده و مضاف بر آن به این نکته نیز اشاره نمود که استفاده از علائم بریل و مناسبسازی و دسترس پذیری وسایل مختلف به صورت برجسته برای افراد با آسیب بینایی در بسیاری از زمینهها و ابعاد کاملاً مغفول مانده است.
محدودیت جدی و نبود در تولید و واردات نمایشگرهای بریل، و نبود Braille Speak ، Braille Lite ، Note Taker و… از یکسو و عدم ورود علائم بریل به بسیاری از برهههای زندگی برای نابینایان به عنوان مثال نصب برچسب بریل در جعبه داروها و… و عدم رسمیتیابی و ضعف در فرهنگ سازی استفاده از این علائم در بسیاری از زمینههای دیگر خود مقولهای بسیار قابل تأمل است که نیازمند بازنگری اساسی در نحوه نگاه به این مقوله و تبیین یک الگوی سیاستی جامع و همه جانبه، چه در سازمانهای دولتی مرتبط با آن و چه در بخش غیر دولتی و نیز بسترسازی جهت سرمایه گذاری در این زمینهها امری لازم و انکار ناپذیر است.
در این راستا پیوند زدن هر چه بیشتر علائم بریل با تکنولوژیهای جدید جهت مناسب سازی آنها برای نابینایان بسیار مهم مینماید که نگاهی به شرایط موجود در کشورهای توسعه یافته و نیز قیاس آن با شرایط موجود خود مبین آن است که در این زمینه، راه بسیار طولانی باید پیموده شود.
- از آنجا که معلولین و به تبع افراد با آسیب بینایی جزیی لاینفک از جامعه محسوب شده و داشتن کیفیت زندگی بهتر و بالاتر برای این قشر متضمن پویایی و بالندگی بیشتر کلیت حیات اجتماعی جامعه می گردد؛ لذا در کشورهای توسعه یافته کاربست طرحها و ایدههایی چه از سوی دولت و چه از سوی بخش غیر دولتی، از انجمنها و انجیاوهای مربوطه گرفته تا سازمانها و شرکتهای تجاری و حتی برخی افراد جهت ارتقاء سطح زندگی این قشر از جامعه در ابعاد مختلف، امری متداول و طبیعی است که بودجههای مختلفی در این زمینه مصروف شده و سرمایه گذاریهای فراوان گوناگونی انجام میشود که ضمن دارا نبودن یا نداشتن آورده اقتصادی زیاد، کارکرد اصلی آن مناسب سازی و دسترس پذیری ابعاد مختلف حیات اجتماعی برای معلولین و نابینایان و نیز ایجاد بسترها و امکانات جدید جهت ارتقای سطح زندگی این افراد در ابعاد مختلف در راستای ارتقاء سطح حیات اجتماعی در کل جامعه میباشد. صرف هزینه بالای شرکت گوگل جهت مناسب سازی و دسترس پذیری بیشتر موتور خود و خدمات وابسته به آن، کمکهای شرکت یاهو در زمینه ارتقای فناوری اطلاعات و مناسب سازی آن برای نابینایان، هزینه سرسامآور شرکت مایکروسافت در طرح ایجاد امکان تردد آسان نابینایان و… نمونههایی نمایا از توجه به این موضوع در این کشورها میباشد. این در حالی است که در ۳ روز برگزاری نمایشگاه افراد بسیار فراوانی از بازدیدکنندگان از چگونگی درآمدزایی و میزان آن در زمینه افراد با آسیب بینایی، آن هم بعضا با حساسیتی بالا سوالات فراوانی را مطرح نمودند. هر چند داشتن نگاه اقتصادی به هیچ وجه قابل اغماض نیست اما داشتن نگاه صرف درآمدزایی آن هم برای گروهی بازدیدکننده که در واقع، میتوان آن را ُمعرفی از جامعه نخبگانی کشور دانست در این زمینه بسیار مهم، جای بسی تأمل دارد که خود شایسته فرهنگ سازی و آگاهی بخشی به جامعه و معرفی نمونههای کشورهای توسعه یافته در این زمینه میباشد.