انجمن ها ی کتابداری از کجا امده اند؟ نخستین برنامه هر انجمنی چه باید باشد؟ وظایف و اهداف انجمن های کتابداری کدامند؟ مسولیت های متقابل اعضاء و انجمن چگونه اند؟ آموزش کتابداری و حقوق کتابداران چگونه باید در انجمن پیگیری شود؟ پاسخ به این پرسش های مطرح شده در مطلبی که به قلم ه.د.س.س.مکلین و د.م..ایلی نوشته و توسط زهرا شادمان منتشر و در نامه انجمن سال ۱۳۵۰ شماره دوم به چاپ رسید. با اینکه چهل سال از زمان نوشتن این مطلب میگذرد اما خواندن آن نکات قابل توجهی را به ذهن میرساند و نشان میدهد که کتابداران چگونه به وظایف و مسولیت های خود در قالب نهادی همانند انجمن خود نگاه میکردند.
;
هستند دوستانی که هم اکنون هنوز فعالند و در برابر تاسیس انجمن در دهه ۶۰ و ۷۰ کار شکنی می کردند و اگر نبود نفوذ وقت آقای دکتر خسروی در کتابخانه ملی و اگر نبود دوره اصلاحات خاتمی، همین انجمن با نیمی از اختیارات یک انجمن هم در آستانه دهه هشتاد هرگز اجازه فعالیت نمی یافت، کما اینکه هنوز در محافلشان جز به صب انجمن سخنی نمی گویند. چه انجمن فعالیت بکند، چه نکند. چه در راس هیات مدیره دوست یا قابل تحمل باشد چه غیر قابل تحمل، انجمن مزاحم است و همین سخنرانی که می گذارد از سطح دانسته هایی که به خورد طفلان بیگناه در کلاسها این عده قلیل داده می شود، نه بسیار که تنها یک گام جلوتر است
انجمن در شرایطی تاسیس شد که علی میرزایی در همایشها فریاد می زد :”بابا والله کله پزها انجمن دارند، چرا کتابداران نباید داشته باشند و” در برابر به گوشمان می رسید که اگر انجمن می خواهید، ابتدا بروید …….. فلانیها را از دور رشته تان بیرون کنید تا انجمن داشته باشید.
انجمن جدید (دهساله اخیر) در چنین شرایطی و از تنها مفری که برای کتابداران پیدا شده بود و با کمک همه جانبه کتابخانه ملی آن روز، و با اساسنامه از پیش تعیین شده و مصوب شده انجمنهای علمی وزارت علوم و به عنوان یک انجمن صرفا علمی تاسیس شد. بنا براین قیاس وظایف انجمن کتابداران ایران که در دهه ۱۳۴۰ به تصویب رسید با انجمن آغاز دهه ۱۳۸۰ و تحت نظارت وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران قیاس درستی نیست. انجمن جدید در دوره های اول تلاشی بدون وقفه (در حد توان) انجام داد که سر پا بماند و تلاش کرد که از هر جای ممکن بودجه ای برای اجرای کارهای مورد نظر خود به دست بیاورد. (انگار همین دیروز بود که برای بار دهم مشکل وب سایت انجمن در هیئت مدیره مطرح می شد و با وجود اطلاع از مشکل، امکان اصلاح همه جانبه آن نبود، جون بودجه ای وجود نداشت). در ابتدا عرض کردم ” با نیمی از از اختیارات یک انجمن” که منظورم فعالیتهای صنفی بود ولی یادتان باشد، انجمن در جریان صنفی- سندیکایی هم که طبق اساسنامه حق ورود ندارد، هر چند یکبار با ظرافت وارد شده است. در همه این ده سال در این قبیل کارها با عنوان نظر کارشناسی وارد شده دو مورد اخیر که اصلا با اساسنامه انجمن هم همخوانی ندارد ورود در مساله حذف پست کتابدار از مدارس و ادغام کتابخانه ملی بوده است. انجمن با عنوان نطر کارشناسی یک انجمن علمی می تواند وارد شود که می شود. نمی دانم برای مبارزه با حذف پست کتابدار از آموزش و پرورش انتظار کتابداران از انجمن این بوده که کتابداران را دعوت کند که تا برگرداندن پست کتابدار به مدارس همه دست از کار بکشند؟ این آن یکی نیمه اختیار است که در جمهوری اسلامی حتی انجمخهای کاملا صنفی هم از آن استفاده نمی کنند.
وقتتان را گرفتم ولی می توانستم همه پر حرفی را در این جمله خلاصه کنم:
اساسنامه دو انجمن و فعالیتهای صنفی هر دو را با هم مقایسه کنید و دو باره مطلب را مطرح کنید، وگر نه اینطوری مقایسه کردن ذهنیت می آفریند
ابراهیم عمرانی