ضرورت ثبت تاریخ شفاهی کتابخانه‌ها و کتابداران: مروری بر یک تجربه عملی

مقدمه

جمع و جامعه کتابداران اندک اندک به قشر و طبقه ای شناسنامه­دار و کمابیش تاثیرگذار در جامعه ایران تبدیل می­شود. از این رو چه به عنوان یک شغل پایدار و چه به عنوان یک رشته دانشگاهی جای خود را در میان هزاران جایگاه دیگر باز می­کند و آرام آرام به پیش می رود. ثبت و ضبط آنچه که در این سیر و سلوک اتفاق می افتد، قطعاً اقدامی بایسته و شایسته خواهد بود.همۀ ما روزانه در محیط کار – که اغلب کتابخانه یا محلی مانند آن است- با اتفاقات مختلف و گاهاً عجیب و غریب و بعضاً عبرت آموز روبرو می­شویم؛ از برخوردهای تلخ و شیرین ِ بعضی از مراجعین گرفته تا اعتراضها و استدلالات برخی دیگر به نحوه رده بندی و موضوع­ دهی و  همینطور حکایتهای جالب از اتفاقات و انگیزه های ورود به عالم کتابداری یا چگونگی انتخاب این رشته در کنکور سراسری و خلاصه کتابداری و کتابخانه و هر چه در آنست، همه و همه به نوعی تعامل کتابداران با اجتماعی است که در آن می­زییند و  می­بالند.

ثبت این تعاملات و نحوه بازخوردهای رفتاری و واکنش­های سازندۀ مرتبط با آن، می­تواند همچون دروس عملی بسان تجربه­ای گرانبها و پرارزش، به بهای اندک در اختیار کتابدارانِ جوان و کم­تجربه قرار گیرد. به غیر از آن ثبت این لحظه های تلخ و شیرین و فراز و فرودهای آن در واقع نوعی تاریخ­نگاری از یک رشته دانشگاهی و اهالی آن است. چرا که تکیه بر نقل شفاهیِ ثبت نشده و سینه به سینه، امکان تحریف و باژگونی رخدادها، و یا حداقل بروز روایت­های مختلف از یک اتفاق و در نهایت نشستن گرد فراموشی بر این خاطرات را بدنبال خواهد داشت. لذاست که بازگویی و گردآوری و شاید هم تدوین و انتشار این گونه خاطره­ها و یادداشتها، برکات فراوانی به همراه خواهد داشت. امروزه این شیوه از گردآوری و ثبت اطلاعات، اصطلاحاً «تاریخ شفاهی[۱]» گفته می­شود که در ادامه به کم و کیف آن خواهیم پرداخت.

تاریخ شفاهی چیست؟

تاریخ شفاهی یکی از شیوه­های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه­ها، شنیده­ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می­پردازد. متون این تاریخ حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری  دارد. در فرآیند مصاحبۀ تاریخ شفاهی دو عامل مصاحبه­کننده و راوی، ارتباطی تنگاتنگ یافته و مصاحبه­کننده به عنوان یک شنوندۀ فعال نقشی بسیار اساسی را ایفاء می­کند تا مصاحبه شونده (راوی) در فضایی آرام و بی­دغدغه به شرح و بسط دیده­­ها و شنیده­های خود بپردازد. بدیهی است نقش مصاحبه­گر در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفتمان متقابل این دو عامل با کاربرد شیوه­های اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکار شدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر می­شود.

به بیان دیگر تاریخ شفاهی، شامل آن بخش از تاریخ است که از طریق مرور کردن زندگی واقعی جمع‌آوری می‌شود و باید به زمان وقوع ماجراها بسیار نزدیک باشد. در واقع در تاریخ‌نگاری به سبک شفاهی سعی می‌شود تاریخ‌نگاری از تمرکز یک گروه خاص بیرون بیاید، تا تنها از یک نگاه و جهت نباشد و ثبت وقایع تاریخی درگیر ملاحظات شخصی و گروهی نشود. این رویکرد در تاریخ­نگاری، یکی از شیوه­های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه­ها، شنیده­ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می­پردازد. متون این تاریخ حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری  دارد. در تاریخ‌نگاری شفاهی، اطلاعات مربوط به وقایع از طریق شیوه‌های مختلف، همچون مصاحبه گردآوری می‌شود؛ اما در این بخش چگونگی استناد، بی‌طرفی در موضع‌گیری نسبت به وقایع و اطلاع از تاریخ بسیار مهم است.

تاریخ شفاهی در ایران

اهتمام به گردآوری اطلاعات و ایجاد آرشیوهای شفاهی به روش علمی در ایران پدیده‌ای نوظهور است که از دو دهه پیش متداول شده است. اکنون به دلیل آن که اهمیت این بخش در کنار تاریخ‌نگاری روشن شده، توجه بیشتری نسبت به آن نشان داده می‌شود. گرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رویکرد به تاریخ شفاهی به عنوان یک شیوه پژوهشی کمابیش مورد توجه قرار گرفته است. بدین لحاظ موارد ذیل را کمابیش می­توان به عنوان پیشینه­ای از تاریخ شفاهی در داخل ایران برشمرد:

–        پیش از انقلاب مجلاتی همچون «وحید»، با تشویق بزرگان به نوشتن خاطراتی از دوران زندگی خود،‌ قدم‌هایی در این مسیر برداشتند، گرچه این اقدام تا حدودی متفاوت با شیوه جمع‌آوری اطلاعات در تاریخ شفاهی است.

–        پس از انقلاب اسلامی مؤسساتی مانند «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، «مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران»، «بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی»، «دفتر ادبیات انقلاب اسلامی» و «بنیاد تنظیم و نشر ‌آثار شهید بهشتی» به صورت گسترده یا محدود به تاریخ‌نگاری شفاهی روی آوردند.

–        از طرف دیگر، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران  در سال ۱۳۷۱، بخشی با عنوان اداره آرشیو شفاهی (در حال حاضر گروه اطلاع رسانی منابع دیداری – شنیداری) تأسیس نمود. تاکنون به همت این اداره برخی از شخصیت­های مهم علمی، فرهنگی، سیاسی و هنری شناسایی شده و با آنها ارتباط برقرار شده است. در میان متخصصان و پیشکسوتان کتابداری و اطلاع­رسانی نیز، مصاحبه با افرادی چون عباس حری، پوری سلطانی و … به انجام رسیده است.

خالی از لطف نیست که اشاره شود، مؤسسات و مراکز متعددی در خارج از کشور با موضوع ایران به کار تاریخ شفاهی می‌پردازند. به طور نمونه، طرح تاریخ شفاهی ایران معاصر در دانشگاه هاروارد امریکا شکل گرفته و تاکنون نیز ادامه داشته است. همچنین، از دیگر فعالیت‌هایی که در خارج از کشور صورت گرفته‌اند و از اهمیت بسیاری برخوردارند، می‌توان به این پروژه‌ها و مراکز اشاره کرد: «تاریخ شفاهی جنبش چپ ایران از سال ۱۹۸۳م، پروژه تاریخ شفاهی چپ در آمستردام هلند از ۱۹۹۵م. مرکز تاریخ شفاهی کلیمیان در امریکا، بنیاد مطالعات ایران در نیویورک از سال ۱۹۸۸م، و اداره تحقیقات تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا».

تاریخ شفاهی کتابداری و اطلاع­رسانی قم

نقش کتابخانه‏ها و کتابداران در فرایند تاریخی و فرهنگی هر جامعه و رشد و تعالی نخبگان و اندیشمندان آن، امری مهم و غیر قابل انکار است. به طوری که بدون دانستن تاریخچه آن نمی‏توان به زوایای پنهان تاریخ و تمدن آن جامعه و یا حداقل بخش مهمی از آن جامعه پی برد. چنانکه اشاره شد گروه اطلاع­رسانی منابع دیداری – شنیداریِ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، تاکنون بسیاری از شخصیت­های مهم علمی، فرهنگی، سیاسی و هنری را شناسایی نموده و با آنها مصاحبه نموده است. از جملۀ این شخصیت­ها، اساتید و پیشکسوتان کتابداری و اطلاع­رسانی بوده­اند که اکنون آشیوی ارزشمند از این گفتگوها در این گروه گردآوری و بعضاً تدوین شده است.

از طرف دیگر وجود کتابخانه­های بزرگ و منحصربفرد در قم و افرادی که سابقه و حضور طولانی در خدمات مربوط به این کتابخانه­ها دارند، ضرورت ثبت و ضبط و تاریخ­نگاری از این تحولات را بیشتر می­نمود. استفاده از تکنیک­های تاریخ شفاهی در این مقوله می­توانست به فرایند یاد شده، رویکردی علمی و استاندارد ببخشد. این ایده با برخی از اساتید کتابداری فعال در قم در میان نهاده شد. از میان جلسات و گفتگوهای متعدد طرحی متولد شد که به صورت مکتوب چارچوب این کار در آن مشخص شده بود. در بخشی از این طرح آمده بود که این پژوهش مصاحبه و گفتگو با افراد پیشکسوت در زمینه کتابداری و اطلاع­رسانی قم را دنبال خواهد نمود. این افراد خاطرات و تجربه­های بسیاری از روند تغییر و تحولات کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی در سطح استان قم در طی سالیان متمادی اندوخته­اند. ثبت این تجربه­ها و اندوخته­ها، می­تواند همچون دروس عملی مانند تجربه­ای گرانبها و پرارزش، در اختیار کتابدارانِ جوان و کم­تجربه قرار گیرد. علاوه بر آن ثبت این رخدادها، در واقع تاریخ­نگاریِ یکی از عرصه­های مهم فرهنگی کشور، آن هم در شهری مانند قم است که اهمیت و جایگاه آن در جهان اسلام بر کسی پوشیده نیست. لازم به یادآوری است که معیار گزینش افراد، دارا بودن تحصیلات آکادمیک کتابداری نبوده، بلکه تجربه و آگاهی و شناخت از تحولات کتابخانه­ها و کتابداری در استان قم ملاک عمل خواهد بود. بدین لحاظ پیش بینی شده بود که این پژوهش بتواند فواید و نتایج ذیل را به دنبال داشته باشد:

–        ارائه تصویری از وضعیت (گذشته و حال) و سیر تکاملی و روند تغییر و تحولات کتابخانه­های قم

–        شناسایی افراد موثر در عرصه کتابداری و اطلاع­رسانی قم

–        ثبت تجربه­ها و اندوخته­های پیشکسوتان فعال در کتابخانه­ها و مراکز اطلاع­رسانی قم

–        ارائه الگویی در این زمینه جهت ثبت خاطرات و تاریخ شفاهی در سایر مناطق و شهرها.

–        تدوین بخشی از تاریخ فرهنگ و تمدن قم به عنوان شهری تاثیرگذار در عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی ایران.

این طرح با تفصیل و جزئیاتش، پس از تدوین و حک و اصلاح، به تعدادی از مراکز و سازمانهای مرتبط با اینگونه فعالیتها مانند موسسه کتابشناسی شیعه و کتابخانه آیت­الله مرعشی نجفی ارائه شد. علی­رغم  پیگیری­های فراوان به لحاظ عدم وجود پیشینۀ ملموس و قابل دسترس، مراکز فوق استقبالی از آن به عمل نیاوردند. در گیر و دار دست به دست شدن این طرح در بین ارگانهای مختلف، مؤسسه­ای با عنوان «موسسه الغدیر» که تهیه و ساخت برنامه­های تلویزیونی را برای پخش از یکی از شبکه­های خصوصی و مذهبی ماهواره در دستور کار خود دارد، به واسطه یکی از اساتید از طرح آگاه شده و از آن استقبال کرده بود. طی صحبتی که با برنامه­سازان این موسسه انجام شد، قرار شد مصاحبه­ای که با افراد گرفته می­شود، با تصاویری از کتابخانه­های قم تلفیق گشته و در واقع مستندی تهیه و تدوین شده و برای پخش آماده گردد.

سخن آخر

همانگونه که اشاره شد، ثبت و ضبط تعاملات و بازخوردها و در نهایت تدوین تاریخ شفاهی کتابخانه­ها و کتابداران، ضرورتی انکاناپذیر در دوران کنونی است. طرح فوق چنانچه سرانجامی متقن و امیدوارکننده پیدا کند، می­تواند تجربه­ای ذی­قیمت در اختیار علاقمندان این حوزه، جهت ثبت رویدادها و رخدادهای اینچنینی در دیگر نقاط کشور قرار دهد. تجربه­ها، اندوخته­ها و فعالیت­های آتی در آینده بیشتر موشکافی خواهد شد.



[۱]. Oral history

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *