این مقاله با همکاری دکتر مهدیعلیپور حافظی و دکتر محسن حمیدی به رشته تحریر در آمده است.
چکیده
عملکرد هر کتابخانه تابع عملکرد مدیران و کتابداران، منابع و امکانات و نیز متأثر از محیط، فرهنگ و سازمانهای تابعه دیگر است، اما عملکرد هر فرد (کتابدار) تابع تواناییها و مهارتهای رفتاری و ذهنی، نگرش، شخصیت، میزان یادگیری، انگیزه، قدرت رهبری، علاقه شغلی است، از طرفی بزرگترین درماندگی انسان، ناتوانی در دستیابی به همکاری و تفاهم با دیگران است هوشفرهنگی یکی از کاراترین ابزارها برای انجام اثربخش وظایف در محیط های دارای تنوع فرهنگی می باشد؛ هوش فرهنگی توانایی و مهارت ویژهای است که به فرد این امکان را می دهد تا در موقعیت های چند فرهنگی بتواند به طور اثربخش به انجام وظیفه بپردازد. در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر این متغیر بر عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران پرداخته شده است. جامعه آماری انتخاب شده، مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی، سه استان همدان، مرکزی و لرستان میباشند. برای سنجش هوشفرهنگی از پرسشنامه استاندارد هوشفرهنگی که توسط مرکز سنجش هوش فرهنگی در آمریکا منتشر گردیده و توسط پژوهشگران داخلی بومی سازی شده، استفاده شده است و برای سنجش عملکرد وظیفهای از پرسشنامه محققساز استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه پنج (۶۷ نفر) میباشد. یافتههای حاصل از تحقیق نشان داد که بین هوشفرهنگی و عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در بررسی روابط بین ابعاد چهارگانه هوشفرهنگی، نتایج حاکی از رابطه معنیدار بین بعد استراتژی با بعد انگیزش هوشفرهنگی و بعد انگیزش با بعد رفتار هوشفرهنگی است. همچنین مشخص شد تأثیرگذاری هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای برخاسته از ابعاد دانش، انگیزش و رفتار هوش فرهنگی است.
مقدمه:
کتابخانهها عمدهترین مراکز اشاعه دانش هستند. از دیرباز مهمترین کارکردهای کتابخانهها ارتقاء دانش و تقویت سرمایه های فکری با بهرهمندی از منابع موجود بوده است. این منابع نه تنها شامل منابع اطلاعاتی؛ بلکه نیروهای فکری و منابع انسانی نیز میباشند که لازم است با بکارگیری شیوههای صحیح مدیریت شناسائی و بگونهای سازمان یافته مورد بهرهبرداری قرار گیرند. پیدایش هوشفرهنگی نشانگر تلاشی در این زمینه است تا کتابداران، گستره فعالیتهای خود را از مسائل خدماتی فراتر برده و بر جریانات اداری، امور اجرائی، آموزشی و پژوهشی نیز سایه افکند.
با شتاب در عصر اطلاعات و ارتقاء ارتباطات انسانی و همچنین بروز موقعیتهای راهبردی کتابخانهها، نظریه هوشفرهنگی، میان مدیران و کتابداران رشد چشمگیری یافته است و در میان خدمات کتابخانهها، توانایی تطبیق مستمر کتابداران با اعضایی از فرهنگهای مختلف و توانایی سازماندهی اطلاعات، حائز اهمیت است. هوشفرهنگی، منبع بالقوهای برای سنجش و ایجاد مهارت های ارتباطی در کتابداران است.
رشد روزافزون در تعاملات علمی، توجه بسیاری از صاحبنظران رشته کتابداری را به شناسایی و تقویت قابلیتهایی که به حضور اثر بخش کتابداران در محیطهایپویای کتابخانهها بینجامد، معطوف کرده است. در میان این قابلیتها، هوشفرهنگی جزء مهمترین ابزاری است که میتوان در مواجهه، جذب و جلب رضایت، اعضایی با فرهنگهایی متفاوت، به کار گرفت.
هوشفرهنگی به کتابداران، بالاخص مدیران کتابخانهها کمک خواهد کرد با درک سریع و صحیح مولفههای فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب از خود بروز دهند. در این پژوهش که در نوع خود اولین میباشد ضمن بیان مولفههای هوشفرهنگی در قالب شناختی، فرا شناختی، رفتاری و احساسی- انگیزشی، به بررسی نحوهی عملکرد مدیران و کتابداران در خصوص استفاده از مبانی هوشفرهنگی در خصوص مهارتهای ارتباطی از قبیل (مهارت کلامی، غیر کلامی، شنود مؤثر و بازخورد) میپردازیم، که میتواند راهگشای بسیاری از مدیران و کتابداران در جهت ارائه خدمات بهتر در کتابخانهها باشد.
هوش
افراد زیادی با داشتن (IQ) بالا، مهارتهای اجتماعی مناسب در تعاملات خود شکست میخورند که علت اصلی آن پایین بودن هوش فرهنگی میباشد (استرنبرگ، ۱۹۹۹). در محیطهای فرهنگی جدید، علایم و نشانههای آشنا عمدتا دیده نمیشود یا در صورت وجود گمراه کننده است بنابراین فرد نمیتواند به چارچوب ادراک قبلی خود تکیه کند و بایستی به توسعه و ایجاد چارچوب جدیدی جهت درک صحیح اطلاعات در دسترس بپردازد. از زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﺪﻳﺪهای ﺑﻪ ﻧﺎم ﻫﻮش ﺗﻮﺳﻂ آﻟﻔﺮد ﺑﻨﻴﻪ۱(۱۹۰۵) در ﻓﺮاﻧﺴﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﺪد و رﻗﻢ ﻧﻤﻮد ﻛﻤﻲ ﻳﺎﻓﺖ و اﺻﻄﻼح ﺑﻬﺮه ﻫﻮﺷﻲ ﺗﻮﺳﻂ ترﻣﻦ۲(۱۹۱۶) ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪ ﻧﺰدﻳﻚ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻗﺮن ﻣﻲﮔﺬرد. ﺳﺎﻟﻴﺎن ﺳﺎل IQ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻌﻴﺎر ﺳﻨﺠﺶ ﻫﻮش ﻛﻠﻲ ﻓﺮد ﻣﻄﺮح ﺑﻮد ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﮔﺎردﻧﺮ۳درﺳﺎل ۱۹۸۳، در ﻛﺘﺎب ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﻮش ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ، ﻫﺸﺖ ﻧﻮع ﻫﻮش را ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﺮد ﻛﻪ در داﺧﻞ ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻠﻲ ﻫﻮش ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ.
مورفی۴( ۲۰۰۲ )نشان داد که هوشهای چندگانهای۵برای موفقیت مدیران مورد نیاز است. این محقق ضمن بیان این نکته که هوش، برساختهای چند بعدی است و شامل انواع مختلفی میباشد و در واقع هوشهای چندگانهای برای رهبری مورد نیاز است که شامل موارد ذیل میباشند:
- هوششفاهی/ منطقی (IQ) (هوشتحلیلی).
- هوشهیجانی (عاطفی)۶ (EQ)
- هوشفرهنگی (CQ)* (گرین و هیل، ۲۰۰۵).
هوش فرهنگی
پیترسون۷(۲۰۰۴) هوشفرهنگی را استعداد به کارگیری مهارتها و تواناییها در محیطهای مختلف تعریف کرد (موینیهان و پیترسون، ۲۰۰۵).
آفرمن۸(۲۰۰۴) اشاره میکند که هوشفرهنگی یک فراهوش است که شامل شکلهای مختلفی از هوش است و (IQ) تنها یکی از آنها است (گرین و هیل، ۲۰۰۵).
امروزه ضرورت توسعه هوش فرهنگی کتابداران ، به یک الزام جدی در سطح کتابخانههای کل کشور تبدیل شده، هوش فرهنگی مبین توانایى و استعداد درک موقعیتهاى مبهم رفتاری، اجتماعى و فرهنگى است و بر استعداد مدیران و کتابداران در محیط کتابخانه دلالت دارد. به عبارت دیگر هوشفرهنگى استعداد شناخت و درک نیاز مراجعین به ویژه اعضا کتابخانهها را در بر مىگیرد.
مولفههای هوشفرهنگی
اﻧﮓ، ون داﻳﻦ و ﻛﻪ۹(۲۰۰۶، ۲۰۰۷) ، ارﻟـﻲ واﻧﮓ (۲۰۰۳) و ون داﻳﻦ (۲۰۰۵، ۲۰۰۶) ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر ﻣﺆﻟﻔﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت زﻳـﺮ ﻣﻄﺮح ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ:
– ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺘﻲ۱۰ﻫﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ(استراتژی): روﺷﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻓﺮد ﺗﺠﺎرب ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را از آن ﻃﺮﻳﻖ اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻲﻛﻨﺪ. استراتژی هوش فرهنگی بدین معناست که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک می کند. این استراتژی بیانگر فرایندهایی است که افراد برای کسب و درک دانش فرهنگی به کار می برند. این امر زمانی اتفاق می افتد که افراد در مورد فرایندهای فکری خود و دیگران قضاوت می کنند. درواقع فرد دانش فرهنگى خود را در تعامل با فرهنگهاى ناآشنا تصحیح و تعدیل مى کند. با وجودى که داراى دانش فرهنگى لازم در تعامل با فرهنگ هاى ناآشناست؛ همواره با دریافت بازخورد این شناخت را اصلاح و تکمیل مى کند.
– ﻣﺆﻟﻔﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ۱۱ﻫﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ(دانش): ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻳﻚ ﻓﺮد درﻣﻮرد ﺷﺒﺎهتﻫﺎ و ﺗﻔﺎوتﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ اﺳﺖ و داﻧﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ در ﻣﻮرد ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ (ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ در ﻣﻮرد اﻋﺘﻘﺎدات و ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﻲ و ﻣﻌﻨﻮی و ارزشﻫﺎ و ﺑﺎورﻫﺎ در ﻣﻮرد ﻛﺎر، زﻣﺎن، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ، آداب و رﺳﻮم و زﺑﺎن) را اﻧﻌﻜﺎس ﻣﻲدﻫﺪ.
فرد داراى هوش فرهنگى فراشناختى نسبت به محیط قانونى و اقتصادى سایر کشورها مطلع است. اصولاً فرهنگ، ساختار زیرنظامهاى اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فناورى در جامعه است. در کل دانش هوش فرهنگی، درک فرد از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی ونیز شناخت سیستمهای اقتصادی و قانونی ، هنجارهای تعامل اجتماعی، عقاید مذهبی، ارزش های زیبایی شناختی و زبانهای دیگر می باشد.
هرچند برای بسیاری از مردم یافتن روزنهای به فرهنگهای بیگانه دشوار است؛ اما فردی که از جنبه ذهنی و شناختی دارای هوشفرهنگی نیرومندی باشد، مفاهیم مشترک را زود پیدا میکند. یادگیری مفاهیم فرهنگ دیگران به درک و شناخت رفتارهای آنان کمک کرده برقراری ارتباط را ساده می نماید. با این حال بعضی از رسوم را براحتی نمیتوان شناخت، زیرا بسیاری از مردم در این موارد تودار بوده و از بیان ویژگیهای فرهنگی خود به دیگران اجتناب میکنند یا گاهی حتی خود نیز از تحلیل و تبیین فرهنگشان عاجزند.
- ﻣﺆﻟﻔﻪ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ۱۲: اﻃﻤﻴﻨﺎن و اﻋﺘﻤﺎد ﻓﺮد ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﻗﺎدر اﺳﺖ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺪﻳﺪ ﺗﻄﺒﻴﻖ دﻫﺪ. ﻣﺆﻟﻔﻪ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﻫﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺣﺠﻢ و ﺟﻬﺖ اﻧﺮژی اﻓﺮاد ﺑﺮای ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺪﻳﺪ را ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﻌﺪ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻄﺤﻲ ﻛﻪ در آن اﻓﺮاد در ﻣﻮرد ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎی ﺧﻮد در ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻣﻴﺎن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻃﻤﻴﻨﺎن و اﻋﺘﻤﺎد۱۳دارﻧﺪ و ﻣﻴﺰان ﮔﺸﻮدﮔﻲ۱۴ﺑﺮای ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﺮدم ﺳﺎﻳﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ و ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺘﻲ ﻛﻪ از آن ﺗﻌﺎﻣﻼت در ﺧﻮد ﻣﻲﻳﺎﺑﻨﺪ، ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. در واقع فرد با کسب تجربه و یا کسب آموزشهای پیشین در تعاملات خود به اعتماد نفس رسیده و قادر خواهد بود وظایف خود را به نحو احسنت انجام دهد. قابل ذکر است که وی نسبت به اجین شدن در فرهنگهای ناآشنا اطمینان دارد و حتی خواستار زندگی در فرهنگهای ناآشنا میباشد.
این بعد به افراد کمک میکند در مقابل موانع پایدار باشند تا بتوانند خود را با فرهنگ دیگران سازگار سازند داشتن انگیزه و پشتکار و باور قوی در این راه بسیار موثر است. اعتماد به نفس همیشه از تبحر در کاری خاص سرچشمه میگیرد، افراد تنها زمانی از عهده کاری برمیآیند که از انگیزش زیادی برخوردارند و به توانایی خود ایمان و باور دارند. مردم در صورت مواجهه با دشواری و ناگواری به آسانی از نیاز خود دست میشویند اگر آنها در مواجهه با موقعیتهای چالش برانگیز در گذشته موفق عمل کرده باشند، اعتماد به نفسشان افزایش مییابد این خود باعث حیاتیتر شدن این مساله است.
– ﻣﺆﻟﻔﻪ رﻓﺘﺎری۱۵: ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻓﺮد ﺑﺮای ﻧﻤﺎﻳﺶ اﻋﻤﺎل ﻛﻼﻣﻲ و ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ درﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ اﻓﺮادی از ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ (ارلی و موساکوفسکی، ۲۰۰۴: ۱۴۰). اﻳﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻫﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﺮ روی اﻳﻦ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﻓﺮاد در ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺪﻳﺪ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ (اﻋﻤﺎل آﺷﻜﺎر ﻓﺮد) و ﻫﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ رﻓﺘﺎری، ﺑﻪﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻓﺮد ﺑﺮای اﻧﺠﺎم واﻛﻨﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ اﺷﺎره دارد.
فرد دارای هوشفرهنگی رفتاری به فراخور نیاز ارتباط کلامی خود را متناسب با فرهنگ میزبان تغییر میدهد. و به نسبت مراودات، از ارتباطات غیرکلامی متناسب با فرهنگ میزبان بهره میجوید و همچنین از زبان و علائم بدن به فراخور زمینه فرهنگ میزبان به کار میبرد.
بیشتر پیامهای ما به مردم از طریق زبان بدن و با استفاده از ارتباط غیر کلامی (بعد فیزیکی) صورت میگیرد و اکثر رفتارهای ما حاوی پیام است و از آنجا که در کتابخانهها امکان تماس رویارو با مردم وجود دارد و علیرغم رسانههای دیگر ارتباط یک طرفه نیست. با تماس رویارو ما قادر خواهیم بود تا مراجعه کننده را بهتر بفهمیم و فرصت شنیدن حرفهای او و مشاهدهی زبان بدن او را به دست میآوریم. علاوه بر آن میتوانیم تاثیر بیشتری بر مراجعهکننده داشته باشیم.
عملکرد
عملکرد هر سازمان، توانایی آن سازمان در برآورده کردن حداکثری منافع و رضایت حداکثری ذینفعان سازمان است. مدیران کتابخانه ها نیز همچون مدیران سایر سازمان ها به اهمیت مقولهی هوشفرهنگی در روابط اطلاع رسانی امروز پی برده و آن را یک عنصر تأثیر گذار در همکاریهای بین کتابخانهای، ارائه خدمات مرجع و افزایش حداکثری اعضا مورد توجه قرار می دهند. هوش فرهنگی، بر تمامی ارتباطات و تعاملاتی که بر قوت و پایداری روابط با اعضا، میانجامد، تاکید دارد.
عملکرد صفت مفرد و عامیانه است و حاصل، نتیجهکار و میزان کار را گویند. عملکرد سازمانی پدیدهای پیچیده است که شاید سادهترین تعبیر برای آن را بتوان، مجموعه فعالیتهای معطوف به دستیابی بر اهداف سازمان دانست (ابوالفتحیزاده،۱۳۹۰: ۱۲).
هوشفرهنگی در کتابخانهها
امروزه اکثر کتابخانهها، هوشفرهنگی را یک مزیت رقابتی و قابلیت راهبردی میدانند. در محیط کتابخانه، هوشفرهنگی اهرم مورد نیاز مدیران و کتابداران تلقی میشود. مدیران و کتابداران کتابخانههایی که ارزش راهبردی هوشفرهنگی را درک کنند، میتوانند از تفاوتها و تنوع فرهنگی در جهت ایجاد مزیت رقابتی و برتری درجذب اعضاء استفاده کنند. هوشفرهنگی توانایی است که میتواند در محیطهای متنوع، انسجام و هماهنگی ایجاد کند. مدیران و کتابداران، دارای هوشفرهنگی بالا، قادرند اثر قابل توجهی بر راهبردهای جذب و توسعه منابع برای اعضاء مختلف داشته باشند. این افراد جزء داراییهای ارزشمند کتابخانهها هستند و به خصوص هوش فرهنگی، در زمان فقر سواد اطلاعاتی ارزش خود را بیشتر نمایان میسازند.
خوشبختانه برخلاف سایر جنبههای شخصیت انسانی، هوشفرهنگی کسانی که روانی سالم دارند و از نظر حرفهای و شغلی توانمند هستند، قابل پرورش و توسعه است (تن، ۲۰۰۴: ۱۹).
مدیران کتابخانهها در استفاده از ابعاد هوش فرهنگی وظیفه دارند تا این مهارتها را به طور مستمر آموزش دهند و ترتیبات و تنظیمات صحیحی برای حضور کتابدار در محیط کار تدوین کنند و برای به کارگیری این مهارتها ارزش قایل شوند و در صورت عدم به کارگیری کتابداران بازخواست شده و با تحقق آموزش مهارتهای ارتباطی بستری مناسبی را برای کار و فعالیت در کتابخانه به وجود آورند.
فرضیه ها:
برای انجام پژوهش، فرضیاتی به صورت زیر تدوین شده است:
فرضیه اصلی:
هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای مدیران تأثیر گذار است.
فرضیات فرعی:
فرضیه ۱) استراتژی هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران تأثیر دارد.
فرضیه ۲) دانش هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران تأثیر دارد.
فرضیه ۳) انگیزش هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران تأثیر دارد.
فرضیه ۴) رفتار هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران تأثیر دارد.
پیشینه تحقیقات انجام شده
مشبکی و راموز، (۱۳۸۵) درپژوهشی تحت عنوان” هوشفرهنگی اکسیر موفقیت مدیران در کلاس جهانی” ضمن بیان این نکته که اطلاعات و دانش مدیران از دیگر فرهنگها در حد متوسط بوده ولیکن شاخص رفتار فرهنگی که در واقع نمود بیرونی و رفتاری هوشفرهنگی است در حد تقریبا پایینی است. از طرف دیگر میزان شوک فرهنگی در حد بالایی میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده چنین استنباط نمودند که اطلاعات و انگیزه مدیران ایرانی با تعاملات بین المللی جهت آشنایی با سایر فرهنگها تقریبا مناسب است و این نکته که چرا در مرحله عمل ضعف بیشتری را نشان میدهند راه را برای انجام تحقیقات دامنه دارتر در این حوزه باز می کند. محققین بیان میدارند با بررسی مدیران از نظر ویژگیهای شخصیتی و رفتاری به طور دقیقتر میتوان در مورد این وضعیت قضاوت کرد، خصوصا که نتایج تحقیقات نشان میدهد ایرانیان مقیم سایر کشورها در مقایسه با ملل دیگر کمتر دچار شوک فرهنگی گردیدهاند. با بررسی متغیرهای تحقیق در دو بخش صنعتی و خدماتی مشخص شد که هوشفرهنگی مدیران بخش خدماتی بالاتر از مدیران بخش صنعتی است و شاخص شوک فرهنگی نیز در بخش خدمات پایینتر از بخش صنعتی است.
کاظمی (۱۳۸۷) در پایاننامه خود با موضوع” بررسی ارتباط هوشفرهنگی و عملکرد کارکنان جامعه المصطفی العالمیه” که به منظور بررسی ارتباط هوشفرهنگی و عملکرد کارکنان جامعه المصطفی العالمیه به عنوان نهادی که در سطح بینالمللی فعالیت میکند، انجام پذیرفته است. دادهها از ۷۴ نفر از کارکنان جامعه المصطفی العالمیه به وسیله پرسشنامه جمعآوری گردیده است. به منظور سنجش هوشفرهنگی از سؤالات پرسشنامهی استاندارد ارائه شده توسط آنگ و همکاران و برای سنجش عملکرد از سؤالاتی که بر اساس بررسی ادبیات موجود در زمینهی عملکرد تدوین شده بود، استفاده گردید. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داده که بین هوشفرهنگی و عملکرد، ابعاد هوش فرهنگی (فراشناختی، شناختی، انگیزشی، رفتاری) و عملکرد کارکنان ارتباط وجود دارد. اولویت ابعاد هوشفرهنگی کارکنان جامعه المصطفی العالمیه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون فریدمن اینگونه بهدست آمده؛ هوشفرهنگی انگیزشی، هوشفرهنگی فراشناختی، هوشفرهنگی رفتاری، هوشفرهنگی شناختی. بر مبنای نتایج بدست آمده از آزمون میانگین یک جامعه آماری، هو فرهنگی، هوشفرهنگی انگیزشی، هوشفرهنگی فراشناختی، هوشفرهنگی رفتاری و عملکرد کارکنان جامعه المصطفی العالمیه در حد مطلوبی قرار داشت، اما از نظر هوشفرهنگی شناختی در وضعیت مطلوبی نبودند.
ون داین[۱]،(۲۰۰۵) در پژوهشی در بین ۳۳۸ دانشجوی بازرگانی رابطه بین شخصیت افراد و چهار عامل هوشفرهنگی را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که وجدان گرایی با بعد فراشناختی هوشفرهنگی ارتباط معنی داری دارد، شادابی و ثبات عاطفی با جنبه رفتاری هوشفرهنگی در ارتباط است، برونگرایی با ابعاد دانش، انگیزش و رفتار ارتباط معنیداری دارد و مهمترین نتیجه اینکه گشودگی در کسب تجربه یکی از مهم ترین ویژگیهای شخصیتی است که با هر چهار بعد هوشفرهنگی ارتباط مثبت دارد به عبارت دیگر با میزان توانایی افراد برای انجام وظیفه به طور اثربخش، در مجموعههای فرهنگی متنوع ارتباط مثبتی دارد .
ون داین، انگ، کُه[۲] ، تمپلر[۳]، یی نگ[۴] و چاندراسکار[۵] و تای[۶] (۲۰۰۷) در پژوهشی به اندازهگیری هوشفرهنگی و میزان تاثیر آن بر سازگاری، تصمیمگیری، انطباق فرهنگی و عملکرد وظیفهای پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که ابعاد هوشفرهنگی با هر کدام از این متغیرها ارتباط دارد و در واقع هوشفرهنگی به عنوان عامل پیشبینی کننده این متغیرها معرفی شده است. به این صورت که دو بعد راهبردی و دانش هوشفرهنگی بر قضاوت فرهنگی و تصمیمگیری فرد تاثیر گذار است. همچنین ابعاد رفتار و انگیزش هوشفرهنگی میزان انطباق فرهنگی فرد را با موقعیتهای جدید فرهنگی پیشبینی میکند و بالاخره ابعاد راهبردی و رفتار هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای فرد تأثیر گذار است.
در نتیجهی جستجوی پیشینههای پژوهشی در زمینهی هوشفرهنگی در کتابخانهها، هیچگونه اطلاعاتی یافت نشد، اما بررسی پیشینههای پژوهشی در زمینه هوشفرهنگی نشان داد که با توجه به جدید بودن مفهوم هوشفرهنگی تحقیقات پیرامون این موضوع محدود بوده که اکثریت آنها به قرار ذیل میباشد:
مقایسه نتایج نشان داد به طور کلی بعد انگیزش هوشفرهنگی و به عبارتی میزان علاقه و تمایل مدیرانو کتابداران برای رویارویی با شرایط متنوع فرهنگی و از طرفی بعد رفتار هوشفرهنگی و یا واکنشهای مناسب کلامی و غیرکلامی مدیران و کتابداران در برخورد با افرادی از فرهنگهای دیگر به عنوان عاملی تأثیرگذار بر عملکرد وظیفهای آنها شناخته شد. این در حالی است که در بررسی دو بعد راهبردی هوشفرهنگی و دانشهوشفرهنگی در مطالعات (مشبکی و راموز) و (ون داین) نتایج متفاوتی حاصل شد. در مطالعه ون داین و دیگران بعد راهبردی یعنی برخورداری از بعد استراتژیک به عنوان عامل تأثیرگذار بر عملکرد وظیفهای شناخته شد در حالی که در تحقیق حاضر بعد دانش هوشفرهنگی و به عبارتی درک مدیران و کتابداران از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی به عنوان عامل مؤثر بر عملکرد وظیفهای آنها عنوان گردید که این ممکن است ناشی از عوامل مختلفی از جمله تفاوت در قلمرو مکانی و یا زمانی انجام پژوهشها و بخصوص تفاوتهای فرهنگی (فرهنگ ایرانی و فرهنگ آمریکایی) موجود در دو محیط انجام تحقیق باشد.
روش شناسی پژوهش:
تحقیق حاضر از نظر ماهیت پیمایشی – توصیفی است و از لحاظ هدف، کاربردی میباشدکه در آن به دنبال بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای مدیران می باشد. جامعهآماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه پنج (مجموعاً ۶۷ نفر، شامل ۱۶ مدیر و۵۱ کتابدار در ۱۶ کتابخانه) میباشند. در تحقیق حاضر نمونه برابر جامعه انتخاب شده است. بدین طریق که به کلیه مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی و مدیران و کتابداران منطقه پنج پرسشنامه تحویل گردیده است که از ۶۷ پرسشنامه تحویل داده شده ۶۶ مورد بازگشت داده شده و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
به منظور جمعآوری اطلاعات به روش میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. بخش اول پرسشنامه توسط مرکز سنجش هوشفرهنگی در آمریکا توسعه یافته و توسط پژوهشگران داخلی بومیسازی شده (شرکت آزمون یار پویا) و در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. پرسشنامه مذکور، شامل ۲۰ سوال بوده که به چهار بخش تقسیم میشود، که به ترتیب متغیرهای استراتژی هوشفرهنگی، دانش هوشفرهنگی، انگیزش هوشفرهنگی و رفتار هوشفرهنگی را در بر میگیرد و پاسخ به عبارات این پرسشنامه به صورت هفت گزینهای (لیکرت) است که از کاملا موافق (۷امتیاز) تا کاملا مخالف (۱ امتیاز) طراحی شده است در این تحقیق آلفای کرنباخ برای این ۲۰ عبارت ۸۵/۰ بدست آمده است. و مقدار آلفای کرنباخ برای چهار عامل نیز به تفکیک به قرار زیر میباشد:
۱. عامل راهبردی(۴ عبارت): ۷۰/۰ ۲. عامل دانشی(۶ عبارت): ۸۳/۰
۳. عامل انگیزشی(۵ عبارت): ۷۶/۰ ۴. عامل رفتاری(۵ عبارت): ۷۱/۰
اما بخش دوم پرسشنامه، توسط محقق تهیه شده که جمعاً شامل ۲۵ سوال ( ۲۴ سوال بسته و ۱ سوال باز) میباشد که شاخص آلفای کرونباخ برای آنها، مقدار ۷۶/۰ بدست آمده است. پرسشنامههایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته هردو ابزاری محققساز میباشد که برای بالا بردن میزان اعتبار و پایایی آن تلاش بسیار انجام شده است. لازم به ذکر است جهت تعیین اعتبار بخش دوم پرسشنامه پس از مطالعه دقیق فرضیه و سوالات پژوهش و مطالعات مقدماتی در سایر تحقیقات مشابه و همچنین جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و مصاحبه با صاحبنظران و اساتید راهنما و مشاور سوالات پرسشنامه طراحی گردید.
یافتههای پژوهش:
سوالات مربوط به وضعیت جامعه پژوهش (برگرفته از دو پرسشنامه)
جدول شماره۱: توصیف جنسیت افراد جامعه آماری تحقیق
جنسیت |
فراوانی |
درصد فراوانی |
مرد |
۴۲ |
۶۲/۶۵ |
زن |
۱۹ |
۱۶/۲۹ |
پاسخ نداده |
۵ |
۲۰/۵ |
مجموع کل |
۶۶ |
|
جدول شماره۲: توصیف سن افراد جامعه تحقیق
سن |
فراوانی |
درصد فراوانی |
۲۰تا ۳۰ سال |
۱۴ |
۲۱/۲۱ |
۳۰تا ۴۰ سال |
۲۹ |
۹۳/۴۳ |
۴۰تا ۶۰ سال |
۱۹ |
۷۸/۲۸ |
پاسخ نداده |
۴ |
۰۶/۶ |
مجموع کل |
۶۶ |
۱۰۰ |
جدول شماره۳: توصیف سابقه مدیریت افراد جامعه تحقیق
سابقه مدریت |
فراوانی |
درصد فراوانی |
۱تا ۵ سال |
۲۶ |
۳۹/۳۹ |
۵تا ۱۰ سال |
۲ |
۰۳/۳ |
۱۰تا ۲۰ سال |
۰ |
۰ |
۲۰تا ۳۰ سال |
۰ |
۰ |
پاسخ نداده |
۳۸ |
۵۷/۵۷ |
مجموع کل |
۹۶ |
۱۰۰ |
جدول شماره۴: توصیف مدرک تحصیلی جامعه تحقیق
مدرک تحصیلی |
فراوانی |
درصد فراوانی |
دیپلم |
۳ |
۵۴/۴ |
فوق دیپلم |
۱۲ |
۱۸/۱۸ |
لیسانس |
۳۷ |
۰۶/۵۶ |
فوق لیسانس |
۱۰ |
۱۵/۱۵ |
دکترا |
۰ |
۰ |
سایر |
۰ |
۰ |
پاسخ نداده |
۴ |
۰۶/۶ |
مجموع کل |
۶۶ |
۱۰۰ |
رشته تحصیلی |
فراوانی |
درصد فراوانی |
ادبیات فارسی |
۱ |
۵۱/۱ |
علوم انسانی |
۱ |
۵۱/۱ |
انگلیسی |
۳ |
۵۴/۴ |
برنامه ریزی |
۲ |
۰۳/۳ |
علوم تربیتی |
۱ |
۵۱/۱ |
جامعه شناسی |
۱ |
۵۱/۱ |
حسابداری |
۲ |
۰۳/۳ |
ژئوفیزیک |
۱ |
۵۱/۱ |
علوم اجتماعی |
۲ |
۰۳/۳ |
عمران |
۱ |
۵۱/۱ |
کتابداری |
۳۶ |
۵۴/۵۴ |
مدیریت |
۱ |
۵۱/۱ |
نرم افزار
|
۱ |
۵۱/۱ |
پاسخ نداده |
۱۳
|
۶۹/۱۹ |
مجموع کل |
۶۶ |
۱۰۰ |
جدول شماره۵: توصیف رشته تحصیلی جامعه تحقیق
میانگین متغیرهای اصلی پژوهش و مقایسه مقادیر متعلق به هوشفرهنگی و عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران نیز در جدول شماره ۶ خلاصه شده است:
جدول شماره ۶: میانگین نمرات ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی
ابعاد هوشفرهنگی |
حداکثر نمره |
میانگین کل |
میانگین در طیف لیکرت |
انحراف استاندارد |
راهبردی |
۲۸ |
۸/۴ |
۴ |
۲۶/۱ |
دانش |
۴۲ |
۱۸/۳ |
۴ |
۵۳/۱ |
انگیزش |
۳۵ |
۶۵/۴ |
۴ |
۵۴/۱ |
رفتار |
۳۵ |
۳۲/۴ |
۴ |
۴۷/۱ |
تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه با توجه به نتایج حاصل از انجام آزمون رتبه بندی فریدمن، نشان دهنده این است که اختلاف معنی داری بین عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران کتابخانهها و چهار مولفهی هوشفرهنگی وجود دارد، به طوری که در جدوال زیر مشاهده میشود، آزمون فریدمن در سطح یک درصد معنیدار شده است بنابراین بین ابعاد هوشفرهنگی اختلاف معنیداری وجود دارد و مولفههای انگیزش و استراتژی بیشترین رتبه را به خود اخثصاص دادهاند.
جدول شماره۷: رتبه بندی آزمون فریدمن جدول شماره۸: آزمون فریدمن
Test Statisticsa |
|
N |
۶۶ |
Chi-square |
۳۸.۶۰۸ |
df |
۳ |
Asymp. Sig. |
.۰۰۰ |
a. Friedman Test |
Ranks |
|
Mean Rank |
|
astratgy |
۲.۸۷ |
danesh |
۱.۶۷ |
angizesh |
۲.۸۶ |
raftar |
۲.۵۹ |
ماتریس همبستگی متغیرهای تحقیق
در جدول همبستگی چنانکه مشاهده میشود و نیز با نگاهی به فرضیات مربوط به روابط همبستگی بین ابعاد مختلف هوشفرهنگی با یکدیگر میتوان دریافت که تمامی ابعاد هوشفرهنگی تنها مولفههای، استراتژی با انگیزش و همچنین انگیزش با رفتار، رابطهای در سطح یک درصد برقرار کردهاند که شدت همبستگی بعد استراتژی بیشتر است.
جدول شماره۹: ماتریس همبستگی بین متغیرهای تحقیق
متغیرها |
استراتژی |
دانش |
انگیزش |
رفتار |
استراتژی |
۰ |
.۱۳۰ |
.۳۷۹** |
.۱۸۰ |
دانش |
.۱۳۰ |
۰ |
.۱۵۷ |
.۲۱۶ |
انگیزش |
.۳۷۹** |
.۱۵۷ |
۰ |
.۲۵۸* |
رفتار |
.۱۸۰ |
.۲۱۶ |
.۲۵۸* |
۰ |
*رابطه همبستگی در سطح۰۰۵/۰>P معنی دار میباشد.
برای تأثیر ابعاد هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران، از آزمون رگرسیون به روش اینتر استفاده شده است که نتایج این آزمون نشان میدهد که میزان همبستگی ۶۰۱/۰ میباشد که نشان از رابطه بالا، در بین مولفههای هوشفرهنگی و عملکردوظیفهای میباشد.
همچنین در این جدول مشاهده میشود میزان تبیین مدل توسط متغیر مستقل ۳۱% بوده و نیز در آزمون آنووا رابطه خطی بین متغیرها تأیید شده است.
در جدول ضرایب رگرسیون نشان میدهد آزمون t برای دانش در سطح یک درصد و مولفههای انگیزش و رفتار هوش فرهنگی نیز در سطح ۵ درصد معنیدار شدهاند. بنابراین مولفههای دانش، انگیزش و رفتار هوشفرهنگی، داخل مدل شده و بر آن تأثیر گذار میباشند ولی آزمون t برای مولفهی استراتژی هوشفرهنگی معنیدار نشده است بنابراین استراتژی هوشفرهنگی بر متغیر وابسته که همان عملکرد وظیفهای میباشد، تأثیر گذار نمیباشد.
Y=b۱x۱+ b۲x۲ +b۳x۳
(رفتار)۲۶۸/۰ + (انگیزش) ۲۴۸/۰+ (دانش) ۳۴۶/۰ = Y
جدول شماره ۱۰: خلاصه مدل مولفههای هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفه ای
Model Summary |
||||||
Model |
R |
R Square |
Adjusted R Square |
Std. Error of the Estimate |
F |
Sig |
۱ |
.۶۰۱a |
.۳۶۱ |
.۳۱۹ |
.۲۴۳۵ |
۸.۶۰۸ |
.۰۰۰a |
a. Predictors: (Constant), raftar, astratgy, danesh, angizesh |
جدول شماره۱۱: ضرایب رگرسیون مولفههای هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای
Coefficientsa |
||||||
Model |
Unstandardized Coefficients |
Standardized Coefficients |
t |
Sig. |
||
B |
Std. Error |
Beta |
||||
۱ |
(Constant) |
۲.۱۱۷ |
.۱۴۷ |
۱۴.۴۳۱ |
.۰۰۰ |
|
استراتژی |
۷.254E-5 |
.۰۲۶ |
.۰۰۰ |
.۰۰۳ |
.۹۹۸ |
|
دانش |
.۰۶۶ |
.۰۲۰ |
.۳۴۶ |
۳.۲۵۷ |
.۰۰۲ |
|
انگیزش |
.۰۴۷ |
.۰۲۲ |
.۲۴۸ |
۲.۱۵۷ |
.۰۳۵ |
|
رفتار |
.۰۵۴ |
.۰۲۲ |
.۲۶۸ |
۲.۴۹۱ |
.۰۱۵ |
آزمون فرضیه اصلی
در فرضیه اصلی این تحقیق که به بررسی تأثیر ابعاد هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای از آزمون رگرسیون استفاده شده است (جدول ۱۲). در این آزمون مشاهده میشود که مقدار همبستگی بین متغیرها ۵۶۲/۰ بوده، که نشان همبستگی متوسطی بین متغیرها میباشد. همچنین میزان تبیین توسط متغیر مستقل ۳۰% میباشد، که در آزمون آنووا نیز رابطه خطیر بین این دو متغیر ایجاد شده است. در جدول ضرایب رگرسیون نشان میدهد که آزمون t در سطح ۱% معنیدار شده است بنابراین متغیر مستقل(مولفههای هوشفرهنگی) توانسته اند بر متغیر وابسته (عملکرد وظیفهای) به مقدار ۵۶۲/۰ تأثر گذار باشد همچنین طبق این نتایج هر چه هوشفرهنگی افزایش یابد عملکرد نیز افزایش می یابد.
Y=b۱x۱
(هوش فرهنگی) ۵۶۲۰/۰=y
جدول شماره ۱۲: خلاصه مدل هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای
Model Summary |
||||||
Sig. |
F |
Std. Error of the Estimate |
Adjusted R Square |
R Square |
R |
Model |
.۰۰۰a |
۲۹.۴۸۵ |
.۲۴۶۰ |
.۳۰۵ |
.۳۱۵ |
.۵۶۲a |
۱ |
جدول شماره۱۳: ضرایب رگرسیون هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای
Model |
Unstandardized Coefficients |
Standardized Coefficients |
t |
Sig. |
||
B |
Std. Error |
Beta |
||||
۱ |
(Constant) |
۲.۰۳۴ |
.۱۴۱ |
۱۴.۳۹۴ |
.۰۰۰ |
|
ma |
.۱۷۷ |
.۰۳۳ |
.۵۶۲ |
۵.۴۳۰ |
.۰۰۰ |
تحلیل مدل مفهومی
نتایج کلی تحقیق حاضر را میتوان به شیوه ای شیواتر در شکل شماره ۱ مشاهده نمود. در این شکل، فلشها نشان دهنده نتایج فرضیاتی است که اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیر وابسته در آنها اثبات گردیده است. در حالی که نبود فلش برای برقرار ارتباط ما بین مولفهی استراتژی هوشفرهنگی و متغیر عملکرد وظیفهای معرف نتیجه فرضیهای است که در این تحقیق به اثبات نرسیده است. بنابراین همانگونه که در مدل نیز نشان داده شده است؛ تأثیر دانش، انگیزش و رفتار هوشفرهنگی بر عملکرد وظیفهای مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی مثبت و معنیدار می باشد.
شکل شماره ۱: مدل مفهومی تحقیق با توجه به نتایج حاصله
نتیجهگیری
نتایج حاصل از بررسی پرسشنامه محققساز این پژوهش نشان میدهد که بیش از ۶۵ درصد مدیران و کتابداران کتابخانههای دانشگاهی را مردان تشکیل میدهند اگر چه نتایج تحقیقات (توماس و اینکسون، ۲۰۰۴) نشان میدهد که زنان، در مهارتهای ارتباط بین فردی موفقتر از مردان عمل میکنند. بررسی دادهها همچنین بیانگر آن است که دانش آموختگان رشته کتابداری و اطلاعرسانی در پست مدیریت و کتابداری، بیشترین درصد را به خود اختصاص دادهاند که میتوان امیدوار بود مدیران و کتابداران بتوانند از مهارتهای تخصصی خود در بهبود روند انجام وظایف، ارائه خدمات و تحقق اهداف کتابخانهای حداکثر بهرهمندی را بنمایند و تناسب رشته تحصیلی با احراز پست مربوطه کارساز باشد.
بررسی پرسشنامه سنجش هوشفرهنگی به طور خلاصه نشانگر این است که دانش، انگیزش و رفتار هوشفرهنگی در مجموعههای متنوع فرهنگی بر عملکرد مدیران و کتابداران تأثیر گذار هستند. برآیند ترکیب این یافتهها نشان میدهد که بعد دانش، نسبت به سایر ابعاد هوش فرهنگی، بیشتر میتواند بر عملکرد مدیران و کتابداران تأثیرگذار باشد و مدیران و کتابدارانی که از دانش فرهنگی بالاتری در کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی برخوردارند، عملکرد سازمان یافتهتر از خود بروز میدهند.بررسی نتایج نشان داد به طور کلی مولفهی استراتژی هوشفرهنگی و به عبارتی روشی که ﻳﻚ ﻓﺮد ﺗﺠﺎرب ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را از آن ﻃﺮﻳﻖ اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻲﻛﻨﺪ بر کارکرد مدیران و کتابداران کتابخانهها تأثیر گذار نبوده، اما مولفههای، رفتار هوشفرهنگی و یاهمان واکنشهای مناسب کلامی و غیرکلامی مدیران و کتابداران در برخورد با افرادی از فرهنگهای دیگر و نیز بعد انگیزش هوشفرهنگی و به عبارتی میزان علاقه و تمایل مدیران برای رویارویی با شرایط متنوع فرهنگی، همچنین بعد دانش هوشفرهنگی و به عبارتی درک مدیران و کتابداران از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی به عنوان عاملی تأثیرگذار بر عملکرد مدیران و کتابداران شناخته شدهاند.
چنانچه قبلا نیز گفته شد، خوشبختانه برخلاف سایر جنبههای شخصیت انسانی، هوشفرهنگی کسانی که روانی سالم دارند و از نظر حرفهای و شغلی توانمند هستند، قابل پرورش و توسعه است (تن، ۲۰۰۴). از جمله این روشها برای پرورش و تقویت هوشفرهنگی مراحلی است که توسط ارلی و موساکوفسکی ارائه گردیده است. به عقیده این دو محقق برای تقویت هوشفرهنگی لازم است پس از سنجش هوشفرهنگی با به کارگیری دیدگاه مثبت نسبت به تفاوتهای فرهنگی، ابعاد فرهنگی کتابخانه خود را بشناسید سپس با استفاده از روشهای مختلف نظیر مشاهده، پرسش و تفسیر، نسبت به تجزیه و تحلیل سطوح مختلف فرهنگی اعضاء اقدام کنید، تنوع فرهنگی را بپذیرید و در خود آمادگی رویارویی با فرهنگهای مختلف را ایجاد کنید، با نگرانیهایی همچون ترس از دست دادن هویت و خودمختاری فردی، درمورد خود، مقابله کنید در ضمن اعضاء و مراجعین به کتابخانهها باید احساس کنند که برای آنها و فرهنگشان ارزش قائلید و چنانچه کتابداران، انگیزه کافی در کسب و توسعه مهارتهای هوشفرهنگی را ندارند، در خود این انگیزه را پرورش داده و هر کجا احساس ضعف میکنید آموزش ببینید و یا از افراد پیرامون خود که تجارب موفقی در محیطهای کاری متنوع دارند کمک بگیرید. (تن، ۲۰۰۴) و (ارلی و موساکفسکی، ۲۰۰۴) معتقدند هوشفرهنگی لازمه بقا در محیط رقابتی است. از این عنصر کلیدی غافل نشوید.
پیشنهادها
با توجه به یافتههای پژوهش، موارد زیر برای محققین آتی پیشنهاد میشود:
۱. با توجه به روند رو به رشد همکاریهای بین کتابخانهای که فرآیند اطلاع رسانی را در سطح جهانی نیز تسریع بخشیده و از آنجایی که محیطهای کاری چندفرهنگی اجتناب ناپذیر میباشند این گونه تحقیقات میتواند در بهبود عملکرد مدیران و کتابداران در سطح کشور مفید باشد.
۲. با توجه به چند بعدی بودن مفهوم هوش فرهنگی زمینه تحقیقات جدیدی فراهم میشود؛ به عنوان مثال میتوان چگونگی تأثیر ابعاد مختلف هوش فرهنگی را بر سطوح فردی مشاغل مانند رضایت شغلی، گردش شغلی و مدیریت استرس مورد بررسی قرار داد.
۳. هوش فرهنگی اگرچه در بیشتر مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته، متوجه نحوه تعامل با فرهنگهای ملی بیگانه بوده است، اما چنانکه مشاهده شد، قابلیت تعمیم به خرده فرهنگهای نژادی و قومی درون فرهنگ ملی را نیز دارد. ازاین رو، مدیران محلی نیز میتوانند از آن در تعاملات روزمره بهره گیرند.
با توجه به یافتههای پژوهش، موارد زیر برای دستگاههای اجرایی پیشنهاد میشود:
- آموزش اﺳﺎﺗﻴﺪ در زمینه، هوش فرهنگی، به منظور آﻣﻮزش کتابداران.
- ﻣﺴﺎﻓﺮت، زﻧﺪﮔﻲ و ﻛﺎر در فرهنگهای متفاوت، ﺑﺮای ﻳﻚ دوره زﻣﺎﻧﻲ.
- آﻣﻮزشﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮای اﻓﺰاﻳﺶ ﻫﻮﺷﻴﺎری درﺗﻌﺎﻣﻼت ﻣﻴﺎن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ارﺗﻘﺎء ﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﺳﺘﺪﻻل و ﺗﺤﻠﻴﻞ مدیران و کتابداران.
- ﺗﻬﻴﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ در زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻗﺘﺼﺎدی و … درﺑﺎره ﻛﺸﻮر ایران
- اﻧﺘﺸﺎر ﻛﺘﺎب، برای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ (ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی، ﻣﺆﺳﺴﺎت ﻣﺬﻫﺒﻲ و ﺳﻴﺎﺳﻲ و …)، ﻋﻼوه ﺑﺮ آن تهیه ﺑﺴﺘﻪﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﺎﻟﺘﻲﻣﺪﻳﺎ برای استفاده مسئولین و اعضاء کتابخانهها
منابع
- ابوالفتحیزاده، معصومه. (۱۳۹۰). تبیین ارتباط بین سرمایه فکری و شاخص های عملکردی در بازار سرمایه ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، بروجرد:دانشگاه آزاد اسلامی.
- استونر، جیمز ای. اف؛ فری من، آر. اردوار؛ گیلبرت، دانیل آر. (۱۳۷۹). مدیریت: مقدمهای بر مدیریت، مدیریت در قرن بیست و یکم، برنامه ریزی، علی پارساییان، محمد اعرابی، مترجمان، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- امانی، غفور، (۱۳۸۰). آشنایی با کتاب و کتابخانه و اصول کتابداری، اردبیل: شیخ صفیالدین.
- ﺗﻮﻣﺎس، دﻳﻮﻳﺪ؛ اﻳﻨﻜﺴﻦ، ﻛﺮ. (۱۳۸۷).ﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺮای ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺟﻬـﺎﻧﻲ، ﻫـﻮشﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻧﺎﺻﺮ ﻣﻴﺮﺳﭙﺎﺳﻲ، اﺣﻤﺪ ودادی، اﻋﻈﻢ دﺷﺘﻲ، ﻣﺘﺮﺟﻤﺎن، ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﻣﻴﺜﺎق ﻫﻤﻜﺎران.
- عماد خراسانی، نسریندخت. (۱۳۸۲). خدمات عمومی کتابخانهو شیوههای آن، تهران: کتابدار.
- مزینانی، علی. (۱۳۸۱). کتابخانه و کتابداری، تهران: سمت.
- مشبکی، اصغر و راموز، نجمه. (۱۳۸۵). هوشفرهنگی اکسیر موفقیت مدیران در کلاس جهانی، مجله علمی و پژوهشی اقتصاد و مدیریت، ش.۳.
- Earley, P.Christopher and Ang s (2003); Cultural Intelligence: indivisual interactions across cultures. Stanford , CA. Stanfors Business Books.
- Earley, P.Christopher, Mosakowski, Elaine (October 2004) “Cultural Intelligence”, Harvard business Review, pp139-146.
- Green L.Anna and Hill Y.Aretha(2005)” ,The Use of Multiple Intelligences to Enhance Team Productivity “Management Decision ,Vol.43 , No.3,pp.349-359.
- Moynihan M.Lisa and Peterson(2005” ,(Cultural Intelligence and Multinational Team Experience:Dose the Experience of Working in a Multinational Teams Improve Cultural Intelligence? ”London Business School.
- Peterson B , (2004) ; Cultural intelligence : A gude to working with people from other cultures . Yurmouth,ME . Intercultural Press.
- Sternberg J,Robert(1999),”Successful Intelligence : Finding a Balance “,Trends inCognitive Sciences,Vol.3,No.11.
- Tan, Joo-seng(November/December2004),Cultural Intelligence and the Global Economy, LIA, vol24, numbers 5, pp19-21
- Van Driel, Marinus, (2008),”Cultural Intelligence as an Emergent Organizational Level Construct”, Florida Institute of Technology, 307.
- Van Dyne, Lin – Ang, Soon, (2005), “Cultural Intelligence: An Essential apability or Individuals in Contemporary Organizations”, Global Edge. Msu. Edu.
۱ . Bineh , Alfered
۲ . Terman
۳. Harward Gardner
۴. Morphi
۵. Multiple Intelligence
۶. Emotional Intelligence . لازم به توضیح است که اگر چه عبارت هوشفرهنگی در لاتین با Cultural Intelligence مترادف هممعنی میباشد ولی مرکز تحقیقات هوشفرهنگی در آمریکا و نیز محققان و صاحبنظران این حوزه به طور متداول از واژه CQکه مخفف عبارت Cultural Quotient میباشد استفاده میکنند. بنابراین با توجه به این نکته در این پژوهش نیز CQ ملاک قرار گرفته و به کار خواهد رفت.
۷. Peterson
۸. Offerman
۹. Ang, van Dyne, & Koh
۱۰. Metacognitive component
۱۱. Cognitive component
۱۲. Motivational component
۱۳. Confidence
۱۴. Openness
۱۵. Behavioral component
سلام
مقاله شما رو مطالعه کردم
موضوع پایان نامه ی ارشدم همینه
اما متاسفانه پرسشنامه ای برای عملکرد وظیفه ای پیدا نکردم لطفان کمکم کنید
زمانه کمی تا تاریخ دفاعم دارم
سلام
دقیقا من هم همین مشکل رو دارم،پرسشنامه عملکرد وظیفه ای
لطفا راهنماییم کنید.
سلام اگر پرسشنامه عملکرد وظیفه ای خودتان یا کمپل را دارید برای بنده ارسال کنید/ممنون