عطف از آن رو برای ما غتیمت است که نسبت به بقیه رسانه هائی که برای کتلبداران و به نام آنها وجود دارد، سخنگاه آزادتر، بی تکلف تر و رنگارنگ تری است. به لطف تربیت ژورنالیستی سردبیر آن، و به خاطر تعاملی بودنش- اینکه خوانندگان بلافاصله می توانند واکنش خود را به آنچه خوانده اند نشان دهند و آن را به آگاهی دیگران برسانند – عطف جذابیت خاصی دارد. این ویژگی های عطف زمانی ببیشتر به چشم می آید که آن را از لحاظ جذاب بودن با بقیه رسانه هائی که برای و به نام کتابداران در کشور ما منتشر می شود؛ به خصوص با مجلات مفتخر به لقب “علمی- پژوهشی” مقایسه کنیم. گرچه حتمالا خواهید گفت مقایسه بعید مرتکب می شوم، و اینکه هدف و کارکرد آن مجلات با عطف قابل قیاس نیست، اما مقایسه قدرت جذب آنها به تنهائی می تواند جیزهائی در باره هریک به ما بگوید. در این رابطه می توانیم ار خود بپرسیم کدامیک را بیشتر می خوانیم و کدامیک را به علائق و دغدغه های کوتاه ودراز مدت حرفه ای خود مرتبط می دانیم؟
پاسخ هریک از ما به سئوال های بالا، تکلیف هریک از مجلات فوق را برایمان روشن می کند و نشان می دهد کدامیک به چه کار می آیند و کدامیک با ذهن و زبان هماهنگ ترند. و به ما می گوید آیا ادامه حیات عطف در آسانه سه سالگی لازم است یا نه. این سئوال را سردبیر عطف می تواند در سایتش به رأی بگذارد. چرا که نه؟
در عین حال، یک هشدار: میان بی رمقی مفرط ژورنالیسم دانشگاهی (آکادمیک) و تند وتیزی ژورنالیسم جنجالی (Tabloid) از نوع روزنامه های ورزشی، شکاف بزرگی وجود دارد. عطف در در کجای این شکاف قرار دارد و چقدر مناسب است از تکنیک ها و ترفندهای ژورنالیسم جنجالی بهره ببرد؟ این به عهده سردبیر است که درمورد آن تصمیم بگیرد. من فقط نظر خود را می گویم: تکنیک ها و ترفندهای ژورنالیسم جنجالی مثل نمک غذا و آرایه کلام و آرایش صورت است، که زمانی کارآ و کارساز است که محسوس نباشد و اولین چیزی نباشد که در مواجهه به چشم می آید و به اصطلاح توی ذوق می زند. رعایت موازنه ظریفی میان این دو افراط توصیه من است به سر پرشور سید جلال حیدری نژاد که قدردان همت و تلاش او در به کار گیری صمیمانه توان و تخصصش برای جامعه کتابدار این کشور هستم.