تسلیم، تقابل و یا تعامل: کتابداران و اطلاع رسانان کدامیک را برمی‌گزینند؟!

با نگاهی دوباره به دغدغه ها، نگرانی ها و آرمان های پژوهشگران و حرفه مندان کتابداری و اطلاع رسانی که برخاسته از نگرش آنها به چیستی و چگونگی فرایندها و کارکردهای کتابخانه ای است، نیک درمی یابیم که مسیر پیش روی آنان با ناهمواریها، دشواری ها و چالش هایی همراه است. در این نوشتار کوتاه، به گونه ای گذرا مسائل مبتلابه  پژوهشگران و حرفه مندان کتابداری و اطلاع رسانی در ارتباط با چگونگی همکاری آنها با سایر متخصصان و بویژه در حوزه طراحی سیستم های بازیابی اطلاعاتی  مورد بررسی قرار می گیرد.

آنچه مسلم است کتابخانه ها ناگزیر از پویایی و پیشرفت هستند و پژوهشگران و حرفه مندان کتابداری و اطلاع رسانی در رساندن کتابخانه ها به جایگاهی شایسته ناچار به انجام تلاشی دو چندان هستند. در بدو امر آنها باید بکوشند از دستاورد تلاش همکارانشان بهره مند شوند و به بیانی درست تر از ماوقع تحولات درون رشته ای آگاهی شایسته ای فراچنگ آورند. از سوی دیگر، آنها به ناچار باید از دور بر آتش افروخته شده توسط پژوهشگران و متخصصان سایر رشته های مرتبط دستی داشته باشند. برای نمونه، از آنجا که غایت و مطلوب فرایندهای کتابخانه ای تنها از مسیر استفاده از سیستم های بازیابی اطلاعات به دست می آید آنان باید با چارچوب و ساز و کار این گونه از سیستم های اطلاعاتی آگاهی داشته باشند؛ سیستم هایی که تقریباً تمامی آنها توسط متخصصان سایر رشته ها پدید می آیند.

بنابراین، هر تلاشی در جهت بهبود وضعیت موجود و دستیابی به هرآنچه مطلوب است در گرو نوع نگاهی است که این پژوهشگران و حرفه مندان در رویارویی با چالش های پیش رو از آن برخوردار هستند. تجربه نشان داده است در حوزه هایی که به همکاری متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی با سایر متخصصان نیاز بوده است آنگونه که باید و شاید همکاری دوشادوشی صورت نگرفته است و بویژه در حوزه طراحی سیستم های بازیابی اطلاعات حجم عمده کار بر عهده متخصصان رشته هایی به جز کتابداری و اطلاع رسانی بوده است. هرچند در سال های اخیر و تحت تاثیر افزایش سطح دانش، کتابداران و اطلاع رسانان  نقشی پررنگ تر یافته و در مواردی از نقش مشورتی نیز فراتر رفته اند.

اگر به تاریخچه صد ساله سیستم های نوین بازیابی اطلاعات حتی آنهایی که در ارتباط مستقیم با محیط کتابخانه ها بوده اند نظر بیفکنیم تعامل بین متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی و سایر رشته ها را ناچیز خواهیم دید. طرح های رده بندی دیویی وکنگره، سیستم های ابتدایی ذخیره و بازیابی اطلاعات، نرم افزارهای کتابخانه ای، سایت های کتایخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی و مانند آن همه به نوعی توسط افرادی خارج از حوزه کتابداری و اطلاع رسانی طراحی شده اند گویی متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی تنها نظاره گر پیدایش آنها بوده و تنها دانش استفاده از آنها را آن هم در سطح برآوردن نیازهای روزانه فراگرفته اند.

پرسش این است که آیا متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی در تعامل با سایر متخصصان از دانش و مهارت کافی برخوردار نبوده اند و یا اینکه آنها را در فرایند طراحی و توسعه سیستم های کتابخانه ای مدخلیت نداده اند؟ به دیگر سخن اینکه، جایگاه و واکنش متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی در ارتباط با شرایط نیازمند همکاری و بویژه در طراحی سیستم های بازیابی اطلاعات چه بوده است؟

متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی در همکاری بین رشته ای با سایر متخصصان چندین گزینه را پیش رو داشته  و تاکنون تجربه کرده اند. به دلیل تفاوت سطح دانش آنان در شرایط مناسب همکاری، همواره سه واکنش از سوی آنان پدیدار گشته است.

در واکنش نوع اول، نوعی تسلیم و درماندگی از سوی آنان دیده شده است. چنین واکنشی که می توان آن را واکنش کلاسیک و سنتی آن ها نیز نام نهاد همواره از سوی آنها بروز داده شده است. چنین شرایطی البته رو به کاهش است ولی می توان به جرات گفت که این واکنش هنوز هم واکنش معمول از سوی متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی است. با توجه به اینکه کتابداران نتوانسته اند از دانش لازم برای کمک در امری مانند طراحی سیستم های بازیابی اطلاعات برخوردار شوند نوعی استیصال در برابر فناوری را برگزیده اند. البته ذکر این حقیقت را نباید فراموش کرد که بار عمده طراحی چنین سیستم هایی بویژه در بحث های زیرساختی، نرم افزاری و سخت افزاری بر عهده متخصصانی از حوز ه های علوم رایانه، سیستم های اطلاعاتی، و فناوری اطلاعات است. اما در حوزه هایی از معماری اطلاعات این گونه از سیستم ها مانند رابط های کاربری، پیش بینی گزینه های جستجو، تعیین ماهیت اطلاعات مدارک، نوع کاربرد سیستم و رفع مشکلات احتمالی پس از بکارگیری سیستم جای خالی کتابداران محسوس است.

چنین حالت تسلیم و استیصالی همانگونه که پیداست پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته است. مهم ترین پیامد چنین انفعالی، بوجود آمدن سیستم هایی است که کاربران  و کتابداران به عنوان استفاده کنندگان نهایی با استفاده از آنها نتوانند به جستجویی مطلوب پرداخته  و مآلاً نتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را به شکل دلخواه به دست آورند. سیستم هایی با ویژگی های نرم افزاری، سخت افزاری ضعیف، رابط های کاربری ناکارآمد، ورود اطلاعات ناقص و غیره نمونه هایی دیگر از واکنش منفعلانه کتابداران در فرایند طراحی سیستم های بازیابی اطلاعات است.

در حال حاضر ما شاهد نرم افزارها، وب سایت ها، و پایگاه های اطلاعاتی فراوانی بویژه در داخل کشور هستیم که از کارایی مطلوب کم بهره اند و سازمان های دارنده آنها باید بطور متوالی برای آنها جایگزین مناسب پیدا کنند. پیامد دیگر، دست نیافتن کتابداران به آن سطح از دانش است که بتوانند نماینده کاربران در طراحی سیستم های بازیابی اطلاعات باشند. بهره مند نبودن از چنین دانشی علاوه بر پیامدهای منفی فنی، ممکن است زیان های اقتصادی و اجتماعی را نیز در پی داشته باشد.

واکنش دیگری که از سوی برخی بروز پیدا می کند نوعی تقابل و موضع گیری نسبت رویکردهای بین رشته ای است. این واکنش نیز که باز هم از ناتوانی در همراهی با متخصصان دیگر رشته ها ریشه می گیرد هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی پیامدهای ناخوشایندی را در پی خواهد داشت. بسیاری از این افراد در پی تعیین چارچوبی دقیق و مرزی روشن بین کتابداری و اطلاع رسانی و سایر رشته ها هستند. آنها می خواهند با ترسیم چنین مرزهایی برای خود حائل و حریمی پدید آورده و از ورود دیگر متخصصان به آن جلوگیری کنند. در حقیقت، آنها اینگونه وانمود می کنند که این حریم تنها از آن متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی است و هیچ فردی دیگری با تخصصی دیگر حق ورود به آن را ندارد.

گمان آنها این است که در درون این حریم می توانند فعالیت های حرفه ای خودشان را به کیفیتی بهتر به انجام برسانند حال آنکه این حریم تنها سرپوشی بر ناتوانی آنها در تعامل با سایر متخصصان، فرار از زحمت و مسوولیت همکاری با آنان، و نوعی تبختر حرفه ای است که سرانجامی جز انزوای بیشتر آنها در پی نخواهد داشت. در برخی موارد واکنش های پرخاشگرانه نیز از آنها سر میزند. افرادی که از برخورد و کاربرد فناوری های نوین در هراسند در این گروه قرار می گیرند. ولی آنچه مسلم است اینکه نمی توان مرزی روشن بین تخصص کتابداری و اطلاع رسانی و سایر تخصص ها ترسیم کرد و حل هر مساله موجود به همکاری با سایر متخصصان نیازمند است. در حقیقت، دیگر نمی توان مرز بین تخصص ها را به خوبی ترسیم کرد و متخصص خوب از تخصص های متفاوتی آگاهی دارد.

اما واکنش سوم از سوی متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی، کمک در پدید آمدن نوعی فضای همکاری و تعامل بین آنها و متخصصان سایر رشته ها است. چنین واکنشی که برآمده از نوعی نگاه عقلائی، منطقی و به دور  از احساس به مسائل و دغدغه های کتابداری و کتابخانه هاست پدیده ای آرمانی است که در زمینه همکاری با سایر متخصصان باید به آن باور داشت. در صورتی که هر پژوهشگر و حرفه مندی در کتابداری و اطلاع رسانی در پی حل مسائل موجود و دسترسی به پویایی و پیشرفت در کتابخانه ها و نیز پر کردن گسست معرفتی موجود بین خودشان و دیگر متخصصان باشد ناگزیر از پذیرفتن نوعی نگرش فعال و نه انفعالی در همکاری با سایر متخصصان خواهد بود. تنها از این طریق است که می توان بر آسیب های ناشی از تسلیم و تقابل در برابر همکاری بین رشته ای فائق آمد.

باورداشت چنین رویکردی به افزایش سطح دانش و تجربه، دستیابی به سیستم های مطلوب، رضایتمندی کاربران، پویایی و پیشرفت حرفه ای، دگرگونی در آموزش و پژوهش کتابداری و اطلاع رسانی و در نهایت بسط دامنه همکاری و فعالیت های حرفه ای و در حقیقت دست یازیدن به آرمانی می انجامد که کتابداری و اطلاع رسانی در پی آن است.

2 Comments on “تسلیم، تقابل و یا تعامل: کتابداران و اطلاع رسانان کدامیک را برمی‌گزینند؟!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *