مقدمه
دنیای جدید دنیایی است که در تمام حوزه های علمی آن پیش از هر گونه عملی ،پژوهشی صورت میگیرد تا فرضیه ای راست آزمایی شود و یا پرسشی ، پاسخ آری یا نه خود را به دست آورد و از این میان تصمیم سازان و تصمیم گیران پا در راهی بگذارند که هموارتر و کوتاه ترو مطمئن تر باشد. سبک فرض گرفتن تحقیق و پژوهش ،سبکی تصمیم ها را سبب میشود و تصمیم های سبک عمل های سبک تر را موجب میشوند و عمل سبک کجا توان سنگینی و پیچیده گی زندگی انسان معاصر را دارد؟ به هر حال تحقیق و پژوهش چنان جایگاه رفیعی در زندگی انسان دارد،خصوصا آنکه در حوزه های علمی هیچ خلق و کشف بدون تکیه دادن به تحقیق و پژوهش صورت نمیگیرد و دانش اگر پیش میرود حتما مبنایش و پایگاهش تحقیق است. در این میان روش های تحقیق نیز اهمیت دارند.شیوه های پرسشگری و شیوه های رسیدن با پاسخ نیز جزو فنونی به شمار میروند که چنانچه کوتاهی در انها صورت بگیرد چه بسا ما را گرفتار خطا و اشتباه کند. در اینجا گفتگویی بادکتر نجلا حریری عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام داده ایم که از مدرسان درس روش تحقیق هستند. در این گفتگو سعی شده تا به بخش هایی از اسیب های احتمالی که تحقیق را متزلزل کرده و ما را از اهداف تحقیق دور میکند بپردازیم.
- برای شروع، وضعیت تحقیق و پژوهش را در حوزه علوم انسانی به طور اعم و کتابداری و اطلع رسانی به طور اخص در سطح کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
این طور نیست که بتوان وضعیت پژوهش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی در سطح کشور را به راحتی به در چند جمله ارزیابی کرد. این نیز احتیاج به پژوهش دارد! اما من دیدگاه خودم را با توجه به آن چه که مشاهده می کنم می گویم به نظر من به طور کلی از نظر پایبندی به اصول تحقیق در پژوهش های رشته کتابداری، در سال های اخیر شرایط بسیار رو به پیشرفت بوده است. بیشتر انتقاداتی که به پژوهش های کتابداری می شود مسایلی هستند که در مورد پژوهش در کشور به طور کلی مطرحند و مختص رشته نیستند. از لحاظ کلی یعنی از نظر عدم تطابق موضوع های تحقیق با نیاز های واقعی جامعه، عدم استفاده از نتایج تحقیقات و… تفاوتی بین رشته ما و سایر رشته های علوم انسانی و اجتماعی وجود ندارد و کم و بیش در سایر رشته ها هم وضعیت تحقیق به همین منوال است اما اگر از نظر نحوه اجرای پژوهش بخواهم بگویم، وضعیت پژوهش در کتابداری رویهمرفته بدتر از وضعیت در سایر رشته های علوم انسانی و اجتماعی نیست. دست کم می توانم بگویم از بعضی رشته ها حتی بهتر است. یعنی تحقیقات کتابداری نسبت به بعضی رشته ها روشمندتر اجرا می شوند و البته در مقایسه با برخی رشته های دیگر هنوز جای پیشرفت دارند. باید اعتراف بکنم پژوهش های بعضی حوزه ها مثل روانشناسی را از نظر روشمند بودن و تحلیل ها و بحث و نتیجه گیری هایشان، بیشتر می پسندم. اما درکل پژوهش های کتابداری از نظر صحت روش شناختی در مسیر رو به پیشرفت قرار دارند. البته ما کتابدارها چون عادت داریم از همه چیز شکایت کنیم و ناراضی بودن راضیمان می کند از وضعیت پژوهش در کتابداری هم معمولاً طوری انتقاد می کنیم که انگار مشکل فقط مربوط به رشته ماست.
- اصولا نقاط ضعف و قوت پژوهش ها در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی کدامند؟
شاید بتوان نقطه قوت پژوهش های کتابداری را بهبود نسبی شرایط این پژوهش ها از نظر روشمندتر شدن اجرای آن ها ذکر کرد . گذشته از این به طور کلی من در حوزه تحقیقات دانشجویی یک نقطه قوت مهم می بینم که در برخی موارد متاسفانه نمی تواند از قوه به فعل برسد. انگیزه و تلاش اکثر دانشجویان به جز درصد کمی که آسان طلب هستند، در ابتدای کار و قبل از درگیری کامل با اجرای پایان نامه بسیار زیاد است. برای انتخاب موضوع پایان نامه بسیار تلاش می کنند و واقعاً می خواهند کار پژوهشی خوبی ارایه بدهند و این سرمایه بزرگی برای پژوهش های کتابداری است اما متأسفانه گاهی در جریان کار، مشکلاتی که پیش می اید موجب دلسردی و شاید هم در برخی موارد موجب ارایه کارهای ضعیف می شود. یعنی به نظر من دانشجویان ما به رغم حرف و حدیث هایی که در مورد کپی کاری و غیره در موردشان مطرح می شود در اجرای پایان نامه های خود واقعاً زحمت می کشند و نمی خواهند که وارد وادی کپی کاری و ضعف های مشابه شوند اما مشکلاتی مانند مشقت دستیابی به منابع اطلاعاتی بخصوص منابع داخلی و این که در برخی موارد حتی مجاز به ورود به برخی کتابخانه ها هم نیستند به دلیل این که مثلاً دانشجوی دانشگاه دیگری هستند که این دانشگاه با آن قرارداد همکاری ندارد، و یا به سبب مشکلات مشابه دیگری که در جریان کار پیش می آید، انگیزه شان برای اجرای کار قوی و استخوان دار ضعیف می شود. واقعیت این است که مشکلات جنبی اجرای پژوهش که می تواند تأثیر منفی بر کیفیت تحقیقات داشته باشد ، متنوع و فراوان است. دانشجویان در این زمینه درددل هایی دارند و باید این مشکلات را که سبب دلسردی و از بین رفتن انگیزه تحقیق اصولی در دانشجویان می شود، از خودشان پرسید.
و اما اساسی ترین نقطه ضعفی که در بسیاری از تحقیقات دانشجویی وجود دارد و در مورد آن کم تر صحبت می شود این است که تحقیقات از جنبه های تفسیری و بحث و نتیجه گیری ضعیفند. یعنی حتی اگر موضوع هم یک مسأله واقعی است و اجرا هم روشمند است کل پژوهش در ارایه امار و ارقام خلاصه می شود یعنی به این نکته توجه نمی کنیم که اگر امار و ارقامی در پژوهش به دست می اید برای این است که بر اساس انها نتیجه گیری کنیم و عمیقاً مسأله و یافته ها را مورد بحث و تفسیر قرار دهیم. در بسیاری از پایان نامه ها فصل بحث و نتیجه گیری که در واقع باید مهم ترین و تحلیلی ترین بخش باشد فقط خلاصه یافته ها و تکرار فصل قبلی است. این خیلی مهم است چون ارزش پژوهش به تعبیرها و تفسیرهایی است که از یافته ها ارایه می دهد؛ یعنی اساس پژوهش این است که در مورد یافته ها از زوایای مختلف بحث شود و راه حل پیشنهاد شود که این البته با چند پیشنهاد کلیشه ای که در اکثر پژوهش ها می بینیم خیلی فرق دارد. غنی بودن بخش نتیجه گیری از پژوهش تا حد زیادی به توانایی پژوهشگر بستگی دارد، اما پژوهشگران در کل باید در جهت رفع این نقطه ضعف همت بکنند.
پژوهش های کتابداری در برخی موارد از نظر تحلیل های اماری هم ضعف دارند و می توان گفت که تعدادی از پژوهش ها با تحلیل های اماری مبهم و احیاناً نادرست هم، اجرا و با موفقیت! دفاع می شوند . علت هم این است که نه دانشجو و نه سایر همکارانش در اکیپ پژوهشی، در حد تخصصی با آمار آشنا نیستند که البته این اشکالی ندارد و اصلا در رشته ما کم و بیش شرایط اینچنین است اما باید استفاده از متخصص امار یک ضرورت صرفنظر نکردنی تلقی شود. شما به پژوهش های روانشناسی نگاه کنید اکثرا از نظر تحلیل های اماری خیلی غنی هستند و ازمون های اماری مورد استفاده و فرایند طی شده را چون خودشان به خوبی فهمیده اند، به روشنی هم توضیح می دهند.
- آیا عدم وجود ارتباط مناسب میان پژوهشگر و مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی باعث نمیشود که محقق انچنانکه باید تحقیق را جدی نگیرد؟
این که پژوهشگران تحقیق را جدی نمی گیرند دلایل مختلفی دارد که از ویژگی های شخصیتی تا مسایل اقتصادی و غیره همه چیز می تواند در آن دخیل باشد. منظورم این است که برخی از افراد هیچ چیز را جدی نمی گیرند و افرادی هم هستند که حتی اگر می دانند نتایج تحقیقشان خاک خواهد خورد باز هم مثل هر کار دیگر، ان را هم جدی می گیرند. اما به طور کلی به نظر من این باور که نتایج پژوهش به استفاده کاربردی نمی رسد در کنار مشکلات دیگری که پیشتر اشاره کردم، در دلسردی پژوهشگر دخیل است و سبب می شود پژوهشگر فقط به فکر استفاده ای باشد که پژوهش برای شخص وی دارد مثل فارغ التحصیل شدن یا مثلا ارتقای شغلی یا کسب اعتبار علمی و غیره. البته این دلایل، انگیزه هایی واقعی هستند و ایرادی هم بر ان ها وارد نیست، ولی اگر صرفاً هدف از تحقیق، این مسایل باشد طبیعتاً تحقیق به عنوان ابزاری برای رسیدن به این اهداف تلقی شده از هدف واقعی اش کاملا تهی خواهد شد و مثل هر چیزی که استفاده ابزاری از آن بشود دیگر حنایش رنگی نخواهد داشت.
- اصولا در کشورهای شمال میان نتایج تحقیق و فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری چه رابطه ای برقرار است؟
در کشورهایی که از نتایج تحقیقات در جهت ایجاد تغییر استفاده می کنند، این فلسفه را درک کرده اند که تحقیق مقدمه ضروری تصمیم گیری است و اصولاً تصمیم گیری بدون بررسی و تحقیق نباید اتفاق بیافتد. معمولاً اولویت های تحقیقاتی مشخص است و بین نیاز جامعه و موضوع های مورد پژوهش پیوند واقعی وجود دارد. برای مثال کتابخانه ها به طور مرتب در مورد کیفیت خدمات خود پژوهش می کنند. همین پژوهش های لیب کوال را در نظر بگیرید. در سال، چند صد کتابخانه به طور متمرکز در این تحقیقات شرکت می کنند، زیرا واقعاً می خواهند خدمات کتابخانه خود را بر اساس واقعیات براورد کنند و در هر زمینه ای که لازم است ایجاد تغییر کنند. اما در کتابخانه های ما جالب است که حتی وقتی دانشجویی تصادفاً در پایان نامه خود وضعیت یک کتابخانه را پژوهش می کند، انگیزه ای برای استفاده از نتایج این تحقیق مجانی هم وجود ندارد. من به طور کلی عقیده دارم اگر در زمینه ای ضعف وجود دارد به دلیل این است که فلسفه آن به خوبی درک نشده است. شاید بشود گفت ما نیاز داریم که در فلسفۀ تحقیق اندیشه کنیم؛ این که اصلاً تحقیق چرا انجام می گیرد. اگر قرار نیست در تصمیم گیری ها از نتایج آن استفاده شود پس فلسفه آن چیست؟ منطقاً باید مثلاً کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی ای که جامعه پژوهش های دانشجویی قرار می گیرند نهایت همکاری را در اجرای پژوهش بکنند و مشتاق این باشند که نتایج را هر چه زودتر دریافت کنند و در تصمیم گیری های خود به کار ببرند، اما از دانشجویان بپرسید که برای گردآوری اطلاعاتی که در نهایت می تواند کاربرد ارزشمندی برای همان جامعه مورد مطالعه داشته باشد و به رایگان برای آن ها انجام می شود، چه مشقت هایی را تحمل می کنند. البته یک نکته هم در این جا مهم است و آن این که در مورد نتایج پژوهش ها لازم است به جامعه ذینفع، اطلاع رسانی شود چون این هم ممکن است که مثلاً کتابخانه ای که در مورد آن تحقیق شده اصلاً در جریان نتایج تحقیق قرار نگیرد. اصولاً بهتر است جامعه ای که قرار است پژوهش بر روی آن انجام بگیرد یا مخاطبِ نتایج تحقیق است، از اول در مورد اجرای پژوهش مورد مشورت قرار بگیرد. من معمولاً این را از دانشجویان قبل از ارایه پروپوزال می خواهم که نظر جامعه مربوطه را جویا شوند و با توجه به نیاز خاص آن ها و از زاویه ای که برای آن ها مفیدتر و کاربردی تر است موضوع را تنظیم کنند.
- ایا میتوان گفت که سطحی و تکراری و ناپخته بودن پژوهش ها در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی باعث بی توجهی مراکز تصمیم گیری شده است یا اینکه همان در نظر نگرفتن نتایج تحقیق در نزد تصمیم گیران باعث سردی و کم رونقی پژوهش و پزوهشگر شده اند؟
من با دومی بیشتر موافق هستم یعنی فکر می کنم هر چند در هر دو موردی که مطرح می کنید واقعیتی وجود دارد اما بی استفاده بودن نتایج تحقیقات، واقعاً پژوهشگران را دلسرد می کند. در حال حاضر برخی پژوهش ها هم در کتابداری اجرا می شود که اصلاً سطحی، تکراری یا ناپخته نیستند، اما جامعه ای هم که ذینفع مستقیم این پژوهش هاست علاقه ای به استفاده از نتایج آن نشان نمی دهد. همین بی توجهی به نتایج پژوهش ها سبب شده است که حتی در برخی موارد افراد در مقابل پرکردن پرسشنامه ها هم مقاومت نشان بدهند که من خودم در یک پژوهش که بر روی جامعه اعضای هیات علمی حوزه پزشکی انجام می شد شاهد آن بودم و مکرراً می شنیدم که این پژوهش ها به نتیجه عملی نمی رسد پس چرا باید وقتمان را صرف پرکردن پرسشنامه بکنیم!
البته این هم که می گویید پژوهش های ما تکراری هستند، بیشتر به خاطر این است که پیوند واقعی بین پژوهش و نیاز جامعه وجود ندارد و کافی است که یک دانشجو ابتکاری بزند و یک موضوع جدید را وارد رشته کند و دیگر سیل پایان نامه هاست که در ان موضوع اجرا می شوند و چون قرار نیست استفاده ای از نتایج بشود این پژوهش هایِ هم موضوع، واقعا هم تکراری هستند؛ اما اگر قرار بود یافته های پژوهش در ان جامعه ای که برایش اجرا شده، به کاربرد برسد ایا باز هم پژوهش های هم موضوع که در جامعه های پژوهشی متفاوت اجرا می شوند تکراری تلقی می شدند؟ یعنی اگر قرار بود نتایج در تصمیم گیری ها کاربرد داشته باشد دیگر بررسی وضعیت کتابخانه هم موضوعی تکراری نبود. در کتابداریِ ما یک موضوع تحقیق مثلاً سواد اطلاعاتی به کرات اجرا می شود و به جایی می رسد که دیگر نه پروپوزال آن پذیرفته می شود و نه مقاله آن، اما همین موضوع که تاریخ مصرفش! را با تحقیقات بدون کاربرد که صرفاً تحقیق برای تحقیق بوده اند به پایان رسانده، هیچ اثر واقعی مثلا در تصمیم گیری برای ارایه جدی تر برنامه های سواد اطلاعاتی در دانشگاه ها نداشته است. این قربانی کردن موضوع و اتلاف انرژی است و واقعاً دردناک است؛ البته باز هم می گویم این خاص رشته کتابداری نیست.
به دلیل این که نتایج پژوهش ها کاربرد نمی یابند، در انتخاب موضوع هم بیشتر صورت ظاهر و شیک بودن موضوع در نظر گرفته می شود، چون واقعاً مهم نیست که این پژوهش کاربردش چیست. برای همین، موضوع هایی که ظاهر آن ها جدید و تحسین برانگیز نیست حتی اگر نتایج آن ها البته در صورت اعتنا و استفاده جامعه مخاطب، مهم و کاربردی هم باشد، با بی مهری گروه های کتابداری و دانشجویان روبرو می شوند. به نظر من در اجرای تحقیق با ماهیت کاربردی، اولین چیزی که اهمیت دارد همان کاربرد آن است؛ یعنی مطالعه وضعیت یک کتابخانه عمومی در یک منطقه دورافتاده کشور البته به شرطی که به نتایجش اعتنا شود و از آن برای بهبود وضعیت استفاده شود، به اندازه پژوهش بر روی وب اهمیت دارد و اگر بخواهیم از جنبه کاربرد عملی بسنجیم، کفه اولی سبک تر از دومی نیست. متأسفانه در بیشتر موارد، نه هدف پژوهشگر واقعاً این است که مسأله ای را حل کند و اگر هم مسأله ای واقعی در کار بوده، قرار نیست که از نتایج پژوهش برای حل این مسأله استفاده ای بشود. شاید بشود گفت پژوهش می کنیم تا پژوهش کرده باشیم!
التبه وضعیت در رشته هایی که ارتباط بین پژوهش و صنعت به طور طبیعی وجود دارد به دلیل دخالت سود تجاری در قضیه، می تواند تفاوت داشته باشد. مثلا اگر در داروسازی، پژوهشی در مورد اثر یک ماده دارویی انجام می شود یا اگر در کشاورزی روش جدیدی برای کاشت یک گونه گیاهی از نتایج پژوهش به دست می اید ممکن است حتی به عنوان اختراع ثبت شود و پروانه بگیرد و البته بگذریم از این که مراکز تولیدی و صنعتی ما هم چندان اعتنایی به نتایج تحقیقات پایان نامه ای ندارند، باز هم احتمال دارد که در موارد نادری بخش صنعت به دنبال آن برود و برای منظورهای تجاری از ان استفاده کند. در واقع نیز مراکز رشد و پارکهای علم وفناوری به این منظور به وجود آمده اند که پل ارتباط دانشگاه و صنعت باشند. در کتابداری چنین چیزی حتی کم تر اتفاق می افتد و هر چقدر هم در مورد ارتباط با صنعت سخن پردازی شود باید دید ایا نتیجه ای خواهد داشت یا نه. کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی اکثرا سازمان هایی دولتی هستند و مساله با رشته هایی که مخاطب پژوهش های ان ها بخش خصوصی و صنعت می تواند باشد، فرق می کند یعنی این جا عمدتاً سیاست گذاری های کلان از سوی سازمان های مادر و یا حتی سیاست گذاری ها در سطوح کلان تر، تعیین کننده هستند.
- خانم حریری ، شما روش تحقیق و پژوهش را در سطوح بالا تدریس کرده و مولف کتاب هایی نیز بوده اید و به خوبی واقفید که روش تحقیق درس ظریف و عمیق و پر نکته ایست که اگر یکی از ان همه نکته به خوبی انجام نشود در کلییت تحقیق تاثیر مخرب خواهد داشت، فکر میکنید ضعف و احیانا ناپخته گی پژوهش ها به چه مقدار به اساتیدی باز میگردد که در انتقال روش ها و نکته ها انرژی و وقت کافی نگذاشته اند.
پژوهش مانند هر فن دیگری از طریق آموزش صحیح و اصولی فراگرفته می شود. رسالت دروس روش تحقیق و سمینار تحقیق هم همین است و اگر این درس ها در انتقال روش علمی اجرای تحقیق موفق نباشد، انتظار از دانشجویان برای اجرای تحقیقات روشمند و معتبر واقع بینانه نخواهد بود. به دلیل این که یکی از اهداف پایه ای و یا حتی بنیادی ترین هدف دوره های تحصیلات تکمیلی، اماده کردن دانشجو برای پژوهش و در واقع تربیت پژوهشگراست آموزش روش تحقیق در دوره تحصیلات تکمیلی اصل واساس محسوب می شود و گروه های تخصصی کتابداری باید در انتخاب مدرسان روش تحقیق وسواس لازم را به خرج بدهند. یعنی اگر می خواهیم بنیاد تحقیق از همان ابتدا اصولی پی ریزی شود این تصمیم گیری ها باید با دقت انجام بگیرد. در پاسخ به سوال شما می توانم بگویم در ضعف و ناپختگی احتمالی پژوهش ها، نحوه تدریس درس روش تحقیق می تواند تأثیرگذار باشند. بعضی از ما در مقاطع تحصیلی ای که گذرانده ایم مدرسانی داشته ایم که واقعاً به معنی کلمه، معلم بودند. یعنی بدون این که ادعایی داشته باشند، از جان مایه می گذاشتند. برای دروس مرتبط با روش تحقیق باید از مدرسانی استفاده شود که معلم باشند و این مفهوم معلم ویژگی هایی دارد که تنها بخشی از آن ویژگی ها مسلط بودن به زمینه علمی مورد نظر است یعنی این شرطِ لازم است اما کافی نیست. منظورم این است که نه فقط دانش روش تحقق بلکه حتی شوق و انگیزه برای پژوهش هم توسط مدرسان می تواند منتقل شود.
- خانم دکتر حریری ایا میتوان مشخص کرد که اصولا کتابدارن با کدام یک از شیوه های تحقیق اعم از پیمایشی،کیفی،تجربی و تاریخی یا انواع دیگر تحقیق بیشتر سروکار دارند و دلیل ان چیست؟ و ایا اصولا میتوان با توجه به مسائل و موضوعات کتابداری روش تحقیق خاصی را توصیه کرد ؟ یا اینکه در این حوزه نیز مسائل و موارد به گونه ای فراوان و متعدد است که باید از هر شیوه تحقیق در جای خود بهره گرفت؟
در پژوهش های کتابداری در خارج از کشور بیشترین روش مورد استفاده، مطابق تحقیقی که در ۱۹۹۹ توسط پاول انجام شده، روش پیمایشی بوده است. از پژوهش جدیدتری که آمار دقیق بدهد اطلاع ندارم اما مشخص است که رویکرد کیفی هم در سال های اخیر در تحقیقات کتابداری در خارج از ایران زیاد استفاده می شود. برخی موضوع های تحقیق در کتابداری لزوماً از طریق پیمایش تحقیق می شوند اما موضوع هایی هم هستند که سال ها به شیوه پیمایشی تحقیق شده اند مانند رفتار اطلاع یابی یا رضایت شغلی و الان گرایش غالب بر این است که این گونه تحقیقات با رویکرد کیفی اجرا شوند و در واقع با هر دو رویکرد کمی و کیفی قابل اجرا هستند. ما هم باید به تدریج از شیوه های کیفی در پژوهش های خود استفاده کنیم . به نظر من مسائل قابل تحقیق در کتابداری از تنوع زیادی برخوردارند و از روش های مختلف می توان و باید، بسته به مورد استفاده شود. چنان که کم و بیش از روش هایی مانند کتابسنجی، روش تاریخی ، تجربی و تحلیل محتوا و غیره عملاً هم استفاده می شود. در ایران هم مشخص است که روش پیمایشی بیشتر از سایر روش ها استفاده می شود ولی روش های دیگر هم بسته به موضوع تحقیق کم و بیش به کار می روند . اصولاً هم کتابداری مثلاً در مقایسه با رشته های علوم پایه به سبب تفاوت ماهوی موضوع های تحقیق، پژوهش تجربی کم تری طلب می کند اما آن هم در جای خودش باید استفاده شود. یعنی ما که نمی توانیم و نباید اول روش را انتخاب کنیم و بعد موضوع را . انتخاب روش باید با توجه به موضوع باشد و هر موضوعی روش مناسب خود را طلب می کند، به جز این که برخی موضوع ها را می شود به شیوه های متفاوتی هم تحقیق کرد. من فکر می کنم حساسیت ما نباید روی این مسأله باشدکه مثلاً چرا پژوهش ها بیشتر به روش پیمایشی است. از هر روشی در جای خودش باید استفاده کرد اما اگر مثلاً می شود موضوعی را که همیشه به صورت پیمایشی تحقیق شده، به جای پیمایش، به سمت و سوی کیفی برد و یا دست کم در اجرای آن از ترکیب روش های کمی و کیفی استفاده کرد، حتماً این همت را بکنیم. اما این هم به معنی این نیست که مثل هر چیز دیگری که اپیدمی می شود بدون تأمل در موضوع، و استفاده از روشی که تحقیقِ آن موضوع خاص، طلب می کند، به دنبال روش یا رویکردی باشیم که عنوان پرطمطراق تری دارد. به نظر من صرفنظر از روش های مورد استفاده، مهم این است که از هر روشی که استفاده می کنیم آن را دقیق و درست اجرا کنیم.
9. یکی از اهداف پژوهش کشف و تفسیر واقعیت ها و تجدید نظر در نظریه ها و قوانین است، ایا پژوهش های ما در حوزه کتابداری به اینجا میرسند؟ ایا شما اماری از تعداد پزوهش هایی که انجام میشوند در سطح کشور(د رحوزه کتابداری) دارید که ببینم از این تعداد به سرانجامی که در هر تحقیق پیش بینی شده میرسند یا خیر؟
مشخص است که با توجه به تعداد روزافزون پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه های مختلف که برخی از آن ها حتی در نیمسال دوم تحصیلی هم به عنوان تکمیل ظرفیت دانشجو می پذیرند، حتی اگر فقط پژوهش های پایان نامه ای را در نظر بگیریم، خود، رقم قابل ملاحظه ای خواهد بود. و اگر درصد کمی از این تحقیقات مشکلی واقعی را هدف قرار داده باشند و نتایجشان هم به ارایه راه حل هایی عملی بیانجامد و این راه حل ها هم مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد، دیگر کتابداری ما مشکلی نخواهد داشت! اما متأسفانه چنین نمی شود که این هم دلایل پیچیده ای دارد که واقعاً لازم است نه فقط در حوزه کتابداری، بلکه در سطح کشور، کار کارشناسی عمیق روی آن بشود.
- برشا وهارتر معتقد است: ” اگر کتابداری سزاوار این باشد که نام علم به خود بگیرد باید شمار قابل ملاحظه ای از دانش پژوهان و دست اندکاران پژوهش به طور مرتب از روش های علمی استفاده کنند” با توجه به این مطلب و به عنوان یک استاد روش تحقیق وضعیت کتابداری ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
همان طور که قبلاً هم اشاره کردم پژوهش های کتابداری کم و بیش به شیوه صحیح علمی اجرا می شوند. در مورد پژوهش های دانشجویی، اجرای پژوهش به شیوه دقیق علمی، مسوولیت مشترک استاد راهنما، مشاور و دانشجو است. در واقع به دلیل این که نظام آموزشی ما از همان ابتدای دبستان پژوهش محور نیست، دانشجویانمان هم طبیعی است که با فرهنگ پژوهش آشنایی چندانی نداشته باشند. پایان نامه در اکثر موارد اولین تحقیقی است که دانشجو انجام می دهد و در این اولین تحقیق، اساتید راهنما و مشاور نقش بسیار تعیین کننده ای دارند. به نظر من صحت روش شناختی پژوهش و شیوه علمی به کار رفته در آن، در وهله اول به اساتید راهنما و مشاور و البته بخصوص استاد راهنما مربوط می شود. این نیز واقعیت دارد که توانمندی های دانشجویان از نظر اجرای تحقیق متفاوت است و احتمال دارد که در برخی موارد به رغم تلاش همکاران تحقیق، باز هم کار، نسبتاً ضعیف از آب دربیاید، اما دست کم باید از نظر به کارگیری شیوه علمی تحقیق، ایرادی بر آن وارد نباشد و این مسوولیت استاد راهنماست. اصولاً مهم ترین مسأله در اجرای پژوهش، روش شناسی آن است که اگر ایراد داشته باشد کل کار بی اعتبار می شود. البته منظور از روش شناسی فقط روش نیست تمام تصمیماتی است که در ارتباط با یکدیگر، دیزاین پژوهش را شکل می دهند و اگر این مرحله از کار به شیوه درست علمی انجام شود پژوهش و نتایجش معتبر و قابل اعتماد خواهد بود. البته داوری پژوهش ها هم باید دقیق و اصولی انجام بگیرد و داوران به تناسب تخصص خود انتخاب شوند تا اگر نقایص جزیی ای هم وجود دارد در مرحله داوری رفع شود.
- گرچه روش تحقیق و مسائل اطراف ان را نمیتوان با این اختصار بیان کرد ولی اینجا به عنوان اخرین کلام خواهش میکنم چنانچه حرفی و نکته ای دارید بیان کنید و به خوانندگان نیز این قول را بدهید که باقی مسائل و پرسش هایی که وجود دارد را در گفتگوهای اینده پاسخگو باشید.
حرف آخر این که اجرای پژوهش با وجود دشواری هایی که دارد فرایند بسیار انگیزه بخش و خوشایندی است به شرطی که علاقه به تحقیق در مرحله آموزش تحقیق ایجاد شود و در مرحله اجرای پژوهش های دانشجویی هم اساتید راهنما و مشاور از طریق همراهی با دانشجو در مراحل دشوار اولین پژوهش، آن را به یک تجربه قابل تکرار تبدیل کنند. اگر این اولین تجربه تحقیق به دلایل مختلف، تجربه ای ناخوشایند و تحمیلی باشد، نه تنها پژوهش درستی انجام نشده، بلکه از آن مهم تر، ما یک پژوهشگر بالقوه را از دست داده ایم.
سلام سایت بسیار خوبی از زحمات شما بسیار ممنون هستم جای تقدیر و تشکر فراوان دارد
سلام
خسته نباشید مطلب جالبی بود
سلام وخسته نباشید.من این مصاحبه رو دوباره خوندم برام خیلی مفید بود منتظر ادامه مصاحبه ام….
مطالب جالب و مفیدی بود. از خانم دکتر حریری نیز تشکر می کنم.
با سلام و تقدیر و تشکر از مصاحبه کنندگان و سرکار خانم دکتر که پاسخ های مفیدی را در خصوص سوالات طرح شده فرمودند . و این بلای بزرگ جامعه ماست که نتایج تحقیقات باید در بایگانی های کتابخانه نگهداری شود و واحدی که در آن تحقیق انجام شده هیچونه بهره ای از نتایج تحقیقات نبرد به دلیل برخی مسائل… البته سخن دراز است پیرامون این سه سوال در خصوص تحقیقات در ایران چرایی؟،چیستی؟ و چگونگی