درآمد
هر طرح پژوهشی دامنه و عمقی مشخص دارد، به بررسی مسئلهای خاص میپردازد، و به پرسشهایی معین پاسخ میدهد. هر چه این دامنه خاصتر باشد و مسئله مورد بررسی و پرسشهای آن با دقت بیشتری تبیین شود، پژوهش مورد نظر از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. از سویی دیگر هر طرح پژوهشی در محیطی واقعی انجام میشود و محقق ناگزیر است نگاهی واقعبینانه به روند کار خود داشته باشد. زمان و توان محققان در اجرای طرحهای پژوهشی محدود است و نمیتوان انتظار داشت آنان فارغ از واقعیتهای زندگی در فضایی رویایی و خیالی به مطالعه بپردازند.
به این ترتیب هر پژوهشگر در ابتدا مرز مطالعه خود را با دقت مشخص میسازد تا بتواند همه وجوه مورد نظر را در آن بررسی کند. مرزی که او تعیین میکند از جنس «محدوده» یا Research Limits است که به آن «دامنه تحقیق» یا Research Scope گفته میشود. در واقع تعیین چارچوب تحقیق نوعی «تحدید» است که به انواع آن در ادامه اشاره خواهد شد. اما در خلال تحقیق و بسته به محیطی که پدیده مورد بررسی در آن قرار دارد، محقق با مسائل و مشکلاتی مواجه خواهد شد که از جنس «محدودیتهای پژوهش» یا Research Limitations است. در نتیجه بخش نخست این موضوع ریشه در ماهیت درونی تحقیق دارد که با خواست پژوهشگر انجام میشود و مطلوب است. اما در مقابل محدودیتهای موجود ناشی از واقعیتهایی است که بافت و بستر پژوهش Research Context را احاطه کرده و نامطلوب است و نوعی «تهدید» به شمار میآید. یادداشت حاضر انواع تحدید و تهدید را در ۱۰ مقوله معرفی میکند و به جنبههای مثبت و منفی هر یک میپردازد.
- محدوده و محدودیت موضوعی: نخستین مقوله در این فهرست محدوده و محدودیت موضوعی است. پژوهشگر برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید دامنه موضوعی کارش را مشخص سازد. بدیهی است که به دلیل گستردگی موضوعهای مختلف پرداختن به همه وجوه مسائل در یک مطالعه میسر نیست. مثلاً اگر محققی در زمینه پیوند مسائل جامعهشناختی با حفاظت از محیط زیست تحقیق میکند، باید دقیقاً دامنه موضوعی آن را تعریف کند. به این معنا که از میان مسائل فرهنگی و جامعهشناختی به چه موضوعی خواهد پرداخت و از میان مسائل زیست محیطی به چه مسئلهای توجه خواهد کرد. هر چه این مرزها مشخصتر باشد دقت تحقیق بیشتر خواهد بود. مثلاً رابطه میان فرهنگ رفت و آمد در یک شهر و نوع وسایل نقلیهای که مردم برای تردد استفاده میکنند با میزان آلودگی هوا میتواند مثالی در این زمینه باشد. به این ترتیب پژوهشگر در ابتدای تحقیق میداند که به بررسی چه مفاهیم و مولفههایی در این مطالعه خواهد پرداخت. اما در کنار این محدوده او با محدودیتهای موضوعی نیز مواجه خواهد شد. مثلاً بین رشتهای بودن این مسئله با نوعی ناهمخوانی میان دو حوزه مطالعات زیستمحیطی و جامعهشناختی همراه خواهد بود. زیرا محققان این دو رشته دیدگاههای متفاوتی در بررسی مسائل علمی دارند و نمیتوان انتظار داشت پیوند میان این دو حوزه به راحتی صورت پذیرد.
- محدوده و محدودیت زمانی: زمان در تحقیق حداقل از دو جهت اهمیت دارد. یکی اینکه محقق برای انجام هر مطالعه مستقل چقدر وقت در اختیار دارد و دوم اینکه برای بررسی پیشینه موضوع چه دامنه زمانی را در نظر گرفته است. در هر دو شکل، عنصر زمان نقشی کلیدی دارد. بدیهی است که زمان مورد نیاز برای انجام هر تحقیق باید معقول و منطقی باشد. در غیر این صورت تحقیق مورد نظر از هزینه – سودمندی مطلوبی برخوردار نخواهد بود. مثلاً محقق باید برای تکمیل هر بخش از تحقیق خود زمان مشخصی در نظر گیرد. بدیهی است که این زمان باید متناسب با فرایندی باشد که برای هر مرحله پیشبینی شده است. اختصاص زمان کافی برای هر بخش از جمله محدودههایی است که محقق مشخص میسازد تا بتواند در موعد مقرر مطالعه خود را به نتیجه مطلوب برساند. محدوده زمانی برای بررسی پیشینه پژوهش Literature Review نیز مثال دیگری از نقش زمان در تحقیق است. مثلاً ممکن است در پژوهشی فقط آثار منتشر شده در ۱۰ سال گذشته بررسی شود و در مطالعهای دیگر این دامنه زمانی به ۲۰ سال گذشته باز گردد. انتخاب هر یک از این دو به ماهیت پژوهش، موضوع آن و تدبیر پژوهشگر بستگی دارد. از سوی دیگر مشکلاتی که محقق را از هر سو احاطه میکند محدودیتی زمانی برایش ایجاد خواهد کرد. به این ترتیب او در بخشهایی از کارش دچار عجله و شتابزدگی خواهد شد که این شتاب ناخواسته بر نتایج تحقیقش اثری منفی خواهد داشت و از جنس محدودیتهای تحقیق است.
- محدوده و محدودیت مکانی: بسته به موضوع و نوع مطالعه دامنه جغرافیایی هر پژوهش باید محدود و مشخص باشد. محدوده مکانی بر اساس موضوع پژوهش و هدف آن تعیین میشود. مثلاً در تحقیقی پیمایشی که به بررسی نگرش کتابداران درباره منزلت اجتماعی این حرفه میپردازد، این محدوده میتواند شهری، استانی یا ملی باشد. بدیهی است که اگر محقق بخواهد تصویری از نگرش کتابداران ایران را به این موضوع ترسیم کند محدودهای ملی برای این پژوهش به مراتب از اعتبار و روایی بالاتری برخوردار خواهد بود. به این ترتیب پژوهشگر باید دامنه جغرافیایی کارش را مشخص سازد. اما در کنار این دامنه محدودیتهایی نیز در این زمینه وجود دارند. مثلاً ممکن است پژوهشگری تمایل به انجام این تحقیق در سطح ملی داشته باشد، اما به هر دلیل این فرصت برایش فراهم نشود و ناچار باشد دامنه جغرافیایی کارش را به یک شهر یا استان محدود سازد. در مطالعات تطبیقی Comparative Studies دامنه جغرافیایی تحقیق اهمیت ویژهای دارد. به این معنا که اگر قرار باید در مطالعهای تطبیقی موضوع مشخصی در دو کشور یا منطقه بررسی شود، تدبیر محقق برای انتخاب کشورها و مناطق مورد مقایسه اهمیت خاصی دارد. زیرا باید مبنایی منطقی برای مقایسه یک پدیده واحد در دو کشور وجود داشته باشد تا این مقایسه به نتیجهای مطلوب منجر شود.
- محدوده و محدودیت ابزاری: ابزار پژوهش در مطالعات مختلف بسیار متنوع و گوناگون است. در علوم پایه – مثل شیمی و فیزیک – تجهیزات آزمایشگاهی نقش مهمی در اعتبار و دقت مطالعات دارند و انتخاب مناسبترین ابزار نقش ویژهای در این زمینه خواهد داشت. اما در درون هر ابزار نیز محدودیتهایی وجود دارد که میزان عملکرد آن را مشخص خواهد کرد. مثلاً نمیتوان انتظار داشت با ترازویی که دقت سنجش آن گرم است، وزن مادهای در حد میلی گرم سنجیده شود. در علوم اجتماعی نیز نمیتوان انتظار داشت نگرش و دیدگاههای افراد با کمک پرسشنامهای با چند پرسش بسته به خوبی سنجیده شود. تمام مباحث مربوط به روایی و پایایی تحقیق در این مقوله میگنجد که توضیح آن مفصل است و ان شاءالله دریادداشت مستقل دیگری به آن خواهم پرداخت.
- محدوده و محدودیت زبانی: نقش زبان در تحقیق از وجوه مختلف قابل بررسی است. مهارت زبانی محقق در برقراری ارتباط، مهارت نگارشی او در تدوین گزارش و مهارت زبان خارجی در استفاده از منابع خارجی فقط سه وجه از وجوه اصلی این مسئله مهم است. بدیهی است که محقق باید در مطالعه خود دامنه زبانی کارش را مشخص سازد. آیا فقط میخواهد منابع فارسی را بررسی کند یا منابع انگلیسی نیز برایش اهمیت دارد؟ پاسخ به این پرسش محدوده کارش را از نظر زبانی مشخص میسازد. اما پرسش دیگری نیز مطرح است. آیا محقق امکان استفاده از منابع خارجی را دارد؟ آیا این منابع در اختیارش قرار دارند و مواردی از این دست که در این مقوله قابل بحث خواهد بود.
- محدوده و محدودیت روش شناختی: هیچ تحقیقی بینیاز از روش تحقیق نیست. انتخاب روش جزئی از فرایند تحدید در تحقیق است. گزینش بهترین روش که متناسب با مسئله مورد بررسی و پرسشهای تحقیق باشد خود یکی از اجزاء محدوده تحقیق است. هرچند پژوهشگر با انتخاب هر روش امکاناتی در اختیار خواهد داشت، در مقابل امکاناتی را از دست خواهد داد. مثلاً وقتی او تصمیم میگیرد از رویکرد کیفی استفاده کند، امکان پاسخ به بسیاری از پرسشهایی که ناظر بر چهقدر و چه میزان است را نخواهد داشت. در چنین شرایطی توصیه میشود با کمک رویکرد ترکیبی یا آمیخته Mixed Method در یک تحقیق واحد همزمان از چند روش استفاده شود تا هر روش کاستیهای روش دیگر را جبران کند.
- محدوده و محدودیت تحلیلی: دادههای گردآمده در هر تحقیق فقط زمانی قابل استفاده خواهند بود که به دقت توصیف و تحلیل شوند. چگونگی این توصیف و تحلیل نیز از مهارتهای مورد نیاز محققان است و انتخاب بهترین روش برای تحلیل دادهها بخشی از محدوده تحقیق به شمار میآید. اما انتخاب هر روش محدودیتهایی نیز به همراه خواهد داشت. مثلاً وقتی تحلیل دادهها فقط بر اساس روشهای آماری انجام شود، امکان تحلیل دادههای غیر کمی وجود ندارد. بنابراین لازم است در صورت نیاز دادههای گردآمده به شکلهای مختلف تحلیل شوند تا شناخت بیشتری از پدیده مورد بررسی حاصل شود.
- محدوده و محدودیت فرهنگی و اجتماعی: مطالعات مختلف بویژه در علوم انسانی و اجتماعی در بافت و بستر اجتماعی Social and Cultural Context مشخصی انجام میشوند. انتخاب این بافت بخشی از محدوده تحقیق است. مثلاً محققی که تصمیم میگیرد مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی سالمندان را در جوامع روستایی بررسی کند، بدیهی است که دامنه کار خود را به بافت روستایی محدود کرده است، اما این محدوده با محدودیتهایی نیز همراه است. مثلاً ممکن است به هر دلیل بخشی از جامعه مورد مطالعه تمایلی به همکاری با محقق نداشته باشند و اطلاعات مورد نیاز را در اختیار او قرار ندهند. یا برعکس محقق به دلیل ناآشنایی با بافت فرهنگی و اجتماعی آنجا نتواند در برقراری ارتباط با گروه مورد مطالعه موفق نباشد. در هر صورت این بافت که در مرحله نخست به عنوان بخشی از محدوده تحقیق مشخص شده است، میتواند در مرحلهای محدودیتهایی به همراه آورد.
- محدوده و محدودیت انتشاراتی: این مقوله نیز در سطوح مختلف قابل بررسی است. در یک سطح میزان دسترسی محقق به انواع خاصی از انتشارات هم بخشی از تحدید در تحقیق است و هم میتواند نوعی تهدید تلقی شود. به این معنا که وقتی محقق به هر دلیل تصمیم میگیرد فقط نوعی خاصی از منابع – مثلاً مقالات علمی و پژوهشی – را در بررسی پیشینه تحقیق خود لحاظ کند در واقع نوعی دامنه انتشاراتی برای کارش قائل شده است. در مقابل اگر او به هر دلیل به بخشی از انتشارات مورد نیازش دسترسی نداشته باشد دچار محدودیت در این زمینه است. مثلاً فقدان دسترسی به برخی از پایگاههای علمی محدودیتی معمول و مرسوم برای محققان ماست. در پایان هر پژوهش نیز نوع دیگری از محدوده و محدودیت وجود دارد. مثلاً اگر نتایج یک مطالعه فقط در مجلات تخصصی و برای متخصصان همان رشته منتشر شود نوعی محدوده انتشاراتی محسوب میشود که به خواست محقق انتخاب شده است. زیرا به هر دلیل او تصمیم گرفته گروه خاصی را به عنوان مخاطب انتخاب کند. هرچند ممکن است محقق دیگری ترجیح دهد خلاصهای از مطالعه خود را به زبانی ساده در روزنامهای کثیرالانتشار منتشر سازد و با هدف ترویج علم گروه بسیار بزرگتری را به عنوان مخاطب انتخاب کند. در مقابل محدودیتهایی نیز در این زمینه وجود دارد. مثلاً دشواری در اخذ پذیرش از مجلههای معتبر و تاخیر در فرایند داوری و انتشار همه از انواع محدودیتهای انتشاراتی محسوب میشوند.
- محدوده و محدودیت مالی و اقتصادی: هرچند برای انجام هر تحقیق وجود منابع مالی کافی ضروری است، اما باید توجیهی اقتصادی نیز در این زمینه وجود داشته باشد. به این معنا که نمیتوان انتظار داشت هزینهای بیش از میزان مورد نیاز برای هر تحقیق صرف شود. بنابراین، محققان معمولاً در ابتدای هر پروژه بودجهای مشخص پیشبینی میکنند که بخشی از محدوده تحقیق است. اما هرگاه به هر دلیل محقق با کمبود منابع مالی مواجه شود، به نحوی که این کمبود او را از استمرار مطالعه باز دارد، عملاً نوعی محدودیت مالی در تحقیق رخ داده است.
سخن پایانی
محدوده و محدودیت دو عنصر ناگزیر در تحقیقند. با این تفاوت که عنصر نخست برای روایی و پایایی تحقیق لازم و ضروری است و آگاهانه انتخاب میشود ولی عنصر دوم نامطلوب و ناخواسته است. نکته مهم این است که محدوده نباید آنقدر گسترده انتخاب شود که امکان رسیدن به شناخت کافی از پدیده مورد بررسی وجود نداشته باشد، و نه آنقدر محدود که وجوه مهمی از پدیده مورد بررسی فراموش شود. محدودیتها نیز نباید آنقدر فراوان باشد که عملاً نتایج مطالعه را مخدوش کند. مثلاً محققی نمیتواند ۳۰۰ پرسشنامه برای جامعه پژوهش ارسال کند و تحلیل خود را فقط بر ۳۰ پرسشنامه تکمیل شده انجام دهد و ۲۷۰ مورد بیپاسخ را جزء محدودیت تحقیق معرفی کند. در چنین شرایطی محدودیت موجود فراتر از حد مورد انتظار است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. مشکل دیگر در این زمینه جابجایی محدوده و محدودیت در تحقیق است. مثلاً پژوهشگری که به بررسی میزان مطالعه غیردرسی دختران دانشآموز پرداخته است، نباید نبود توجه به این موضوع در مدارس پسرانه را جزء محدودیت تحقیق معرفی کند. بلکه برعکس محدود کردن جامعه مورد مطالعه میتواند تصمیمی باشد که برای افزایش دقت بررسی لازم است. در بسیاری از جلسههای دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری شاهد بودهام که دانشجو به دلیل نپرداختن به وجه مشخصی از موضوع مورد بررسی مورد پرسش یا حتی سرزنش هیئت داوران قرار میگیرد. در حالی که در بسیاری از این موارد آنچه دانشجو به آن نپرداخته خارج از محدوده کارش بوده و اشکالی روش شناختی برای آن مطالعه محسوب نمیشود. اما به دلیل ناآشنایی با تفاوت دو مفهوم محدوده و محدودیت امکان دفاع از خود را ندارد. امید است یادداشت حاضر بتواند گام کوچکی در تبیین بیشتر تفاوتهای این دو مقوله باشد. نکته کلیدی برای تفکیک محدوده از محدودیت پاسخ به این پرسش است که آیا برای وجود هر یک محقق تصمیم گرفته است یا خیر. اگر ویژگی خاصی در تحقیق وجود دارد که محقق – بنا به دلایل علمی و منطقی – تصمیم به اعمال آن گرفته است، این ویژگی از جنس محدوده خواهد بود و برای افزایش روایی و اعتبار تحقیق مفید است. در مقابل اگر این مسئله در خلال تحقیق رخ داده و کنترل آن خارج از توان محقق بوده است، در نتیجه از جنس محدودیت است و بر نتایج مطالعه تاثیر منفی خواهد داشت.
A good point to deal with! However I expected to read about your felt difficulty – the scientific confusion of the students & teachers- in the beginning, not the end of the writing. It would be more effective & evocative
[en]
Darn it! There’s an English language ability contest and I’m late!
O, man …….
[/en]
خب، خارج از شوخی، آیا انتقاد به یک زبان دیگه از تندی اون کم می کنه؟
این روزها بهانه رایج اینه که «در مسافرت بودم و فونت فارسی نداشتم». بگذریم از این که در همین روزها، با وجود خدمات تبدیل حروف آنلاین، مثل بهنویس (http://www.behnevis.com)، دیگه این جور عذرها پذیرفتنی نیست.
البته سوال من فقط محض کنجکاوی بود و نافی ارزشمندی نظر شما استاد گرامی نیست.
مطالب جالبی بود اما به نظر من این گونه دسته بندیها نه تنها باعث سهولت مطالعه و پژوهش نمی شود بلکه به علت تعدد قابل ملاحظه اش ، سردرگمی بیشتری می آفریند. به نظر می رسد که بعضی از این ۱۰ عنوان را بشود در یکدیگر ادغام کرد مثلا محدوده و محدودیت زبانی به نوعی در دل محدوده و محدودیت مکانی یا فرهنگی اجتماعی جا می گیرد. احتمال می دهم که این ده مورد قابلیت تبدیل به حداکثر سه مورد جامع تر را داشته باشند.
از مطالب استفاده کردم و باعث شد مطالب را جزئی تر ببینم. با تشکر
با سلام و تشکر
یا توجه به مقاله بالا تهیه یک پرسش نامه فنی در زمینه توصبف و تعیین محدوده و محدوییت ،ه می تواند مانع از به بیراهه رفتن در همان ابتدای مسیر شود.
جالب بود استاد. صاحب نظری که در مورد تعداد نوشته بودند مرا به یاد این جمله جنابعالی انداخت که: «عمداً به عدد خاصی رساندید تا بهتر در اذهان بماند»