مقدمه:
ارائه خدمات و کسب رضای کاربران هر کتابخانه و برطرفنمودن نیازهای اطلاعاتی و مطالعاتی،هدف هر نوع کتابخانه،به ویژهکتابخانه تخصصی محسوب میشود.دستیابی به هدف موردنظر بهصورت تصادفی و بدون در نظر گرفتن شرایط و امکانات کتابخانهای، نه تنها تحقق نمییابد بلکه موجب نابسامانی کتابخانه و دور شدناز هدف سازمان مادر و صرف بیهوده بودجه میگردد.برنامهریزیرئیس کتابخانه با کمک کمیته مشورتی کتابخانه،انجام مرحله بهمرحله خدمات مورد انتظار را تحقق میبخشد.(۳)
به منظور برنامهریزی کتابخانه تخصصی یا مرکز اطلاعرسانیسازمانهای تخصصی باید آشنایی کافی از سازمان مادر خود به عنوانیک کتابدار کسب نماییم.وسعت سازمان،هدف و ماهیت فعالیتهایآن و همچنین حوزههای اصلی موضوعات آن سازمان را باید شناسایینماییم تا بتوانیم با دیدگاه منطقی به برنامهریزی بپردازیم.(۳)
برنامه ریزی:
برنامه ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصر به فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرآیند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است.(۷)
برنامه ریزی عبارتست تصور و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و پیش بینی کردن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند .(۶)
برنامه ریزی، فرآیندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه می تواند که بلند مدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدیترین سند برای رشد است.برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.(۷)
برنامه ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است.(۷)
با پذیرفتن اصول پنج گانه مدیریتی، و مبنای برنامه ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می رسیم که برنامه ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم هاکه در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوستهای برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم ها وجود دارد. طی این فرآیند، به پیش بینی و تدوین فعالیت هایی پرداخته می شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرآیند برنامه ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می شود و پاسخ به این پرسش ها به انتخاب مأموریت ها، هدف ها و اقداماتی برای نیل به آنها می انجامد که مستلزم تصمیم گیری و انتخاب از میان راه های مختلف است.(۷)
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی:
همانگونه که عنوان شد در میان همه وظایف مدیریت برنامه ریزی از اساسیترین آنهاست که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد. به عبارت دیگر برنامهریزی میان جایی که هستیم با جایی که میخواهیم به آن برویم پلی میسازد و موجب میشود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمیگیرد، پدید آید.از آنجایی که همه سازمانها به دنبال آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پوپایی محیط و وجود تلاطمدر آن، و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی میافزاید.(۶)
پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارهای درست) و کارآیی(درست انجام دادن کارها) تفاوت است و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشد .(۶)
سابقه تاریخی برنامه ریزی:
منشاء و ماهیت برنامه ریزی به صدها هزار سال قبل بر میگردد، سابقه تاریخی برنامهریزی تقریباً به همان اندازه قدمت فرهنگ و تمدن بشر است. آثار به جا مانده از زندگی بشر اولیه نشان میدهد که از همان ابتدا برنامهریزی ضرورت یافته بوده است مثلاً در شکار که بالضروره به صورت گروهی صورت میگرفت گردآوری افراد و ابزار و سازماندهی و خلاصه هدایت آنان در حین شکار برای هر فعالیت لازم در زمان مناسب، مدیریت اولیه را به برنامه ریزی ابتدایی پیوند میداد.(۴)
راههایی که در ۲۵ قرن قبل در ایران ساخته شدند نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی در ایران باستان میباشد. مدیریت و شیوهی آن در غرب قبل از هر چیز، چهرهای سیاسی داشت چنان که پس از سال ۱۵۰۰ میلادی، عقاید ماکیاولی مبتنی بر لزوم حداکثر استفاده از هر چیز در خدمت حاکم، طرفدارانی بسیار یافت.(۴)
هدفهای برنامه ریزی:
افزایش احتمال رسیدن به هدف ازطریق تنظیم فعالیتها
افزایش جنبه اقتصادی(مقرون به صرفه بودن عملیات )
تمرکز بر روی مقاصد و اهداف و احتراز از تغییر مسیر
تهیه ابزاری برای کنترل (۶)
مزایای برنامه ریزی عبارتند از:
- افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
- ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیم ها
- صرفه اقتصادی
- انطباق با شرایط متغیر محیطی
- استفاده صحیح از منابع
- فراهم شدن ابزارهای کنترل
- امکان سنجش میزان پیشرفت
- آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
- تقویت کار گروهی
- رسیدن به اهداف شخصی(۷)
چالش های برنامه ریزی :
چالش های عمده برنامه ریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:
۱.حوادث غیر منتظره ای که می تواند تمام پیش بینی ها را نقش بر آب کند!
۲.عوض شدن فکر
۳. تغییر رویه هایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.
۴.صرف هزینه و وقت.
۵.محدودیت های کوتاه مدت و مقطعی.(۷)
مراحل عمده برنامه ریزی:
کونتز،ادانل و وایهریخ در کتاب مدیریت ، مراحل برنامهریزی را به صورت زیر آوردهاست:
1-آگاهی از فرصتها (مسائل و نیازها)
2-تعیین اهداف کوتاه مدت
3- تعیین مفروضات
4-تعیین گزینههای مختلف
5-ارزیابی گزینههای مختلف
6- انتخاب یک راه
7-فرمولهکردن برنامههای فرعی
8-کمّی کردن برنامهها به وسیله بودجهبندی
بطوریکه ملاحظه میشود برنامهریزی یک جریان مداوم در جهت پیشرفت فعالیّتها برای حصول هدفها و مقاصد از پیش تعیین شده است . از نتایج برنامههای اجرا شده نقاط ضعف و انحرافات و همچنین نقاط قوت و جنبههای مثبت باید به منظور رفع نقایص و بهبود عملیات در آینده استفاده نمود .(۶)
انواع برنامهریزی:
امروزه برنامهریزی جایگاه و ارزش ویژهای یافته و همه فعالیتهای بشری را در برگرفته است، به طوری که بیشتر تصمیمات و اقدامات براساس برنامههای از پیش تعیین شده انجام میگیرند. بر همین اساس تقسیمبندیهای گوناگونی از برنامهریزی از نظر زمانی، سطوح، اهداف و … صورت گرفته است.(۴)
انواع برنامهریزی از نظر تصمیمگیری:
در مقیاس “تصمیمگیری”، برنامهریزی به سه سطح اصلی راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی تقسیم میشود :
– برنامهریزی راهبردی(Strategical Planning) : چارچوب برنامهها در تمام سطوح است و شامل اهداف و اقدامات اساسی در بلندمدت میباشد؛
– برنامهریزی تاکتیکی(Tactical Planning) : مشخص کردن هدفهای میانکار و انتخاب ابزارهای لازم برای تحقق آنها را در میانمدت موردنظر قرار میدهد؛
– برنامهریزی عملیاتی(Operational Planning) : شامل گامهای ویژه یا اقدامات مشخص برای انجام فعالیتهایی است که به اهداف مشخص نائل میشوند؛ بین این سطوح سهگانه برنامهریزی (برنامهریزی راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی) رابطهای هماهنگ و چندجانبه حاکم است، اما نکته حائز اهمیت این است که ارتباط متقابل بین سطوح مختلف مستلزم “انطباقپذیری برنامهها” میباشد. (۴)
انواع برنامهریزی از نظر محتوایی و موضوعی:
برنامهریزی از نظر “محتوایی و موضوعی” بسیار متنوع و گوناگون بوده ، مانند برنامهریزی اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و …؛ به طور کلی برحسب “موضوع” میتوان برنامهریزی را به دو نوع کلی دستهبندی نمود. البته این تقسیمبندی به معنی تفکیک محتوایی دو موضوع از یکدیگر نمیباشد :
– برنامهریزی عمومی
– برنامهریزی کالبدی(۴)
انواع برنامهریزی از نظر زمانی:
انواع برنامهریزی از نظر “زمانی” به سه دوره کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت تقسیم شده است:
– برنامهریزی بلندمدت
– برنامهریزی میانمدت
– برنامهریزی کوتاهمدت(۴)
انواع برنامهریزی از نظر اهداف:
برنامهریزی در رابطه با “اهداف” به دو دسته برنامهریزی براساس “اهداف کلی” و برنامهریزی براساس “اهداف خاص” تقسیم میشود. (۴)
انواع برنامهریزی مرامی:
– برنامه ریزی متمرکز
– برنامه ریزی نیمه متمرکز
– برنامه ریزی مختلط
– برنامه ریزی ارشادی
– برنامه ریزی موضوعی یا موردی(۴)
انواع برنامهریزی از نظر مقیاس:
برنامهریزی از نظر “مقیاس” در سطوح مختلفی انجام میگیرد که عبارتند از برنامه ریزی ملی، برنامه ریزی منطقه ای و برنامه ریزی محلی.
– برنامهریزی ملی
– برنامهریزی منطقهای(۴)
دیدگاههای متداول در برنامه ریزی:
1– برنامه ریزی از داخل به خارج و برنامه ریزی از خارج به داخل
در برنامهریزی از داخل به خارج برکارهایی تمرکز میشود که سازمان در حالحاضر انجام میدهد و تلاش میشود تا آنها به بهترین صورت انجام پذیرد. برنامهریزی به این شیوه تغییرات عمدهای را در سازمان ایجاد نمیکند، ولیمیتواند برای استفاده بهینه از منابع مفید و موثر باشد.برنامهریزی از داخل به خارج برای بهتر انجام شدن کارهای جاری صورت میپذیرد و هدف آن یافتن بهترین شیوه انجان کار است.
در برنامهریزی از خارج به داخل ابتدا محیط خارجی بررسی و تحلیل میشود و برای استفاده از فرصتها و به حداقل رساندن مسائل ناشی از آن برنامهریزی میگردد.برنامهریزی ازخارج به داخل هنگامی مفید است که سازمان بخواهد کاری منحصر به فرد انجام دهد و هدف این برنامهریزی یافتن فرصتهای محیطی و استفاده بهینه ازآنهاست. (۶)
۲- برنامهریزی از بالا به پایین و برنامهریزی از پایین به بالا
در برنامهریزی از بالا به پایین ابتدا مدیر مالی هدفهای کلان را تعیین میکند و این امکان را برای مدیران سطوح دیگر فراهم میآورد تا در چهارچوب هدفهای کلان برنامه خود را تدوین کنند.
در برنامهریزی از پایین به بالا با تدوین برنامههایی شروع میشود که در سطوح عملیاتی شکل میگیرند؛ بدون آنکه به محدودیتهای کلی سازمان توجه شود آنگاه این برنامهها از طریق سلسله مراتب به بالاترین سطح مدیریت ارائه میگردد. (۶)
۳- برنامه ریزی بر مبنای هدف
در این نوع از برنامهریزی مهمترین مسائل سازمان تعریف میشود و سپس با مشارکت کارکنان برای هر واحد و قسمت از یک واحد و نهایتاً برای هر فرد شاغل هدفگذاری منظمی انجام میگیرد.برنامهریزی بر مبنای هدف برای ترکیب اهداف فردی و سازمانی بکار میرود و بر این عقیده استوار است که مشارکت توأم رئیس و مرئوس در تبدیل اهداف کلی به اهداف فردی ، تأثیر مثبتی بر عملکرد کارکنان دارد و تدوین پذیرش دوطرفه اهداف ، تعهد قویتری را در کارکنان ایجاد میکند ؛ تا اینکه سرپرست یک جانبه هدفگذاری کرده، آنها را به زیر دستان تحمیل کند. (۶)
مراحل برنامهریزی بر اساس هدف و نتیجه عبارتند از:
1- تعیین رسالت و ماموریت
2- تعیین نتایج مورد انتظار
3- تعریف شاخصهای ارزیابی
4- تعریف هدفهای عملیاتی
5- تنظیم برنامههای عملیاتی
6- طراحی سیستم کنترل عملیات
4– برنامه ریزی بر مبنای استثناء
عبارتست از تعیین هدف ، تخصیص منابع و تعیین شاخصهای عملیاتی و واگذاری امور به ابتکار عمل مسئولان واحدها. مدیریت عالی سازمان، تنها هنگامی که انحرافات عملکرد واحدی از برنامه پیش بینی شده، از حد معینی تجاوز کند در امور آن واحد دخالت خواهد کرد. ابزارهای اساسی و متداول در این روش عبارتند از: بودجه هزینههای استاندارد و حسابداری مدیریت یا حسابداری مراکز مسئولیت (مراکز هزینه، درآمد، سرمایهگذاری)
5– برنامه ریزی اضطراری
عبارتست از پیش بینی و معین ساختن عکسالعملها و پاسخ مناسب به حوادث یا شرایط جدیدی که در اوضاع و احوال سارمان ممکن است اتفاق بیفتد.
6– برنامه ریزی اقتضایی
در برنامهریزی اقتضایی «گزینههای گوناگون قابل اجرا» شناسایی میشوند و در صورتی که اعتبار برنامه اصلی به دلیل تغییرات محیطی، بیش از حد کاهش یابد، یکی از آن گزینهها قابل اجرا خواهند بود.(۶)
برنامهریزی مبتنی بر اندیشیدن پیش از عمل است؛ ولی هر چه محیط برنامهریزی نامطمئنتر باشد، احتمال نامناسب بودن مفروضات آغازین با پیشبینیها و حتی مقاصد اولیه، افزایش مییابد. در چنین محیطهایی بطور مستمر مسائل و رخداداهای غیر منتظره رخ میدهند و در نتیجه، تغییر در برنامهریزی را ضروری میسازند؛ بنابراین بهتر است که همواره در موقع برنامهریزیها، پیشبینی شود که اگر کارها آنگونه که انتظار داریم پیش نرفت، چه تغییراتی در برنامهها ایجاد شود یا کدام برنامههای جایگزین آماده شوند تا مدیر با مشکل مواجه نشود.
به عبارت دیگر هنگامی که بحرانی در نقاط پیش بینی شده بروز کند که حاکی از بی اعتباری برنامه باشد، با استفاده از برنامه ریزی اقتضایی امکان اقدام سریع فراهم میآید.(۶)
برنامهریزی موثر:
توجه به موارد ذیل موجب موثر بودن برنامهریزی میگردد :
1- برنامهریزی منطقی باید دارایمدت زمانی باشد که بتواند تکافوی انجام تعهدات ناشی از تصمیمات امروزی ما را بکند
2- همه افراد درگیر، درک صحیحی از برنامه و چگونگی اجرای آن داشته باشند
3- وجود همفکری و همکاری در امور برنامهریزی
4- ایجاد شرایط مناسب برای برنامهریزی از سطوح بالای سازمان
5- شروع برنامهریزی از سطوح بالای سازمان و سازمان یافته باشد.(۶)
برنامه ریزی و بودجه بندی:
امروزه در کلیه سازمانها اوضاع و احوال رقابتیمدیران را بر آن میدارد تا از طریق بکار بردن روشهایسنجیده و معتبر حداکثر کارآئی را در مقیاس وسیعبدست آورند.یکی از مهمترین روشها که جهت افزایشکارآیی مورد توجه قرار گرفته برنامهریزی و کنترلمیباشد که کاربردهای وسیع در سرمایهگذاریها و و کوششهای دستهجمعی دارد.براین اساس موفقیت تعاونیها در انجام وظایف خود در گرو تعیین و تصریحهدفها و مسئولیتها و ارزیابی چگونگی انجام آنها و همچنین موفق حاکی از این است که این گروه از تعاونیها بدون استثناء برنامهریزی خود را از طریق سیستم برنامه ریزی و کنترل همه جانبه انجام داده و اعتقاد به این امر داشتهاند که برنامهریزی و بودجهبندی یک وظیفه قانونیو محوری هیئت مدیره میباشد.(۱۰)
وظایف بودجه بندی:
دو وظیفه اصلی زیر را میتوان بودجه بندی معین کرد:
1-برنامهریزی
2-کنترل
برنامهریزی
برای اغلب مدیران هم زمان با واژه بودجه بندی مفهومبرنامه ریزی نیز تداعی میشود برنامه ریزی کلیه مراحلبودجه بندی را از نقطه شروع فکر تا مرحله برآورد بودجهشامل میشود و بالطبع زمان نسبتا طولانی نیز به آناختصاص مییابد.(۱۰)
مدیران، برنامه ریزی و تصمیم گیری :
تصمیم گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه ریزی است چرا که نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نموددارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت سایمون) مدیریت و تصمیم گیری را دو واژه مترادف می دانند!(۷)
به جرأت می توان گفت برنامه ریزی و تصمیم گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می کند با وجودی که تصمیم گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می شود، اما اساس برنامه ریزی به شمار می آیزیرا نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم گیری از ارکان اساسی فعالیت های مدیریتی به شمار می رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می شود که نیاز به تصمیم گیری دارد. (۷)
برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی:
برنامه ریزی خوب، تاثیری بسزا در مدیریت موفق دارد. امروزه، مدیر بی برنامه، فاقد کارنامه است. تامین نیازهای آتی سازمان، به مهارت مدیریت بر منابع انسانی، اولین دلیل برنامه ریزی منابع انسانی است. بخش اعظم این برنامه ریزی، ماهیتاً راهبردی بوده و متوجه اهداف اصلی سازمان و رویه های لازمی است که برای وصول به این اهداف باید از آنها پیروی شود. در فرایند برنامه ریزی راهبردی، منابع و شرایط بازار تغییرات فناوری، توسعه تولید و سرمایه مورد نیاز، مورد توجه کافی قرار می گیرد. بسیاری از مدیران رده بالا، برنامه ریزی منابع انسانی را فقط برای حفظ کارگران از لحاظ کمی و تشویق آنان به تحقق آرمان ها و اهداف کاری سازمان، ضروری می دانند. در نتیجه، توسعه نیازهای منابع انسانی نسبت به توسعه راهبردهای کار مؤسسه، در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد.(۲)
نقش فناوری اطلاعات در برنامه ریزی:
یکی از آخرین فناوریهای اطلاعاتی در زمینه تحول سازمانها، سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (ERP=ENTERPRISE RESOURCES PLANNING) است. هدف اصلی در این فناوری، نفوذ فناوری اطلاعات در تمامی مراحل فعالیتهای یک سازمان یا بنگاه اقتصادی است تا منابع مختلف بتوانند با یکدیگر و رعایت تبادلات منطقی بین هم، خروجی یکپارچه ای را ارائه کنند. سیستم های اطلاعاتی کارا و یکپارچه که بتوانند همه فعالیتها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را بموقع در اختیار استفاده کنندگان آن قرار دهند، از ابزار های مفیدی هستند که سازمانها برای افزایش قابلیتهای خود، بهبود عملکرد، تصمیم گیری بهتر و دستیابی به مزیت رقابتی از آن استفاده می کنند. (۵)
در این میان سیستمهای ERP از آخرین ابزارهای مدیریتی است که قادر است اطلاعات موجود در سازمان را با استفاده از IT در تمام حوزه های فعالیت سازمان به طور یکپارچه و منسجم جمع آوری کند و این اطلاعات و نتایج حاصل از آن را در اختیار استفاده کنندگان آن در سطوح مختلف سازمان قرار دهد. این سیستم ها را میتوان جزء ثمره های جدید در زمینه IT در یک دهه گذشته دانست که با پیشرفت مداوم در این زمینه بسرعت در حال دگرگونی و تکامل است. (۵)
برنامهریزی و دموکراسی:
در برنامهریزی،ارتباط( Linkage )جایگاهویژهای دارد.این امر مهم،میزان شناخت و آگاهیبرنامهریزان را با دنیای بیرون نشان میدهد.در اینمیان،ارتباطهای زیر از اهمیت ویژهای برخوردارند:
الف)آشنایی با قواعد ملی و جهانی.
ب)شناخت الگوی جهانی.
پ)آشنایی با برنامههای بومی.
ت)مدرنیزه کردن برنامهریزی.
در واقع،معماران برنامه،میبایست تصویر روشنی از دو حقیقت را در فعالیتهای برنامهریزیدنبال نمایند:اول اینکه،مردم را به کجا هدایتمیکنند؟دوم اینکه،چگونه مردم را با برنامه همسو خواهند کرد؟(۱)
برنامهریزان،بهعنوان معماران جامعه،در شرایط انتقال از برنامهریزی متمرکز به بازار و در شرایط نظم نوین جهانی،بحرانی را پیش روی دارند،و لازم است که کلیه معیارهای برنامهریزی را،در جهتمقابله با عقبماندگی و با حرکتی صلحطلبانه بهمنظور آماده نمودن جامعه برای حضور در یک رقابتسازنده مهیا سازند.(۱)
چهرههای برجسته نظام برنامهریزیایدیولوژیک و قانون مدار که قبل از دهه ۱۹۶۰ و بعد از دهه ۱۹۷۰ الگوهای غالب برنامهریزی را سازماندهی میکردند،دیگر نمیتوانند پاسخگویتغییرات شدید و گسترده منطق جهان معاصر باشند، لذا انتظار این است که عناصر کلیدی آزادسازی و دموکراسی،به معیارهای برنامهریزی افزوده شوند.(۱)
منابع و ماخذ:
- عبیری، غلامحسین. “برنامه ریزی و دموکراسیریا”؛ اقتصاد؛ مرداد و شهریور، ۱۳۸۳. شماره ۳۰،ص ۲۳ تا ۲۶.
- ملکی، آناهیتا؛ عموزاده خلیلی، علی. برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی؛ ۲۰۱۱.
- مهینی فر، سپیده.” برنامه ریزی در کتابخانه های تخصصی: نیروی انسانی، خدمات، بودجه”؛ کتابداری و اطاع رسانی، تیر ۱۳۸۷. شماره ۹، ص ۱۶ تا ۲۰.
- آیت اللهی، علی رضا. اصول برنامه ریزی؛ مرکز مدیریت دولتی، ۱۳۷۷.
- تقوی فرد، محمد؛ راهدی ادیب، محسن؛ ترابی، مصطفی. “نقش فناوری اطلاعات در برنامه ریزی منابع انسانی”، ۲۰۰۷.
- “اصول و مبانی برنامه ریزی”؛ دوماهنامه توسعه انسانی پلیس. سال سوم، شماره ۷.
- اصول و منابع برنامه ریزی؛ پایگاه مقالات علمی مدیریت، ویکی پدیا. ۲۰۰۶.
- تولایی، روح الله. پایگاه مقالات مدیریت، ۱۳۸۶.
- میرزایی، محسن. برنامه ریزی عملیاتی، ۱۳۸۸.
- “برنامه ریزی و بودجه بندی در تعاونیها”؛ اقتصاد-فرهنگ و تعاون. شماره ۳۰، ۱۳۸۳.
این مقاله با همکاری مائده ذوالفقاری و مریم ذوالفقاری نوشته شده است.