دکتررحمت الله فتاحی استادعلوم کتابداری و اطلاع رسانیدردانشگاه فردوسی مشهداست. او از سال ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۵ به عنوان نائب رئیسانجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایرانو از سال ۱۳۸۶ الی ۱۳۸۸ به عنوان رئیسانجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایرانمشغول به فعالیت بوده. ایشان در حال حاضر به عنوان رئیس انجمن کتابداری واطلاع رسانی ایران – شاخه خراسان مشغول به فعالیت می باشند. او دارایمدرک کارشناسیزبان وادبیات انگلیسیاز دانشگاه فردوسی مشهد (۱۳۵۳)،کارشناسی ارشدکتابداری ازدانشگاه تهران (۱۳۵۸) و دکترای کتابداری از دانشگاهنیوساوت ولزاسترالیا (۱۳۷۶) است.
آنچه در زیر می آید نظرات ایشان پیرامون پرسش هایی با موضوع “مدیریت کتابخانه ها و جایگاه اجتماعی کتابداران” است.لطفا بخوانید و نظرات خود را در انتهای مطلب منعکس کنید.
1. آیا شما مدیریت کتابداران در کتابخانه ها را حق کتابداران میدانید و یا متخصصان دیگر حوزه ها نیز جواز حضور و مدیریت باید داشته باشند؟ دلایلی خود را در صورت موافق یا مخالف بودن لطفا ذکر کنید.
* همه این مواردی که مطرح کرده اید مشروط است، مشروط به عوامل دیگری که بر آنها تاثیر می گذارند. در درجه نخست، هر نوع واکاوی را باید در یک زمینه (کانتکست) بزرگتر مورد توجه قرار داد زیرا در آن صورت است که می توان آن عوامل را شناسایی کرد.
مدیریت یک کار تخصصی و بسیار ظریف است که نیاز به دانش و تجربه فراوان دارد، هم در زمینه کتابداری و اطلاع رسانی و هم در زمینه نظریه ها، رویکردها و سبکهای مدیریتی. افزون بر آن، مدیر نیازمند دانش در زمینه های روز مانند روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری و مانند آنهاست تا بتواند تحلیلها و تصمیمهای درستی به دست دهد. وجود هزاران کتاب و ده ها مجله تخصصی در زمینه مدیریت کتابخانه ها نشان دهنده تخصصی بودن این کار است. بدیهی است خواننده و استفاده کننده اصلی این منابع کتابداران هستند و مدیران غیر کتابدار کمتر علاقه ای به مطالعه و استفاده از این دانش تخصصی دارند.
مدیریت کتابخانه ها در درجه نخست حق کتابداران است اما مشروط به آنکه آنها از تجربه و دانش کافی برخوردار باشند و بتوانند امور را بدرستی پیش ببرند. صرف دانش آموخته بودن در حرفه نمی توان مدیر خوبی بود. مدیر کتابدار به یک دلیل مهم دیگر می تواند برای مدیریت کتابخانه موجه تر باشد: او نسبت به مدیران خارج از حرفه از ماندگاری بیشتر و در نتیجه تجربه افزونتر برخوردار است که می تواند یک امتیاز واقع بینانه به شمار اید. همچنین، مدیر کتابدار از این امتیاز برخوردار است که سایر همکاران و همتایان خود در سایر کتابخانه ها را می شناسد و می تواند با آنها تعامل و تبادل دانش داشته باشد.
۲. حضور افراد غیر متخصص بر صدر کتابخانه ها چه مسائل و عوارضی را برای کتابداران و به طور کلی این حوزه به دنیال خواهد داشت؟
* به طور ضمنی در پاسخ به پرسش پیش مطرح کردم که عدم اشنایی با تخصص کتابداری و اطلاع رسانی، عدم ثبات مدیریت آنها در طول زمان، و عدم اشنایی با سایر مدیران کتابدار از عمده کاستی ها در میان مدیران غیر کتابدار است. تجربه نشان داده است کتابداران دیدگاه مثبتی نسبت به مدیران غیرکتابدار ندارند و همین امر موجب عدم تعامل نزدیک و پایدار میان آنها شده است. کتابداران تمایل کمتری به همکاری با مدیران غیر کتابدار دارند که می تواند موجب کاهش فعالیتها و نوآوری ها باشد. جو کلی حرفه هم بر همین دیدگاه تاکید دارد. در عین حال، موارد استثنایی وجود دارد که برخی مدیران غیر کتابدار در کار خود موفق بوده اند. این امر هم می تواند به دلیل نزدیکی آنها به کتابداران و استفاده از همفکری آنها در امور مدیریتی باشد. آنها دریافته اند که بدون مشورت و مشارکت کتابداران نمی توان به موفقیت رسید.
۳. آیا حضور کتابداران در جایگاه مدیریت کتابخانه ها موجب ارتقاء جایگاه اجتماعی آنان و همچنین در روند هویت یابی و تعمیق آن موثر می دانید؟
* این مورد هم مشروط به توجه به برخی عوامل دیگر است. مدیران کتابداران در صورتی موفق به ارتقای جایگاه حرفه خواهند شد که تعامل خوبی با مدیران سایر بخشها در سازمان خود و نیز در سطح جامعه داشته باشند. نمونه های موفقی نیز در این مورد وجود دارد که مدیران کتابدار توانسته اند با برقراری ارتباط با سایر مدیران و تفاهم با آنان، امتیازهای خوبی را برای پیشبرد امور کتابخانه و در نتیجه، ارتقای جایگاه کتابداران کسب کنند. زمانی مدیران کتابدار قادر خواهند بود هویت حرفه خود را مطرح و تعمیق کنند که عملکرد خوبی بویژه در ارائه خدمات با جامعه داشته باشند. اینکه بسیاری از مدیران و مسئولان در ایران دیدگاه ضعیفی نسبت به کتابداران و مدیران کتابدار دارند تا اندازه ای به عملکرد ضعیف کتابخانه ها بستگی دارد. ارتقای جایگاه و تعمیق هویت حرفه ای نیازمند مجموعه ای از فعالیتها و خدمات است که در ارتباط با نیازهای واقعی جامعه و به طور پیوسته ارائه شود. از آنجا که حرفه کتابداری به مفهوم نوین آن حرفه ای جوان در ایران به شمار می آید و شاید در یک دهه اخیر تعداد کتابداران متخصص به اندازه کافی افزایش داشته و در کتابخانه ها فعالیت داشته اند، نمی توان انتظار داشت که شناخت جامعه از کتابخانه ها و مدیران کتابدار شناخت کامل و تخصصی باشد. هنوز بسترها و زیرساخت کتابخانه ها کاستی هایی دارد که بر موفقیت مدیران تاثیر منفی می گذارد. ما نیازمند زمان، همفکری، برنامه، و اقدامهای عملی هستیم تا بتوانسم ذهنیت جامعه را بهبود بخشیم.
۴. هر نکته و یا مورد خاصی که میتواند به این موضوعات مرتبط بوده و موجب روشنگری اذهان میشود بیان کنید.
* پیشنهاد مشخص من آمادگی بیشتر کتابداران به لحاظ دانشی و تجربی می باشد. مدیریت، همانگونه که گفته شد، یک کار تخصصی و ظریف است. افزون بر مدیریت، مدیران کتابدار باید از ویژگی رهبری و حکومت بر جان و دل همکاران برخوردار باشند. آنها می توانند از میان انواع سبکهای مدیریتی، سبک مشارکتی را که بهترین سبک برای پیشبرد جمعی امور است پیش گیرند. آنها حتی می توانند از مشورت متخصصان غیرکتابدار هم در برخی زمینه ها بهره ببرند. برگزاری میزگردهای تخصصی مدیریت کتابخانه ها و تبادل تجربه و دانش نیز یکی از رویکردهای موثر برای بهبود امور است.
مدیریت کتابداران زمانی توجیه است که دلسوزانه و از روی اشتیاق باشد. چه بسا افراد غیرکتابدار در پست مدیریت علاقمندتر از کتابداران، کارها را پیش برده اند؛ بنابراین حس مسولیت پذیری افراد و پشتکار آنان در کنار کتابدار بودن می تواند بسیار ارزشمندتر و مفیدتر باشد.
خانم باقری یعنی مدیران غیر متخصصی که الان بالا سر کتابدارا هستن خیلی دلسوزن؟ خیلی مشتاقن؟اگه خیلی دلسوزن چرا اجازه نمیدن نفد بشه کاراشون؟ الن کخ رییس جمهورتاکید کردن همه باید به نقد احترام بزارن پس چرا بعضی ها جرات ندارن؟حتما از سر دلسوزی
نه خیلیاشون دلسو نیستند. ولی مدیر کتابدار هم دیدم که دست ایشو نرو از پشت بسته. پس فقط مدیران غیر کتابدار نیستند که ضربه می زنن بدون تعارف میگیم که خود مدیران کتابدار هم حالا خواسته یا ناخواسته ضربه بدتر میزنن.
با سلام
با خانم باقری کاملا موافقم. با نهایت احترامی که برای دکتر فتاحی قائل هستم ولی به تجربه دیدم که مدیریت در سطح کلان کتابخانه های عمومی باید دست مدیر آشنا به کتابخانه ها و کتابداری باشد و الزامی به کتابدار بودنش نیست. چون دیدم مدیرانی که اصلا کتابداری نخوندن ولی..ولی بیش از یک کتابدار هم علاقه مند به این رشته هستند و هم مدیر واقعی هستن. مدیریت رو توی دانشگاه ما یاد نمی
گیریم مدیریت رو توی موقعیت قرا گرفتن و با تجربه و آژمون یاد می گیریم.
مدرک ارشد کتابداری یا دکترای کتابداری داشتن به منزله مدیر خوب بودن در کتابداری نیست.
سلام خدمت همه دلسوزان علم اطلاعات و دانش شناسی
به نظر بنده حقیر یک “کتابدار” باید مدیر کتابخانه باشد حتی اگر مدیریت نتواند. از آنجایی که مدیریت کتابخانه ها را مدت مدیدی است غیر کتابداران در اختیار دارند این اعتماد به نفس از کتابدار گرفته شده که واقعا می تواند مدیر باشد این توان را دارد که مدیریت کند و همان طور که شما می گویید اصلا در موقعیت قرار نگرفته است که خود را بسنجد از بدبختی های ما این است که یا کتابدار مدیر نمی شود یا آن کتابدار نمایی مدیر می شود که این چنین نظراتی را در افکار پرورش می دهد به امید آن روز که که کتابدارن شایسته مدیریت، مدیریت کنند.