میراث دیجیتال فردی و اجتماعی: از پیدایش تا پاسداشت

مقدمه و کمی تاریخچه

اگر سال ۱۹۶۹ را – که تاریخ ایجاد شبکه آرپانت است – تاریخ تولد اینترنت بدانیم؛ آن‌گاه امروز در سال ۲۰۱۰ این شبکه جهانی ۴۱ ساله شده است. به سخنی دیگر، بیش از ۴ دهه از تولید و اشاعه منابع الکترونیکی آنلاین (Online) می‌گذرد. در این سالها هر روز و هر ساعت بر تعداد و تنوع کاربران این شبکه افزوده شده و بر اساس آمارهای موجود اکنون حدود ۵ میلیارد انسان بر این کره خاکی به طور مستقیم یا غیر‌مستقیم با این شبکه در ارتباطند، به نوعی از آن بهره‌‌ می‌گیرند، یا بر آن تاثیر می‌گذارند.

البته نوع و میزان استفاده آنان از امکانات این شبکه بسیار متفاوت است. برخی از آنان هر روز ساعتهای متوالی به ارسال و دریافت ایمیل، جستجو در موتورهای کاوش، خواندن و نوشتن وبلاگ، و گاهی وبگردیهای بی‌هدف می‌پردازند. این گروه، که تعدادشان نیز کم نیست، جزو کاربران اصلی و پراستفاده اینترنت محسوب می‌شوند و زندگی آنان بدون این شبکه تقریباً مختل می‌شود. حتی بعضی از آنان دچار اعتیاد به اینترنت شده و در جستجوی راهکاری برای ترک این اعتیادند! در مقابل، گروهی دیگر نه هر روز بلکه گاهی، هفته‌ای یا ماهی یک‌بار برای مرور اخبار، یافتن پاسخ پرسشی مشخص، یا پرداخت قبض آب و برق به سراغ این شبکه می روند. به هر حال، امروزه حدود ۵ میلیارد نفر با زبانهای گوناگون، سطح سواد رایانه‌ای متفاوت، در فواصل زمانی مختلف و به هزار و یک دلیل پنهان و آشکار از این شبکه استفاده می‌کنند.

حجم و تنوع اطلاعات موجود نیز به اندازه کاربران آن گسترده و گوناگون است. در این بازار پرهیاهو و پرشتاب تقریباً همه کاربران در جستجوی استفاده سریع و بی‌دغدغه از مناسبترین اطلاعات هستند. مناسبت این اطلاعات نیز بیش از هر چیز با نیازی که در همان لحظه دارند تعریف می‌شود.  به نحوی که کانون توجه اغلب کاربران بر “لحظه”، “زمان حال” و “نیاز اکنون” متمرکز است؛ و آنان کمتر به دیروز و فردای اینترنت می‌اندیشند. به راستی برای اغلب آنان چه اهمیتی دارد که مثلاً ده سال پیش تعداد کاربران این شبکه چند میلیون نفر بوده و امروز چند میلیون نفر است؛ یا مثلاً در خلال این ده سال چند میلیون صفحه جدید به منابع اینترنتی افزوده شده است. امروزه فقط گوگل به تنهایی مدعی است نزدیک به ۲۵ میلیارد صفحه وبی و ۳/۱ میلیارد تصویر را نمایه کرده، و روزانه ۴۰۰ میلیون جستجو از طریق آن انجام می‌شود. آماری که اگر همین امروز منتشر شده باشد، فردا کهنه خواهد بود. حتی اگر در این آمار را اغراق‌آمیز بدانیم، حتی نیمی از آن نیز بسیار زیاد است.

در این میان، تصور کنید هر یک از این کاربران با هدف یافتن پاسخ پرسشهایی که دارند، کلیدواژه یا کلیدواژه‌هایی را به گوگل می سپارند. سپس در کسری از ثانیه هزارها یا شاید میلیونها گزینه در اختیارشان قرار می‌گیرد. آنگاه هر یک با شتاب و عجله یک یا چند گزینه در صفحه نخست یافته‌ها را انتخاب می‌کند، و پس از یک ارزیابی شتابزده‌ از میان همان چند مورد صفحه‌ای را برگزیده، و در نهایت پاسخی درست یا غلط نصیبشان می‌شود. دیگر چه اهمیتی دارد که از این هزاران سایت بازیابی شده، یکی یا چند مورد بازیابی نشود، یا هر یک از این سایتها فردای آن روز از دنیای اینترنت محو شوند، یا تغییری در محتوای آنها ایجاد گردد. پژوهشهای اخیر بر رفتار اطلاع‌یابی کاربران در محیط وب نشان داده اگر کاربری در حداکثر ۱۰ تا ۱۵ ثانیه به محتوای صفحه‌ای از صفحات اینترنت پی نبرد، آن را رها کرده و به سراغ صفحه دیگری می‌رود. چرا که با وجود این همه سایت، این همه اطلاعات، و این همه تنوع، چرا باید نگران یک سایت یا نگران نابودی یک یا چند فقره اطلاعاتی بود؟

اما نگاهی دقیق‌تر به این موضوع نشان می‌دهد – بر خلاف آنچه به نظر می‌رسد – باید نگران نابودی اطلاعات در محیط آنلاین بود. چرا که اطلاعاتی که امروز بر صفحه مانیتور من و شما نقش می‌بندد، بخش از “میراث دیجیتال” (Digital Heritage) است. میراثی که به نسلهای آینده تعلق دارد و این وظیفه ماست که از آن حفاظت کنیم. به همان اندازه که امروز نگران نابودی یک نسخه خطی هستیم، فرزندان ما در آینده نگران نابودی اطلاعات وب‌سایتها و وب‌لاگهایی خواهند بود که امروز به سادگی از کنار آنها می‌گذریم. بویژه با روندی که در تولید اطلاعات دیجیتال‌بنیاد (Born Digital Information) رخ داده است، این نگرانی جدی‌تر است. منظور از اطلاعات دیجیتال‌بنیاد، که فعلاً معادل فارسی بهتری برای آن به ذهنم نمی‌رسد، منابعی است که فقط به فرمت دیجیتالی وجود دارند، و نسخه چاپی آنها تولید نشده ‌است. مثلاً همین مقاله‌ای که اکنون مطالعه می‌کنید، دیجیتال‌بنیاد است. چرا که نویسنده مستقیماً تایپش کرده و مجله “عطف” نیز به صورت آنلاین منتشرش ساخته است. بنابراین، هیچ نسخه دست‌نویس یا چاپی از آن وجود ندارد. امروزه زمزمه توقف کامل نسخه چاپی بسیاری از روزنامه‌های معروف دنیا، مثل گاردین و تایمز، به گوش می‌رسد. چرا که از نظر اقتصادی برای اغلب آنان تولید همزمان نسخه‌های دیجیتالی و چاپی مقرون به صرفه نیست. از نظر زیست محیطی هم اولویت با انتشار دیجیتالی است؛ تا درختان کمتری برای تولید کاغذ بریده شوند. از سویی دیگر نهضت بازتولید منابع چاپی و خطی به فرمت دیجیتالی (Digitizing or Digitization) خود بر اهمیت این موضوع می‌افزاید. بسیاری از کتابخانه‌ها و آرشیوهای دنیا با پویش (اسکن) منابع چاپی خود نسخه‌های دیجیتال آنها را در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

از طرفی کمبود فضای فیزیکی کتابخانه‌ها و آرشیوها مانع از نگهداری بسیاری از نسخه‌های چاپی شده است، و منابع برای نگهداری آسانتر و دسترس‌پذیری بیشتر به سوی دیجیتال شدن پیش می‌روند. بنابراین، دور نیست زمانی که دسترسی ما به بخش عظیمی از میراث مکتوب بشری فقط دیجیتالی باشد.

میراث دیجیتال چیست؟

تمام انواع منابع اطلاعاتی که امروزه به یکی از فرمتهای دیجیتال تولید می‌شوند و ارزش حفاظت و نگهداری برای نسلهای آینده را دارند، جزو میراث دیجیتال بشر به شمار می‌آیند. در سال ۲۰۰۲ پیشنهادی در یونسکو درباره حفاظت منابع دیجیتال مطرح گردید و در آن مفهوم میراث دیجیتال این‌گونه تعریف شده است: “میراث دیجیتالی شامل اسنادی از تمام قسمت‌های جهان است که از انواع مدارک موجود در همه زبان‌ها و همه زمینه‌های دانش به‌صورت دیجیتالی درآمده، و یا از ابتدا به ‌صورت دیجیتالی تهیه شده است و شکل دیگری ندارد. ]این منابع[ شامل متن، پایگاه‌های اطلاعاتی، تصاویر ثابت و متحرک، اطلاعات شنیداری و گرافیکی، همین‌طور نرم‌افزارهای مربوط به آن که به‌صورت پیوسته یا غیر آن تهیه شده است” (فرزام، ۱۳۸۵: ۱۷۶۸)

در مارس ۲۰۰۳ کتابخانه ملی استرالیا دستنامه‌ای ۱۷۰ صفحه‌ای برای حفاظت از منابع دیجیتال تهیه کرد که توسط یونسکو منتشر شده و نسخه کامل آن نیز در وب در نشانی ذیل به رایگان دسترس‌پذیر است: (http://unesdoc.unesco.org/images/0013/001300/130071e.pdf)

این دستنامه از ۴ بخش و ۲۱ فصل تشکیل شده و به مبانی نظری و راهکارهای عملی در زمینه حفاظت از منابع دیجیتال می‌پردازد و منابع مفیدی نیز در این زمینه معرفی کرده است.

در مجموع، دو پرسش اساسی در زمینه میراث دیجیتال مطرح است. نخست آنکه مهمترین معیار یا معیارها برای انتخاب منابعی که ارزش نگهداری دارند چیست؟ آیا مثلاً یک آرشیو وب ملی باید تمام صفحاتی را که در آن کشور یا به زبان رسمی آن کشور در اینترنت منتشر می‌شود بایگانی کند؟ آیا از نظر فنی و مالی امکان چنین اقدامی با این حجم و گستردگی وجود دارد؟ دوم آنکه بهترین و مناسبترین روشهای مقرون به صرفه برای حفظت از این منابع کدامند؟ چگونه می‌توان از حفاظت دقیق منابع دیجیتال برای نسلهای آینده اطمینان یافت و این منابع را بی کم و کاست در اختیارشان قرار داد؟

نوشتار حاضر با مجال اندکی که در اختیار دارد نمی‌تواند به پاسخ این پرسشها بپردازد. اما امید است با طرح موضوع میراث دیجیتال، اهمیت آن را نشان دهد. در این یادداشت فقط دو جنبه میراث دیجیتال مطرح به اختصار می‌شود که عبارتند از: میراث دیجیتال فردی و میراث دیجیتال فرهنگی و اجتماعی.

سرمایه‌ها و میراث دیجیتال فردی

دارایی‌های آنلاین هر فرد پس از مرگ او میراثی دیجیتال است که از وی بر جای خواهد ماند. این دارایی‌ها دو بخش دارد. یکی بخش عمومی و دسترس‌پذیر و دیگری بخش خصوصی و پنهان. مثلاً نوشته‌های وبلاگ‌نویسان پس از مرگشان نیز در دسترس کاربران اینترنت باقی خواهد ماند. اما این وبلاگها دیگر روزآمد نخواهند شد. اما پیامهای به جای مانده در صندوق پستی افراد، فایلهایی که در شبکه‌های مختلف الکترونیکی ذخیره کرده‌اند و حسابهای مالی الکترونیکی آنان، که دسترسی به هریک فقط با اسم کاربر و گذرواژه ممکن است، غیر قابل دسترس خواهند بود. البته تمام این دارایی‌های الکترونیکی برای مدیران آن شبکه‌ها به راحتی دسترس‌پذیر است. مثلاً، گوگل به راحتی به تمام صندوقهای پستی جی‌میل دسترسی دارد. بنابراین، این بحث دسترسی نیز خود مقوله‌ای چند وجهی و مفصل است که فعلاً از آن می‌گذرم.

با این حال، بدون در نظر گرفتن شرایط ویژه‌ای که گفته شد، پس از مرگ هر یک از کاربران اینترنتی بخشی از دارایی‌های آنها که با اسم کاربر و گذرواژه حفاظت می‌شود در فضای تقریباً بیکران دیجیتال رها خواهد شد. مگر آنکه این افراد قبلاً رمز عبورشان را در اختیار افراد مورد اطمینان خود قرار داده باشند. این موضوع جنبه‌های حقوقی متعددی دارد که تا کنون به آن توجه کافی نشده است. به سخنی دیگر، نمی‌توان با قطعیت گفت که دارایی‌های آنلاین هر فرد پس از وی به چه فرد یا افرادی از نزدیکانش تعلق دارد؟ آیا باید تمام قوانین مربوط به ارث در این مورد هم صادق باشد؟ آیا شرکتهای رایانه‌ای ارائه کننده خدمات شبکه‌ای باید اسم کاربر و گذرواژه کاربران فوت شده خود را در اختیار بازماندگانشان قرار دهند؟ و پرسشهای فراوان دیگری از این دست که باید برای هریک قوانین و مقررات خاصی وضع شود.

جالب است امروزه گروهی از این موضوع استفاده تجاری کرده و کسب و کار جدیدی در دنیای اینترنت به راه انداخته‌اند. سایتهایی ایجاد شده‌اند که با دریافت حق اشتراک سالانه اسم کاربر و گذرواژه‌های افراد را در جای مطمئنی ذخیره می‌کنند و پس از تائید خبر فوت این کاربران، این اطلاعات را در اختیار افرادی که وی در زمان حیاتش مشخص کرده است قرار می‌دهند. در بعضی از سایتها نیز کاربران می‌توانند پیامهای مشخصی، مثل نامه‌های ایمیلی یا یادداشتهایی برای وبلاگشان، تهیه کنند تا در زمان مشخصی پس از مرگشان، حداکثر تا ۵۰ سال، این پیامها به افرادی که انتخاب کرده‌اند ارسال شود، یا وبلاگشان روزآمد گردد. سایت http://legacylocker.com و https://www.entrustet.com مثالهایی از این خدماتند.

میراث دیجیتال فرهنگی و اجتماعی

انواع و اقسام منابع اطلاعات دیجیتالی که به هر شکل – اعم از متن، تصویر، صوت، یا چندرسانه‌ای – در محملهای آنلاین یا آفلاین ایجاد می‌شوند، در آینده جزو میراث دیجیتال فرهنگی و اجتماعی خواهند بود. سایتها، کتابها، مقالات، و خبرنامه‌های الکترونیکی در زمینه‌های مختلف علمی، آموزشی، فرهنگی، ادبی و هنری که هر روز به دنیای مواج و سیال اینترنت وارد می‌شوند بخشهایی از این میراث هستند، که خود زیر مجموعه‌ای از میراث فرهنگی است. در تعریف میراث فرهنگی می‌توان گفت:

“میراث فرهنگی به آثار مادی و معنوی به جامانده از گذشته گفته می‌شود که بر هویت فرهنگی یک جامعه انسانی دلالت دارد و از آن جهت قابل توجه است که در شناخت زندگی گذشتگان مفید و مؤثر است و برای مطالعه جوامع، اقوام، و ملل گوناگون، و نیز بازشناسی آثار مادی تمدن‌ها و سیر تشکیل و تکامل آنها سندی باارزش به‌شمار می‌آید.” (فرزام، ۱۳۸۵: ۱۷۶۵)

همانطور که کشورهای مختلف دغدغه حفاظت از میراث فرهنگی خود را دارند، بخش دیجیتال این میراث نیز اهمیتی روزافزون یافته است. از حدود ۱۵ سال پیش تا کنون، کوششهای فراوانی در زمینه آرشیو منابع وبی (Web Archive) در دنیا انجام شده است. اغلب این پروژه‌ها در کتابخانه‌های ملی کشورهای گوناگون متمرکز بوده، که از آن میان می‌توان به پروژه کتابخانه دیجیتال کتابخانه ملی ایران (http://dl.nlai.ir)، برنامه حفاظت دیجیتال کتابخانه کنگره (http://www.digitalpreservation.gov)، آرشیو وب بریتانیا (http://www.webarchive.org.uk/)، پروژه پاندورا (PANDORA) در کتابخانه ملی استرالیا (http://pandora.nla.gov.au)، و سایت معروف “وب آرکایو” (http://www.archive.org/) اشاره کرد.  معرفی این سایتها و ارائه توضیحات بیشتر درباره مفاهیم پایه در این زمینه را به نوشتار دیگری در شماره‌های بعدی همین نشریه موکول می‌کنیم.

منابع

فرزام، فریبا (۱۳۸۵)، “میراث فرهنگی”، در دائره‌المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. ج ۲. ص. ۱۷۶۹-۱۷۶۵. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

About يزدان منصوريان

یزدان منصوریان در دانشگاه چارلز استورت استرالیا کتابداری درس می دهد. او در سال 1385 از دانشگاه شفیلد انگلستان فارغ التحصیل شده و یازده سال عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بوده است. شیفته ادبیات و فلسفه است و در مجله هایی مثل بخارا، جهان کتاب و نگاه نو از مطالعات خود در این دو قلمرو می نویسد.

View all posts by يزدان منصوريان →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *