اولین چیزی که با شنیدن کلمه مک دونالد به ذهن شما میرسد چیست؟ یک نام خانوادگی معمولی؟ یک نوع ساندویچ بزرگ؟ یک شرکت؟ احتمالاً بیشترین مفهومی که به ذهن اکثر شما میرسد، همان رستوران زنجیرهای معروف است، ولی آیا مشتریان مک دونالد که گاهی ساعتها برای تهیه غذا در صفهای طولانی میایستند میدانند که مک دونالد یک مرکز آرشیو هم دارد؟ چندی پیش، از طریق یکی از گروههای بحث آرشیوی مطلبی کوتاه به دستم رسید که درباره آرشیو رستوران زنجیرهای مک دونالد بود که بخشهایی از آن را با شما قسمت میکنم.
مایکل بولینگتون، مدیر مرکز اسناد رستوران زنجیرهای مک دونالد است. او مدرک کارشناسی و کارشناسی خود را در رشته تاریخ آمریکا از دانشگاه ایلینویز دریافت کرده است. ظاهراً گذشته و آینده بولینگتون در تاریخچه مک دونالد و به طور کلی فست فود محدود شده است. او خود اظهار میدارد که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ دستیار مدیر آرشیو شرکت Kraft Food تا اینکه در همان سال به خانواده مک دونالد پیوست و مدیریت آرشیو این رستوران زنجیرهای را بر عهده گرفت. درواقع مایکل وارد بزرگترین دانشگاه غذای جهان شد. او از همان ابتدا، اشتیاق و علاقه توصیف ناپذیری به کار در مرکز اسناد مک دونالد نشان داد و خود اظهار میدارد که با هدف حفظ تاریخ بیش از ۵۰ ساله مک دونالد، مدیریت آرشیو این رستوران عظیم بینالمللی را عهده دار شده است.
(تصویری از مایکل بولینگتون در مرکز اسناد مک دونالد)
او هر روز صبح که میخواهد وارد دفتر کارش شود، از مقابل عروسک بزرگ مک دونالد که نماد این شرکت بزرگ است عبور میکند. سالهاست که این عروسک، بخشی از نشان مک دونالد است. پس از ورود به محل کار، دستکش های سفید مخصوصی را به دست میکند تا مواد ترشح شده از دستش به منابع آرشیوی صدمه نزند. او با حدود ۱۴۰۰ جعبه از مدارک قدیمی سروکار دارد که این مدارک شامل اطلاعات تجاری و مالی، آگهیهای تبلیغاتی قدیمی، عکسها، نوارهای ویدئویی و غیره هستند که در دمای ۶۰ درجه فارنهایت نگهداری میشوند. بولینگتون، به عنوان نگهبان دی ان ای مک دونالد، حساسیت ویژهای جهت نگهداری این مواد به عمل میآورد.
مایکل برای سؤالاتی که روزانه از او پرسیده میشود یا فوراً جوابی می یابد یا اینکه یکی یا دو روز را در مجموعه آرشیوی خود سپری میکند تا پاسخها را بیابد. روز بد برای او روزی است که نتواند پاسخی را برای سوالاتی که از وی پرسیده میشود بیابد. بولینگتون، خود شخصاً مسئولیت گزینش مواد آرشیوی را برای مجموعه، بر عهده دارد. او اینکار را با دقت و وسواس به خصوصی انجام میدهد، به طوریکه از میان انبوه مواد آرشیوی رسیده به مرکز اسناد مک دونالد، فقط ۱۰ درصد آنها را جهت ورود به مجموعه، تأیید میکند. سایر موادی که در اتاق انتظار ماندهاند به تدریج، بر اساس نیاز مراجعان و با بررسیهای بیشتر بولینگتون با همکاری دو آرشیویست دیگر اجازه ورود به مجموعه را خواهند یافت.
خواندن این مطلب کوتاه در ارتباط با اشتیاق و علاقه مندی یک فرد به مدیریت آرشیو یک رستوران زنجیرهای تأمل برانگیز است. برای او مهم نیست که زیرمجموعه یک سازمان، که در اصطلاح عوام ساندویچی، خوانده میشود کار میکند. آنهم بخشی به نام آرشیو که چندان شناخته شده نیست و حداقل اولین مفهومی که به ذهن غیرمتخصصان از آرشیو به ذهن متبادر میشود یک مکان کثیف، درهم، شلوغ، خاک گرفته و بی نظم است. یک رستوران، یک قهوه خانه، یک کافی شاپ یا یک مغازه فست فود، شاید به نظر ما خیلی ساده بیاید ولی همین یک مغازه به ظاهر ساده، میتواند تاریخ ساز شود.
اگر یک بار به طور اجمال نگاهی به تعریف آرشیو بیندازیم، در تعاریف مختلفی که از آرشیو وجود دارد، آرشیو فقط شامل چند برگ و نسخه خطی نیست. هر رویداد، پدیده، مدرکی که قابلیت استناد داشته باشد و بتوان برای پژوهش بعداً به آن مراجعه نمود. البته تعریف آرشیو فقط منحصر به مواد آرشیوی نیست، بلکه مکان نگهداری آرشیو، یعنی مرکز اسناد و نیز فرایند آرشیوسازی نیز در این تعریف گنجانده میشود.
در کمتر متونی میتوانیم راجع به رستورانها و مکانهای مشابه در ایران مطالب تاریخی و مستند ببینیم و حتی جستجو در اوپک مرکز اسناد ملی ایران ما را به جایی نمی رساند. البته این گفته نیاز به پژوهش میدانی دارد ولی حداقل مشاهدات و شنیدهها نشان میدهند که رستورانهای ما دارای مرکز اسناد نیستند. وجود مراکز اسناد در چنین اماکنی، از جنبههای گوناگونی میتواند حائز اهمیت باشد. تحقیقات، حفظ پیشینههای تاریخی، و نگهداری مستندات مربوط به آن اماکن میتواند از مهمترین دلایل ایجاد مرکز اسناد در یک رستوران یا مراکز مشابه باشد. مأموریتهای جدیدی برای آرشیوها در حال تعریف شدن است و این مراکز، در سراسر دنیا در حال تکاندن گردوخاکهای خود هستند. به نظر میرسد که باید بیشتر از گذشته، آرشیو را بیشتر جدی بگیریم، حتی برای یک فست فود معمولی.