نوشته آندره ماسون و پل سالوان
ترجمه زهرا شادمان و حسین دانشی
دوران کتابهای زنجیر شده
از قرن سیزدهم به بعد کتابخانهها و کارگاههای نسخهبرداری صومعهها تنها مراکز زندگی معنوی و روشنفکرانه زمانه خود نبودند. به وجود آمدن دانشگاههای بزرگ از یک سو باعث پیدایش و توسعه کارگاههای نسخهبرداری غیرمذهبی شد و از سوی دیگر باعث پیدایش کتابخانههایی گردید که وابسته به این مدارس عالی و دانشگاهها بودند.
یکی از مهمترین کتابخانههای جدید کتابخانه سوربن بود که در ابتدای تأسیس آن در سال ۱۲۹۰ تعداد ۱۰۱۷ مجلد کتاب داشت و نیم قرن بعد تعداد کتابهای آن به ۱۷۲۰ مجلد رسید. این رقم نسبت به مقدار کتاب موجود در کتابخانههای صومعهها در قرن دوازدهم البته رقمی قابل توجه است. ضمناً لازم بود کتابها در اختیار دانشجویان قرار داده شود ولی البته امکان امانت دادن آنها به دانشجویان وجود نداشت، لذا روش جدیدی برای اداره کتابخانهها به وجود آمد که به سرعت در تمام دنیای غرب توسعه پیدا کرد و در سراسر قرن چهاردهم و پانزدهم و در اوائل قرن شانزدهم بدون چون و چرا در کتابخانههای دانشگاهی از آن پیروی شد و حتی به بعضی از کتابخانههای غیردانشگاهی هم سرایت کرد.
براساس این روش به جای انباشتن کتابها در قفسهها و غرفهها، آنها را از عرض بر روی میزهایی با سطح شیبدار پهن میکردند و آنگاه آنها را به میز زنجیر میکردند. زیر سطح شیبدار میزها عموماً یک طبقه جداگانه وجود داشت که کتابهای دیگر را روی این طبقه قرار میدادند که البته این کتابها هم به میز زنجیر شده بود. ترتیب بستن کتاب به میز هم به این صورت بود که یک سر زنجیر به آهنی که در عطف کتاب هنگام صحافی کار گذاشته شده بود متصل بود و سر دیگر زنجیر به قلابی وصل میشد. این قلاب به کمک یک قفل به یکی از لبههای میز وصل میگردید. پشت هر میز نیمکتی چوب قرار داشت که هنگام مطالعه دانشجویان پشت آن مینشستند. البته در چنین شرایطی هر کس که میخواست کتابی را مطالعه کند بایستی خود در کتابخانه از یک میز به میز دیگر نقل مکان میکرد و امکان حمل کتابها وجود نداشت.
در انگلستان قدیمیترین «کتابخانه زنجیری» در اکسفورد در سال ۱۳۲۰ تأسیس شد. در سال ۱۳۲۱ مقررات جدیدی در کتابخانه سوربن وضع گردید که به موجب آن صرفاً بهترین کتابهای موجود در هر رشته در «کتابخانه بزرگ» به میزها زنجیر میشد. نسخههای مکرر و آثاری که به ندرت از آن استفاده میشد و کتابهایی که دانشجویان میتوانستند به امانت ببرند همگی در «کتابخانه کوچک» نگهداری میشد. چند سال بعد سیاههای که از اموال این کتابخانه برداشتند نشان داد که ۳۳۰ مجلد در کتابخانه بزرگ و ۱۰۹۱ مجلد در کتابخانه کوچک وجود داشته است. اگر بخواهیم این مطلب را با اصطلاحات جدید کتابداری بیان کنیم کتابهایی که به میزها زنجیر شده بودند همان کتابهای مرجع اطاق مطالعه و کتابهای موجود در کتابخانه کوچک در واقع مخزن کتابخانه به شمار میروند.
این رویه جدید در اندک زمانی در سرتاسر دنیای غرب توسعه یافت. کتابخانههای فرانسه نسخههای خطی بیشماری دارند که هنوز قسمتی از آن زنجیرها به آنها متصل است. قدیمیترین نمونه میز مطالعه کتابهای زنجیر شده یکی میزی است متعلق به کتابخانه شهر چزنا (Cesona) در ایتالیا و دیگری متعلق به کتابخانه شهر زوتفن (Zutphen) در هلند.
واضح است که از قرن ۱۴ قرن تا قرن ۱۶ استفاده از کتابهای زنجیرشده به میز مطالعه، نقشه کتابخانه و طرز چیدن وسایل کتابخانه را تحتتأثیر قرار داده و تغییراتی را باعث گردیده است. برای تأمین نور کافی جهت میزهای مطالعه که به موازات یکدیگر قرار داشتند لازم بود که در مقابل هر ردیف میز مطالعه یک پنجره وجود داشته باشد که هر کدام از این پنجرهها ردیف میز مربوط به آن پنجره را روشن کند. این همان روشی است که امروز هم برای ردیفهای مختلف مخزن کتاب در مجهزترین کتابخانهها به کار گرفته میشود. فاصله متوسط هر پنجره که متناسب با فواصل میزها تنظیم میشوند در حدود ۷ پا یا ۳۵/۲ متر بوده است.
کتابخانههای صومعهها و کلیساها، که تعدادشان در قرن ۱۵ رو به افزایش گذاشت، عموماً از یک مربع مستطیل به عرض ۲۰ و طول ۳۰ و ارتفاع ۵ تا ۸ متر تشکیل میشدند.
این کتابخانهها عموماً بالای یکی از راهروهای صومعه در طبقه اول قرار داشت. نمونه این نوع کتابخانهها را ارموز میتوان درصومعه لاشزدیو (La Chaise – Dieu) و یا در کتابخانه تور (Tours) و بووه (Bayeux) دید. کتابخانه گاهی به موازات یا عمود بر خود ساختمان صومعه ساخته میشد، مثل کتابخانههایی که در نوآیان (Noyon) و در بایو (Bayeux) وجود دارد. نظیر همین تغییر و تبدیلات در کتابخانههای مدارس عالی نیز به وجود آمد. در پاریس کتابخانه مدرسه ناوار (Navarre) در طبقه اول ساختمان موازی صومعه جای داشت. در اطراف بنای این کتابخانه کلیسای مدرسه و حجرههای دانشجویان قرار داشت. ابعاد این کتابخانه ۲۶ متر در ۱۰ متر بود و در طول هر طرف آن ۱۹ پنجره به صورت شاهنشین قرار داشت. این بنای تاریخی در سال ۱۸۷۵ منهدم شد حال آنکه در انگلستان ساختمان مدارس کمبریج و آکسفورد با احترام هر چه تمامتر حفظ شده است و بنای این دو ساختمان میتواند تصویری از مدارس قدیمی مثل مدرسه ناوار و کلرمون (Clermont) و سوربون به دست دهد.
از آنجا که در کتابخانههای قرون وسطی کتابها را بر روی میزها و در وسط اطاق مطالعه قرار میدادند دیوارهای کتابخانه خالی میماند و لزوماً نیاز به تزئین داشت. البته از این تزئینات امروزه نمونههای بسیار نایزی بر جای مانده است زیرا نقاشیها و تصاویر دیواری این کتابخانهها در معرض تمام عواملی بود که بهنحوی باعث از میان رفتن این نقاشیها میشدند. ضمناً از قرن ۱۶ و ۱۷ به بعد روش قفسهبندی دیواری متداول شد و باعث از بین رفتن مقدار زیادی از این نقاشیها گردید.
زیباترین مجموعهای که از این نوع کتابخانهها موجود است کتابخانه پویی (Puy) است که سرستونهای آن هنرهای آزاد یا علوم هفتگانه را نمایش میدهند (صرف و نحو – منطق – معانی بیان – موسیقی و غیره) و در پای هر یک نقش مشاهیری که در این علوم معروف شدهاند تصویر شده است، بدینقرار: توبالکن (Tubal Cain)، سیسرون (Ciceron)، ارسطو (Aristote)، و پریسین (Priscien).
برای تزئین کتابخانه در قرون وسطی نه فقط از دیوارها، بلکه از پنجرهها نیز کمک میگرفتند. شیشههای رنگی این پنجرهها تقریباً همه از بین رفتهاند ولی با وجود این هنوز هم شواهدی در دست است که امکان بازسازی آن تصاویر را به ما میدهد. مثلاً در شارتر (Chartres) در شیشههای رنگین کلیسای سن پیات (Saint Piat) تصاویر موسیقی، معانی بیان، حساب، و صرف و نحو را به کار بردهاند: تصاویری که عنیاً شبیه نقاشیهای دیواری پوئی (Puy) هستند.
در کتابخانههای مدرسه ایتن (Eton) و کالج جیزز (Jesus college) در کمبریج هنوز هم قسمتی از شیشههای رنگی آن از قرون وسطی باقی مانده که همان نقوش را بر آن مییابیم. در کتابخانه سیکست چهارم (Sixte Tv) در واتیکان هنوز هم تصاویر فقهای بزرگ موجود است. تصاویری که در قرون وسطی کتابخانههای آلمان را نیز تزئین میکردهاند.
رابطه بسیار نزدیکی بین تصاویری که بر روی شیشهها و دیوارهای نقش میشد با فهرست کتابخانههای قرن وسطی وجود داشته است. همانطور که ونسان دوبووه (Vincent de Beauvais) گفته است این نقوش آئینه تمام نمای این بناهای عظیم بودند. آئینهای که با قدرت و ظرافت هر چه بیشتر تنظیم شده است. این نقوش نمایشگر تعلیم و تربیت در قرون وسطی میباشند؛ چه تعلیمات رسمی و چه آموزش از طریق کتابخانهها.
بنا به گفته لسن (Mgr. Lesne) تعلیمات معنوی اساساً از راه مطالعه هنرهای آزاد به دست میآید و با فهم و ادراک کتابهای مقدس به کمال میرسد و دانش بشری فقط مقدمهای است برای شناسائی علم الهی.
آموزش هنرهای آزاد اساساً محدود و متکی به چند اثر اساسی بود که اغلب آنها را در اکثر کتابخانهها باز مییابیم و از آنجا که پایهگذاران این علوم دانشمندان قدیم بودهاند در پای تصاویر تخیلی هنرهای آزاد نقش پریسین – سیسرون – ارسطو – اقلیدس – فیثاغورس را مییابیم و نه نویسندگان قرون وسطی را. و نیز به دلیل اینکه هنرهای آزاد اساس این کتابخانهها را تشکیل میدادند تصویر آنهاست که بر دیوار و پنجره کتابخانههای قرون وسطی نقش بسته است.
بخش دیگری از تعلیمات و در نتیجه بخش دیگری از مجموعه کتابخانه را علوم دینی و حکمت الهی تشکیل میداد و این تعلیمات یا از راه تفسیر متون مقدس و یا مطالعه تفسیرات پدران مقدس داده میشد. سومین ماده درسی، طرح حقوقی بود که شامل حقوق عمومی – فردی – جزا و فقه میشده است. سایر مواد درسی، مثل فیزیک و پزشکی و هنرهای دستی همچون بافندگی، فلزکاری، دریانوردی، کشاورزی، و شکار نیز قسمتی از تزئینات کتابخانهها از جمله کتابخانه ایتن و براندبورگ (Brandebourg) را تحتتأثیر قرار دادهاند.
برای اولین بار اراسم (Erasme) در رسالهای تحت عنوان De ration studii نوید داد که کتابخانهها باید دارای تزئیناتی باشند که «محیط مناسب برای مطالعه و تحقیق آمادهکننده» بهر تقدیر ارام روشی را که مدتها متداول بوده به صورت نوشته درآورده است. مظاهر هنرهای آزاد و تصاویر فلاسفه و آباء کلیسا همگی به همین منظور در کتابخانهها نقاشی میشد. این تصاویر خیلی بیشتر از بیان یک فکر کلی ارزش دارند .اینها در واقع در روی دیوارها و شیشههای کتابخانه طبقهبندی اصولی کتابخانه را نمایش میدادند. این رابطه نزدیک بین تصاویر و مواد کتابخانهها به خوبی از نوشتههایی که هنوز هم بر روی دیوارهای کتابخانه بایو وجود دارد و دقیقاً منطبق با طبقات فهرست کتابخانهها در سالهای ۱۴۳۶ تا ۱۴۸۰ است، مشهود میباشد.
اگر تا این حد بر روی تزئینات داخلی کتابخانهها در اواخر قرون وسطی تکیه شد بدین دلیل است که این امر نمایانگر اهمیتی بوده است که قدما برای تهیه محل مناسب برای مطالعه قائل بودهاند. البته به تدریج تمایلات و سلیقههای جدیدی نیز به وجود آمد که مهمترین آنها اولین کوشش برای تدوین فهرستگان کتابخانههای فرانسیسکن (Franciscans) در اواخر قرن چهاردهم است. به ۱۸۶ دیر متعلق به این فرقه در انگلستان نشانی فرستاده شد و از آنها درخواست گردید که فهرست کتابهای موجود در کتابخانههای خود را به نشانی مذکور بفرستند.
هم اکنون در کتابخانه بودلین (Bodleienne) در آکسفورد «فهرست کتابهای انگلیسی» که به کمک این جوابها تهیه شد هاست نگهداری میشود.
لازم است که در اینجا از کوششهای بعضی از پادشاهان فرانسه که درهای کتابخانههای خود را به روی دانشمندان باز کردند یادی به میان آوریم. وقایعنگار دربار سنلوئی (Saint Louis) مینویسد «وقتی سنلوئی پادشاه نیکوکار به ماوراء دیار سفر کرده بود شنید که گماشتگان خاص یکی از پادشاهان مسلمان کتابهایی را که مورد استفاده فلاسفه سرزمین او بود رونویسی و یا جمعآوری میکردند، او نیز دستور داد که در پاریس در یکی از اطاقهای کلیسای خود اطاقی درنظر بگیرند و کتابهایش را به آنجا منتقل کنند. خود او تنها مواقعی که فرصتی برای مطالعه مییافت به این اطاق میرفت ولی به هر کی که مایل به استفاده از این کتابها بود به سهولت اجازه ورود میداد».
پس از مرگ سنلوئی کتابهای او پراکنده شدند و از این پس فقط در زمان پادشاه بزرگ و کتابدوست فرانسه شارل پنجم بود که دوباره روح تازهای به کتابخانههای سلطنتی دمیده شد: پادشاهی که خود کتابدار کتابخانهای بود و کلیه امور کتابخانه را از ثبت و طبقهبندی و توصیف کتابها به دست خود انجام میداد. در سال ۱۳۶۸ او کتابخانه خود را به قصر لوور به برج فوکونری (Fauconnerie) منتقل کرد که در سه طبقه با جلال و ابهت بنا شده بود و با ۳۰ شمعدان کوچک و یک چلچراغ بزرگ نقرهای روشن میشد. ولی البته کتابخانه لوور هنوز جنبه خصوصی داشت. در سال ۱۴۲۵ این کتابخانه توسط دوک بدفورد (Bodford) خریداری شد و به انگلستان نقل مکان یافت و در قرن بعد یعنی قرن ۱۶ است که یک کتابخانه سلطنتی مداوم تأسیس میشود.