مقدمه :
کارشناسی ارشد را تمام کردیم. حالا از خیلیها جلوتریم اما از بعضیها نیز عقبتر هستیم. هر جا میرویم ما را همسایه دیوار به دیوار دکتری میشناسند و ما هم سرمان بلند است. اما بد نیست یک امتحان دکتری نیز بدهیم. راستش پیش خودمان که خلوت میکنیم میبینیم آنچه در کارشناسی ارشد آموختیم خیلی بیشتر از آنچه در دوره کارشناسی به دست آورده بودیم نیست و این کمی نگران میکند ما را، که نکند دوره دکتری هم به همین سبک و سیاق باشد … ولی اشکال ندارد. دکتر که میشویم! بعد عضو هیات علمی میشویم. کار خوب گیرمان میآید، پست خوب میگیریم و درآمدمان هم بالا میرود و کلی دوباره تبریک و مبارک باد میفرستند و باز از خیلیها جلوتر میشویم.
بله ! دغدغههای متفاوت وجود دارد و همینطور انگیزههای گوناگون و دانشجویان مقطع دکتری هر کدام به دلیل و علتی به این مقطع آمدهاند، گاه انگیزههای بسیار شخصی است و گاه اجتماعی و گاه علمی گرچه انگیزههای شخصی و اجتماعی را به سادگی میتوان در لباس انگیزههای علمی پنهان کرد اما آنچه تمام انگیزهها را معلوم میکند گذشت زمان است و اینکه یک فرد با مدرک دکتری و برخورداری از امتیازهای شخصی و اجتماعی و کاری و علمی این مقطع، به چه میزان بازده و سود دارد حتما در طول زمان مشخص میشود.
برای کنکاش در این موضوع به سراغ چندین نفر از دانشجویان مقطع دکتری رفتیم و درباره انگیزههای آنان سوال کردیم. تلاش ما برای این بود تا این دانشجویان از شهرها و گروههای متفاوت کتابداری باشند. پاسخ پرسشهایی که با این دانشجویان طرح شد را ما در ادامه آوردهایم اما قضاوت با شماست که از لا به لای گفتهها، انگیزههای واقعی را پیدا کنید. گرچه ما نیز امید داریم همانطور که گفته شده است همه، دغدغه کسب علم و دانش داشته باشند.
سوالات :
الف- چند سال بعد از کارشناسی ارشد به دوره دکتری رفتید و مساله شما برای ورود به این دوره چه بود؟
ب- اگر قرار باشد با خودتان و مخاطبان این گزارش خیلی شفاف صحبت کنید
ج- پیرامون انگیزههایتان برای ورود به دوره دکتری، کدام یک از مولفههای زیر اولویت داشتند؟
- قرار گرفتن در هیات علمی
- ارتقا پایگاه اجتماعی و داشتن عنوان دکتری!
- برخورداری از حقوق و مزایای مناسبتر
- موارد دیگر ( لطفا به این بخش پاسخ صریح و بدون حاشیه بدهید)
د- دیدگاه شما درباره ی دکتری کتابداری قبل از ورود به این دوره با الان چه تفاوتی کرده است؟
ه- دوره دکتری که در حال تحصیل هستید چقدر شما را از نظر علمی توانمند ساخته است؟
و- چه توصیهای به کسانی که میخواهند دکترای کتابداری بخوانند دارید؟
حیدر مختاری: با انگیزه باشید و ناامید نشوید !
حیدر مختاری با کسب رتبه یک از سال ۱۳۸۵دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاع رسانی فردوسی مشهد و ساکن شهر گرگان است او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه علوم پزشکی ایران – دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی در رشته کتابداری در شاخه پزشکی در سال ۱۳۸۲ اخذ نموده است. و مدرک کارشناسی خود را نیز از همین دانشگاه دریافت کرده است.
حیدر مختاری سه سال بعد از کارشناسی ارشد، در دوره دکتری پذیرفته شد. او میگوید برای هیات علمی شدن به دوره دکتری آمده اما این بهانهایست برای ورود به عرصه آموزش و پژوهش که به هر دوی آنها علاقمند است. مختاری معتقد است استفاده از فرصت دوره دکتری به خود آدم بستگی دارد و به دانشجویانی که در آینده میخواهند به این دوره وارد شوند. او میگوید: “با انگیزه باشید و ناامید نشوید”
میترا پشوتنی زاده: اگر پشتکار، صبر و توان مقابله با مشکلات را دارید، بخوانید.
میترا پشوتنی زاده از سال ۱۳۸۷ دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شهید چمران اهواز است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه شهید چمران اهواز و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۴ از دانشگاه شیراز اخذ نموده است.
میترا پشتونی زاده شش ماه بعد از فراغت از تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در دوره دکتری مشغول به تحصیل شد و انگیزههایش را این گونه بیان میکند: “امکان پرداختن به مسائل و موضوعات به صورت عمیقتر و ایجاد درکی بهتر، کسب مهارتهای تخصصی تر، امکان برقراری ارتباطات علمیتر با پیشکسوتان و اساتید و متخصصان رشته، کسب جایگاه علمی و اجتماعی بالاتر و ….”
پشتونی زاده درباره تصورش پیش از ورود به این مقطع و بعد از آن میگوید: “قبل از دوره دکتری تصورم بر این بود که تحصیلات در دورههای دانشگاهی و مقاطع بالاتر باعث شده است که افراد به جایگاههای علمی و اجتماعی بهتری دست بیایند ولی اکنون به این باور رسیدهام که تلاش، پشتکار و انگیزههای فردی و راهنمایی اساتید و تبادل تجربیات با پیشکسوتان و متخصصان از جمله عوامل اصلی دستیابی فرد به مهارتها، تخصص در حوزههای خاص و ارتقا جایگاه علمی و اجتماعی او دارد.”
او درگیری بیشتر فرد با تحقیق و پژوهش در پیشرفت علمی و کسب درک عمیقتر از مسائل و موضوعات رشته و ارتباط مداوم با اساتید، بهرهگیری از تجارب آنان در کلاسها و انجام تحقیق و پژوهش زیر نظر متخصصان این حوزه را در دوره دکتری از نکات مفید این دوره دانست. او به دانشجویان آینده این مقطع سفارش میکند که: “کسانی که از پشتکار و صبر بالایی برخوردارند و توان مقابله با مشکلات و سختیها را دارند پای در این دورهها بگذارند تا علاوه بر کسب لذت شخصی از تحصیل و پژوهش در دورههای تحصیلات تکمیلی، بتوانند برای ارتقا و پیشرفت رشته نیز گامهای مؤثری بردارند.”
سید مهدی طاهری: حوزه مورد علاقه ی خود را مشخص نمایید!
سید مهدی طاهری دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از همین واحد دانشگاهی، مدرک کارشناسی ناپیوسته خود را از دانشگاه آزاد اسلامی همدان و مدرک کاردانی خود را نیز از دانشگاه آزاد اسلامی قم اخذ نموده است.
سید مهدی طاهری یک سال بعد از کارشناسی ارشد به دلیل کسب رتبه اول در دوره کارشناسی ارشد و نمره بیست برای پایان نامه کارشناسی ارشد، در دوره دکتری پذیرفته شد و انگیزه خود برای ورود به این مقطع تنها “ارتقای سطح علمی” دانست. دیدگاه او نسبت به مقطع دکتری به دلیل شناختی که داشته است تغییر نکرده اما این دوره تغییرات زیادی برای او داشته که وی آنها را این گونه بیان میکند: “این دوره نگرشهای جدیدی برای من ایجاد کرده است. با مباحث جدیدی آشنا شدم و مهارتهای پژوهشی و آموزشی مرا افزایش داده است.” سید مهدی طاهری به علاقمندان ورود به مقطع دکتری این گونه میگوید : ” فقط با انگیزه رشد و رفع نقاط ضعف خود برای حضور در مقطع دکتری اقدام کنند. سعی کنند حوزه تخصصی مورد علاقه خود را قبل از ورود، انتخاب و بر روی آن به اندازه کافی مطالعه داشته باشند. افرادی که این گونه عمل کنند در مقطع دکتری بسیار رشد میکنند و موفقیتهای بیشماری را کسب خواهند کرد. در غیر این صورت، دوره سختی را تجربه میکنند.”
افسانه تیموریخانی: بستگی به خودتان دارد. سرسری کار کنید یا جدی!
افسانه تیموریخانی دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران است. وی مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۱ از همین واحد دانشگاهی و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۷۰ از دانشگاه آزاد اسلامی کرج در رشته ادبیات انگلیسی دریافت کرده است.
او میگوید: ” شش سال پس از کارشناسی ارشد وارد دوره دکتری شدم. البته از سه سال قبلش اقدام کرده بودم ولی ۳ سال بود که در آزمون کتبی قبول میشدم ولی در مصاحبه قبول نمیشدم” تیموریخانی دلایلی چون قرار گرفتن در هیات علمی، برخورداری از پایگاه اجتماعی و شغل و درآمد بهتر را انکار نمیکند اما انگیزه اصلی خود را ارتقاء سطح علمی و دانش خود ذکر میکند.
او نگرش خود قبل و بعد از ورود به مقطع دکتری را این گونه بیان میکند: ” قبل از اینکه وارد دوره دکتری بشوم، فکر میکردم که سطح علمی و توان من کم است ولی وقتی وارد دوره شدم نظرم عوض شد. البته این را هم بگویم که گذراندن دوره کار راحت و سادهای نیست و خیلی از آدم وقت و انرژی میگیرد. قبلاً فکر میکردم باید یک کمی از دوره کارشناسی ارشد سنگینتر باشد ولی در عمل با دوره کارشناسی ارشد قابل مقایسه نیست. تمام دوره بستگی به خودتان دارد میتوانید تکالیف و تحقیقهایتان را سرسری انجام بدهید و میتوانید خیلی عمیق کار کنید. ولی فکر میکنم مثل اکثر دانشگاههای دنیا اگر این دوره بای ریسرچ (by research) بود خیلی بهتر و کارآمدتر میشد.
او درباره نتایج این دوره بر سطح علمی خود میگوید: “این را نمیتوان منکر شد که هیچ تاثیری بر روی توان علمی من نداشته است همانطور که قبلاً اشاره شد این بستگی به خود دانشجو دارد. با اینکه شهریه دانشگاه بسیار سنگین است و به من خیلی فشار میآورد و با وجود کار سنگین و مشغله و مسئولیتهای مختلف، گذراندن دوره برایم سخت بود، ولی به هیچ وجه پشیمان نیستم. ولی امیدوارم در آینده سیستم دوره دکتری در ایران بهتر شده و انتظارات دانشجویان را بیشتر تامین کند.”
افسانه تیموریخانی معتقد است کسانی که امکان تحصیل آنها در خارج از کشور وجود دارد بهتر است به آنجا بروند تا شاید توقعی که از این دوره دارند برآورده شود !
مجتبی کفاشان: مقدمات درست همیشه نتیجهای درست در پی خواهد داشت.
مجتبی کفاشان از سال ۱۳۸۷ دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد است. ایشان مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه آزاد تهران شمال و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۰ از دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کرده است.
او نیز یک سال بعد از کارشناسی ارشد در دوره دکتری پذیرفته شد و انگیزهاش را علاقه به ادامه تحصیل و بودن در کنار اساتید این حوزه ذکر کرد.
مجتبی کفاشان دلایلی چون قرار گرفتن در هیات علمی، برخورداری از پایگاه اجتماعی و شغل و درآمد بهتر را ترکیبی از انگیزههای هر دانشجوی دکتری میداند. اما معتقد است که این مولفهها را باید پیامدهای موفقیت و امکان ادامه تحصیل در این مقطع دانست. او میگوید: ” به نظر من در صورتی که فردی صرفاً به یک یا چند مولفه ذکر شده اکتفا کند امکان موفقیت خود را در این رقابت از دست میدهد. شاید اگر بخواهیم تغییری در کیفیت زندگی خود یا در واقع همان فرایند مدیریت بر خود ایجاد کنیم بهتر باشد تا تغییری در انگیزهها و خواستههای خود ایجاد کنیم. برای موفقیت در این مقطع، داوطلبان بهتر است از نگاهی خرد و کلان وضعیت خود را ارزیابی کنند.”
او درباره دیدگاه خود قبل و بعد از ورود به این حوزه این گونه بیان میکند: ” این موضوع به دانشگاه محل تحصیل و مدرسان شما ارتباط دارد. در صورتی که شما در دانشگاه مورد علاقه خود قبول شوید و از اساتید باسوادی نیز برخوردار باشید خواهید دید که تا چه میزان امکان توسعه و تعالی شما در این مقطع فراهم خواهد بود. البته ناگفته نماند که این وضعیت به میزان شناخت و آگاهی شما از اساتید مورد نظر برمیگردد. اگر فردی با آگاهی دانشگاه محل تحصیل خود را انتخاب کند بیشک آنچه با آن روبرو میشود چندان دور از انتظار او نخواهد بود. نکته مهم دیگر نیز نوع بینش دانشجو در این مقطع است. حتی در صورتیکه انتظار من نوعی پس از ورود به این مقطع برآورده نشود یک دانشجوی پر تلاش میتواند با مطالعه و بسط حیطه های دانشی خود به بالندگی مطلوبی برسد. ناگفته نماند که این مورد بسیار مشکل است و بدون یک راهنمای خوب و آگاه چندان نمیتوان دورنمای روشنی را در ذهن تصور کرد ولی غیر ممکن هم نیست. یک اصل مهم در فلسفه این است: مقدمات درست همیشه نتیجهای درست در پی خواهد داشت.”
او درباره تاثیرات دوره دکتری در دانش خود میگوید “قضاوت درباره این مبحث توسط خود فرد شاید چندان جالب نباشد اما از آنجایی که من در محیط دانشگاهی دارای بیش از ۸ سال سابقه کار حرفهای به عنوان کارشناس کتابداری و اطلاعرسانی را نیز یدک میکشیدم، ترکیب آموختههای مقطع دکتری با این تجربه خمیر مایه مطلوبی را فراهم ساخته باشد. ” کفاشان به دانشجویان آینده این حرفه توصیه میکند که عقاید مثبت و سازندهای داشته باشند و عقاید سازنده را تقویت کنند و در راستای عملی کردن رویاهای خود آنها را گام به گام عملی سازند و فراموش نکنند که موفقیتهای بزرگ محصول گامهایی کوچک است!
فیروزه زارع فراشبندی: با کسب یک عنوان دکتری، خود را گم نکنیم !
فیروزه زارع فراشبندی همکاری خود را با گروه کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز از سال ۱۳۸۰ آغاز نمود. او مدرک کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی را با رتبه اول در سال ۱۳۷۶ از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اخذ کرد و در سال ۱۳۸۰ دوره کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی را در دانشگاه شهید چمران اهواز به پایان رساند. فیروزه زارع در سال ۱۳۸۴ با رتبه یک وارد دوره دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شهید چمران اهواز شد. او چهار سال بعد از کارشناسی ارشد در دوره دکتری پذیرفته شد. وی انگیزههایی چون برخورداری از پایگاه اجتماعی و شغل و درآمد بهتر را نفی نمیکند اما عشق و علاقهای که به تحصیل و درس خواندن داشته را مهمتر از بقیه میداند. و از طرفی همیشه فکر میکرده که اگر بتواند ادامه تحصیل بدهد برای دانشجویانش بهتر خواهد شد و خواهد توانست معلم بهتری باشد.
او درباره دیدگاه خود قبل و بعد از ورود به این دوره میگوید: “بسیار متفاوت است. میتوانم بگویم بسیار سرخورده شدهام. البته این مسئله ربطی به اساتید و گروه دانشگاه شهید چمران ندارد. من از سال ۱۳۷۷ با این گروه بودهام و میشود گفت که ده سال است دارم با آنها زندگی و کار میکنم و به دلیل آن چه به من آموختهاند، مدیون آنها هستم. سرخوردگی من از این است که فکر میکردم هر کس بیشتر درس بخواند، توان اندیشیدن بهتری کسب میکند و از نظر اخلاقی نیز ارتقا مییابد. اما آنچه در این دوره یافتم، این واقعیت بود که انتخاب و گزینش دانشجویان دکتری در ایران بسیار نامناسب صورت پذیرفته است. به نظر من کسی بایستی در این مقطع ادامه تحصیل دهد که شایستگی و صلاحیت اخلاقی کافی داشته باشد. این صلاحیت اخلاقی شامل اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق حرفهای است. داشتن تخصص و مهارت بعد از همه اینها قرار میگیرد. اما متأسفانه تنها مسئلهای که در گزینش دانشجویان دکتری به آن توجه نشده است، همین مسئله است. به نظر میرسد که در مصاحبه دکتری به تعداد صفحات رزومه و توصیههای کتبی و تلفنی اساتید سایر دانشگاهها و گروهها بیش از معیارهای اخلاقی داوطلبان توجه میشود. با فرض این که فارغالتحصیلان این رشته در نهایت هیأت علمی و معلم خواهند شد، بسیار مناسب است که این عامل با قوت و دقت بیشتری در نظر گرفته شود. معلمی شغل انبیاست و هر کسی شایستگی و لیاقت معلم شدن را به صرف داشتن مدرک دکترا ندارد. البته این مسئله بسیار سادهای است که من واقعاً درک نمیکنم چرا به آن توجه نمیشود.”
فیروزه زارع به علاقمندان ورود به دوره دکتری میگوید: “درخت هر چه پربارتر، سر به زیرتر” و این که همه میتوانند درس بخوانند و ادامه تحصیل بدهند، تنها باید تلاش و کوشش خود را بیشتر کنند؛ اما همه نمیتوانند انسان باقی بمانند و سجایای اخلاقی خود را حفظ کنند. یادمان باشد که با کسب یک عنوان دکتری، خودمان را گم نکنیم. ”
شیما مرادی : برای آینده برنامههای بسیاری دارم !
شیما مرادی دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۴ از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۲ از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ نموده است.
او دوران تحصیلش به صورت کاملاً پیوسته بوده است ولی برای دوره دکتری تقریباً سه ترم مرخصی گرفته و بین دوره کارشناسی ارشد و دوره دکتری به دلایل شخصی فاصله افتاده بود.
او در پاسخ به انگیزههای ورود به دوره دکتری از قبیل قرار گرفتن در هیات علمی، داشتن عنوان دکتری، برخورداری از پایگاه اجتماعی و شغل و درآمد بهتر میگوید: “نمیدانم دلیل از طرح این پرسش چیست چون فکر میکنم تمامی دلایل بالا برای هر کس در یک دوره زمانی از عمر، میتواند مهم و قابل توجه باشد و پاسخ من یا هر کس دیگر، از آن جهت که کاملاً شخصی است و نمیتوان آن را به زندگی دیگری تعمیم داد، برای دیگری فایده مشخصی ندارد. از میان دلایل بالا که حداقل منطقی هستند، مطمئناً “داشتن عنوان دکتری” نمیتواند دلیلی عاقلانه و قانعکنندهای برای درگیر کردن کل زندگی با این دوره و البته تز دکتری باشد. و اما دلیل من برای ادامه این دوره این است که همیشه در نوجوانی فکر میکردم دوره دکتری انتهای یک رشته است و فرد کاملاً به جنبههای گوناگون آن مسلط میشود. البته امروز این طرز تفکر را ندارم و برای برگشتن از این اقدام (ورود به دوره دکتری) نیز کمی دیر شده است! تنها چیزی که تا امروز مرا به ادامه این راه واداشته است، علاقه به یادگیری و آموختن است و برای بعد از دوران دکتری هم برنامههای بسیاری دارم”
شیما مرادی قبل از ورود به دوره دکتری فکر میکرده در انتها با خیلی از مسائل رشته آشنا میشود و به آسانی توان تسلط بر مشکلات علمی را خواهد داشت. او در ادامه میگوید: ” گذر از این دوره تنها ترس ندانستن را در من تقویت کرد و اینکه هرگز به جرات نگویم به موضوع x مسلط هستم. امروز مطمئنم که خیلی چیزها را نمیدانم و این بهترین نتیجهای است که از این دوره میتوانم بگیرم.”
به نظر او دوره دکتری نه تنها پایان نیست بلکه شروعی است برای آموختن. او در این زمینه میگوید: “دوره دکتری در ایران در رشته کتابداری مخلوطی از حوزههای گوناگون است و دانشجو حداقل در دانشگاه ما، نمیتواند بر یک حوزه خاص متمرکز شود. درسها متنوع هستند و دانشجو باید مقالهها، پروژهها و کارهای گوناگونی را در حوزههای مختلف ارائه دهد، لذا توفیق اجباری حاصل میشود تا وی به هر کتابی سرک بکشد. اما معمولاً در دانشگاههای کشورهای دیگر، عطف به تجربه شخصی، افراد از ابتدا به حوزه مورد علاقه متمرکز میشوند و مطالعه عمیق ایشان در طی این دوره، در افزایش علاقه، توانمندی و تسلط ایشان به حوزه مورد نظر کمک شایانی خواهد نمود.
انتظار داشتم نقدی از این دوره نیز به این سئوالات اضافه میشد که میتوانستیم نظر کلی خود را نسبت به سیستم آموزشی و تربیتی چنین دورههایی بیان کنیم. مواردی چون امتحان کتبی در آخر ترم و فعالیتهای کلاسی متعدد به نظرم عامل بازدارندهای برای یک دانشجوی دکتری است و تنها به عدم تمرکز وی به موضوع مورد علاقه علمی میانجامد. این دو مورد را از آن جهت بیان کردم که میتوانند در فرایند توانمندسازی علمی دانشجو خلل ایجاد کنند.”
شیما مرادی در انتها به کسانی که قصد ورود به این دوره را دارند میگوید : “در اکثر دانشگاههای دنیا، افراد بر اساس موضوع و با انتخاب استاد مورد نظر به یک دانشگاه وارد میشوند. متاسفانه در ایران به دلیل مشکلات آموزشی و البته خیل عظیم مشتاقان این رشته، متقاضی تنها به رد شدن از سد آزمون دوره دکتری فکر میکند و این در مراحل بعدی به مشکلاتی منجر میشود که شاید بیان آنها به منصرف شدن خواننده از ادامه تحصیل بیانجامد! لذا به متقاضیان پیشنهاد میشود قبل از تصمیمگیری برای ورود به دوره (حتی قبل از گردآوری منابع آزمون دکتری) حتماً با اساتید و دوستانی که در این دوره مشغول هستند مشورت نمایند.”
محمد خندان: با ذهن خالی و بدون «مسأله» وارد مقطع دکتری نشوید !
محمد خندان از سال ۱۳۸۷ دانشجوی دکترای کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه تهران و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۳ از دانشگاه فردوسی مشهد گرفته است.
او چندین ماه بعد از فارغ التحصیلی در کارشناسی ارشد در دوره دکتری پذیرفته میشود و انگیزهاش پیگیری عمیقتر و جامعتر علائق تحقیقاتی به ویژه در حوزهی فلسفه اطلاعات و مباحث نظری درباره اطلاعات، اطلاعرسانی و تکنولوژی اطلاعات بود.
او در مورد انگیزهها و دلایل ورود به این دوره معتقد است: “طبعاً اخذ مدرک دکتری پیامدهایی مانند ارتقاء شغلی و منزلتی و معیشتی را به دنبال خواهد داشت، اما آنچه مرا بیش از هر چیز دیگر ترغیب میکرد این بود که ورود به مقطع دکتری، میتواند دایره اثرگذاری علمیام را وسیعتر کند و پرورش گفتمانهای تحقیقاتی مورد علاقهام را تسهیل نماید.”
او به علاقمندان ورود به این دوره توصیه میکند که با ذهن خالی و بدون «مسأله»، وارد مقطع دکتری نشوند. منتظر کمک اساتید در پیشبرد امور تحصیلی و تحقیقی خود نباشند. ضمن اینکه از اساتید راهنمایی میگیرند، مطالعات و تحقیقات خود را رأساً انجام دهند. به زمینههای مطالعاتی تثبیتشده اکتفا نکنند و به «مُدگرایی» در تحقیقات که دامن کتابداری و اطلاعرسانی را نیز آلوده کرده است، تن ندهند. به دنبال حوزههای تحقیقاتی کشف نشده و ظرفیتهای فعلیت نیافته کتابداری و اطلاعرسانی باشند. مطالعه کنند و مطالعه کنند و مطالعه کنند.
شعله ارسطو پور: در تلاش باشید تا تغییر کنید !
شعله ارسطو پور در ۲۹ خرداد امسال از پایان نامه دکتری خود با عنوان “بررسی میزان انطباق ساختار مارک ایران بر الگوی ملزومات کارکردی پیشینههای کتابشناختی (FRBR) و نگاه کاربران فهرستهای رایانهای به موجودیتهای مطرح در این الگو” در دانشگاه فردوسی مشهد دفاع نمود.او مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۳ و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۵ از همین دانشگاه اخذ نموده است.
او بلافاصله بعد از فراغت از تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در دوره دکتری پذیرفته شد. در آن زمان انگیزه او صرفاً شخصی و علاقه به ادامه تحصیل و افزایش دانش بود چون واقعاً به حوزه کتابداری و اطلاعرسانی علاقه داشته است اما به مرور انگیزههای دیگری هم در او به وجود آمد. انگیزههایی چون توانایی بیشتر در انتقال دانش به دانشجویان دیگر.
او درباره تصورش قبل و بعد از ورود به این حوزه میگوید: “قبل از ورود به دوره تصور میکردم بهتر است دورههای دکترا مانند برخی از کشورها صرفاً پژوهش محور باشد اما اکنون قطعاً معتقدم در شرایط فعلی وجود برخی از واحدهای آموزشی با توجه به نظام آموزشی ایران واقعا لازم است. اما در مجموع همان انتظاراتی که از این دوره داشتم برآورده شد” شعله ارسطو پور دوره دکتری را از نظر دید حرفهای و اجتماعی برای خود مفید دانسته و برای علاقمندان ورود به این دوره میگوید: “در تلاش باشند تا تغییر کنند این تنها به دوره دکتری بر نمیگردد اگر دانشجوی کارشناسی هستند آن گونه تلاش کنند که اگر پس از ۴ سال فارغ التحصیل شدند و عنوان کارشناس به آنها داده شد، واقعا کارشناس کتابداری باشند. اگر ۲ سال تحصیل کردند و کارشناس ارشد نامشان شد، واقعا کارشناس ارشد باشند و در دوره دکترا تمام تلاش خود را در جهت تحول و تغییر داشته باشند … باشد تا بتوانند در پایان دوره قابلیتهای عنوانی که به آنها داده میشود را داشته باشند چرا که همه ما در تمام مقاطع از کاردانی گرفته تا دکترا متولی حیثیت حرفه و رشته خود هستیم “
اگر واقعا شما رسانه آزادی هستید لطف این مطلب را سانسور نکنید و بگذارید آزادنه منتشر شود تا اساتید معظم بدانند که باید پاسخ گوی حرفهای خود باشند.
سلام
مطالب خوب و جالبی بود. بقیه اساتید را زیاد نمی شناختم. اما چون خودم دانشجوی یکی از این اساتید بوده ام بهتر می توانم قضاوت کنم. یکی از اساتید اهواز چنان از اخلاق گفته اند و نوشته اند، که اگر کسی نداند یا نشانسد، تصور می کند که همه افرادی که دکتری می آیند با توصیه و تلفن قبول شده اند و فقط ایشان با همت و تلاش خودشان وارد شده اند. در صورتی که همه می دانند و خود ایشان هم تاکید کرده اند که دکتری برای اخلاق بهتر و دانش بیشتر است. در حالی که در همین مصاحبه چند سطری ایشان از نظر اخلاقی ثابت کرده اند که به همه تهمت زدن و دروغ گفتن در یک رسانه اصلا کار غیر اخلاقی نیست.
من هم با نظرات سرکار خانم زارع کاملا موافقم و این ضعف را در دانشگاه چمران تایید می کنم. البته بزرگترین دلیلم برای این موافقت پذیرش خود ایشان در دانشگاه شهید چمران اهواز است! زیرا علیرغم اینکه به گفته خودشان اعضای گروه از سال ۱۳۷۷ ایشان را می شناخته اند و به تمام ضعفها و مشکلات … و … ایشان اشراف داشته اند باز هم فقط به دلیل اینکه امتیاز خوبی در آزمون کتبی آورده بودند ایشان را جذب کردند (می بینید که خودشان هم خیلی به رتبه اولشان افتخار می کنند!) آن هم در حالی که ما بعدها شنیدیم همان سال افراد خیلی بهتری برای پذیرش داوطلب بودند. افرادی که بعدها دلسرد شدند و دیگر هم گرد دانشگاه چمران نگشتند!
دوست عزیز ، با تشکر از نظر شما قسمتهای نقطه چین به دلیل منافات با سیاست مجله الکترونیکی عطف حذف گردیدند.
وقتی دوستام گفتن که اینجا یه مطلب جالب گفته شده و اصرار کردند که بیام و بخونم باورم نمی شد! تا اینکه خودم اومدم و دیدم. بله این استادی که ازشون صحبت می کنن در مرحله حرف خیلی از اخلاق و انسانیت حرف می زدن اما وای به وقتی که پای عمل می رسید … به هر حال ایشون استاد ما بودن و به گردن ما حق داشتن اما سوال من اینه که اگه ایشون به خاطر ما و برای اینکه معلم بهتری باشن میخاستن دکترا بگیرن پس چرا بعد از شروع دوره دکترا هم انقدر سر کلاسا ما رو تحقیر می کردن و به ما می گفتن که شما هیچی نمی شین! چرا ما رو وادار می کردن که به خاطر یک اشتباه ده بار از روی انگلوامریکن رونویسی کنیم!؟ چرا انقدر نمره های بیست و رتبه های خودشون رو به رخ ما می کشیدن؟ ما که از تاثیر این دوره دکتری روی ایشون هیچی ندیدیم!
سلام
من هم با همکلاسی خوبم م.ب. موافقم. همیشه از اینکه در کلاسها به خاطر قبولی و شاگرداولی استاد در دکترا تحقیر می شدیم و مجبور بودیم این فخرفروشی ها را تحمل کنیم، ناراحت بودیم. استاد نباید اینقدر شخصیت دانشجویان را کم بگیرد.
سلام به همه همکلاسی های خوبم. مثل اینکه بازهم من دیر رسیدم. استاد آمده؟
منم مثل م.ب. عزیز، از بچه ها شنیدم که اینجا خبرهایی است. ما همیشه در کلاسها با هم بودیم و هر اتفاقی می افتاد خیلی در مورد آن صحبت می کردیم. استاد خوبمان، خانم دکتر زارع (که انشاء الله به زودی دکتر می شوند) خیلی چیزهای زیادی به ما آموخته اند و ما واقعا مدیون ایشان هستیم. اما همیشه وقتی با هم صحبت می کردیم، از این اخلاق خودبزرگ بینی او گله داشتیم. آخر ما دانشجویان استادانمان را تمام و کمال می خواهیم و اصلا دلمان نمی خواهد نقصی داشته باشند. همیشه هم می گفتیم اگر ایشان اخلاقشان بهتر بود واقعا استادی نمونه بودند. البته آن دوران و شیطنتهای ما هم بر اخلاق ایشان بی تاثیر نبود. ولی خب ما دانشجویان جوان شهرستانی بودیم و معلوم بود که خیلی از علومی که ایشان بلد هستند را بلد نیستیم. اما دلیل نمی شود که همیشه تحقیر شویم و همیشه به ما بگویند خنگ، شما هیچ چیز نمی شوید. و خودشان را مثال بزنند که در بین همکلاسیهایشان نمونه هستند و شاگرد اول.
جناب آقای حیدری نژاد
با سلام و احترام
پیرو انتشار مصاحبه بنده با دانشجویان دکتری در نشریه شما -نظراتی چند از دانشجویان خانم زارع در ذیل مطلب منتشر شده است که می خواستم مطالبی را به استحضار برسانم
درست است که شما از محیط وب ۲ برای ارتباط بهینه با کاربران استفاده می کنید.اما انتشار جملاتی با لحن … و حاوی توهین به یک استاد به هر نحو پسندیده نیست
اتهاماتی که به ایشان زده شده است اثبات نگردیده و معمولا تا چیزی اثبات نشده آن را جایی منتشر نمی کنند.حتی اگر این نظرات درست هم باشد انتشار آن جای تامل دارد
صحبت فقط مختص به یک استاد و عده ای دانشجو نیست.قبح این کار شکسته می شود و از این پس هر دانشجویی که به حق یا ناحق با استادی مشکل دارد -این گونه نشریات و وبلاگ ها را مجالی می بیند برای طرح مشکلات خود و شاید کینه های شخصی
امیدوارم که از این پس شاهد این رویه نباشیم
جناب آقای امید علی پور
با سلام
احتراما حضور حضرتعالی یادآور می گردم استفاده از تکنولوژی وب۲ شرایط خاص خود را می طلبدو البته ظرفیتهای خاص آنرا.
در دنیای امروز رسانه تک صدایی جایگاه خود را از دست داده و در واقع بخش زیادی از خوانندگان وب علاقمند به بررسی و مطالعه نظرات دیگر خوانندگان در مورد یک موضوع هستند.
مطمئنا سیاست این سایت و جناب آقای حیدری نژاد و بقیه همکاران ایشان نیز به گونه ای است که حق دفاع برای کلیه افرادی که با نام حقیقی مطالبی از آنها در این رسانه منتشر می گردد محفوظ خواهد بود.
همچنین با توجه به نظارتی که بر روی نظرات خوانندگان مشاهده گردیده مطمئنا مطالبی که به دور از جایگاه این رسانه باشند حذف می گردند.بنابراین از نظر اینجانب هیچ دلیلی برای سانسور نظرات مخالف وجود ندارد.نکته ای دیگری که می بایست به آن توجه کرد بستر سازی و ایجاد فرهنگ استفاده از تکنولوژی روز دنیاست.شاید در ابتدا برای برخی ناخوشایند باشد ولی مطمئنا در ادامه از ریبایی آن لذت خواهیم برد.
ضمن تشکر از کلیه دست اندرکاران این رسانه
با نظر آقای دکتر علیپور موافقم جایگاه افراد می بایست حفط شود
دوستالنی که در دوره دکتری تحصیل می کنند کمی تواضع داشته باشند باور کنید هیچ اتفاقی نمی افتد دکتری هم بگیرید خیلی با الان تفاوت نمی کند چون استادان معمولا- نه همه- هر چه در چنه دارند در دوره لیسانس عرضه می کنند. پایه علمی هر کس همان دانسته های لیسانس است
پس شکایت برخی دانشجویان محترم از … باید معنادار باشد
دکترا هم بگیرید نباید مغرور شوید چون واقعا جز یک عنوان خستگی ناشی از مرارتهای تز، چیز زیادی دستگیرتان نشده. بابت چه فخر بفروشیم؟
سلام من امسال دعوت به مصاحبه دکتری شدم و خیلی خوشحالم فقط به همه همکاران دوستان و کتابداران عزیز هر جا که هستند میگم اصلا وارد مسائل حاشیه ای نشوید فقط اخلاق و ارتقاء علمی حرف اول را میزند. علم علم علم .کتابدار باید مدام مطالعه کند تا دچار رکود علمی نشود. برای همه شما دوستان آرزوی موفقیت از درگاه خداوند متعال دارم. شهریور ۹۰
سلام خانم خسروی آیا شما به مرحله دکترا راه پیدا کردید یا نه و فوق را کجا گذراندید
با سلام
میخواستم بدونم که تقریبا شهریه ی دوره ی دکتری دانشگاه آزاد چقدر میشه؟
خیلی ممنون
می خواستم بپرسم که من الان دانشجوی کارشناسی کامپیوتر ام
سوالم این است که رشته جامعه شناسی برم(ارشد) یا رشته شهرسازی و یا حقوق و یا روانشناسی و یا حسابداری آخه هر ۵ تا را بدم نمی یاد فقط از جنبه بازار کار و فرصت شغلی زیاد بگید.
به نظر من اگر صرفا بحث بازار کار و فرصت شغلی مدنظر است، بهترین گزینه حسابداری است. مخصوصا اگر دنبال راه اندازی کاری به صورت شخصی نباشید
تشکر