چهره ماندگار، نام‌ها و نشانه‌ها

رسم خوشایندی است که هر ساله از اهل فرهنگ و هنرو ادب و دانش بزرگانی گزیده و از آنها قدردانی میشود،خاصه آنکه ما ایرانیان شهره ایم به  “بزرگداشت های دیر!” یعنی معمولا مهلت میدهیم تا اجل سر برسد بعد که آمد و دست بزرگی  از دنیا کوتاه شد ما پایمان را دراز میکنیم  و بر سر وصورت می کوبیم. اما حالا این رسم خوشایندی ست که مکرر میشود هر سال . اما اینکه حقیقتا ” چهره ماندگار” کیست و نشانه ی آن چیست،معیار ها و ملاک های متفاوت وجود دارد. اینکه یک حوزه علمی،فرهنگی و ادبی و… با چه سامانه ا ی دست به انتخاب و معرفی “چهره ماندگار” میزند محل مناقشه است که شاید به زبان نیاید اما در دل ها جاری ست و در محافل خصوصی به زبان می آیند.امسال اولین  سالی بود که در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی نیز چهره ماندگار معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت .نفس حضور یک کتابدار در این مراسم  البته امری مبارک  است اما کماکان میشود بر روی نام های ماندگار و نشانه هایی که دارند حرف زد و آنها را به بحث و داوری کشاند تا اجماع بر روی  برگزیده گان وسیع تر و عمیق تر شود  و دلها و ذهن های بیشتری  به یکدیگر گره بخورد و از این راه خیر و برکتی که در این رسم خوشایند نهفته است هویدا تر شود .بحث و گفتگو پیرامون ملاک ها و معیار های ” چهره ماندگار” قطعا حامل نکاتی خواهد بود که دست اندرکاران را در راهی که میروند کمک رسان خواهد شد. عطف در این شماره تلاش کرده است تا چهار پرسش را پیرامون “چهره ماندگار”  با پانزده نفر از اساتید و صاحب نظران این حوزه مطرح  کرد که تنها پنج نفر! از آن اساتید  د راین راه ما را یاری کنند . گرچه در این میان نیز بیشمار میتوان حرف زد که اگر اساتید و صاحبنظران در این مورد با اهمیت  یعنی انتخاب “چهره ماندگار” اظهار نظر نکنند، پس از چه کسانی باید پرسید و نظر خواست  اما این قلم  کماکان معتقد است و باور دارد که اگر اساتید محترم همراه ما نبودند در این گزارش ، اما حتما با ما همدل بوده اند و هستند وبدین دلیل سپاسگزار آنان هستیم. شاید تنها عبارتی که در این باره بتوان گفت  همان باشد که خواجه شیرازگفته است و دیگر هیچ: ” زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت!”

به هر روی نظرات اساتیدی که در زیر می آیند اگر پیگیری شود و مداقه بیشتری بر روی آنها صورت بگیرد و تا سال دیگر بر شفافیت بیتشر تاکید و و در آن راستا تلاش شود حتما ثمراتی خواهد داشت که جامعه کتابداران از آن بهره مند خواهند شد.و شاید پس از این فتح باب ،دیگران نیز در هر سطح و مرتبه ای که هستند به نشر نظر خود در ذیل این گزارش بپردازند تا نقد ها و نظر ها  محک جدی تری بخورند.

به هر روی  اقبال وهمراهی کتابداران و همسویی  دل و ذهن جامعه کتابداری ایران با معیار ها و ملاک ها و در نهایت انتخاب “چهره ماندگار” نکته بغرنج ،عجیب و پیچیده ای نیست که  از چشم هوشمندان پنهان مانده باشد.

و اما پرسش هایی که با اساتید درمیان گذاشته شد به شرح زیر است:

الف:

معیار ها و ملاک های  انتخاب  “چهره ماندگار” کدامند؟ و آیا به گمان شما این ملاک ها  لحاظ شده است  یا خیر؟

ب:

آیا بدنه ی جامعه کتابداری ( کتابداران شاغل در کتابخانه ها ، دانشجویان، کارشناسان و متخصصان و…)حق دارند تا نسبت به  انتخاب چهره ماندگار واکنش ئنشان دهند ؟ نظر و نگاه آنها چگونه  وکجا باید گرداوری و مورد توجه قرار بگیرد.

پ:

چنانچه  یک انتخاب  به هر دلیلی موجب ارتقای حوزه نشود و یا همدلی را میان کتابداران بوجود نیاورد چه دلایلی میتواند داشته باشد؟ آیا این امکان وجود دارد که مکانیزم انتخاب چهره ماندگار و ملاک ها و معیار ها با ذهن و دل کتابداران جامعه همخوانی نداشته است؟

ج:

چهره ی ماندگار دل و ذهن شما در عرصه ی کتابداری چه کسی است و چرا؟

  

  

رحمت الله  فتاحی: اگر روی چهره ماندگار  اجماع نباشد این موجب تضعیف حوزه میشود

 چهره های ماندگار:نوش آفرین انصاری،پوراندخت سلطانی،لیلی ایمن(آهی)،عباس حری،کامران فانی،محمد حسین دیانی

* شواهد نشان داده که در برخی موارد، تبانی و یا لابی کردن برای انتخاب یک فرد خاص بی تاثیر نبوده است.

 

پاسخ پرسش الف:

این امر بستگی به نهاد یا مرکز و یا افرادی دارد که می خواهند دست به انتخاب چهره های ماندگار بزنند. بدیهی است عوامل گوناگونی در این زمینه نقش دارند از جمله گرایشهای سیاسی، گروه بندی های حرفه ای و … به هر شکل، معیارها و ملاکها باید بیشتر بر اثربخشی چهره ماندگار بر حرفه خود در سطحی فراتر از سطح محلی و سازمانی (یعنی سطح ملی) تاکید کند. در سطح فراتر از ملی، یعنی سطح جهانی هم باید به بررسی تاثر چهره ماندگار پرداخت. نکته مهم آنست که برای تعیین میزان و نوع اثربخشی باید یک خط کش درست و دقیق داشت. همچنین باید به این امر نیز توجه کرد که ترکیبی از معیارهای چندگانه که وزن دهی (اولویت دهی) شده باشند می تواند تاثیر فرد را تا اندازه زیاد مورد سنجش قرار دهد. بر این اساس، داشتن پیشینه بلندبالای آثار پژوهشی و منتشر شده کافی نیست بلکه باید به تاثیر آثار فرد بر حوزه نظری و نیز در عرصه عمل توجه کرد. به باور این جانب، ملاکهایی که برای انتخاب جناب دکتر مهراد اعمال شده درست بوده است و ایشان از اثربخشی ملی و فراملی زیادی برخوردار بوده اند

پاسخ پرسش ب:

در این مورد باید به چند نکته توجه داشت: در ایران نهادهایی وجود دارند که اساس برای انتخاب برترینها به وجود آمده و یا یکی از وظایف آنها انتخاب برترینهاست. به همین دلیل، باید پذیرفت که آنها معیارهای خود را دارند و از قشر خاصی برای انتخاب برترینها دعوت می کنند. بر این اساس، دانشجویان و کتابداران شاغل که در عمل بخشی از پیکره جامعه مربوطه را تشکیل می دهند نمی توانند در انتخاب نقشی داشته باشند. البته، و از سوی دیگر، این امکان نیز برای دانشجویان وجود دارد که آنها نیز بتوانند برترینهای رشته خود را برگزینند. به طور معمول، نهادهایی مانند انجمنهای حرفه و علمی (انجمنهای دانشجویی و یا انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و یا ادکا)، کمیته علمی همایشهای دانشجویی و یا جشنواره های دانشجویی وجود دارند که یا وظیف اصلی آنها انتخاب برترینهاست و یا در حاشیه فعالیت های خود می توانند در این زمینه نیز دست به اقدام بزنند. همچنین باید به این نکته ظریف نیز توجه داشت که دانشجویان و کتابداران جوان ممکن است به شکلی عمقی و واقع بینانه دست به انتخاب نزنند و حتی کلی موضوع انتخاب برترینهای واقعی زیر سئوال برود

پاسخ پرسش پ:

چنانچه در یک حرفه و یا در میان یک قشر خاص، وفاق وجود نداشته باشد،‌رسیدن به اجماع بسیار دشوار است. حتی اگر، فردی به عنوان چهره برتر انتخاب شود، ممکن است به دلیل عدم اجماع روی آن، این کار باعث تضعیف انسجام و همدلی میان اعضای یک حرفه شود. وجود برخی اعمال نظرها در پشت صحنه نیز می تواند آسیب جدی به هدف و رویکرد انتخاب چهره ماندگار بزند. همچنین، نوع انتخاب اعضای کیمته ای که وظیفه انتخاب برترینها را بر عهده دارند می تواند تاثیرگذار باشد. شواهد نشان داده که در برخی موارد، تبانی و یا لابی کردن برای انتخاب یک فرد خاص بی تاثیر نبوده است. همانگونه که در پرسش بالا اشاره کردم، ملاکها و معیارهای انتخاب ماندگار و نیز مکانیزم آن متاثر از عواملی است که خارج از حوزه کتابداری و اطلاع رسانی است. از این رو، بعید نیست که این ملاکها و مکانیزم انتخاب چهره برتر موردتوافق عام کتابداران نباشد

پاسخ پرسش ج:

افزون بر آقای دکتر مهراد که به حق چهره ای ماندگار در حرفه ما و فراتر از حرفه ما هستند و ما باید به ایشان افتخار کنیم، چهره های دیگری نیز وجود دارند که در سطح ملی دارای آثار و اثربخشی مهمی بوده اند و یا همچنان به ایفای نقشی ملی خود اهتمام می ورزند. در میان این افراد، باید از خانمها نوش آفرین انصاری، پوراندخت سلطانی، لیلی ایمن (آهی)، و آقایان دکتر حری و دیانی نام برد. البته چهره های دیگری نیز وجود دارند که دارای اثربخشی قابل توجهی هستند اما ترجیه داده اند که کمتر مطرح باشند، مانند آقای کامران فانی و بقیه.

آنچه من در مورد چهره مورد نظر خود می توانم بیفزایم این است که او باید بدون چشمداشت مادی به جامعه خود خدمت کند و یا آنکه مسائل مادی برای وی مهم نباشد، او کسی است که هر زمان که کتابداران جوان نقاط محروم از وی برای حضور در جمع آنها و سخنرانی و یا اموزش دعوت می کنند، با کمال میل می پذیرد. او کسی است که افرادی را در مجموعه خود (اعم از دانشجو یا کتابدار شاغل) تربیت کرده و می کند که نه تنها راه وی را می پیمایند بلکه از خود او نیز جلوتر حرکت می کنند. او کسی است که فوت استادی را برای خود نگاه نمی دارد. او پدر و یا مادر معنوی جامعه خود است. در یک کلمه، او یک شخصیت بامعرفت و نازنین است

 

فریبرز خسروی:  دینار دهند نام نکو باز ستانند!

 

چهره های ماندگار: پوراندخت سلطانی،کامران فانی، عباس حری

*اگر سنجه و ملاک های معتبری وجود نداشته باشد و یا عده ای با صلاحدید وبه  طور افتخاری به این عنوان نائل شوند موجب خسران و کاستی شده و حتی بزرگانی را که به حق منشا خدمات بوده اند  و به درستی هم انتخاب شده باشند زیر سوال خواهد برد

پاسخ پرسش الف:

کاربرد اصطلاح چهره های ماندگار برای این مراسم و این افراد شاید نادرست و غیر دقیق باشد . اصولا با دو نگاه به مفهوم این اصطلاح می توان توجه کرد:

نگاه نخست:

به نظر می رسد بکارگیری “چهره ماندگار” حسب آموزه های مذهبی فقط برای حضرت حق مجاز باشد. مگر قران صراحت ندارد که : کل من علیها فان و یبقی وجه ذوالجلال و الاکرام! . زمانی سرمقاله ای  برای خبرنامۀ انجمن  نوشته بودم با عنوان “باق” . عده ای مشفقانه از طریق تلفن و ایمیل خبر می دادند که در حروفچینی  اشتباهی رخ داده ! باید بنویسید “باغ” . بماند که این اظهار نظرها نشان می داد که مقاله را نخوانده اند . عنوان را از حدیثی وام گرفته بودم که می فرماید: ماعندکم یفنی و ما عندالله باق. آنچه نزد شماست فانی و آنچه نزد خداست باقی است. در این برداشت چهره ماندگار معنا ندارد و تنها اعمالی  باقی می ماند که بدور از ریا و خودنمایی و منفعت طلبی فردی مشکلی را از مخلوقات خدا حل کند و حیات آفرین و خیر زا باشد. در این صورت بعضی افعال و اعمال  ما ، در هستی جاودانه و ماندگار خواهد بود نه خود ما. در این برداشت بکارگیری “چهره ماندگار” برای این مراسم و برگزیدگان آن   بی معنا و خطا خواهد بود . با این نگاه همۀ  چهره های انسانی ناماندگارند.

نگاه دوم:

مسامحتا این عنوان را یعنی چهره ماندگار را می پذیریم. می گوییم  منظور از این حرکت بزرگداشت کسانی است که واقعا  در حوزه ای از علوم و فنون کاری تاثیر گذار انجام داده اند و با ایثار و گذشت موجب حرکتی بنیادین شده اند. مسلما این بزرگ نوازی ها اگر  بدور از شائبه های سیاسی و نمایشی  باشد می تواند نشانگرِ بلوغ جامعه باشد. اما اگر سنجه و ملاک های معتبری وجود نداشته باشد و یا عده ای با صلاحدید وبه  طور افتخاری به این عنوان نائل شوند موجب خسران و کاستی شده و حتی بزرگانی را که به حق منشا خدمات بوده اند  و به درستی هم انتخاب شده باشند زیر سوال خواهد برد: به قول نظامی در خردنامه:

شکوه بزرگان ازاین گشت خرد

سخایی که بی دانش آید به جوش

برگزیدگان بعضی از حوزه ها مثل موسیقی ،نشان از آن دارد که سخایِ برگزار کنندگان خیلی هم با دانش و مناط به جوش نیامده است .

پاسخ پرسش ب:

هر کسی نسبت به هر کنشی در حوزه مربوط به خود مجاز است که واکنش نشان دهد. اتفاقا این واکنش ها که محل ظهورش در رسانه های سنتی و نوین است بهترین محک راست آزمایی انتخاب ها خواهد بود. در اغلب جوامع عقل مدار، محق ترین نهادی که در این زمینه ها نظر می دهد نهادهای مدنی مثل انجمن های حرفه ای و علمی است. گرچه به نظر می رسد که در جامعه ما مصلحت اندیشی و گیر افتادن در چنبره تعارفات و تملقات گاهی این انجمن ها رانیز به خطا می کشاند.بهر رو شاید خبرگان هر رشته اگر مستقیما مورد سوال قرار گیرند نتیجۀ ناب تری حاصل شود.

کاین بزرگان هنر شناسانند

ناقدان و زر شناسانند

به شرط آنکه این خبرگان نیز اسیر مصلحت اندیشی و تعارف نشوند . متاسفانه بسیارند  که به قول وحشی بافقی حاضرند دینار دهند نام نکو باز ستانند. والبته جنس دینارشان متفاوت است!.

پاسخ پرسش پ:

همانگونه که گفته شد عکس العملِ اعضای جامعۀ حرفه ای بهترین شاخص  در راست آزمایی این قبیل انتخاب ها هستند. اگر انتخاب بر معیارهای عقلانی منطبق  نباشد و شائبه های دیگری در آن مطرح باشد مسلما موجب پویایی نخواهد شد.

پاسخ پرسش ج:

نگاهم را در مورد چهره ماندگار بیان کرده ام . اما تکریم فرزانگان و اندیشمندان را امری ستوده و اخلاقی می دانم و سعدی وار معتقدم:

بزرگش نخوانند اهل خرد

که نام بزرگان به خردی برد

در ذهن و زندگیم فرزانگانی را در حوزه های گوناگون بسیار تاثیرگذارو قهرمان می دانم اما در حوزه کتابداری شاید بتوان گفت سه نفر تا کنون تاثیرگذارترین بوده اند:

پوری سلطانی : هستیش با کتابخانه و کتابداری آمیخته  است . او طی سالیان، زمینه و ابزار لازم را برای اشاعه فرایندهای کتابداری در کتابخانه ها فراهم آورده و روز آمد نگه داشته است.

کامران فانی: او کتابشناس ترین  کتابداری است که می شناسم . نگاه تاریخی او به وقایع ، به ویژه به کتابداری و وسعت معلوماتش همیشه درس آموز است . دانش او همیشه مکمل عملگرایی پوری سلطانی بوده است .

عباس حری: ایشان در دو دهه اخیر تاثیر بسزایی  در غنای حوزه نظری کتابداری کشور داشته است.حضور بی تکلف او در مجامع کتابداری درس آموز است.

 

 

مرتضی کوکبی: در انتخاب چهره ماندگار ،اگر سازوکار گزینشی آزاد به کار گرفته نشود آنوقت باید فاتحه حوزه را خواند!

 چهره های ماندگار:  محمد حسین دیانی، رحمت الله فتاحی، جعفر مهراد

* دلیلی نمیبینم که ، بدنۀ کتابداری در این گزینش شرکت نکند. این عزیزان قطعاً باید در این گزینش شرکت داشته باشند. نگاهها و دیدگاههای اینان هم میتواند در گروه های بحث و سایتهایی مانند عطف ارایه شود. تنها امیدوارم در این گروهها و سایتها رعایت بیطرفی به طور کامل انجام شود.

 

  پاسخ پرسش الف:  

در پرسش اوّل پرسیده شده که آیا معیارها و ملاکهای انتخاب چهرۀ ماندگار لحاظ شده است یا نه. اگر منظور از چهره های ماندگار آنانی هستند که توسّط یک نهاد بخصوص انتخاب میشوند معیارهای انتخاب برای بنده و شما روشن است و طبیعتاً مورد قبول نیست. بنده در مورد برگزیدگان این گزینش بخصوص صحبتی نمیکنم اگر چه گزینش یک مطرب به عنوان چهرۀ ماندگار میتواند همه چیز را زیر سؤال ببرد. امّا در میان برگزیدگان، چهرۀ کتابداری وجود داشت که صرف نظر از شرکت ایشان در آن جلسه، تصوّر نمیکنم شما و بنده در شایستگیهای ایشان اختلاف نظری داشته باشیم. حتّی شاید شرکت ایشان در آن جلسه باز هم به خاطر منافع حرفه و حرفه مندان باشد.

امّا اگر زمانی در جایی مراسمی برای گزینش چهرۀ ماندگار کتابداری برگذار شده است و باید در بارۀ لحاظ کردن معیارها در آن گزینش سخن گفت بنده هر چه به ذهن ناتوانم فشار میآورم چیزی به یاد نمیآورم. تتها به یاد میآورم که زمانی در گروه بحث دانشگاه فردوسی مشهد سخن یا پیشنهاد دربارۀ گزینش دکتر مهراد به عنوان چهرۀ ماندگار این رشته بود. دربارۀ معیارها و ملاکهای گزینش چهرۀ ماندگار، بنده روی ملاک “ماندگاری” انگشت تأکید میگذارم.  به باور بنده ماندگاران آنانی هستند که در وهلۀ نخست برای مردم کار میکنند. مردم حرفۀ ما هم همان کتابداران و دانشجویان کتابداری هستند که دارای منافع مادّی و معنوی خاصّ خود میباشند. هر کسی که تاکنون در مورد منافع این دو گروه تلاش کرده است از نظر بنده چهرۀ ماندگار است.

پاسخ پرسش ب:  

در پاسخ به پرسش دوّم، باید بگویم که دلیلی نمیبینم که به فرمایش جناب عالی، بدنۀ کتابداری در این گزینش شرکت نکند. این عزیزان قطعاً باید در این گزینش شرکت داشته باشند. نگاهها و دیدگاههای اینان هم میتواند در گروه های بحث و سایتهایی مانند عطف ارایه شود. تنها امیدوارم در این گروهها و سایتها رعایت بیطرفی به طور کامل انجام شود.

پاسخ پرسش پ:  

چنانچه سازوکاری فراهم شود که این بدنه بتواند کاملاً آزادانه چهره (یا چهره های) ماندگارخود را انتخاب کند به باور بنده این گزینش، همدلانه خواهد بود. همدلان کسانی را انتخاب خواهند کرد که صمیمانه برای پاسخگویی به نیازهای مادّی و معنوی کتابداران تلاش کرده اند. در صورتی که سازوکار گزینشی آزادانه به کار گرفته نشود ممکن است از انواع ….. به عنوان چهرۀ ماندگار انتخاب شوند و آن وقت باید فاتحۀ حرفه را خواند زیرا این گونه برگزیدگان تنها به منافع خود میاندیشند. شاید نوشتن این مطلب درست نباشد امّا شایعاتی وجود دارد که در برخی از گروههای بحث، اخیراً سانسورهایی صورت میگیرد. امیدوارم این شایعه درست نباشد. امّا اگر چنین باشد قطعاً اینها نمیتوانند فضای آزادی برای ارایۀ نظرات بدنۀ کتابداری کشور ارایه کنند.

پاسخ پرسش ج:  

شاید درست نباشد که در این مرحله آشکارا از چهره های ماندگار دل و ذهن خود نام ببرم. امّا در پاسخ به این پرسش ناچارم سه چهرۀ ماندگار را نام ببرم و این سه را به نظم الفبا نام میبرم که شائبه ای به وجود نیاید. به دلایلی که در بالا عرض کردم بنده دکتر محمّد حسین دیّانی، دکتر رحمت اله فتّاحی، و دکتر جعفر مهراد را به عنوان چهره های ماندگار منتخب خود نام میبرم امّا لازم میبینم در همین جا مراتب احترام و ارادت خود را به سایر کتابداران و اساتیدی که در راستای منافع مادّی و معنوی این قشر زحمت کش تلاش کرده اند و میکنند ابراز دارم.

 

عبدالحسین فرج پهلو: در مورد دکتر مهراد ،ملاک ها رعایت شده است

 چهره های ماندگار: همچون پوری سلطانی، نوش آفرین انصاری،جعفر مهراد، محمدحسن دیانی، عباس حرّی و توران میرهاد ی

* به نظر من شایسته است که امکاناتی وجود داشته باشد تا افرادی که مایلند نظری در این رابطه ابراز کنند بتوانند مثلا با مراجعه به سایتها و سایر مراکز در دسترس متعلق به نهادی که چهره های ماندگار را بر می گزیند نظرات خود را ابراز کنند.  

 

پاسخ پرسش الف:

از نظر اینجانب، ماندگاری یک چهره به میزان تاثیرگذاری او در جامعه و به ویژه در حوزه ای بستگی دارد که در آن فعالیت کرده و می کند. این تاثیر گذاری می تواند از جهات مختلف باشد: شخصیتی، علمی، رفتاری، فنی، و غیره. اما آنچه که بسیار مهم است، از یکسو، تداوم این تاثیرگذاری در طول زمان است، و از سوی دیگر دامنه ی این تاثیرگذاری و گسترش آن حتی تا آنسوی مرزهای کشور است. بنابراین، هریک از موارد ذکر شده می تواند یک ملاک در گزینش چهره­های ماندگار باشد.

از نظر من، وقتی که به افراد منتخب، مانند دکتر مهراد در حوزه خودمان، نگاه می کنم، می بینم کمابیش این ملاک ها رعایت شده اند. کسانی که دکتر مهراد را از نزدیک می شناسند، قطعا با منش و خوی و خصلت های ایشان آشنایی دارند، و می دانند که ایشان چه شخصیت مقبول و بزرگواری هستند. به لحاظ تاثیرگذاری فنی و گسترش دامنه فعالیتهایشان نیز باید به ۲ سازمان مهم و بین المللی اشاره کرد که ایشان مدیریت هردو را به عهده دارند. همین موجب شده است که تاثیرگذاری ایشان در چارچوب برنامه­های مرکز منطقه­ای علوم وفنون شیراز و نیز ISC به بیرون از مرزها کشیده شود. بنابراین، از نظر اینجانب، پاسخ قسمت سئوال ۱ شما مثبت است.

پاسخ پرسش ب:

من فکر می کنم، از نظر داشتن حق، پاسخ مثبت است ولی، در واقعیت، مسئله این است که برای انتخاب چهره ماندگار  نهاد، روش و سازوکار بسیار خاصی وجود دارد که نمی توان از آن غافل بود. این نهاد و روش و سازوکار آن که قطعا مورد تصویت مقامات ذیصلاح نیز قرار گرفته است، مقتضیات و ضوابطی دارد که نمی توان نادیده گرفت. برهمین اساس است که برای انتخاب چهره ماندگار، از ماه ها و شاید سال قبل برنامه ریزی می شود و گروه های داوران انتخاب می­شوند و کار خود را در انتخاب چهره های برتر انجام می دهند، فرض بر این است که این داوران دارای شایستگی های لازم انسانی هستند و کار خود را به نحوی انجام می دهند که تردید یا مخالفتی به دنبال نداشته باشد. با این اوصاف بعید به نظر می آید که افرادی که خارج از کمیته خاص گزینش چهره ماندگاه هستند، در عمل مجالی برای ابراز نظر مستقیم داشته باشند. اما به نظر من شایسته است که امکاناتی وجود داشته باشد تا افرادی که مایلند نظری در این رابطه ابراز کنند بتوانند مثلا با مراجعه به سایتها و سایر مراکز در دسترس متعلق به نهادی که چهره های ماندگار را بر می گزیند نظرات خود را ابراز کنند.

پاسخ پرسش پ:

چنانچه به فرض چنین اتفاقی بیفتد، قاعدتاً  اشکال یا در معیارهای انتخاب است، و یا در رفتار انتخاب کننده. اما تا آنجا که اینجانب در موارد مشابه تجربه کرده ام، معمولا معیارها و روشهای پاسخ دهی و مستندات به گونه ای است که معمولا احتمال کمی وجود دارد که آنچه که در سئوال آمده است اتفاق بیفتد. از سوی دیگر، اگر قرار باشد وفاق و همدلی بین کتابداران برقرار نشود، می بایست علت مشکل را در درون خود جامعه هم جستجو کرد. بدیهی است که در هیچ جامعه ای نمی توان در هیچ موردی وفاق صد درصد همگان را به دست آورد، اما می توان انتظار داشت که اکثریت قابل قبولی وجود داشته باشد. حال اگر وفاق این اکثریت هم در انتخاب یک چهره ماندگار به چشم نخورد، معلوم است که یا عواملی بیرون از دایره رای و نظر اکثریت اعمال نفوذ کرده اند، و یا اینکه در جامعه مورد نظر تفرّق و پراکندگی وجود دارد. خوشبختانه شواهد حاکی از این است که عوامل تفرقه در بین جامعه کتابداری ایران کم است و لذا در مورد این سئوال، فرض دوم کمتر ممکن است صحت داشته باشد؛ اما فرض اول را شاید بتوان با راحتی بیشتری پذیرفت.

پاسخ پرسش ج:

جای خوشحالی است که در آسمان جامعه کتابداری ایران از قدیم، ستارگانی همچون پوری سلطانی، نوش آفرین انصاری،حعفر مهراد، محمدحسن دیانی، عباس حرّی و توران میرهادی و کسان دیگر وجود داشته اند که هم اکنون این جامعه به آنان می بالد. شاید اگر در انتخاب چهره ماندگار خیلی مته به خشخاش گذاشته نشود، به راحتی بتوان چند چهره ماندگار را در این حوزه به جامعه معرفی کرد؛ اما شرایط و مقتضیات برنامه­ی انتخاب چهره­های ماندگار معمولا ایجاب می کند که فقط یک چهره انتخاب و معرفی شود. از این روست که لاجرم افراد دیگری که آنها نیز واجد شرایط هستند، بناچار رسما انتخاب و معرفی نمی شوند.

ملاکهای عمده انتخاب چهره ماندگار را در پاسخ سئوال اول بیان کردم. از نظر اینجانب کسی چهر ماندگار حوزه کتابداری است که حداقل واجد چند خصوصیت زیر باشد:

۱.      روی رشته و حرفه کتابداری کشور در سطح وسیعی اثرگذار بوده باشد؛

۲.      ویژگیهای کتابداری و اطلاع رسانی کشور را بشناسد و آنها را هم به لحاظ نظری و هم از حیث عملی لمس کرده باشد –  به بیان دیگر درد کتابداری داشته باشد.

۳.      حامی جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران بوده باشد و برای رفع مشکلات و تنگناهای این حوزه تلاش کرده و راه حال داده باشد؛

۴.      رشته و جامعه مرتبط با آن را از آن خود بداند و بدون هیچ چشمداشتی در جهت رشد و ارتقای آن تلاش کرده باشد؛

۵.      تلاش کرده باشد که ارزشهای این حوزه را در سطح ملی نمایان سازد و آنها را به جهانیان بشناساند، و در مقابل، در انتقال دانش جهان بیرون به داخل کشور و رفع خلاءهای علمی بین دو جامعه نیز همت کرده باشد ؛ و،

۶.       سعی کرده باشد آنجه را که می داند بی دریغ به دیگران و به خصوص به شاگردان خود انتقال دهد تا آنان ادامه دهنده­ ی راه وی باشند.

مهری پریرخ: ضروریست که گاه به گاه  معیارها را مورد بازبینی قرار داد و آنها را به نظر سنجی گذاشت

 چهره های ماندگار: نوش آفرین انصاری، عباس حری،کامران فانی،جعفر مهراد،رحمت الله فتاحی

 

* در تعیین معیارها باید همه سهیم باشند. اگر افرادی معتمد به انتخاب می پردازند باید به آنها اعتماد کرد. می توان از آنها توضیح خواست و علتها را جویا شد

 

پاسخ پرسش الف:

از معیارهایی که لحاظ شده اند خبری ندارم، ولی می توان به معیارهای زیر اشاره کرد

الف. اثر بخشی از نظر حرفه ای و از بعد ملی. به معیاری می توان اثربخشی را نسبت داد که بتواند جایگاه حرفه را در تحقق اهداف ملی، رشد و توسعه جامعه و رشد و توسعه حرفه های دیگر نشان دهد.

ب. رشد حرفه ای از دغدغه های ذهنی او باشد.

ج. برای رشد حرفه ای و ملی، از وقت، مال و علم خود ایثار نماید. بدیهی است در این رویکرد،‌علم اندوزی و علم ورزی و توزیع علم و دانش بر پایه ارزشهای مادی و برای آنها نخواهد بود.

د. همواره در حال آموختن و علم آموزش باشد.

ه. علم و آثار علمی و فعالیتهای علمی او مرز نشناسد، به عبارتی محدود به فرد، گروه، شهر و یا کشوری نباشد.

و. تلاش برای کسب دانش، ایجاد تحول و اثر گذاری برای چهره ماندگار شدن نباشد.

پاسخ پرسش ب:

در تعیین معیارها باید همه سهیم باشند. اگر افرادی معتمد به انتخاب می پردازند باید به آنها اعتماد کرد. می توان از آنها توضیح خواست و علتها را جویا شد ولی بدون توضیح نمی توان انتقاد کرد. به طور مسلم کسانی که همیشه در صحنه هستند و تلاش زیادی می کنند، اگر در انتخاب سهیم باشند، کمتر اشتباه می کنند. ولی این امر دلیل براینکه از آنها توضیح خواسته نشود و به تشریح دلایل نپردازند نمی شود. این توضیح ها ممکن است ذهن همه را بتواند باز کند و به رشد هم اندیشی در معیارها کمک کند.

ولی ضروریست که گاه به گاه  معیارها را مورد بازبینی قرار داد و آنها را به نظر سنجی گذاشت.

. پاسخ پرسش پ:

دلایل چندی بر این امر ممکن است وجود داشته باشد. عدم مشارکت در تعیین معیارها، به عدم اطلاع از آنها و فلسفه زیر بنایی آنها می تواند بینجامد. بنابراین بهتر است به نظر سنجی در مورد معیارها و اطلاع رسانی در مورد معیارهای منتخب و دلایل آنها پرداخت.

گاه دلیل عدم اطلاع از معیارها به خود ما و عدم کنجکاوی در مورد آنها بر می گردد.

دلیل دیگر می تواند به عدم شناخت از فرد انتخاب شده بعنوان چهره ماندگار و فعالیتها و تلاشهای او منجر شود.

دلیل دیگر دخالت افرادی در انتخاب این چهره باشد که از درون حرفه نبوده و با چهره ها و نقشهای آنها آشنا نیستند.

آخر دلیل که زیاد نباید وجود داشته باشد، انتصاب افراد به این عنوان باشد تا انتخاب آنها. تا کنون به یاد ندارم که چنین اتفاقی در حرفه افتاده باشد.

 پاسخ پرسش ج:

نمی دانم چرا دل و ذهن را از هم جدا می کنید. ما افراد منطقی باید باشیم، بنابراین دل و ذهن ما باید بر اساس منطق شکل بگیرد و از هم جدا نباشد.

جای خوشحالی است که در حرفه ما افرادی که شایسته این عنوان هستند کم نیستند. افرادی چون توران میرهادی که با کمک بسیاری افراد فرهیخته دیگر موجب تولید اثری شدند که در ادبیات کودکان جاودان خواهد بود (فرهنگنامه کودک و نوجوان)، نوش آفرین انصاری، که بیدریغ به ایثار وقت و دانش خود در رشد حرفه پرداخته اند؛ عباس حری، که همواره به خدمت خود به حرفه ادامه داده و نگاه عمیق او به مباحث حرفه ای، علم کتابداری را به همگان شناسانید و از هدایت و ارائه مشورتهای علمی و در اختیار قرار دادن دانش خود دریغ نمی نماید؛ آقای کامران فانی، که دانش او و ایمان به آموختن، الگوی مناسبی برای چگونه آموختن است. جعفرمهراد، که با تلاشهای بی وقفه خود، علم کتابداری و اطلاع رسانی را در این کشور از انزوا بیرون آورد و نشان داد که نگاه حرفه ای ما چگونه می تواند موجب رقابت این کشور با سایر کشورها شود؛ رحمت فتاحی، که با ایثارگری بی وصف در آموختن و توزیع دانش از طریق انتشارات و سخنرانیها، در فراهم کردن ساز و کار اشاعه دانش و هم اندیشی در بین کتابداران، هویت بخشی به آنان از طریق احیای انجمن (با کمک برخی از همکاران تلاش گر) و تشکیل گروه بحث الکترونیکی فرهنگ ارتباط، تفکر شبکه ای و تلاش انجمنی را پایه گذاری کرد؛ از این دست بازهم هستند که شاید دیگران بهتر از من بتوانند آنها را معرفی نمایند.

ابراهیم افشار: “چهره ماندگار” عنوان عجیبی است  بیشتر به شوخی می ماند.

چهره ی ماندگار:  پوری سلطانی

 

چهره ماندگار” اعلام کردن کسی مثل آن است که پیش از مسابقه نام برنده و بازنده را اعلام کنیم!

پاسخ پرسش الف:

نمیدانم معیار ها و ملاک های  انتخاب  “چهره ماندگار” کدامند.  از ین رو نمیدانم نمی توانم بگویم لحاظ شده است یا نه.

پاسخ پرسش ب:

البته که حق دارند. به عنوان یک انسان آزاد دارای حق ابراز نظر هستند. هر سخنگاهی – ازجمله مجله عطف – می تواند محل ابراز این نظرات باشد.

پاسخ پرسش پ:

دلیل آن می تواند به کار گرفتن ملاحظات بی ربط یا غلط باشد. بله امکان دارد.مکانیزم انتخاب چهره ماندگار و ملاک ها و معیار ها با ذهن و دل کتابداران جامعه همخوانی نداشته است. این را می توان با نظر خواهی از  کتابداران سنجید.

پاسخ پرسش ج:

“چهره ماندگار” عنوان عجیبی است. بیشتر به شوخی می ماند.  ما چطور می توانیم تعیین کنیم چه کسی در ذهن آیندگان ماندگار می ماند؟ تصور می کنم ماندگاری در ذهن نسل های آینده چیزی است که در آینده اتفاق می افتد نه با تصمیم اداری یادست بالا محفلی پیشینیان! طبعاً هر نسل از نسل های آینده  وقتی اثر کسی را در زندگی خود ببیند، یادش به ناچار در ذهن همان نسل ماندگار می ماند. حال اگر تأثیر مثبت باشد، یادش به خیر می شود و منفی باشد، به شّر.”چهره ماندگار” اعلام کردن کسی مثل آن است که پیش از مسابقه نام برنده و بازنده را اعلام کنیم! واقعبینانه فکر کنیم، نسل فعلی فقط می تواند حدس بزند چه کسی ممکن است دست بالا  در ذهن چند نسل آنیده ماندگار بماند. بنا براین بهتر است در دادن قید حدسی بودن آن را نیز به اول یا آخرعنوان افزود.عنوان های آبرومندتری برای بزرگداشت افراد زنده می توان اندیشید مثل “چهره تأثیر گذار” یا “چهره موفق” و مانند اینها.به علاوه، در دنیا رسم است وقتی کسی را با عنوان یا جایزه ای مفتخر می کنند، دلیل آن را نیز بیان می کنند. مثلا وقتی می گویند “چهره تأثیر گذار” یا “چهره موفق” نوع تأثیر و موفقیت او را نیز اعلام می کنند.حل اجازه بدهید در پاسخ به سئوال آخر شما، پایم را از گلیم نسل خودم دراز تر نکنم و به جای “چهره ماندگار” نظرم رادر مورد یک چهره تآثیر گذار بیان کنم. به نظر من خانم پوری سلطانی  را به خاطر بیش از نیم قرن خدمت به کتابداری ایران عمدتاً در قالب کوشش های ثمر بخش او برای پایه گذاری  و توسعه کار و ابزار فهرستنویسی کتاب در ایران، انتشار کتابشناسی ملی، تربیت کتابداران متخصص، و تشکیل انجمن کتابداران، نمونه برجسته چهره تأثیر گذار است.

About جلال حيدري نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

View all posts by جلال حيدري نژاد →

16 Comments on “چهره ماندگار، نام‌ها و نشانه‌ها”

  1. واقعا فرد انتخاب شده امسال بهترین چهره ماندگار کتابداری ایرانند. خودتان می دانید کا مساله اینجوری نیست. نظر جامعه دانشجویان و بعضی کتابدران چیز دیگر است. از سطحی نگاه کردن اکثریت این اساتید متاسفم

  2. آقای حیدری نژاد.وافعا که دست رو نکته مهمی گذاشتید و یه جایی رو بوجود آوردین که ما بتونیم حرفامون رو بزنیم.معلومه که شخص انتخاب شده منتخب کتابدارا نیست ولی حیف که استادای ما محافظه کارن. امیدوارم همه کتابدارا در این نظر سنجی غیر مستقیمی که شما هوشمندانه مطرح کردین شرکت کنن

  3. بسیار بجا و رندانه نوشته اند دینار می دهند و نام نکو باز می ستانند . اما ما فقط دلال تجاری و …. نداریم . دلالان آکادمیک هم مشغول داد و ستد هستند.

  4. همه آنها که آقای دیانی را به عنوان چهره ماندگار اعلام نموده اند کسانی هستند که عامل اعزامشان به استرالیا ایشان بوده ند . واقعا در زندگی اینها ایشان چهره ماندگار است در غیر این صورت شاید بعضی از آها کارمند عادی هم نبودند چه رسد به استادی, بده بستان عجیبی در رشته ما در جریان است

  5. بعضی استادان درست نوشته اندارما کتابداران کیست که نداند علت گزینش این چهره ماندگار هم به همان دلائل انتخاب آقای افتخاری است. اگر او در موسیقی ایرانی تعیین کننده و صاحب نظر و مکتب بوده این استاد محترم بوده است. آیا این چهره ماندگار تا چه حد در همان گروه شیراز موجب انسجام و رشد کتابداری کشور شده است؟کدام طرح و اندیشه مستقل و حتی مقاله مستقل از ایشان نشر یافته است؟ کتابداری در مرکز منطقه ای پیشنهاد تاسیس آس اس آی اسلامی را می دهد .این طرح از سوی ایشان در جو شعار زده مطرح و بعد با خرجهای میلیاردی نیمه اجرا می شود. اگر آی اس آی در غرب میلیونها دلار عایدی برای کشور به ارمغان می آورد دراینجا خرجهای میلیاردی روی دست ملت می گذلرد ، از کتابدار ارائه کننده طرح نامی برده نمی شود اما مجری طرح چهره ماندگار می شود.

  6. تفریبا همه میدانند که چهره های ماندگار کتابداری کسی نیست که معرفی شده.ایشون خودشون هم میدونن اگه نمیدونن بهتره تشریف بیارن در یک جمع تا با چند تا سوال و جواب ساده قضایا روشن بشه.البته من به عنوان یک کتابدار و یک مربی از ایشون ناراحت نیستم و بیشتر از انجمنی ناراحتم که خودشو میزنه به تجاهل و بعد مدعی میشه که نماینده کتابدار هستن ولی اینطور نیست.به هر حال متاسفم وهمچنین متشکرم از عطف که این مساله رو به زیبایی مطرح کردن و وظیقه رسانه ای خودشون رو درست انجام دادن

  7. بنده در مورد نظرات اساتید راجع به انتخاب فرد اثرگذارتر در رشته کتابداری و اطلاع رسانی ایران نظری ندارم. اما براین باورم که انتخاب فرد اثر گذار باید دارای چارچوب، و معیارهای مشخصی باشد. شاید دلیل برخی از گمانه زنی ها، موافقت ها، و مخالفت ها این باشد که این چارچوب و معیارهای ارزشگذاری برای جامعه مخاطب روشن نیست.
    در این زمینه پیشنهاد می کنم که انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران با مشورت سازمان های مرتبط دیگر در زمینه انتخاب چهره ماندگار، چارچوب و معیارهای مربوطه را به اطلاع جامعه کتابداری و اطلاع رسانی برسانند.

    به نظر من آنچه در انتخاب افراد تاثیرگذار باید رعایت شود، شاخص ‏های اثر گذاری آنان است که می توان آنها را در ابعاد یا جنبه های اجتماعی(تأثیرگذاری اجتماعی هم بر کتابداران و هم بر سازمان ها و جامعه به طور کلی)، علمی(اثرگذاری آثار علمی فرد در داخل و خارج)، اخلاقی(برخورد با همکاران و دانشجویان)، و حرفه‏ای(روش تدریس، روش پژوهش و اهمیت حوزه مورد مطالعه) قرار داد. بدیهی است که نمود و ارزش گذاری هرکدام از این معیارهای باید در حوزه خاص خود مورد توجه قرار گیرد. برای مثال روش تدریس را باید از دانشجویان پرسید و آثار علمی را باید در استنادها یا مسائل کاربردی آثار جستجو کرد.

    یکی از مشکلات این معیارها این است که برخی از آنها ملموس نیست. مثلا اگر استادی دانشجوی خوبی تربیت کرده باشد که آن دانشجو در آینده منشاء تحول عظیمی در رشته گردد. آنوقت استاد اول و پیشکسوت را مورد تقدیر قرار نمی دهند بلکه دانشجوی وی را به خاطر کاری که انجام داده است مورد تمجید قرار می دهند. در هر صورت، در کل اگر معیارهای علمی و شفافی برای انتخاب اثرگذاری آثار افراد از جنبه های مختلف بکار گرفته شود، می توان امیدوار بود که همدلی و اجماع بیشتری در میان افراد حرفه/ رشته پیدا شود.

    با احترام
    سید مهدی حسینی
    دانشجوی دکترای کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد

  8. آقای حسینی اتفاقا پیشنهاد خوبی است که انجمن بگوید ملاک هایش برای تایید این آقا چی بود تا به قول شاعر: تا سیه روی شود هر که در او غش باشد” کاملا معلوم است که این چیزهایی که شما گفتید برای آن فرد صدق نمیکند.من واقعا امیدوارم انجمن یک جواب چهار خطی داشته باشد ولی میدانم که جوابی نمیدهند برای اینکه اگر جواب بدهندیعنی اینکه انتقادهای ما درست بوده است ولی اگر هم ندهند و سکوت کنند به قول آفای حیدری نژاد رنگ سکوتشان دیگر طلایی نیست و کسی برای این سکوت مثلا حکیمانه کف مرتب نمیزند. ای کاش انجمنی ها … و شفاف بودند.

  9. بنظر من در مورد انتخاب صحبتی نمی توان کرد سازمان حامی بنا به پارامترهای خود کار کرده است و به لحاظ سازمانی و قانونی نیازی به مطرج کردن و یاا توضیح دادن نحوه گزینش خود را ندارد. اصل اینست که در میانه غلبه دینار و غوغا مکانیسمهایی را تقویت کنیم که به نوگامان راه علم بنماییم که هر چقدر هم اوضاع خراب باشد باز به بضاعت خود از جماعت عالم قدردانی می شود. کتابداران و انجمن هم بروند برای خود مراسمی در مدح و بزرگداشت اثرگزاران ایجاد کنند.

  10. مثل اینکه در دانشگاه های استرالیا چند واحد … و … هم تدریس می شود .در تدریسشان هم موفقند چون در این موردهمه بجز یک نفر به آموخته ها عمل کرده اند!!!!!!!!! ایکاش این اساتید کمی هم …… ……………… تابدانند در بدنه کتابداری چه می گذرد. چرا باید در تحلیلی که هفت استاد مطرح کتابداری عنوان کرده اند فقط دو نفر تاحدی با واقعیت منطبق باشد. یک سوال هم از گردانندگان محترم و زحمتکش عطف داشتم.چرا نوشتن ایمیل را اجباری کرده اید؟ بهتر نیست اختیاری باشد

  11. چهره می خواهید آنهم ماندگار ببینید بیایید دانشگاه آزاد و رفتار استادها را تماشا کنید. اولا اگر پاورپوینت یا ورق هایشان یادشان برود که بیاورند آن روز کلاس خیلی تماشایی میشود چون مطلبی برای گفتن ندارند. روزهایی هم که همراه می آورند فقط از رو می خوانند.وقتی اسم استاد دیگری برده شود بشدت چشم و ابرو نازک می کنند ولی وقتی در حضورهم هستند تملق هم را می گویند.بعضی از آنها اصلا درس نمی دهند. تالیف و ترجمه بعضی کتابها را که می خواهند بعدا به نام خودشان منتشر کنند فصل فصل و بخش بخش به دانشجویان سپرده می شود. با یکی ازینها که پایان نامه بگیری آدرس فرد دیگری می دهد که باید آمار را با او همتهنگ کنی و ۱۵۰۰۰۰ تا دویست هزار تومان هم به او بدهی. … در این گروه رواج کاملی دارد. پیشنهاد کنید سال آینده ازین دانشگاه چهره ماندگار انتخاب شود.

  12. لطفا همه خوانندگان جواب دهند:
    آیا انجمن توانایی و قدرت لازم را در اموری مثل انتخاب چهره ماندگار یا مثلا انتخاب کتابدار نمونه را دارد یا بشدت دچار تعارف و مصلحت اندیشی است؟

    1. به نظر من دیگران برای انجمن تصمیم می گیرند. به نام انجمن و به کام دیگران! ولی این خود انجمن است که باید شجاعت داشته باشد و به این سوال جواب دهد.

  13. نقش اساتید جوان کتابداری در این بحث به نظرم نادیده گرفته شده است.می توان در کنار اساتید پیشکسوت از اساتید جوان و فعال و خوش فکر هم نام برد و تقدیر و تشکر کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *