مقدمه :
ذکروتکراربرخی واضحات براستواری باورکمک می کند. آنچه دراین مقاله تقدیم عزیزان می شود, ازهمین جنس ذکروتذکراست .آموزش یکی از ارکان اساسی رشد و تعالی جوامع بشری است . آموزش یا به منظور انتقال ارزشها,آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر و یا به منظور ایجاد مهارت و کفایت در افراد برای کسب توانایی در تولید ـ که مرتب درحال تغییرو تحول است ـ انجام می گیرد . انسان برای زندگی بهترنیازمندخطوطی تبیین شده است تابراساس آن بتواند راه خود رابپیماید.تبیین این خطوط یا به طورخودجوش و از راه تجربه بدست می آید یا از راه فراگیری از دیگران . ( حافظیان رضوی , ۱۳۸۱ , ص ۷۵ , نقل از : سلمان , ۱۳۸۰ )
اگربه واژه “آموزش”( teach) درفرهنگ آکسفوردنگاه کنیم, این معانی راخواهیم یافت:نشان دادن,ارائه کردن,ارائه طریق (راهنمایی), رساندن یا انتقال دانسته ها , فهمانیدن , رساندن پیام , برقرار کردن ارتباط یا آگاهی دادن .
مشخص است که واژه مذکور واژه پیچیده ای است .
بلوم [۲] ( ۱۹۷۱ ) نیز آموزش را پویشی تعریف کرده است که فراگیرنده را دگرگون می سازد . پویشی که طی آن درباره ی اینکه چه دگرگونی هایی ممکن و مطلوب هستند ، تصمیم گرفته می شود . هرگونه کنش متقابل میان کتابدار و استفاده کننده مبتنی بر این اعتقاد است که دگرگونی های معینی ممکن و مطلوب است . اما باید توجه داشت که همه ی استفاده کنندگان به یک اندازه و از طریق یکسان متحول نمی شوند .
به عقیده رایس [۳] ( ۱۳۷۱ : ص ۴۳ ـ۴۴), پرداختن به مسئله آموزش استفاده ازکتابخانه وقبل ازآن بررسی عوامل مؤثردراستفاده ازکتابخانه, ازمدتها پیش درمجامع علمی وکنفرانس های مختلف مربوط به دانش کتابداری و اطلاع رسانی مطرح بوده و هست . توجه به نیاز[۴] مراجعان و ایجاد رضایت[۵] در بین استفاده کنندگان , مقوله هایی است که در جهت تحقق هدف پیش گفته مطرح می باشد .
بنابراین آموزش استفاده از کتابخانه اندیشه ی جدیدی نیست . از دهه ی ۱۹۴۰ به بعد حمایت دولت ایالات متحده از کتابخانه ها ، گسترش رو به ازدیاد حجم انتشارات علمی و فنی ، فراهم آوردن خدمات برای دانشجویان که تعداد آن ها رو به افزایش بود ، رشد سریع مجموعه ها و تغییراتی که در روش های ذخیره و بازیابی اطلاعات ایجاد شد ؛ از جمله عوامل جلب توجه به آموزش استفاده از کتابخانه بود . در این سال ها برنامه های چندی به اجرا گذاشته شد ، ولی عملاً هیچ کدام موفقیت چندانی کسب نکرده اند . علت اصلی این عدم موفقیت هم ، بی اطلاعی کتابداران از جایگاه اجتماعی خود و نیز عدم آمادگی آن ها برای ایفای نقش و رسالتی بود که بر عهده ی آن ها گذاشته شده بود .
در کتابخانه های دانشگاهی آمریکا ، آموزش منظم مهارت های پایه به دانشجویان سال اول حدود سال ۱۹۰۷ آغاز شد که در دهه ی ۱۹۲۰ مورد انتقاد قرار گرفت و آموزش سطحی خوانده شد . به تدریج ، تا سال ۱۹۳۲ تحولی در آموزش استفاده از کتابخانه رخ داد که باعث شد محتوای این برنامه از آموزش استفاده از مواد به سمت آموزش چگونگی دستیابی به مواد ، حرکت نماید . برنامه ی سه مرحله ای آموزش استفاده کنندگان که در سال ۱۹۴۹ توسط بخش دانشگاهی و تحقیقاتی انجمن کتابداران انگلیس پیشنهاد شد ، نقطه ی عطفی در شروع برنامه ی آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه ها به حساب می آید . این روند توجه به نقش آموزشی کتابداران و اجرای برنامه ی آموزش استفاده کنندگان در دهه ی ۷۰ قرن ۲۰ به اوج خود رسید . بیشتر برنامه هایی که در خلال دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ارائه می شد بر مهارت های دسترسی به ابزار کتابشناختی تأکید داشت . ( بیگدلی ، ۱۳۸۳ ) .
این در حالی است که با وجود اینکه مطالب منتشر شده در زمینه آموزش بهره گیری از کتابخانه بطورچشمگیری روبه فزونی گذاشته است و نیز برنامه هایی که جهت تدارک این آموزش به کارگرفته شده اند نیزتوسعه یافته اند ، با این وجود علی رغم آهنگ رشد این دو جنبه , بحث و جدل در اطراف اینکه آیا گنجانیدن آموزش بهره گیری از کتابخانه به عنوان بخشی از خدمات مرجع , خصوصا پرسش وپاسخ های مرجع به جا وصحیح است یا نه , به شدت جریان دارد .
در زمینه یادگیری و آموزش دیدگاه فجالبرانت [۶] (۱۳۷۵ : ص ۴۵ ـ ۴۶ ) به این گونه است که : یادگیری , مانند ارتباط , به دو صورت رسمی و غیر رسمی صورت می گیرد . یادگیری رسمی , نظام مند است و اغلب در مدارس , کالج ها , و دانشگاهها , سازمان یافته است . دراین حالت درس ها وامتحانات منظمی نیزوجود دارد.آموزش مستمراغلب به صورت سمینارها , کارگاههای آموزشی[۷] وبرنامه های آموزش حین خدمت , ادامه می یابد. کتابخانه ها درحوزه آموزش رسمی, نقش مهمی را اجرا می کنند . در این نوع آموزش , کتابخانه ها دسترس پذیری به مجموعه منسجمی از اطلاعات ودانش رامیسرمی کنند . با این همه, یادگیری بیشترازطریق آموزش غیررسمی, ازسایرافرادوتجربه اندوزی, انجام می شود.اینگونه آموزش,خودجوش وبدون برنامه است وبا تجربه کردن بدست می آید.این نوع یادگیری دراختیاراستفاده کننده است واستفاده ازآن دلپذیرواغلب هیجان انگیز است .
به گفته رایس (۱۳۷۱ : ص ۴۵ ) پیرامون اهمیت آموزش , چندین سال پیش در۱۹۴۳ ,آن موریس بوید[۸] چنین گفت:”چنانچه ما به کتابخانه به عنوان نهادی آموزشی اعتقادداشته باشیم, نبایداز نظر دوربداریم که نقش تدریس مرجع درتمام کتابخانه ها به اندازه نقش ارائه اطلاعات,حائز اهمیت است.”
تحقیقات نیزمفید بودن آموزش بهره گیری ازکتابخانه درخدمات مرجع رانشان داده است.به عنوان مثال هاول[۹] و ویلیج[۱۰] ارتباطی بین رضایت استفاده کننده از خدمات مرجع و آموزشی که جهت بهره گیری از کتابخانه دریافت می کند , پیدا کرده اند . بر اساس یافته های این تحقیق کتابداران مرجع می توانند به نحومؤثرتری به مراجعه کننده کمک کنندواین درصورتی مقدوراست که آگاهانه نقش مدرس را ایفا کنند , نه اینکه به طور غیرمستقیم وغیر فعال وارد عمل شوند و فقط به عنوان یک منبع اطلاعاتی به حساب آیند . ( همان , ۱۳۷۱ , ص ۴۵ , نقل از : هاول , ۱۹۷۶ ) .
وایتکر [۱۱] ( ۱۹۷۶ ) نیز کتابی به رشته ی تحریر درآورد که در واقع راهنمای عمومی استفاده کنندگان برای استفاده از کتابخانه بود . وی در مقدمه ی این کتاب دو سؤال اساسی مطرح می کند :
چرا برخی از مردم نسبت به بعضی دیگر ، از کتابخانه بیشتر استفاده می کنند ؟
چرا استفاده از بعضی کتابخانه ها نسبت به دیگر کتابخانه ها آسان تر است ؟
از مجموع بررسی ها چنین بر می آید که مراجعین آشنا به روش استفاده از مواد ، نسبت به دیگر مراجعین به اطلاعات مورد نیاز دسترسی آسان تر دارند ، و کتابخانه هایی که به آموزش جامعه ی استفاده کننده توجه داشته اند و درصدد ایجاد رضایت آن ها و سودمندی منابع خود برآمده اند ، با مراجعین راحت تر ارتباط برقرار کرده اند . ( بیرانوند ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۴ ) .
و یا پژوهش چارلز جنگلر[۱۲] نیز به گونه دیگری مفید بودن آموزش بهره گیری از کتابخانه را نشان می دهد. درآزمونی که از دانش آموزان کلاس ششمی که توسط کتابداران آموزش دیده بودند و دانش آموزان همان مقطع که جزآموزش رسمی توسط معلمشان آموزش دیگری ندیده بودند,از نظریادداشت برداری, سازماندهی , اطلاع یابی , ارزشیابی اطلاعات و مهارتهای کتابخانه ای , گرفته شده , گروه نخست نمرات بالاتری بدست آورده اند . ( ابوعثمان , ۱۳۷۶ , ص ۲۷۱ ـ ۲۷۲ ) .
بعد از اشاره به تحقیقاتی که مفید بودن آموزش را نشان می دهند لازم است که ضرورت این آموزش ها را در کتابخانه های دانشگاهی مورد بررسی قرار دهیم .
می دانیم که استفاده ی صحیح و بجا از منابع کتابخانه ها یکی از ارکان موفقیت دوران تحصیل در دانشگاه به شمار می رود و دانشجویان لازم است در دروس تخصصی به نگارش مقاله و انجام پژوهش اقدام نمایند . از طرفی دانشجویان سال اول که معمولاً با کتابخانه های بزرگ و دانشگاهی سر و کار نداشته اند ، با ورود به دانشگاه با انبوه اطلاعات مواجه و دچار سردرگمی می شوند . این پدیده مسئولین ذی ربط و کتابداران را بر آن می دارد تا ضمن آشنا نمودن دانشجویان با این محیط ، چگونگی کار با این منابع را به آن ها آموزش دهند و با ارائه ی خدمات صحیح و بجا این وظیفه و رسالت خطیر را به عهده گیرند . از سوی دیگر تفاوت شیوه ی آموزش در دانشگاه با دوره های قبل از آن بر اهمیت این خدمات و آموزش ها می افزاید . چرا که فرآیند یادگیری و آموزش منحصر به کلاس درس و جزوه های استاد نیست بلکه کتابخانه هم مثل کلاس درس یک محیط آموزشی مستقل و اساسی است و هدف آن مشابه آزمایشگاه و شاید فراتر از آن است . بنابراین کتابدار مرجع می تواند نقش یک معلم را ایفا کند . اگر چه معلم در حد معرفی موضوع با دانشجو همراه است ، اما کتابدار مرجع از مرحله ی آغازین تحقیق یعنی آشنایی با منابع موجود تا مراحل پایانی تحقیق با دانشجو همراه است . با او ایجاد ارتباط می کند ، گفت و شنود می نماید ، منابع مورد نظر وی و محل دقیق و حتی خود منابع را در اختیارش قرار می دهد تا نتیجه ی مورد نظر حاصل شود . ( حیدری ، ۱۳۷۸ ، ص ۵ ـ ۶ ).
در استاندارد شماره ی ۶ پیش نویس استاندارد های کتابخانه های دانشگاهی ایران که توسط شیرین تعاونی ( ۱۳۷۴ ، ص ۴۱ ) تهیه شده ، چنین آمده است :
” کتابخانه های دانشگاهی باید خدمات اطلاع رسانی جامع و مناسبی را در جهت تحقق بخشیدن به برنامه ها و اهداف آموزشی و پژوهشی سازمان مادر ارائه دهد و استفاده ی هر چه بیشتر و بهتر از منابع را میسر می سازد و هم چنین ” کتابخانه های دانشگاهی باید برنامه های متنوعی در سطوح مختلف برای آشنا سازی مراجعان با کار و خدمات کتابخانه و آموزش استفاده از مراجع و منابع کتاب شناختی داشته باشد . ”
بنابر مطالب ذکر شده و نیز اهداف و وظایفی که طبق استاندارد برای کتابخانه های دانشگاهی برشمرده شد و بعلاوه بودجه های هنگفتی که در کتابخانه ها و بخش مرجع کتابخانه ها هزینه می شود و انتظاراتی که بر این بخش از کتابخانه ی مرکزی دانشگاه مترتب است ، ایجاب می کند که این بخش از پویایی لازم برخوردار باشد و خدماتی بهینه به مراجعین ارائه نماید .
ارائه ی بهینه ی چنین خدماتی از سویی بستگی به مهارت ، تخصص ، تحصیلات ، تجربه و مدیریت صحیح این بخش از کتابخانه دارد و از سوی دیگر امکانات و تجهیزات و منابع موجود در کتابخانه و نیز میزان شناخت و مهارت مراجعین در استفاده از این گونه امکانات در بازدهی کتابخانه نقش بسزایی دارند . ( حیدری ، ۱۳۷۸ ، ص ۸ ) .
بنابراین کتابخانه های آموزشگاهی و دانشگاهی تأکید زیادی بر آموزش روش استفاده از کتابخانه دارند . آنها چنین آموزشی را بخشی از فرایند کلی آموزش دانشجو می دانند .
دانشگاه های شناخته شده ای مانند برکلی و انستیتو تکنولوژی ماساچوست[۱۳] اخیرا بر نقش آموزش در کتابخانه های دانشگاهی تأکید می کنند . ( فجالبرانت , ۱۳۷۵ , ص ۴۵ ) .
همچنین دولت چین در ۱۹۸۷ فرمانی صادر کرد که همه کتابخانه های آموزشگاهی را موظف به تهیه دستورالعمل نحوه استفاده از کتابخانه می کند . ( اشرفی ریزی , ۱۳۸۴ , ص ۵۳ ) .
فجالبرانت(۱۳۷۵ : ص ۴۴ ) در مورد مسئله چالشهای آموزشی در جامعه امروزی می گوید : امروزه با توسعه جامعه اطلاعاتی, مسئله
آموزش با چالشها و فرصت های زیادی روبرواست. با گسترش استفاده از کامپیوتر در کتابخانه ها , چنین به نظر می رسد که دیگر
نیازی به آموزش مراجعه کننده به کتابخانه نیست . اما با پیچیده ترشدن ابزار و منابع , کتابخانه های دانشگاههای معتبر, نیاز به چنین
دوره های آموزشی را احساس کرده اند . طرح اجوکیت نیز به منظور تهیه این دوره ها و منابع مربوط به آن پدید آمده است . هدف این
طرح نیزآموزش انتخاب واستفاده ازابزارهای اطلاعاتی است.منابع حاصل ازاین طریق ازراه شبکه های دانشگاهی واینترنت در
دسترس است.این منابع می تواند هم درآموزش رسمی وهم در آموزش غیررسمی کاربرد داشته باشد. تواناییهای دانشجویان پس ازطی
دوره آموزشی, حوزه های که اولین دوره ها برای آن طراحی شده اند, توانایی های سخت افزاری و نرم افزاری و چگونگی استفاده منابع و دوره از طریق ” وب ” مورد توجه است.شش کتابخانه دانشگاهی در ایرلند , فرانسه , سوئد , انگلستان و اسپانیا با این طرح همکاری می کنند .
نوشته اند, اگر ملتی بخواهد در جهت توسعه ای همه جانبه , واقعی و پایدار , بدون وابستگی به قدرتهای بزرگ گام بردارد , نیازمند آموزش صحیح و اصولی در هر زمان و مکان , با استفاده از نیروهای آموزشی مجرب است .(حافظیان رضوی ,۱۳۸۱ , ص ۷۶ ) .
مشکل استفاده از کتابخانه,همواره دربین استفاده کنندگان , به خصوص دانشجویان ـ در کتابخانه های دانشگاهی ـ ازدیرباز وجود داشته ودارد.امروزه تقریباً درتمام کشورهای توسعه یافته وحتی درحال توسعه مرسوم است که دانشجویان ورودی جدید دانشگاه از طریق یک گردش علمی به بخشهای مختلف کتابخانه , روش استفاده و بهره گیری از مواد را می آموزند .
علاوه بر آن , کتابداران مجرب و آموزش دیده ای درهر یک از بخش ها و بخصوص بخش مرجع , آماده دریافت سؤالات مراجعین و پاسخگویی و راهنمایی آنها هستند .
متأسفانه در کشور ما مسئله آموزش استفاده کننده در کتابخانه ها و بخصوص کتابخانه های دانشگاهی , جدی گرفته نشده است . هنوز بسیاری از دانشجویان , حتی در سطح کارشناسی ارشد , نحوه استفاده از کارت کاتالوگ را به خوبی نمی دانند . راستی چه کسی باید دراین راه , قدم پیش نهد و با توجه به تعدد و تنوع موضوعات , شیوه های بهره گیری از مواد کتابخانه را به دانشجویان بیاموزد ؟ اساتید و کادر آموزشی , کتابداران و … آیا نگرش های هر دسته نسبت به این امر یکسان است ؟
به عبارتی دیگر , آیا اساتید به اهداف آموزشی این طرح , همانگونه می نگرند که کتابداران در نظر دارند ؟
در مورد مسئله ی آموزش شیوه های بهره گیری از مواد کتابخانه ای به استفاده کنندگان از انواع کتابخانه ها بالاخص به دانشجویان ، اینتر [۱۴] ( ۱۳۷۱ ) معتقد است که : اساس آموزش کتابشناختی این است که در حین ارتباط کتابدار و مراجعه کننده ، تعدادی از افراد آموزش ببینند ، اما آنچه مهم است ماهیت سیستماتیک کادر آموزش ، شامل مجموعه ای از اصول تجسس در ارتباط با کتابخانه و مجموعه و خدمات آن و بکارگیری قوانین به منظور پیشبرد مجموعه ای از اهداف از پیش تعیین شده است . یادآوری می شود که آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه تنها در برخورد کتابدار و مراجعه کننده خلاصه نمی شود ؛ بلکه ماهیت این آموزش ، رسالتی است که در برنامه ی آموزش استفاده از کتابخانه دنبال می شود . با آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه می توان انتظار داشت که قشر آگاه تری از استفاده کنندگان به جامعه وارد شده و دیدی مثبت نسبت به محیط اطلاعاتی در ذهن استفاده کنندگان ایجاد شود . ( اینتر ، ۱۳۷۱ ) .
چنانچه بیگدلی ( ۱۳۷۷ ) به نقل از رابینسون [۱۵]می گوید :
” من خودم را سرزنش خواهم کرد چنانچه دانشجویی به پایان دوره ی تحصیلی اش برسد بدون اینکه بداند چگونه از کتابخانه استفاده کند . ”
استیری نیز در پایان نامه خود (۱۳۷۱ : ص ۱ ) پیرامون این مسئله از دیدگاه ” لوبانز ” [۱۶] نوشته که او معتقد بود که کتابداران به تنهایی نمی توانند در طرح برنامه آموزش استفاده کننده شرکت داشته باشند , زیرا کتابداران غالباً همان برداشتی راازنیازدانشجو دارند که خود فکرمی کنند.بنابراین , طبیعی خواهد بود که دربرنامه ریزی آموزش مراجعان کتابخانه , کادرعلمی وحتی دانشجویان مشارکت داشته باشند تا بتوانند نیازهای واقعی استفاده کنندگان را شناسایی کنند و آنگاه محتوای آموزش , روش آموزش و فرد آموزش دهنده را تعیین کنند .
چنانکه نپ[۱۷] (۱۹۶۵) مکنزی[۱۸] (۱۹۶۹ ) اسکریونر[۱۹] نیز در این مورد با لوبانز اتفاق نظر داشتند وباورداشتند که مهارت دربهره گیری ازکتابخانه برای دانشجویان امکان پذیر نیست مگراینکه کادرآموزشی,کارکنان کتابخانه ودانشجویان درجهت برنامه ریزی آموزش هماهنگ عمل کنند.(همان,۱۳۷۱,ص ۱۲).
همچنین توماس وگل[۲۰] نیز در سال ۱۹۷۲ با طرح دوپرسش اساسی به بررسی مسئله آموزش استفاده کننده پرداخت که عقایدش مشابه با افراد ذکر شده در بالاست . اومعتقد بود که همواره سدی میان کتابداران ومراجعین کتابخانه های دانشگاهی یعنی دانشجویان,وجود داشته وتا این سدذهنی شکسته نشود , نمی توان انتظار توجه به نیاز استفاده کننده را داشت .
وی ساختمان کتابخانه وقسمتهای مختلف آنرا سدی درایجاد ارتباط می دانست.همچنین فهرست برگه[۲۱] را یکی ازاسرارکار کتابداران می پنداشت که مراجعین در یادگیری رمز و راز آن , نوعی ناتوانی د خود احساس می کنند. دو پرسشی که او طرح کرد چنین بود :
۱. کتابداران در مورد درک دانشجویان از خدمات کتابخانه , چه می دانند ؟
۲. آیا کتابداران واقعا می دانند که دانشجو چه چیزی را باید در مورد کتابخانه بداند ؟
به نظر وگل زمانی می توان برای آموزش مراجعین برنامه ریزی کرد که کتابداران بتوانند : اولا ً درمورد میزان درک دانشجو از خدمات کتابخانه اطلاع یابند و ثانیاً حدود آگاهی دانشجو را برای استفاده از این خدمات , تعیین کنند . ( همان , ۱۳۷۱ , ص ۱۱ ) .
به نظر می رسد اکثر منابع و امکانات کتابخانه , به علت عدم آشنایی با کاربرد و روش بهره گیری از آنها , غیر قابل استفاده است .
به عنوان نمونه ، نتایج تحقیقی که عطاردی بیمرغی ( ۱۳۷۵ ) انجام داد نشان می دهد که بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران ، طرز استفاده از منابع کتابخانه را نمی دانند .
حتی پذیرش این رقم خوش بینانه نیز می تواند نیاز به اجرای برنامه ی آموزش استفاده از کتابخانه و در نتیجه تحقیق در این زمینه را آشکار سازد . زیرا فلسفه ی آموزش استفاده از کتابخانه این است که به جای در اختیار قرار دادن منابع ، روش جستجو را به استفاده کنندگان بیاموزد و آن ها را قادر سازد تا خود بخشی از نیازهای اطلاعاتی خود را به کمک منابع کتابخانه ای برطرف کنند . رها کردن مراجعان با اطلاعات مختصری که از نحوه ی استفاده از منابع دارند ، می تواند موجب غفلت آن ها نسبت به دسترسی به ده ها مدرک و منبع مفیدی شود که آنان نیاز به آن دارند . به نظر می رسد برای اجتناب از تبدیل شدن مجموعه ها و کتابخانه ها به انبار منابع ، لازم است برنامه های آموزشی مناسب و مستمر برای مراجعان به این گونه مراکز تدارک شود و همواره آن ها را با معلوماتی که موجب استفاده ی مطلوب از منابع می شود ، آشنا نگه داشت . ( بیرانوند ، ۱۳۸۴ ، ص ۷ ) .
در تحقیق دیگری که توسط ژاکلین [۲۲] ( ۱۹۹۵ ) انجام شده نتایج نسبتاً مشابهی بدست آمده است . او در تحقیقی به بررسی میزان آگاهی اعضای هیئت علمی از خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایندیانای غربی پرداخت . نتایج تحقیق وی نشان داد که اعضای هیئت علمی از بیش از ۵۰ درصد خدماتی که کتابخانه ها ارائه می دهند ، مطلع نبودند . همچنین ارتباط بین اعضای هیئت علمی و کتابداران کم بوده و همین امر باعث عدم آگاهی آن ها از خدمات کتابخانه ها شده است . نتایج تحقیق همچنین نشان داد که ۹۳ درصد اعضای هیئت علمی خواستار آموزش و اطلاعات بیشتری در مورد خدمات و منابع کتابخانه بودند . ( نقل در : همان ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۶ ) .
اهمیت و ضرورت آموزش استفاده کنندگان در کتابخانه ها بویژه کتابخانه های دانشگاهی :
همان طور که اشاره شد آموزش استفاده از کتابخانه می کوشد تا استفاده کنندگان را در بهره گیری از کتابخانه و منابع آن یاری نماید . هدف از اجرای این گونه برنامه ها کمک و دستگیری از آن دسته از استفاده کنندگانی است که برای رسیدن به اطلاعات خود با مشکل مواجه می شوند . امروزه افزایش تعداد دانشجویان از یک طرف و افزایش نیاز به اطلاعات روزآمد از طرف دیگر ، باعث شده است تا بیش از پیش ضرورت اجرای این گونه برنامه ها در سطح کتابخانه های دانشگاهی احساس شود .
بنابراین آموزش استفاده از منابع برای محققین و بخصوص دانشجویان در کتابخانه های دانشگاهی , اهمیتی درخورتوجه دارد . این اهمیت در رشته های علمی و فنی که مراجعی متنوع و متعدد دارند و دستیابی به اطلاعات با توجه به رشد فزاینده آن , فوری و ضروری است , دوچندان می گردد .
اگر نگوییم که دلیل اصلی کاهش تحقیقات در کشور , و بخصوص دانشگاهها , عدم آشنایی با منابع تحقیق است,لااقل می توان گفت که یکی از دلایل آن,بی اطلاعی افراداز وجود منابع وامکانات کتابخانه وهمچنین مراجع مربوط به خودونیزبیگانگی با روش استفاده از آنهاست.امروزه بدلیل حجم فزاینده اطلاعات علمی وسرعت انتقال آن به جوامع استفاده کننده ودر نتیجه تولیدبیشتر اطلاعات , منابع ومراجع متعددی دراین رشته ها برای کنترل اطلاعات ودسترسی به آن منتشرمی شود که دانشجویان ومحققین دراین رشته ها , ناگزیر از آشنایی با این منابع و مراجع می باشند تا بتوانند از تازه ترین اطلاعات و یافته های علمی مطلع شوند .
اختراع و به کارگیری فناوری های نوین اطلاع رسانی از یک سو , روش های گوناگون انتشار مطالب و یافته ها در اشکال کاغذی و الکترونیکی(مکتوب و مضبوط), همچنین تحولات شتابان حوزه های گوناگون فن ودانش ازسوی دیگروراه یافتن آنها درکتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی, ضرورت بازنگری وبه کارگیری شیوه های نوین درآموزش(بلند مدت ـ کوتاه مدت و … ) را ناگزیر می کند .
متأسفانه چنین آموزشی در دانشگاهها صورت نمی گیرد .
علی رغم عدم آشنایی درصد بالایی از دانشجویان جدید الورود به دانشگاه با نحوه ی استفاده از کتابخانه و اظهار تمایل آنان به شرکت در کلاس های آموزش استفاده از کتابخانه ( عطاردی بیمرغی ، ۱۳۷۵ ) بیش از نیمی از کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی چنین خدماتی ارائه نمی دهند . ( بیگدلی ، ۱۳۸۳ ) . اساتید کمتر به روش های دستیابی از منابع و مراجع تخصصی اشاره می کنند و کتابداران نیز پرداختن به این امر را خارج از حوزه کار خود می پندارند.حال آنکه انتظار می رود که کتابداران و از جمله کتابداران مرجع, بخصوص درکتابخانه های دانشگاهی , پرداختن به این امر مهم یعنی راهنمایی و پاسخگویی به مراجعین را وظیفه اصلی خود تلقی کنند و خود را برای انجام این امر , آماده نمایند .
کتز (۱۳۷۹ : ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵ ) پیرامون مسئله اهمیت آموزش و نقش خطیر کتابداران در این امر اظهار می دارد که : معمولا کتابداران برای میانجیگری بین منابع مناسب برای کاربران و کاربران , در دسترس نیستند . بنابراین , دو راه حل اولیه وجود دارد :
۱ . استخدام تعدادبیشتری کتابداربا کم کردن ساعت کاروکاهش سایرخدمات, این راه بندرت پذیرفتنی است .
۲. .درصورت فقدان کتابدار, به کاربرآموزش کافی داده شود تا حداقل دست به تصمیم گیری صحیح زند.راه دوم برای اکثرآموزش های استفاده از کتابخانه معقولتر است . با گسترش ابزارهای بازیابی الکترونیکی , پیچیده تر شدن روشهای جستجو و دسترس پذیری داده های بیشتر , افراد عادی به کمک بیشتری از سوی کتابداران نیازمندند.وجودکتابدار بطورروزافزون هم به عنوان فردی فنی که نرم افزار وسخت افزاررا درک می کند وهم بعنوان یک خبره اطلاع رسانی , ضروری وپراهمیت تلقی می شود.زمانی که مراجعه کننده متوجه شود که می تواند برای توضیح راجع به هر چیزی به کتابدار مراجعه کند , کتابدارنقشی ضروری وکلیدی را درجامعه بازی می کند و نمی توان چنین نقشی را نادیده گرفت . افراد فنی مورد احترام هستند . خواسته یا ناخواسته , کتابدارانی که با رایانه کارمی کنند , در زمره این افراد هستند . با این حال , چنین کتابدارانی وقت کمی را برای آموزش دیگران صرف می کنند.کتابداران سعی می کنند کمک کرده ومشکلات مراجعین رابرطرف کنندونه آنکه به آنها آموزش بدهند.آموزش استفاده ازکتابخانه بامفهوم کمک وحل مسائل افراد یکی نیست . کتابدار تنها می تواند یکی از این دو کار را انجام دهد و نه هر دوی آنها را .
بهر حال , اگر چه کتابداران از جمله کتابداران مرجع , باید پاسخگوی اینگونه سؤالات باشند , اما استفاده مطلوب و بهینه , آنگاه از منابع و مراجع و امکانات کتابخانه انجام خواهد گرفت که خود دانشجویان و کاربران با تسلطی که بر موضوع خود دارند , روش استفاده و شیوه بهره گیری را نیز بیاموزند .
پاتریشیانپ نیز معتقد است که نقش کتابدار مرجع و لزوم آموزش مراجعین به دلایل زیر برمی گردد :
- دانشجویان اساساً درک اشتباهی از کارکرد اطلاعات در تحقیق دارند .
- دانشجویان در ارزیابی کتابها ضعیف هستند .
- از سازمان دهی متون تحقیق ناآگاهند .
- با ابزار کتاب شناختی که دسترسی به متون تحقیقی را میسر می سازد ، آشنایی ندارند . مثل راهنماها ، چکیده ها ، نمایه ها و … ( نقل در : جان م . کرایست ، ۱۳۶۵ ، ص ۱۳۲ ) .
بنابراین اهمیت بخش مرجع و لزوم بکارگیری مهارت و تخصص کتابداران علاوه بر تجربه ی آنان ایجاب می کند تا مطالعات و تحقیقات بیشتری روی منابع انسانی و تحقیقاتی این بخش صورت گیرد .
ایجاد مهارت های لازم در مأخذ شناسی و منبع یابی که امروزه مهارت اطلاع یابی نام گرفته است باید در دستور کار دانشجویان قرار گیرد .
رایس (۱۳۷۱ : ص ۵۴ ـ ۵۵ ) از موضع اهمیت آموزش برای مراجعه کنندگان و داشتن حق استفاده از آموزش مراجعین چنین عقیده دارد که : نمی توان منکرشدکه بعضی ازمراجعین می خواهندآموزش بهره گیری از کتابخانه به عنوان بخشی ازخدمات مرجع گنجانیده شود . این گروه از مراجعان طرفدار آن هستند که از طریق فراگیری بتوانند بیش از پیش در استفاده از کتابخانه خود کفا باشند . چنانچه آموزش بهره گیری از کتابخانه را در اختیار آن دسته از مراجعینی که به دنبال آن هستند قرار ندهیم , برای ایشان حق انتخابی باقی نگذاشته ایم . بنابراین [رایس ] مدعی است که کاملترین ومؤثرترین خدمات مرجعی که ممکن است به تک تک افراد ارائه شودبایدمشتمل برآموزش بهره گیری ازکتابخانه باشد.پاره ای ازنیازهای اطلاعاتی,آموزش چگونگی دستیابی به آن اطلاعات را طلب می کند . از این طریق , امکان برآورده کردن نیازهای اطلاعاتی در وسیع ترین گستره آن , با دنبال کردن یک روند ارتباطی آزاد میسر خواهد بود .
نمونه ی عینی که در زمینه ی درخواست مراجعان پیرامون گنجاندن برنامه ی آموزش بهره گیری از کتابخانه می توان ذکر کرد ، تحقیقی است که توسط فیدزانی [۲۳] ( ۱۹۹۸ ) صورت گرفته است . او در تحقیقی به بررسی نیازهای اطلاعاتی و برنامه های آموزشی مورد نیاز دانشجویان دانشگاه بتسوانا پرداخت . یکی از مهم ترین نتایج تحقیقش نشان می دهد که ۹۳ درصد دانشجویان برای استفاده ی مؤثر از منابع و امکانات کتابخانه ها ، خواستار آموزش در این زمینه بودند .
و یا تحقیقی که توسط ژاکلین ( ۱۹۹۵ ) پیرامون بررسی میزان آگاهی اعضای هیئت علمی از خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایندیانای غربی صورت گرفت ، و در صفحات قبلی به آن اشاره کردیم ؛ نیز نشان می دهد که ۹۳ درصد اعضای هیئت علمی خواستار آموزش و اطلاعات بیشتری در مورد خدمات و منابع کتابخانه بودند . ( بیرانوند ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۶ و ۱۷ ) .
وستبرگ[۲۴] نیز از زاویه دیگری به اهمیت این مسئله نگریسته است و در مورد برنامه ریزی آموزش استفاده در کتابخانه های دانشگاهی , ابتدا اهداف نهایی این نوع کتابخانه ها را تعیین کرده وسپس نتیجه می گیرد که بایستی برنامه آموزش استفاده کننده ازکتابخانه درامتداد برنامه های آموزشی دانشگاه قراربگیرد تا نتایج درخشانی رابرای پیشبرداهداف آموزشی وپژوهشی دانشگاه بدست آورد.این مهم زمانی به وقوع خواهد پیوست که برنامه آموزش استفاده کننده در کتابخانه بطور هماهنگ اجرا شود . ( استیری , ۱۳۷۱ , ص ۱۲ ).
به بیان بیرانوند ( ۱۳۸۴ : ص۴ ) در برنامه ی آموزش استفاده از کتابخانه لازم است ابتدا هدف های اساسی و هدف های خاص دوره های درسی ، محتوای دروس و شیوه ی تدریس دقیقاً مشخص شوند ، آن گاه کتابخانه و گروه مسئول آموزش برنامه ی استفاده از کتابخانه می تواند تصمیم بگیرد چه اطلاعاتی مورد نیاز مراجعین و استفاده کنندگان از کتابخانه می باشد و چگونه و از چه طریق می توان سریع تر نیاز اطلاعاتی استفاده کنندگان را برطرف کرد .
او هدف برنامه ی آموزش استفاده از کتابخانه را تشویق استفاده کننده به بهره گیری فعالانه از اطلاعات موجود در کتابخانه ، ذکر کرده است . کتابدار یا گروه مسئول آموزش برنامه باید طریقه ی استفاده از اطلاعات و مواد موجود در کتابخانه را به استفاده کننده بیاموزد . از این رو یکی از اهداف کلی برنامه ی آموزش استفاده کننده در هر نوع کتابخانه ، آگاه ساختن استفاده کنندگان از منابع موجود در کتابخانه و نیز چگونگی استفاده از آن ها می باشد .
تأکید امروزی بر اجرای برنامه ی آموزش استفاده از کتابخانه یکی از حلقه های ارتباطی آموزش دانشگاهی است و از اندیشه ی مجهز کردن دانشجویان به مهارت های جستجو به جای در اختیار گذاشتن اطلاعات پیروی می کند .
پاول [۲۵] ( نقل در : بیگدلی ، ۱۳۸۳ ) بر این باور است که آنچه دانشجویان باید یاد بگیرند ، عمیق تر از یافتن اطلاعات است ؛ آن ها باید دانش را کسب و جذب کنند تا آن را در زندگی خصوصی و حرفه ای خویش به کار بگیرند و یاد بگیرند چگونه نقش منحصر بفرد خویش را در گسترش و پیشرفت رشته ی خود ایفا نمایند .
فواید آموزش استفاده کنندگان در کتابخانه ها :
بطور کلی آموزش استفاده کنندگان مزایای عمده ای برای مراجعان و در عین حال کتابخانه و کتابداران در بردارد که به برخی از آنان بطورخلاصه اشاره می شود :
- کتز ( ۱۶۹ : ۱۳۷۹ ) در زمینه فایده آموزش استفاده کننده از کتابخانه معتقد است که آموزش روش استفاده از کتابخانه ارائه می شود تا افراد را متقاعد کند که کتابخانه برای کمک به دیگران است . چنین کمکی با احترام به نیازهای خاص افراد و با کمال امتنان داده می شود . حتی مخالف ترین موضع گیری ها نسبت به آموزش , با این مطلب موافقند که باید محیط کتابخانه را بصورت محیطی دوستانه درآورد .
- مراجعه کننده به کتابخانه با استفاده از برنامه های آموزشی کتابخانه با کتابخانه و اهداف و تغییرات و تحولات آن با سرعت و سهولت بیشتری آشنا و همگام می شود .
- آموزش استفاده از کتابخانه , مراجعه کننده و کاربررا با اهمیت و ارزش حرفه کتابداری آشنا می کند و از نزدیک فعالیت کتابداران را مشاهده می کند .
- همین آشنایی کاربران با حرفه و شأن اجتماعی حرفه کتابداری باعث می شود که فاصله ای که بین کتابداران و کاربران ممکن است بوجود آمده باشد را از بین ببرد و آنها صمیمیت بیشتری را در روابط با یکدیگر با ایجاد شناخت بیشتر از یکدیگر لمس کنند .
- افراد با گذراندن دوره های آموزشی , نیازهای اطلاعاتی و آموزشی و تحقیقاتی خود را با سرعت و سهولت بیشتری و در عین حال به صورت مستقل خواهند توانست مرتفع سازند . ] و از این راه در تحصیلات خود پیشرفت کنند .
- کتابداران از طریق برنامه های آموزشی خواسته یا ناخواسته ناگزیر به ارائه خدمات بیشتر و بهتر به کاربران خواهند شد و در نتیجه ارائه خدمات چه از لحاظ کیفی و چه از نظر کمی تغییر و بهبود قابل محسوسی خواهد داشت.
- آشنا شدن کاربران با حرفه کتابداری و فنون آن از طریق آموزشهای ارائه شده , قدرت تصمیم گیری کاربران و حتی امکان یاری کاربران به کتابخانه ها را از طریق انتقادها و پیشنهادهای سازنده شان در زمینه انتخاب و گزینش منابع و مواد کتابخانه ای و مدد به کتابداران در ارائه خدمات بیشتر و بهتر , افزایش می دهد .
- با ارائه دوره های آموزشی,کاربران هرچه بیشتربا کتاب وشیوه صحیح مطالعه کردن آشنا می شوند وبا آشنایی و یادگیری روشها وفنون مطالعه صحیح , انگیزش آنها برای مطالعه و فراگیری , روز به روز افزون خواهد شد .
- از طریق آموزش استفاده کنندگان , می توان در تشویق و ایجاد انگیزه جهت استفاده هر چه بیشتر از امکانات و مواد و منابع کتابخانه ای سهیم شد .
- چینی ها مثلی دارند که از قول کنفوسیوس مطرح می کنند : اگر به کسی یک ماهی بدهید , به او یک وعده غذا داده اید ولی اگر روش صید ماهی را به او بیاموزید , غذای یک عمر او را تأمین کرده اید . چنین به نظر می رسد که با آموزش , سطح دانایی فرد افزایش می یابد و در نتیجه بر توانایی او اضافه می شود . ( استیری , ۱۳۷۱ , ص ۴ ) .
- مزیت دیگر برای کتابداران متخصص ، توجیه نقش آموزشی و عملی آن ها در کنار سایر اعضای هیئت علمی دانشگاه هاست . با اجرای برنامه ی آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه ، نقش آموزشی کتابداران به صورت ملموس تری توجیه خواهد شد .
تأثیر آموزش مراجعان در ایجاد و تقویت سواد اطلاعاتی :
جرالد جهودا ( ۱۳۷۵ : ص ۷۱ ) معتقد است که : آموزش و پرورش موظف به ایجاد دو توانایی در دانش آموختگان است :
- توانایی تفکر انتقادی .
- توانایی بهره گیری از منابع و مآخذ حاوی علم و دانش .
در اینجا مشاهده می شود که نیمی از وظایف آموزش و پرورش و آموزش عالی ، پرداختن به امر مرجع و ایجاد مهارت های علم مرجع است . این وظیفه از دوران اولیه ی تحصیل و در دبستان آغاز می شود که در آنجا ایجاد عادت صحیح مطالعه از جمله رسالت های مدرسه محسوب می شود .
همچنین او به نقل از ” دکتر مور تیمر آدلر ” استاد دانشگاه شیکاگو می گوید :
” ذهن ما نباید تنها به واقعیات توجه کند بلکه باید بیاموزد چگونه واقعیات را بیابد . ”
جرالد جهودا ( ۱۳۷۵ : ص۷۴ ) همچنین اظهار می دارد که :
” …… برای هرگونه مطالعه ی سازمان یافته لازم است چهار توانایی در فرد بوجود آید ” :
- آشنایی با طرز استفاده از کتابخانه .
- نحوه ی بدست آوردن اطلاعات از برگه دان کتابخانه .
- آشنایی روش های یافتن اطلاعات از کتاب های مرجع عمومی و اختصاصی .
- آشنایی با روش های پیدا کردن اطلاعات از نمایه نامه های مقاله ها و کتابنامه ها .
این چهار مورد نیز تأکید بر آموزش مبانی مرجع دارد و اهمیت این امر را مورد تأکید قرار داده است .
در این زمینه ، جان . م . کرایست ( ۱۳۶۵ : ص ۶۲ ) به نقل از ویلسون اظهار می دارد که :
” رغبت های خواندنی عمومی را وخدمات مشاوره ای برانگیزاننده برای خواننده مهیا کنید.”وهمچنین به نقل از گای ر . لایل می گوید :
” یکی از خدمات کتابخانه عبارت است از تشویق دانشجویان به بهره گیری از کتاب ها و کسب دانش . ”
پیرامون این قضیه , موکهرجی (۱۳۷۵ : ص ۶۷ ـ ۶۸ ) نیز بیان می دارد که میان آموزش و کتابخانه به عنوان دو نهاد بسیار مهم اجتماعی و خدماتی توأمان که هردو لازم و ملزوم یکدیگرند , رابطه نزدیکی وجود دارد.همچنانکه جامعه دربرابر خوراک , پوشاک ومسکن مناسب افراد متعهد است , در برابرآموزش , یعنی” تغذیه معنوی” آنان ازطریق نهادهای آموزشی وکتابخانه ها هم تعهدی مشابه دارد.این تعهد توأمان از مهمترین لازمه های وجودی یک جامعه نوین است که با تغذیه جسمی و ذهنی تمام مردم به شکوفایی می رسد .
این یک گفته مشهور در حوزه آموزشی چین است : ” دانشجویان را با سلاح های شکاری مجهز کنید تا با کیف های پر از غذا ” . منظور از « سلاح ها » مهارت ها و توانایی های افراد است . امروزه منظور از این«سلاح ها »چیست ؟ سواد اطلاعاتی می تواند یک « سلاح » باشد . این قابلیت یکی از چهار توانایی ضروری همردیف با خواندن,نوشتن وریاضیات است.سواد اطلاعاتی به دانشجویان مهارتهای ذخیره , سازماندهی و دستیابی اطلاعات را می آموزد.دانشجویان باید خودـ راهبر[۲۶]وخود تصمیم گیر[۲۷] باشندوبدانندبرای انجام طرح ها و تکالیفشان چگونه اطلاعات را بیابند و استفاده کنند . آنها باید فراگیرند چگونه بیاموزند و فراگیرندگان مادام العمر شوند . ( سان , ۱۳۸۴ , ص ۱۹۴ ) .
و اما بخش عظیمی از این سواد اطلاعاتی , از طریق آموزش و کار در کتابخانه حاصل می شود . و وقتی ایجاد شد , منجر به استفاده از امکانات و خدمات کتابخانه می شود و نهایتا به بهره وری بیشتر منجر می شود .
تأثیر آموزش مراجعان در افزایش بهره وری :
فتاحی(۷۸۹ : ۱۳۷۰) درزمینه مسئله تأثیر آموزش مراجعان درافزایش بهره وری اظهارمی دارد کلیه فعالیت هایی که دریک کتابخانه صورت می گیرد , از نخستین مراحل انتخاب , سفارش و گردآوری مواد و منابع تا تنظیم و آماده سازی آنها , در نهایت به منظور ارائه خدمات مطلوب و کارساز انجام می پذیرد . خدمات کتابخانه ها زمانی مفید و مؤثر واقع می شوند که استفاده کنندگان , دانش و توانایی به کارگیری صحیح, سریع وآسان منابع وامکانات موجود راداشته باشند.کسب این توانایی به خودی خودحاصل نمی شود مگر آنکه آموزشهای لازم , از راههای مناسب و اصولی به استفاده کنندگان داده شود .
ایشان ( ۷۹۱ : ۱۳۷۰ ) در ادامه بیان می دارند آموزش شیوه بهره گیری از کتابخانه , تأثیری متقابل در استفاده کنندگان و کتابخانه می گذارد و در کل فرایندی پویا و بالنده است .
در واقع همان طور که لازم است بنیه علمی کتابداران را از طریق آموزشهای ضمن خدمت افزایش دهیم وروزآمد کنیم , مراجعان نیز باید اطلاعات و آگاهی های خود را برای استفاده هر چه بیشتر و مؤثرتر ازخدمات ومنابع وامکانات کتابخانه ازطریق آموزش افزایش دهند . این آموزشها باعث :۱. بهره وری دروقت ,۲. سرمایه,۳. انرژی که سه عنصربنیادی تأثیر گذاردراستفاده ازخدمات کتابخانه ها می باشند , می شود .
مسلما بدون تردید وقتی مراجعان آموزش لازم را در برخورد با امکانات و خدمات و منابع کتابخانه دیده باشند و شیوه صحیح جستجو و بازیابی اطلاعات را از طریق رایانه درک کرده باشند در وقت خود و کتابداران و د ر نتیجه سرمایه وانرژی ای که در این میان صرف می شود , صرفه جویی قابل توجهی می کنند . در برابرآن با آشنایی مراجعان با این امکانات و طریقه صحیح مطالعه و استفاده از کتاب, ازآسیب رساندن به آنها جلوگیری می کنند و این خودنیز کتابخانه ها راازسرمایه گذاری دراین زمینه ها که اضافه می باشد , مصون می کند .
اهمیت آموزش مراجعان در ارتقای سطح معرفت کاربران از جهان دانش :
نقش فعلی کتابخانه ها بایدبسیار فراترازمحل نگهداری گنجینه ها باشد . هرکتابخانه ای می تواند تدارک کننده پویا وپرتلاش اطلاعات ازمنابع بسیار غنی اطلاعاتی کشور خود باشد و در عین حال نقطه تلاقی فعالی از شبکه اطلاع رسانی جهانی باشد که می تواند به همه اطلاعات جهانی مورد نیاز, دسترسی دهد .( چی چن ,۱۳۷۶ ؛ نقل در : پورمند ؛آمارلو, ۱۳۸۱ ,ص ۱۰۶ )
برای پذیرفتن چنین نقشی بکارگیری فناوری جدید اطلاعاتی ضروری است .بدیهی است برای همگامی کاربربا خدمات کتابخانه ای جهانی, باید دررابطه با تکنولوژی اطلاعاتش بروز شود که این امرنیزبه نوبه خودازطریق آموزش کتابخانه ای فراهم می آید .
برای اینکه کتابخانه ها مراکز یادگیری برای استفاده کنندگان باشند , بایدبه چشم یک سازمان یادگیری به آن نگریست.” سازمان یادگیری ” جایی است که الگوهای فکری جدید و روبه گسترش درآن پرورش می یابند .جایی که مردم به طورپیوسته می آموزند که چگونه با هم یاد بگیرند. ( دولین , ۱۳۷۸ ؛ نقل در : همان , ۱۳۸۱ , ص ۱۰۶ )
ولی میان دانش دسترس پذیردرکتابخانه و کاربران کتابخانه , موانع بزرگی وجود دارد که آموزش مراجعان با یک برنامه ریزی صحیح می تواند گره گشای این مشکل باشد.اگر شخص نتواند خود رابا دانش روز هماهنگ نماید , بزودی این تنها وسیله ارتباط با جهان را نیز از دست می دهد , بویژه دانشجویان و دانش آموزان اگرتوان بهره گیری ازمنابع دانش موجود را نداشته باشند, بطور مضاعف زیان می بینندزیرا به هدف اصلی تحصیلات عالی که رسیدن به نوعی اجتهاد است , نخواهند رسید (خدیوی؛ طالبی , ۱۳۷۴ )
آشنایی با شیوه بهره گیری از کتابخانه در جهان دانش و اهمیت مطالعه و کتابخوانی , در این میان جایگاه خود را پیدا می کند .
اهمیت آموزش مراجعان در ایجاد توانایی مطالعه مستقل در کاربران :
به عقیده راث (۱۳۸۰ : ص ۶۹ ) هدف نهایی برنامه آموزش استفاده کنندگان , ایجاد توانایی در فراگیری مستقل[۲۸] کتابخانه ای است .
با پیدایش منابع اطلاعاتی الکترونیک و گسترش منابع اطلاعاتی به خارج از محدوده کتابخانه ها , لازم است دانشجویان علاوه بر اطلاعات پیشین خودیعنی دانستن اینکه مجلات صحافی شده درچه طبقه ای قرارداردومانندآن,همچنین قادر باشند به نحو مستقل با کامپیوترکارکنند,ازماهیت بانکهای اطلاعاتی الکترونیک مطلع باشند, به منطق بول[۲۹] سلطه داشته , درست فکر کرده , دید انتقادی داشته باشند , داده ها را تجزیه و تحلیل نمایند , با حقوق مؤلف آشنایی داشته و مبانی آزادی بیان , سانسور , دسترس پذیری اطلاعات و یا محرمانه بودن آن را نیز بداند .
همچنین او معتقد است (۱۳۸۰ : ص ۷۲ ) آموزش اطلاع رسانی موجب ارتقای دیدگاه دانشگاهیان نسبت به این موارد خواهد شد : آن چه می خواهند , در پی آن هستند , و در آرزوی آن می باشند . حصول این متغیرها جز از طریق فعال کردن دانشجویان در امر فراگیری در دانشگاه و آمادگی بیشتر برای یادگیری مداوم در طول زندگی پس از تحصیلات عالی , قابل دسترس نخواهد بود .
روش های آموزش و مزایا و معایب هر کدام از این روش ها :
بیرانوند در پایان نامه ی خود ( ۱۳۸۴ : ص ۵ ) در مورد انواع روش های آموزشی این گونه بیان می کند که : استفاده از تجربه ی موفق برخی از دانشگاه های دیگر کشورها می تواند راهگشا باشد . در بسیاری از کشورها ، آموزش استفاده کننده در قالب برنامه های مدون و منسجمی انجام می شود و اجرای آن بر عهده ی کمیته ی ویژه ای است ، اما از بین روش های مختلفی که برای آموزش استفاده از کتابخانه وجود دارد ، هر کتابخانه می تواند بسته به شرایط و امکانات خود ، روشی مناسب تدبیر کند .
آنچه در زیر پیشنهاد می شود روش های مختلفی است که عملاً در مراحل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد :
او انواع روش های آموزشی را در ۵ دسته جایدهی می کند :
- ۱. آشنایی با کتابخانه :
این روش جهت آشنایی کلی استفاده کنندگان ، بویژه دانشجویان تازه وارد ، با کتابخانه صورت می گیرد . این برنامه ی آموزش فشرده ای شامل سخنرانی ، نمایش فیلم و بازدید گروهی از کتابخانه است . این برنامه به امکانات و زمان نسبتاً کمی نیاز دارد .
- ۲. آموزش به منزله ی واحد درسی :
اساسی ترین و مؤثرترین شکل آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه ، در قالب واحد درسی ارائه می شود . به این معنی که درس مشخصی در زمینه ی آشنایی با کتابخانه و چگونگی استفاده از آن در قالب یک یا دو واحد درسی برای دانشجویان سال اول یا دوم در نظر گرفته می شود .
- ۳. آموزش در ارتباط با درس خاص :
در این روش برنامه ی فشرده ای در ارتباط با درس های مشخصی که نیاز به استفاده ی بیشتر از منابع دارند ، ارائه می شود . در این روش استاد مربوط همراه با کتابدار متخصص به بیان روش استفاده از منابع و امکانات تخصصی در زمینه های مورد نظر می پردازند .
- ۴. آموزش انفرادی :
علاوه بر برنامه های مدون آموزش استفاده کنندگان لازم است برای آن دسته از استفاده کنندگانی که نیاز به آموزش بیشتر دارند و یا به دلایلی نتوانسته اند از کلاس های آموزشی بهره ی لازم را ببرند ، آموزش فردی در نظر گرفته شود . این روش به مسائل و موارد تخصصی یا جزئی می پردازد .
- ۵. آموزش غیر مستقیم :
بخشی از کار آموزش استفاده کنندگان را می توان از طریق تهیه و نصب تابلوها و پوسترهای راهنما انجام داد . برای این منظور لازم است در زمینه هایی که دانشجویان غالباً نیاز به راهنمایی دارند ، از جمله : برگه های فهرست نویسی و جزئیات اطلاعات روی آن ها ، انواع برگه ها ، شماره ی راهنما ، نحوه ی درخواست کتاب و پرکردن برگه ی امانت و مسائلی از این قبیل ، آموزش داده شود .
بنابراین همان طور که بیان شد کتابخانه ها روش های سنتی متعددی را برای آموزش در پیش گرفته اند که به آن ها اشاره کردیم . این روش های ذکر شده را به صورت کلی می توان در دو دسته ، جای داد :
۱. بازدیدهای گروهی :
بنابر آنجه گفته شد ، مسلماً بازدیدهای گروهی از کتابخانه , متداولترین روش آموزش هستند.اشکال این بازدیدهاسطحی بودن جنبه آموزشی آنهاست که بدلیل خلاصه بودنشان غالبا فراموش می شوند .
اما به بیان کتز ( ۱۳۷۰ : ص ۱۷۰ ـ ۱۷۱ ) حداقل سه هدف عمده راتعقیب می کنند :
- بازدیدها به فرد آرامش بیشتری در محیط کتابخانه می دهد .
- بازدیدها فرد را تشویق می کند تا بهنگام نیاز , طلب کمک کند . بازدیدها باید به فرد اینگونه القا کند که کتابدار فردی دارای روحیه همکاری و آماده یاری رسانی است .
- بازدیدها به کتابدار اجازه می دهد تا شناخت بیشتری نسبت به نیازها ومشکلات کاربرانی که برای اولین بارپا به محیط کتابخانه می گذارند پیدا کند . چنانچه برنامه بازدیدها به خوبی اجرا شود این امکان را به مسئولین کتابخانه می دهد تا خدمات کتابخانه ای (مانند قراردادن میزمرجع درمحل مناسب , نصب علائم راهنما به مقدار کافی وتسهیل در امر گردش کتاب ) را توسعه دهند .
۲. دوره های رسمی :
او در ادامه در مورد دوره های رسمی آموزش می گوید : (۱۳۷۹ : ص ۱۷۲ ) تردید کمی نسبت به این مسئله وجود دارد که مؤثر ترین روش آموزش, برگزاری دوره های رسمی است . درصورت امکان باید این دوره ها درخواست شود . در صورت عدم درخواست , دو چیز ممکن است اتفاق بیفتد : ۱.آموزش به آن سطحی که در پی درخواست افراد ارائه می شود , نرسد و انگیزه ای برای استفاده از کتابخانه بوجود نیاورد . ۲. کتابدار ممکن است بدلیل عدم اطلاع از تعداد شرکت کنندگان در دوره و میزان علاقه و اشتیاق آنها به فراگیری مطالب , خود نیز با شور و علاقه کافی به آماده کردن مطالب برای دوره بپردازد .
بیرانوند ( ۱۳۸۴ : ص ۶ ) در ادامه ی ذکر ۵ روش آموزشی ، معایب و مزایای هر کدام را این گونه بیان می دارد :
هر کدام از این روش های آموزشی نقاط قوت و ضعفی دارند . بنابراین برای شناخت و بکارگیری مؤثرترین روش آموزشی باید آشنایی لازم با هر کدام از این روش ها صورت گیرد و از بین آن ها روشی را انتخاب کرد که متناسب با جامعه ی استفاده کننده و امکانات موجود در کتابخانه ها باشد .
آموزش انفرادی ساده ولی گران است . آشنایی با کتابخانه به کمک تور رسمی ، روش سنتی و مؤثر است ، ولی زمان بر و بیش از اندازه کلی است و حتی می تواند باعث خستگی استفاده کننده شود . مواد چاپی نظیر آگاهی نامه ها و جزوه ها ؛ خدمات ، تجهیزات و استراتژی جستجو را تشریح می کنند ، ولی لازم است مرتباً مورد ویرایش و بازبینی قرار گیرند . نصب پوستر ، نمودار و … می تواند باعث بهبود مهارت آموزش شود ، ولی نیازمند یک میانجی است . آموزش به صورت واحد درسی ، برای کارکنان کتابخانه دست و پاگیر است و وقت زیادی از کارکنان را می گیرد . مواد دیداری و شنیداری مفید و مؤثرند اما تهیه ی آن ها کار ساده و اقتصادی نیست . در حالی که مزیت آن ها ، امکان شبکه ای شدن و استفاده ی همگانی آن هاست .
این مطالب در میان تحقیقات انجام شده پیرامون مسئله ی روش های آموزش و انتقال دانش استفاده از کتابخانه به مراجعین ، کاملاً مشهود است .
بیرانوند ( ۱۳۸۴ : ص ۲۷ ) در ادامه ، نکاتی که در این زمینه در تحقیقات مربوطه پیشنهاد می شود را به دو دسته تقسیم می کند :
بخش عمده ای از تحقیقات انجام شده به این نکته اشاره کرده اند که تشکیل دوره ی آموزشی در زمان معین می تواند استفاده کنندگان از کتابخانه را در استفاده از منابع یاری دهد . آنچه د ر این روش قابل توجه است ؛ تشکیل کلاس های آموزشی با تأکید بر حل تمرین های عملی توسط فراگیرنده می باشد و با این کار سعی می شود فراگیرنده در ارتباط مستقیم با منابع کتابخانه و روش های بهره گیری از آن ها قرار گیرد .
حسن این روش در برگزاری کلاس های آموزشی به صورت متمرکز و رفع مشکلات فراگیرنده و طبعاً صرفه جویی در وقت کتابدار و هزینه های مربوط به تشکیل کلاس های متعدد و پراکنده می باشد .
اما روش دیگری که به دنبال انجام یک سری از تحقیقات در این زمینه پیشنهاد شده است ؛ انتقال اطلاعات لازم برای استفاده از منابع کتابخانه توسط کتابدار در هنگام مراجعه استفاده کننده به کتابخانه است .
در این روش داشتن انگیزه عامل اساسی در فراگیرنده برای یادگیری آموزش های ارائه شده از سوی کتابدار عنوان شده است . د راین روش کتابدار باید مراجعه کننده را در پیدا کردن منابع و روش های جستجوی اطلاعات همراهی کند و طبعاً این کار مستلزم صرف وقت و هزینه ی زیادی می باشد تا آموزش های لازم به تک تک مراجعینی که در پیدا کردن منابع مورد نیازشان با مشکل روبرو می شوند ، داده شود .
از طرفی کمبود نیروی متخصص در همه ی کتابخانه ها و نیز بودجه ی ناکافی برای این کار مشکلاتی است که تشکیل کلاس های آموزشی متمرکز و کوتاه مدت را توجیه می کند .
مزیت تشکیل کلاس های آموزشی و حل تمرین های عملی توسط فراگیرندگان بر سایر روش ها از قبیل توزیع دستورالعمل استفاده از کتابخانه و یا فیلم های آموزشی ، این است که در این روش سایر حواس دخالت داشته و شرکت کنندگان علاوه بر دیدن ، شنیدن و صحبت کردن در مورد موضوع با انجام تمرین های عملی در این مورد تجربه ی لازم در بهره گیری از منابع را به دست می آورند .
ارزیابی آموزش :
کتز ( ۱۳۷۹ : ص ۱۷۸ ) اظهار می کند : پس ازسالها تلاش درامرآموزش افراد سنین مختلف برای استفاده صحیح ازمنابع کتابخانه, پرسشی اساسی هنوزبی پاسخ مانده است.آیا چنین آموزشی موفق بوده است ؟هیچکس پاسخ آن رابا اطمینان کامل نمی داند,زیرا تعداد کمی ازکتابداران وقت و دانش آن را دارند تابا انجام مطالعاتی چند, چنین آموزشهایی را ارزیابی کنند.با این حال, تلاش هایی که برای مطالعه مؤثربودن اینگونه آموزشها صورت گرفته, بیانگرارزشمند بودن آن می باشد.بی شک موفقیت آموزش روش استفاده از کتابخانه با ارائه دوره های آموزشی در دانشگاهها و بصورت دروس واحدی بدست می آید.بنابراین با یک جلسه غیررسمی ومشاوره بین کتابدار و کاربر , آموزش واقعی حاصل نمی شود . فقدان وقت کافی وعدم مهارت کافی کتابدارنیزدومشکل اساسی برای ارزیابی آموزش است .
به نقل از راث (۱۳۸۰ : ص ۶۹ ) کتابخانه های دانشگاهی در گذشته , برای مهارت آموزش اطلاع رسانی دانشجویان جهت استفاده از کتابخانه , برنامه هایی ارائه نموده اند . اما ابعاد این چالش به حدی گسترده است که انجام آن از سوی کتابخانه ها به تنهایی ممکن نیست .
همان طور که در صفحات قبل نیز اشاره کردیم ، لوبانز [۳۰] ( ۱۹۷۱ ) پیشنهاد می کند برای آنکه مشکل عدم بهره گیری از کتابخانه حل شود ، کارکنان آموزشی تا آنجا که امکان دارد بهره گیری از مواد کتابخانه را در تکالیف درسی یا پژوهشی بگنجانند .
به نقل از بیرانوند ( ۱۳۸۴ ، ص ۱۲ ) در قسمت های قبل بیان کردیم که نپ [۳۱] ( ۱۹۶۵ ) نیز با راث و لوبانز هم عقیده است و یادآور می شود که مهارت در بهره گیری از کتابخانه باید در کل برنامه ی درسی آموزشی گنجانده شود . ولی این کار عملی نخواهد شد ، مگر آنکه همه ی کارکنان برای چنین مهارتی اعتبار قایل شوند و تأثیر خود را در آن به جامه ی عمل در آورند .
دردانشگاههایی که چالش های عصر اطلاعات را جدی گرفته اند , مسئولیت آموزش دانشجویان , مشترکا بر عهده هیئت علمی و کتابداران است و از طریق ازدیاد مهارتهای اطلاع رسانی به دروس دانشگاهی , اعمال می گردد .
نتیجه گیری :
با توجه به مباحث مطرح شده , در ضرورت آموزش استفاده از کتابخانه ها و اهمیت این مسئله در افزایش بهره وری از کتابخانه ها , تردیدی باقی نمی ماند . فواید آموزش استفاده کنندگان در کتابخانه ها از جمله تأثیراتی که در ایجاد و تقویت سواد اطلاعاتی , افزایش بهره وری , ارتقای سطح معرفت کاربران از جهان دانش , ایجاد توانایی مطالعه مستقل در کاربران و … دارد , مسائلی نیستند که بتوان به راحتی از آنها چشم پوشی کرد .
لذا این نحوه آموزش در انواع کتابخانه ها بویژه کتابخانه های دانشگاهی که با حجم فزاینده اطلاعات علمی و تکنولوژی روز مواجه هستند واز طرفی برای همراهی با فناوری های نوین و غرق نشدن در سیل عظیم اطلاعات , ضرورتی دو چندان پیدا می کند . زیرا اگر اشخاص نتوانند خود را با دانش روز هماهنگ نمایند , بزودی این تنها وسیله ارتباط با جهان را نیز از دست می دهند , و این مطلب در مورد دانشجویان به طور فزاینده ای قابل توجه است و اگر این قشر از جامعه , توان بهره گیری از تکنولوژی های نوین را نداشته باشند , بطور مضاعف زیان می بینند .
بعلاوه همان طور که ذکر شد , انجام این امر خطیر تنها از عهده کتابداران بر نمی آید و این مسئولیت هم بر عهده کتابداران و هم کادر آموزشی و هیئت علمی و هم حتی دانشجویان است و تمام گروههای دخیل در امر آموزش باید در اجرای این امر مهم مشارکت داشته باشند .
[۲] Bloom
[۳] Rice
[۴] Need
[۵] Satisfaction
[۶] Fjallbrant
[۷] Workshops
[۸] Anne Morris Boyd
[۹] Howell
[۱۰] Willigen
[۱۱] Wittaker
[۱۲] Charles Richard Jengler
[۱۳] Massachusetts Institute Of Technology ( MIT ) .
[۱۴] Inter
[۱۵] Rabinson
[۱۶] Lubans
[۱۷] Knap
[۱۸] Makensy
[۱۹] Scruner
[۲۰] Thomas Vogel
[۲۱] Catalog Card
[۲۲] Jacqueline
[۲۳] Fidzani
[۲۴] Westberg
[۲۵] Pawell
[۲۶] Self – directing
[۲۷] Self – deciding
[۲۸] Independent Learning
[۲۹] Boolean Logic
[۳۰] Lubans
[۳۱] Knapp
منابع و مآخذ :
۱. ابوعثمان , نورماه . ( ۱۳۷۶ ) . « نقش کتابخانه های و متخصصان اطلاع رسانی در ایجاد جامعه متفکردرجهان اسلام »ترجمه فریبرز خسروی , در : مجموعه مقالات کاملیس ۴ ( تهران : ۲۹ ـ ۳۱ خرداد ۱۳۷۴ ) . زیر نظر عباس حری ؛ به کوشش عبدالله نجفی , تهران : کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران .
۲. استیری , علیرضا . ) ۱۳۷۱ ) . «تأثیر آموزش استفاده کننده بر میزان بهره گیری از مراجع در کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس » , پایان نامه کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت مدرس , دانشکده علوم انسانی .
۳. اشرفی ریزی , حسن . ( تابستان ۱۳۸۴ ) . « جایگاه کتابخانه های آموزشگاهی در عصر اطلاعات » , فصلنامه کتاب , دوره شانزدهم , شماره دوم , ۴۹ ـ ۵۸ .
۴. پورمند, علیرضا ؛ آمارلو , زهره . (بهار ۱۳۸۱ ). «بررسی اهمیت آموزش مراجعان دربهره وری بیشترازکتابخانه ها : گزارشی از یک تجربه کوچک » , کتابداری و اطلاع رسانی , جلد ۵ , شماره ۱ , ۱۰۵ ـ ۱۲۲.
۵. حافظیان رضوی,کاظم.( تابستان ۱۳۸۱).« تحول وتغییردرشیوه های آموزش: راهی برای ایجاد انگیزه استفاده ازکتابخانه های تخصصی » , فصلنامه کتاب , دوره سیزدهم , شماره دوم , ۷۵ ـ ۸۱ .
۶. راث, لوری.( پاییزوزمستان۱۳۸۰ ).« کتابخانه های دانشگاهی: بهینه سازی مهارتهای اطلاع رسانی دانشجویان ( آموزش نسل کامپیوتر ) », ترجمه محمد رضا طالبی نژاد ؛ دکتر احمد شعبانی , علوم اطلاع رسانی , دوره ۱۷ , شماره ۱و ۲ , ۶۷ ـ ۷۲ .
۷. رایس , جیمز . ( ۱۳۷۱ ) . « آموزش بهره گیری ازکتابخانه به هر یک ازاستفاده کنندگان:آیا آموزش باید درپرسش وپاسخ های مرجع گنجانیده شود ؟ » , ترجمه نازنین قائم مقامی فراهانی , فصلنامه کتاب , دوره ۳ , شماره اول , ۴۳ ـ ۵۶ .
۸ . سان , پینگ . ( بهار ۱۳۸۴ ) . « سواد اطلاعاتی در آموزش عالی چین » , ترجمه مرضیه بردستانی , فصلنامه کتاب , دوره شانزدهم , شماره اول , ۱۹۳ ـ ۱۹۸ .
۹ . فتاحی,رحمت الله.(زمستان ۱۳۷۰ ).« رهنمودهایی بر آموزش استفاده کنندگان از کتابخانه های دانشگاهی » , مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد , سال ۲۴ , شماره ۴ , ۷۸۸ ـ ۸۱۳ .
۱۰ . فجالبرانت , نانسی . ( ۱۳۷۵ ) . « اجوکیت : طرح آموزش کاربران شبکه در اروپا » , ترجمه سعید اکبری نژاد , در: گزیده مقالات ایفلا ۹۵ ( ترکیه : ۲۰ ـ ۲۶ اوت ۱۹۹۵ ) , زیر نظر دکتر عباس حری؛ به همت تاج الملوک ارجمند , تهران : کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران . ۴۴ ـ ۵۲ .
۱۱. کتز , ویلیام ا . ( پاییز ۱۳۷۹ ) . « آموزش شیوه استفاده از منابع کتابخانه ای » , مترجم دکتر سعید رضایی شریف آبادی , کتابداری و اطلاع رسانی , جلد سوم , شماره سوم , ۱۶۳ ـ ۱۸۲ .
۱۲. موکهرجی , ا . ک . ( ۱۳۷۵ ) . تاریخ و فلسفه کتابداری , ترجمه اسدالله آزاد , مشهد : آستان قدس رضوی , مؤسسه چاپ و انتشارات .
۱۳. Oxford English Dictionary . ( ۱۹۳۳ ) . oxford : The Clarendon Press , v.11 , pp.126 – ۸