یک – دپارتمانهای علم اطلاعات و دانششناسی در دانشگاههای ایران عمدتاً در دانشکدههای روانشناسی و علوم تربیتی واقع شدهاند. این بدان معناست که شما در حال حاضر (شاید علیرغم میلتان) در جبهه علوم انسانی قرار گرفتهاید. این به خودی خود تکلیف خیلی چیزها را برای شما روشن میکند. حوزه علوم انسانی در دانشگاههای ایران گذشته از محدودیتهایی که در هر دوره زمانی برایش ایجاد شده، تقریباً از همان دردی رنج میبرد که در دبیرستانها گرفتار آن بوده است. نخستین درد این است که اکثریتی وجود دارند که شما را تنبل و نالایق ! فرض میکنند. چنین نگاهی میتواند برای هر کسی تلخ باشد. پس در نخستین مرحله باید اعتماد به نفسی را بازیابید که شاید تا به امروز هم آن را نداشتهاید. تصور اینکه دپارتمان بتواند در جریان حل این مشکل کمک شایانی به شما بکند واقعگرایانه نیست. مدرسان غالباً افراد گرفتاری هستند و فرصتی ندارند تا با استدلالهای جاندار طلسم نگاه از بالا به پایین مهندسان را برای شما بشکنند. البته تعدادیشان هم اساساً قادر به این کار نیستند !
دو – مسأله دوم هم ریشه در حوزه علوم انسانی دارد. اما این بار فشارِ بیرونی نیست که دردسرآفرین میشود. شما در اینجا مبتلا به درد تاریخی علوم انسانی میشوید. آدمهای این حوزه غالباً تجار خوبی نیستند. یعنی از فن پول درآوردن چیز کمی میدانند ! و البته مردم هم نیاز چندانی به این آدمها ندارند تا خریدارشان بشوند و نرخشان بالا برود و ایضاً درآمدشان ! بخشی از این مشکل به ناخریداران (مردم) مربوط میشود. اما بخش دیگر همان مهارتی است که دپارتمانهای علم اطلاعات و دانششناسی در ایران قادر به آموزشش نیستند. اکثریت قریب به اتفاق مدرسان چنین دانشی را ندارند و حتی برنامه آموزشی جدید این رشته هم جایی برای طرح این بحث نگذاشته است. بنابراین، شما ناگزیر هستید رأساً مبحث بازاریابی را مطالعه و تجربه کنید.
سه – مسأله سوم متغیری است تابع آنچه در حوزه فنی – مهندسی رخ میدهد. دست کم دو دهه است که موج فناوری اطلاعات، ساحل آرامش کتابخانهها را آزار میدهد. این موج به طور روزافزونی قویتر و حتی گاهی برای برخی از اهل حرفه تبدیل به سونامی شده است. معنای این تجربه آموزنده آن است که شاغلان علم اطلاعات و دانششناسی ناگزیر از آموختن مجموعه متنوعی از مباحث تخصصی رشته کامپیوتر هستند. شاید لازم نباشد که ما برخی از آنها را در حد یک لیسانسیه کامپیوتر بدانیم. برای نمونه، نیازی نیست که ما قادر به تعمیرات مادِربُرد باشیم. چون اساساً گرفتاریهای معمول ما در عرصه خدمات اطلاعاتی مجال پرداختن به این مقوله را فراهم نخواهد کرد. یا شاید لازم نباشد که ما سی پلاس پلاس را در حد یک برنامهنویس حرفه ای بدانیم. اما اینها دلیل نمیشود که دانشجوی این رشته خود را ملزم به یادگیری برنامه نویسی یا همان Coding نداند. آشنایی عمومی و بسنده با چند زبان برنامهنویسی و تسلط بر دست کم یکی از آنها و نیز مهارت توسعه و مدیریت پایگاههای اطلاعاتی و درک ملزومات و قابلیتهای محیط سیال شبکه وب را میتوان در ردیف ضروریات دانشی یک اطلاعرسان به شمار آورد. اندوهمندانه گروهی از مدرسان این رشته – بنا به دلایلی که در اینجا مجال روایت آنها نیست – فاقد چنین توانی هستند. اینجا هم شما باید بر همت فردی خود متکی باشید.
حالا نوبت شماست که مسائل بعدی را در قالب کامنت به این نوشته اضافه کنید.