دکتر داریوش مطلبی فارغ التحصیل دکتری کتابداری و اطلاع رسانی است. وی همچنین سردبیر کتاب ماه کلیات و معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب ایران است. آنچه در زیر می آید نظرات ایشان پیرامون پرسش هایی با موضوع “مدیریت کتابخانه ها و جایگاه اجتماعی کتابداران” است.لطفا بخوانید و نظرات خود را در انتهای مطلب منعکس کنید.
۱. آیا شما مدیریت کتابداران در کتابخانه ها را حق کتابداران میدانید و یا متخصصان دیگر حوزه ها نیز جواز حضور و مدیریت باید داشته باشند؟ دلایلی خود را در صورت موافق یا مخالف بودن لطفا ذکر کنید.
مدیریت هر سازمانی باید از دو خصیصه عمده برخوردار باشد اول، دارای دانش و مهارت مدیریتی باشد و دوم، تخصص موضوعی مرتبط با حوزه کاری سازمان را دارا باشد. به نظرم، وجود یکی بدون دیگری عملاً مدیریت سازمان را با مشکل مواجه میکند؛ بنابراین اگر مدیری هم دانش و مهارت مدیریتی داشته باشد و هم تخصص موضوعی بر کارآیی و اثربخشی او افزوده خواهد شد. لازم است اضافه کنم تاثیر گذاری هر کدام (مهارت مدیریتی و تخصص موضوعی) بسته به نوع و ابعاد فعالیت و خدماتی که سازمان در مفهوم عام و کتابخانه در مفهوم خاص ارائه میدهد میتواند متفاوت باشد مثلاً اگر مدیر کتابخانهای بزرگ، دانش مدیریت بالایی داشته باشد ولی فاقد تخصص کافی باشد، شاید بتواند با مشاوره گرفتن از متخصصان موضوعی و یا انتخاب معاونانی متخصص مشکلات تخصصی را رفع کند و بهمرور زمان و با مطالعه و بررسی بیشتر، دانش موضوعی و نیز اهمیت و جایگاه هر فعالیت کتابخانهای را درک کند ولی اگر دانش تخصصی کافی داشته باشد ولی دانش مدیریتی بالایی نداشته باشد مشاوره گرفتن و انتخاب مدیران میانی با دانش و مهارت مدیریتی، ممکن است به رفع مشکل کمکی نکند.
ولی در مورد کتابخانههای کوچک، که تعداد محدودی کارمند دارند و مدیر کتابخانه مجبور است مستقیما با تمام کارکنان کتابخانه در ارتباط مستقیم باشد و مستقیما بر نحوه و کیفیت انجام کارها نظارت کند، وضع فرق میکند. در چنین کتابخانههایی بین مدیر و سایر کارکنان، سطحی از مدیران میانی حضور ندارند و مدیر باید هم دارای دانش مدیریتی باشد و هم تخصص کافی داشته باشد تا در صورت بروز مشکلات تخصصی و حرفهای بتواند کمک حال کارکنان باشد و در حل مشکلات و ارتقا دانش آن موثر باشد.
ضمن داشتن دانش تخصصی، آنچیزی که در مدیریت کلان سازمانها، بهویژه سازمانهای گسترده، مهم است توان و مهارت چانهزنی، رایزنی و ارتباطات است. پس وجود مدیری لایق که تخصص کتابداری هم داشته باشد بسیار مفید خواهد بود ولی تخصص بدون دانش مدیریت نهتنها بر کارآیی کتابخانه نخواهد افزود بلکه ممکن است مشکلات را چند برابر کند. بنابراین اولویت و حق با مدیرانی است که هم دانش تخصصی کتابداری داشته باشند و هم توان مدیریتی.
۲. حضور افراد غیر متخصص بر صدر کتابخانه ها چه مسائل و عوارضی را برای کتابداران و به طور کلی این حوزه به دنبال خواهد داشت؟
همانطور که معتقدم حضور افرادی در راس کتابخانهها با توان مدیریتی پایین ـ حتی اگر دانش تخصصی هم داشته باشند ـ کتابخانهها را با مشکل مواجه میکنند، معتقدم حضور مدیران غیر متخصص نیز بهویژه زمانی که اهل مشورت با متخصصان و کارشناسان موضوعی نباشد، میتواند برای کتابخانهها بحرانزا باشد. تجربه بنده نشان میدهد مدیران غیرمتخصص در بیشتر موارد بهعلت نداشتن درک درستی از اولویتهای کتابخانهها، نوع فعالیتها بخشها، اهمیت ارائه خدمات درست، سطحینگری و سلیقهای عمل کردن، استفاده از مدیران میانی کمدانش، و… دست به آزمایش و خطا میزنند، فرصتسوزی میکنند و بهخاطر نبود فهم مشترک میان آنها و کارکنان و مدیران متخصص به ازبین بردن انگیزهها و سرمایهها انسانی منجر میشوند.
۳. آیا حضور کتابداران در جایگاه مدیریت کتابخانه ها موجب ارتقاء جایگاه اجتماعی آنان و همچنین در روند هویت یابی و تعمیق آن موثر می دانید؟
هر چند حضور فارغالتحصیلان هر رشتهای در پستهای بالای مدیریتی میتواند بر ارتقای جایگاه اجتماعی آنها موثر باشد ولی جایگاه اجتماعی کتابداران فقط با پست مدیریتی آنها در کتابخانهها مرتبط نیست بلکه به نحوۀ عمل تکتک آنها بر می گردد. منزلت اجتماعی چیزی نیست که بتوان با پست مدیریت، تغییر نام رشته و… به گروهی داد بلکه میزان تاثیرگذاری آنها در رشد هر جامعه اعم از علمی و غیرعلمی و اهمیت فعالیت آنها به دست خواهد آمد.