داستان کاغذ و کاغذ سازی به قلم دکتر نورالله مرادی که در خبرنامه سال ۱۳۴۹،دوره سوم شماره ویژه انجمن منتشر شد،کماکان تازه و نو و زنده نشان میدهد. چهل سال عبور زمان هیچ غبار کهنگی بر آن ننشانده است.نسل امروز با خواندن این نوشته هم روایت کاغذ و کاغذ سازی را دوره میکنند و هم با زبان و قلم کسی آشنا میشوند که در آن زمان ۲۹ ساله بوده است. و امروز نه به وقت نوشتن و گفتن همان طراوت جوانی را با خود دارد.
میگویند بشر در سیصد سال اخیر چند برابر هفده سده قبل پیشرفت کرده است. بدون شک تا حد زیادی این پیشرفت را باید مدیوان اختراع صنعت چاپ دانست. پیش از اختراع ماشین چاپ، دانشاندوزی خاص ثروتمندان و عاشقان علم بود، و گاه میشدکه محقق برای یافتن مطلبی ناچار بود فرسنگها طی طریق کند. با اختراع ماشین چاپ این وضع دگرگون شد. لیکن به قول پیر روسو این اسلحه که بر علیه نادانی و برله (علیه؟؟) ترقی و پیشرفت به کار میرفت احتیاج به آذوقه و مهمات داشت. «ماشین چاپ گوتنبرگ زاد و ولد بسیار کرده بود. چهل سال بعد از پیدایش این اختراع در شهر نورمبرگ چاپخانهای شامل ۲۴ دستگاه چاپ و صد کارگر وجود داشت که مصححان و صحافان را نیز در شمار آنان آوردهایم؛ اما اگر مدام میزان کافی از کاغذ به آن نمیرسید مسلماً تمام این قورخانه بزرگ بیفایده میبود[۱]. و امروزه مقدار کاغذ مصرفی سرانه در هر کشور یکی از شاخصهای تشخیص عقبماندگی و یا توسعهیافتگی است.
رونق کارخانههای ساخت کاغذ در شهرهای ممالک اسلامی از قرن دوم هجری شروع شد و کاغذهایی از آنها بیرون آمد که در قطع و صیقل و نرمی و صفات دیگر آنها با یکدیگر فرق بسیار داشتند. بعدها صنعت کاغذسازی از شهرهای اسلامی به بلاد مغرب انتقال یافت و مردم اروپا به مدد آلات فراوانی که ساختند آن را کامل و متنوع کردند.
تاریخچه کاغذ در مشرق زمین
در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح اقوام سومری و اکایی ؟؟ از گل استفاده میکردند. مطلب را بر روی لوحه گلی مینگاشتند و آن را در آفتاب خشک میکردند و یا در آتش میپختند. هزاران لوح از این نوع توسط باستانشناسان کشف شده و افسانههایی همچون گیلگمش بر آنها خوانده شده است. برای نوشتن، سنگ نیز مورد استفاده بود. سنگ با دوامتر بود، لیکن جابجا کردن آن به سختی صورت میگرفت.
پوست بعضی از درختان نیز در نوشتن مورد استفاده بود؛ ابوریحان بیرونی مینویسد: «در بلاد جنوبی هندوستان درخت بلند قامتی است مثل درخت خرما و نارگیل، که میوه آن را میخورند، و برگهای آن به طول یک ذراع و عرض سه انگشت به هم چسبیده است. نام آن درخت به هندی «تاری» است؛ مردم هند مطالب خود را بر روی این برگها مینویسند؛ بعد آنها را به وسیله نخی از سوراخی که در میان آنها میکنند به هم میچسبانند.
اما در شهرهای مرکزی و شمالی هندوستان مردم پوست درخت توز را که بهوج مینامند و پردههای روی کمان را نیز از آن میسازند در کتابت به کار میبرند. این پوست را که به قدر یک ذراع طول و به اندازه چند انگشت باز یا کمتر از آن عرض دارد، مردم پس از چرب کردن صیقل دادن ابتدا سخت و بعد صاف میکنند؛ سپس بر روی آن مینویسند و اوراق آنها را که پراکندهاند به اعداد متوالی شماره میگذارند و بعد از آنکه کتاب تمام شد آن را در یک قطعه پارچه میپیچند و در میان دو لوح که به همان اندازه کتاب اختیار شده مینهند و این قبیل کتابها را «پوتی» میخوانند؛ مراسلات و نوشتههای دیگر ایشان هم به همین ترتیب بر روی پوست درخت توز نوشته و به این طرف و آن طرف فرستاده میشود».[۲]
علاوه بر اینها برای نوشتن، از حریر سفید، طومارهای مصری، پوست گورخر و گاومیش و گاو و گوسفند و استخوان شانه شتر و یا سنگهای نازک سفید و یا شاخههای پوست کنده درخت خرما استفاده میکردند.
استفاده از پاپیروس قدمی جدی بود در راه بهبود مواد کتاب، آلفرد بتلر Alfred Butler معتقد است در مصر سفلی گیاه بلندقامتی میروییده و مصریان مغز آن ر خرد میکردند و با فشار به صورت صفحاتی درمیآوردند. آقای محمدتقی دانشپژوه در مقاله خود روش کاغذسازی مصریان را نوعی دیگر میداند: «بردی (پاپیوس) را به چندین نوار بسیار نازک و پهن پخش میکردند و بهترین نوارها از میانه آن بود و به همین گونه تا برسد به کنار آن. نوارهای درونی برای کاغذ کتابهای دینی به کار میرفت که پهنایش بیش از انگشت نبوده است، پس از آن نوارهای دیگر که کاغذهای پستتری درست میشد، تا میرسد به نوارهایی که برای کاغذ بازرگانی، برای آوند و پیچیدن کالا به کار میرفت، سرانجام میرسد به پوست بردی که مانند خیزران برای ریسمان به کار میرفت و در آب فرسوده نمیشد.
از همه این نوارها بدین گونه کاغذ میساختند که آنها را روی خوانی خیس شده با آب نیل دارای لای میگستردند تا به هم بچسبد و دنبالههای آنها را میبریدند که در درازا یکسان شوند، سپس نوارهای دیگری به پنها روی آنها میگذاردند تا بمانند داربست شود؛ آنگاه آن را زیر منگنه میگذاشتند. کاغذی که به دست میآمد در آفتاب گذارده، خشک میشد، سپس رویهم میگذاشتند تا بندهای آن که هر یک بیست برگ بیشتر نبود بدست آید. بهترین کاغذها آن بود که به پهنای ۱۳ انگشت باشد، کاغذ به نازکی و سختی وسفیدی و روشنی و زدودگی آن سنجیده میشد. امپراتور کلودیوس در نیکو ساختن کاغذ اوگوستوس که نازکترین و روشنترین پاپیروس بوده است کوشید؛ بدینگونه که تار آن را از درجه دوم و پودش را از درجه یکم کرد و بدین روش پهنای آن در «فرخ» بزرگ به یک ارش میرسید. کاغذ کلودیوس را در کتاب و اوگوستوس را در نامه بهتر میپسندیدند.
کاغذ را با پاره عاج یا گوش ماهی نرمی مهره کشیده صاف و نرم میساختند، آنهم تا اندازهای که مرکب بر روی آن نلغزد و نوشته شود و حرفها زود پاک نشود»[۳]. پاپیروس یکی از ارقام مهم صادرات مصر باستان بوده است؛ لیکن معلوم نیست چرا و چگونه کشت و تجارت این گیاه از بین رفته است. بعضی این کاغذ را قرطاس مینامیدند. سیوطی میگوید بهترین چیز در مصر از گیاه خشک درست میشود؛ این طومار (قرطاس) تاسی ذراع طول و پیس از یک وجب عرض دارد.
مسلمانان اوراق پاپیروس را از مصریان اقتباس کردند، میگویند در خزانه ابوجعفر منصور کاغذ پاپیروس آن قدر زیاد شده بود که تصمیم گرفت هر برگ را که یک دهم ارزش داشت به ۶/۱ درهم بفروشد. لیک از ترس اوضاع مغشوش مصر نگران شد و آنها را نفروخت تا اگر ارسال قرطاس از مصر مشکل گردید تا چندی کاغذ برای نوشتن باشد.
مسلمانان علاوه بر این مواد از پوست نیز استفاده میکردند. پوست بادوامتر بود و مدتهای زیادی باقی میماند؛ لیکن گران بود و تنها برای نوشتن قرآن و قرارنامههای رسمی و عهدنامهها و پیماننامهها به کار میرفت.
ابتدا اسرار کاغذسازی، مانند اسرار هر حرفهای، سری بود. بدین جهت از موادی که کاغذ از آنها ساخته میشد و اقسام آن در مآخذ کهن کمتر اطلاع داریم. بعد از آنکه اسرار این صنعت فاش شد، و فاش شد که جنسی است سبک و نرم و قابل حمل و نقل و مقدار زیادی از آن را میتوان در جای کمی گنجاند، به ساختن آن توجه بیشتر شد، در نتیجه هم مقدار کاغذ و هم عده نسخ کتابها یبشتر شد.
نخستین شهر اسلامی که در اثر یکی از جنگها به راز ساختن کاغذ دست یافت، سمرقند بود. مسلمانان سمرقند را در ۸۷ هجری (۷۰۴ میلادی) فتح کردند. ثعالبی مستوفی به سال ۴۲۹ هجری از لطیفی و زیبایی و نازکی کاغذهای سمرقند سخن میگوید، و این نوع کاغذ، پس از رواج، قرطاسهای مصری و پوستهایی را که مورد استفاده بود از رونق انداخت و جانشین آنها شد. کاغذ در این دوره فقط در سمرقند و چین ساخته میشد. میگویند صالح ابن زیاد در جنگ اطلح گروهی کاغذساز را از چین به سمرقند آورد. به زودی این صنعت در سمرقند رواج یافت و شهرت عالمگیر یافت.*
مسلمانان برای ساختن کاغذ از پنبه و مواد نباتی دیگر استفاده میکردند. و شکی نیست که اقسام کاغذ به نست به موادی که در ساخت آن به کار میرفته از لحاظ کلفتی و نازکی و دوام و شفافی و رنگ متنوع میشده است. قدما میگفتند که بهترین اقسام کاغذ آن است که سفید و درخشان و جادار و سنگین و قطع آن متناسب و دوام آن در مقابل گردش روزگار بیشتر باشد. ابن ندیم از شش نوع کاغذی که در عهد او معروف بوده گفتگو میکند. این شش نوع عبارتند از:
۱. کاغذ سلیمانی منسوب به سلیمان بن راشد که در ایام هارونالرشید والی خراسان بود.
۲. کاغذ طلحی به نام طلحه بن طاهر دومین امیر طاهری.
۳. کاغذ نوحی منسوب به نوح سامانی.
۴. کاغذ فرعونی که حتی در مصر با پاپیروس رقابت میکرد.
۵. کاغذ جعفری منسوب به جعفر برمکی وزیر ایرانی هارون.
۶. کاغذ طاهری که به طاهر دوم امیر خراسان منسوب است.
از انواع دیگر کاغذ «منصوری»، «صلحی» و «دهقان» را میتوان نا مبرد.
ابوعلی کاغذی، هلال بن محسن صابی(متوفی ۴۸۸ هجری) از کاغذسازان به نام آن روزگار بودهاند.
کتابخانههای بزرگ قدیمی از خیلی پیش برای استنساخ، اقسام مختلفه کاغذ داشتند که بعضی از انواع آن بسیار نفیس بود. مثلاً یاقوت حموی در شرح حال خوشنویس معروف ابنالبواب که به سال ۴۱۳ وفات کرده داستانی نقل میکند که یک جزو از قرآن خطی که به خط ابوعلی بن مقله بود در کتابخانه بهاءالدوله پسر عضدالدوله مفقود شده بود. ابن البواب کتابدار کتابخانه نسخه را به خط خود نوشت، چنانکه تشخیص آن از جزوههای دیگر غیرممکن بود؛ و در قبال این کار هر چه کاغذ سفید چینی و کاغذ کهنه بریده و دست نخورده بود گرفت و سالها بر روی آنها نوشت.
از عهد هارونالرشید جهت تحریر قرآن ساخت کاغذ در بغداد مرسوم شد؛ صابی در باب میزان پولی که در ماه صرف خرید میشد مینویسد: «خوج منشیان بزرگ و اعضای دیوانها و خزانهداران و دربانان و مدیران و دستیاران و سایر بستگان بدواوین و قیمت صحیفهها و قرطاسها و کاغذها … در ماه ۴۷۰۰ دینار و در روز ۱۶۵ دینار و دو ثلث بوده است».[۴]
صنعت کاغذسازی از بغداد به شامات رفت. ناصر خسرو از کاغذ شام تعریف بسیار زیاد کرده و آن را برتر از کاغذ سمرقندی دانسته است که این خود دلیل کمال این صنعت در شام بوده است. از دیگر شهرهای شام طبریه دارای صنعت کاغذ بوده و در مصر نیز مراکزی به منظور کاغذسازی موجود بود.
صنعت ساخت کاغذ مندرجاً از مشرق زمین به بلاد مغرب منتقل گردید و جزیره سیسیل و مراکش و اندلس جهت این عمل کارخانههای ایجاد کرد. در جزیره سیسیل کارخانههایی بود که مسلمانان در آنها به ساخت کاغذ میپرداختند و از آنجا این صنعت به شبه جزیره ایتالیا منتقل گردید.
قطع کاغذ
قطع کاغذ پیش قدما نسبت به مقصودی که داشتند فرق میکرد. به علاوه در هر شهری که کارخانه کاغذسازی داشته رسمی مخصوص مجری بوده است. قلقشندی در قرن نهم هجری از نه قسم قطع کاغذ که در عهد او در مملکت مصر معمول بوده گفتگو میکند:
۱. قطع بغدادی کامل، که برای پیمانها و بیعتنامههای خلفا و نامههای شاهان به کار میرفته است.
۲. قطع بغدادی ناقص برای نامههای شاهان درجه دوم
۳. قطع دوثلثی ناقص برای وزیران و فرمانروایان
۴. قطع نیمه طومار منصوری برای نامههای دیوانیان پائینتر.
۵. قطع یک قوم منصوری برای نامههای شاهان دسته چهارم.
۶. قطع منصوری برای نامههای فرمانهای دیوانی
۷. قطع کوچک و عادی برای نامههای کاری کوچک دیوانی و نامههای مردم
۸. قطع شامی کامل که در دیوان کم به کار میرفت.
۹. قطع «کوچک معروف به کاغذ کبوتری، به عرض سه انگشت، از نوع کاغذ بسیار نازک شامی که کاغذهایی که بر پای کبوتر میفرستادند بر آن مینوشتند.
در شام در آن روزها ۴ نوع قطع بیشتر نبوده است:
۱. قطع شامی کامل برای گرانمایگان
۲. قطع نصف حموی برای دسته دوم
۳. قطع عادی شامی
۴. قطع «ورق طبر» برای ملطفات[۵]
طرز ساختن کاغذ و قطع آن در روزگار ما
کاغذ در اروپا
اروپاییان به گفته پلینیوسن پاپیروس را میشناختند. پس از حمله اعراب به ناچار از پارشمن استفاده میگردند؛ «تا اینکه در سده ۱۱ و ۱۲ به پاپیروس بازگشتند و در سده ۱۲ توانستند از شیفن (پارچه و کهنه) کاغذ بسازند. این کاغذ در نیمه سده ۱۳ در دسترس همه بود و کارخانه آن در فرانسه در ۱۳۵۰ میلادی کار میکرد. سازندگان نخستین این گونه کاغذ را آلمانیها یا ایتالیاییها یا یونانیهای پناهنده به بال میدانند.
اروپاییان از سده نهم روی کاغذ پنبهای هم مینوشتند و کاغذ کتانی نیز در ۱۴۱۵ آشنا بودند. نخستین کارخانه ساخت کاغذ از شیفن در آلمان در ۱۳۱۲ و در سوئد در ۱۳۲۳ و در پادو در ۱۳۶۰ و در انگلستان در ۱۳۸۸ و دربال در ۱۴۷۰ بنیاد گرفت. کاغذ پوست گوساله Velin را شاهان پرگامس ساختند و انگلیسیها هم آن را میساخته و در ۱۷۵۷ ویرجیل را روی آن چاپ کردند».[۶]
هنگامی اولین ماشین کاغذسازی در حدود سال ۱۸۰۰ میلادی به وسیله روبرت فرانسوی اختراع شد، مشکل بزرگ، کمیابی مواد اولیه بود.
مراحل کاغذسازی
مواد اولیه کاغذ که از الیاف متفاوت تشکیل شده به وسایل مکانیکی و شیمیایی از چوب و مواد دیگر به دست میآید. برای روشن شدن موضوع در اینجا طرز تهیه یک نوع الیاف و خمیر مربوطه بیان میشود:
تنه درختها را تمیز میکنند و پوست آنها را میکنند؛ و به وسیله ماشینهایی که در آنها تیغههای برنده و متفاوت فولادی وجود دارد تنه درخت مزبور را به تکههای کوچک تبدیل میکنند. چوبهای کاملاً ریز شده وارد منبعی میشوند که دارای آب و مواد مورد لزوم دیگری که برای خمیر مزبور مورد احتیاج است میباشد.[۷] البته در این منبع مواد دیگری که برای کاغذ مزبور لازم میباشند مانند ماده رنگدهنده و یا ماده به هم پیونددهنده الیاف ریخته میشود. سپس خمیر مزبور وارد ماشین کاغذسازی میشود و در اثر تماس با آب و به هم زدن به صورت محلول رقیقی که فقط یک درصد آن را الیاف تشکیل میدهد درمیآید؛ ۹۹ درصد دیگر آب میباشد.
این محلول در ماشین کاغذسازی به روی نوار توری و بسیار ظریف مسطح و متحرک منتقل میشود. نسخه توری شکل به آرامی گردش میکند. الیاف موجود در آب در جهت گردش تسمه توری قرار میگیرند و الیاف ریز دیگر که قدرت ایستادگی در جهت حرکت آب را ندارند به طور افقی به الیاف بزرگتر بافته میشوند. (الیاف بزرگتر جهت الیاف کاغذ را تشکیل میدهند). مقدار زیادی از آب موجود در همین مرحله از طول تسمه کشیده شده و مقدار دیگر در مراحل بعدی دفع میگردد. در همین مرحله است که کاغذ به صورت تومار درمیآید. تومار به جود آمده دارای سطح خشن و ناهموار میباشد.
تومار کاغذ درست شده از روی تسمه توری[۸] به روی یک تسمه نمدی منتقل میگردد و این نوار تومار کاغذ را از میان غلطکهای ماشین فشار و پس از آن میان غلطکهای خشککننده رد میکند. در این مرحله مقدار زیادی آب باقیمانده از بین رفته و کاغذ دارای استحکام میگردد.
سپس تومار کاغذ بین دو غلطک قرار میگیرد، که یکی از آنها با لاستیک پوشانده شده و دیگری از فولاد است و دو غلطک با تمام فشار و سنگینی خود نوار کاغذ را بین خود میفشارند و حداکثر آبهای مانده بدین وسیله خارج میشود. البته تعداد غلطکهای فوق زیاد است که تومار یکی پس از دیگری از وسط آنها میگذرد.
به وسیله این غلطکهای متعدد نیز امکان گرفتن تمام آب موجود در تومار کاغذ موجود نیست، بلکه در حدود ۶۰ درصد آب هنوز در تومار کاغذ است که فقط به وسیله نفوذ گرفته میشود.
به همین دلیل تومار کاغذ از روی غلطکهایی که به وسیله بخار داغ شدهاند عبور میکند. سطح این غلطکها کاملاً صیقلی شده است و تنها بدین وسیله آب موجود در تومار خارج میشود، به طوری که فقط مقدار خیلی کم رطوبت در کاغذ وجود دارد که بدون آن کاغذ قابل استفاده نمیباشد. کاغذهایی که خریداری میشوند دارای چند درصد رطوبت میباشند و وجود مقدار رطوبت زیاد یا کم بستگی به محلی دارد که کاغذ در آنجا مورد مصرف قرار میگیرد، چون در هوا مقداری رطوبت وجود دارد و به کاغذ نفوذ میکند. آخرین مرحله ماشین کاغذسازی پیچیدن کاغذ روی غلطکهایی مخصوص است که با تمام پهنای تومار دور غلطکهای مزبور پیچیده میشود و یا اینکه قبلاً به تومارهای باریکتری بریده شده، روی غلطکهای متفاوت پیچیده میشود. سرعت در این مرحله ۷۰۰ متر در دقیقه است.
تومارهای ایجاد شده را میتوان بعد از این مرحله روی ماشینهای دیگری به هم چسباند و یا با ماده دیگری سطح کاغذ را پوشاند و برای چاپ آماده کرد. کاغذهای مزبور که به طور لولهای میباشند، در صورت لزوم روی ماشینهای دیگری بریده شده به ورقههایی در اندازههای متفاوت تبدیل میشوند.
ماشینهای دیگری وجود دارد که به طرز دیگر کار میکنند، مانند ماشین کاغذسازی که به جای نوار توری مسطح دارای غلطکهایی هستند که سوراخ سوراخ میباشند، و عمل نوار توری مسطح را انجام میدهند. روی این ماشینها کاغذهای ضخیم ساخته میشود.
کاغذ و احضار عقیده درباره آن
درباره کاغذ و مقوا به وسیله نکات زیر اظهار عقیده میشود:
۱. مواد اولیه تأثیر در مرغوبیت کاغذ دارد به همین دلیل چهار نکته مهم قابل توجه است:
الف ـ کاغذهایی که فقط از پارچههای زائد (کهنه) ساخته میشوند. این نوع کاغذها برای اوراق بهادار (چکهای بانکها و کاغذهایی که عمرشان باید همیشگی باشد) مصرف میشوند.
ب ـ کاغذهایی که از پارچههای زاید و مواد سلولی (مواد سلولی به وسیله اعمال شیمیایی از الیاف چوب تهیه میگردد) ساخته میشوند و برای کتابهای بسیار نفیس که عمرشان باید طولانی باشد و کاغذهای رسم و کاغذ نامههای پر قیمت و غیره مصرف میشوند. برای چاپ برگهای فهرست کتاب بهتر است از این نوع مقوا استفاده شود.
پ ـ کاغذهایی که فقط از مواد سلولزی ساخته میشوند، برای کتابهای درجه دوم مانند کتابهای تدریس و کاتالوگها و کارهای چاپی خوب مصرف میگردد.
ت ـ کاغذهایی که از مقدار کمی مواد سلولی و مقدار زیادی الیاف چوب ساخته میشوند، برای کارهای چاپی معمولی و کم عمر مانند روزنامه و وسایل بستهبندی مصرف میشوند. مقدار الیاف چوبی در این نوع کاغذها از ۶ تا ۷۵ درصد است و بستگی به نوع مصرف دارد، مثلاً کاغذ روزنامه ۹۰ درصد الیاف چوبی دربردارد. هر چه مقدار الیاف چوبی در کاغذ زیاد باشد کم دوامتر، تیرهتر و در مقابل نور و هوا بدون مقاومت میباشد.
۲. سطح کاغذ. به طوری که میدانیم یک طرفش روی نوار توری ماشین کاغذسازی حرکت میکند. سطحی که با نوار توری تماس دارد با سطحی که با نوار نمدی در تماس است متفاوت میباشد. سطحی که با نوار نمدی تماس دارد سطح قشنگ کاغذ محسوب میشود و صافتر میباشد؛ به همین دلیل این سطح برای نوشتن و چاپ بهتر از سطح دیگر است.
۳- ترانسپارس کاغذ ـ مقدار نفوذ نور از کاغذ را ترانسپارنس کاغذ میگویند. هر چه مقدار مواد پرکننده زیادتر باشد مقدار نفوذ نور کمتر است. ترانسپارنس کاغذ برای چاپهای دو طرفه مزاحمت فراهم میکند و مصرف نمیشود. برای این نوع کارها کاغذی که دارای حالت اوپاسیتت Opazitaet[9] است مصرف میکنند.
۴. استحکام کاغذ. ضلعی که الیاف موازی آن هستند استحکام بیشتری از ضلع دیگر دارد. برای سنجش استحکام کاغذ از دستگاهی که به خاطر این کار ساخته شده استفاده میکنند.
۵. لایم کاغذ. کاغذی که کاملاً لایم شده جوهر قلم خودنویس را پراکنده نمیکند. البته کاغذهایی هستند که حاوی لایم کمتری هستند مانند کاغذهای رشته چاپ عمیق که باید حالت جذاب داشته باشند. بر عکس چاپ افست به کاغذهای کاملاً لایم شده احتیاج دارد.
۶. سنگینی کاغذ (مقدار مواد پرکننده) اگر کاغذ را آتش بزنید خاکستر باقی خواهد ماند؛ خاکستر مزبور مقدار مواد پرکننده میباشد. علت مصرف مواد پرکننده به خاطر به دست آوردن اوپاسیتت و سطح کاملاً پر کاغذ میباشد.
۷. وزن و حجم (کلفتی) کاغذ.
وزن هر کاغذ یعنی وزن یک مترمربع آن کاغذ به گرم مانند ۵۰ گرمی، ۱۰۰ گرمی و غیره که منظور همان وزن یک متر مربع میباشد.
۸. جهت الیاف کاغذ. وقتی که الیاف موجود در خمیر کاغذ همراه با آب فراوان به صورت معلق روی تسمه توری ماشین ماشین کاغذسازی به حرکت درمیآید، طبیعتاً مانند تکه چوبی که در رودخانه افتاده باشد در جهت حرکت آب قرار میگیرد.
جهت الیاف کاغذ یکی از مهمترین مسایل چاپخانههاست زیرا کاغذ در اثر تأثیر رطوبت موجود در هوا از هر دو طرف با اختلاف کمی ازهمدیگر منبسط میشود و هنگام چاپ عکسهای رنگی این انبساط باعث روی هم نخوردن رنگهای متفاوت میشود و عکس چاپ شده تیره به نظر میآید.[۱۰]
اصولاً در برش برگههای کتاب و در ماشینهای بزرگ چاپ چه برجسته و چه افست که کاغذهای ورقی چاپ میکنند و کاغذ مزبور دو یا چند دفعه وارد ماشین چاپ میشود (یعنی ماشین فقط یک رنگ قادر اس چاپ بکند ولی ما میخواهیم روی کاغذ یک عکس چند رنگی چاپ بکنیم) باید حتماً به جهت الیاف کاغذ توجه کرد، یعنی جهت الیاف کاغذ باید موازی میله وسط غلطک باشد، زیرا کاغذ در جهت مخالف الیاف بیشتر منبسط میشود؛ و این عمل باعث تیرگی عکس که از چند رنگ تشکیل میشود (علت تیرگی عکس چاپ شده این است که بین چاپ رنگ اول و دوم فاصله زمانی وجود دارد و این فاصله زمانی باعث نفوذ رطوبت هوا در کاغذ و ایجاد انبساط میشود. وقتی کاغذ منسبط شد مکانهایی که رنگ دوم یا سوم را باید بگیرند در اثر انبساط رنگ مزبور را در جای تعیین شده به خود نمیگیرند و عکس مزبور تیره میشود). امیدواریم در شماره بعد طرز کار ماشینهای چاپ و صحافی را بیان کنیم.
*. این مطلب را ثعالبی از کتابالممالک نقل میکند. به نظر میرسد اصل این کتاب از بین رفته است، زیرا محققان در مسالک الممالک اصطحری و ابن خرداد به چنین مطلبی را نیافتد.
[۱]. پیر روسو. تاریخ صنایع و اختراعات. چاپ دوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶، ص ۱۶۱
[۲]. ابوریحان بیرونی. کتابالهند. لایپزیک، چاپ ساخائو، ۱۹۲۵، ص ۱۸
[۳]. محمدتقی دانشپژوه. فهرست کتابخانه اهدایی آقای سیدمحمد مشکوه به کتابخانه دانشگاه تهران. تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۲، جلد ۳، ص شش
[۴]. کورکیس عواد. «ساخت کاغذ در دوره تمدن اسلامی». مجله یادگار. سال چهارم. شماره نهم و دهم. (خرداد ـ تیر ۱۳۲۷)، ص ۱۰۶
[۵]. ابن هلال صابی. تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء. چاپ بیروت، ۱۹۰۴، ص ۲۱- ۲۱
[۶] . محمدتقی دانشپژوه. فهرست کتابخانه اهدایی آقای سیدمحمد مشکوه به کتابخانه دانشگاه تهران. تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۲، جلد ۳، ص هشت
[۷]. خمیری که بدین طریق به دست میآید دارای الیاف خیلی کوتاه میباشد، در ضمن در اثر خرد کردن تنه درختان، در خمیر مزبور مواد زائد مانند صمغ و غیره باقی میماند که باعث معایبی مانند کم دوامی کاغذ، حساسیت در مقابل گرما، نور و هوا میباشد. این نوع کاغذها معمولاً برای چاپ روزنامههای متفاوت و کارهای چاپی نظیر آن و موارد ارزان قیمت دیگر مصرف میشود. نکته بسیار مهم این است که در این مرحله خمیرسازی باید حداکثر کارهای مربوط به کاغذسازی انجام گیرد، یعنی انتخاب نوع کاغذ بستگی کامل به نوع خمیر مزبور دارد و بعد از اینکه خمیر ساخته شد نمیتوان هیچگونه تغییری در نوع کاغذ داد.
[۸]. اگر بخواهند کاغذ مارکدار به وجود آورند، در همین مرحله به وسیله غلطکهای مخصوصی که قبلاً به همین منظور تهیه شده است مارک مزبور را در تومار کاغذ ایجاد میکنند.
[۹]. Opazitaet غیرقابل نفود بودن نور ـ متضاد Transparenx
[۱۰]. رحیم بدر و دیگران. چاپ و گرافیک. تهران، مدرسه عالی علوم ارتباطات، ۱۳۴۸- ۱۳۴۹، ص ۹۶- ۱۰۳
سلام. کاغذ پوست گوساله الان به چه اسمی توبازار هست؟من به هرکی میگم می خنده