روی پوشال نمی‌توان ساختمان بنا کرد

 متن کامل سخنرانی پوری سلطانی در مراسم رونمایی از نرم افزار جامع مرجع مجازی، دوم آذر ماه ۱۳۹۰، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

 

چند روز پیش خانم اکبری داریان از همکاران قدیم، نزد من آمدند، از آنجا که گهگاه سری به من می زدند مثل همیشه از دیدارشان خوشحال شدم. اما در کمال تعجب فهمیدم که آمده اند برنامه این نشست را که بنده به کلی از آن بی خبر بودم به من نشان دهند که اسم بنده هم به عنوان یکی از سخنرانان در آن ذکر شده بود. تعجبم وقتی افزون شد که دیدم موضوع نشست خدمات مرجع مجازی است. آخر در میان اعاظم قوم به مخالف سرسخت رایانه، اینترنت و همه مخلفاتش شهره هستم حالا چه رسد به یکی از ظریف ترین و دقیق ترین آنها به نام “نرم افزار مرجع مجازی” البته من به همه سرورانی که در مورد من به چنین باوری رسیده اند حق می دهم. زیر ا من همیشه از کارهای نمایشی و بدون ریشه روی گردان بوده ام. بروید پرونده طرحهای مطرح شده در زمینه رقومی سازی را در این کتابخانه ملاحظه فرمائید و ببینید از دهه ۷۰تاکنون چه پولی، چه وقتی و چه نیروی انسانی برای هر کدام از این طرحها مصرف شده و هیچکدام به جایی نرسیده  و از یادها رفته­ند.

برای هر کدام مصاحبه ها و رونمائی های  مجلل هم انجام شده ولی هرگز کسی پس از آن نپرسیده خوب نتیجه چه شد. در سال ۱۳۷۰ اعلام شده بود  که کتابخانه ملی در سال ۱۳۷۱ از طریق اینترنت به همه جهان وصل خواهد شد و منابع خود را به اشتراک خواهد گذاشت! طرح کوربیس و تبعات آن ….

البته کارهای خوبی هم در این زمینه صورت گرفته، مثلا همین برنامه رسا. گرچه می توانست به مراتب بهتر از این باشد، ولی باز هم خدا را شکر که به یمن راهنمائیهای تعدادی از خبره ترین متخصصان کتابداری ایران، اعضای کتابخانه ملی، که طی جلسات بی شمار انجام گرفت، سرانجام این طرح به شکلی قابل قبول مورد استفاده قرار گرفت.

حالا چطور شد که این طرح به نتیجه رسید، برای اینکه پایه های اساسی آن طی سالها زحمت و مشقت و تحقیق و ممارست به نتیجه های مثبت رسیده بود. شما نمی توانید روی پوشال ساختمان بنا کنید. خلاصه کنم:

اگر مسائل و مشکلات فهرستنویسی دستی، رده بندی، مستند مشاهیر، مستند موضوعی، مستند ناشران، مستند تنالگانها، مساله سرشناسه، یادداشتها، فهرستنویسی توصیفی، فهرستنویسی تحلیلی و بسیاری دیگر از این قبیل در امور دستی حل نشده بود آیا می توانستیم به برنامه رسا برسیم؟

هر طرحی باید بر پایه های مستحکم بنا شود.

حالا بگذریم و بیائیم سر خدمات مرجع مجازی. من از دو جهت این طرح را می ستایم و برای همین است که سرانجام قبول کردم امروز در خدمت شما باشم: یکی اینکه خدمات مرجع مجازی همانگونه که از نامش پیداست یکی از انواع “خدمات مرجع” است که کم و بیش در ایران و در این کتابخانه از ابتدای تاسیس تاکنون مرسوم بوده است و پایه های اساسی آن در اثر مداومت و کسب تجربه به استحکام قابل قبولی رسیده است. دیگر اینکه نیاز آن همیشه وجود داشته است و همواره کتابداران متخصص سعی کرده اند کمبودها را جبران کنند و خدمات خود را بهبود ببخشند. وارد شدن در محیط مجازی و ارائه خدمات مرجع از راه دور نیز یکی از این کوششهاست. دوم اینکه خانم محمدی سرپرست این طرح از شش سال پیش به ابتکار خودشان این طرح را راه اندازی کردند و آهسته و بدون بوق و کرنا با همکاری همکارانشان، آن را به اینجا رساندند. نتایج کارشان را دیده بودم و به بسیار کسان در خارج و داخل توصیه کرده ام از این خدمات ارزنده استفاده کنند. کار خوب همیشه جای خود را باز می کند. نیازی به تبلیغات ندارد. امروز هم این رونمایی نه برای خدمات مرجع مجازی که برای نرم افزار آن است. گرچه که بدون نرم افزار هم کار خودشان را انجام می دادند. خانم محمدی و همکارشان هر دو کتابدار متخصص اند. در آنان عشق به حرفه و عشق ارائه خدمات مفید به مردم هنوز هم زنده و پویاست. امیدوارم همیشه زنده تر و پویاتر باشد.

سخنانم را با این بحث به پایان برسانم که برای انواع خدمات کتابداری به مردم و جامعه کتابدار، چند چیز ضروری است:

۱-  تخصص و عشق: یعنی کارت را خوب بلد باشی و با عشق انجام دهی نه صرفا برای انجام وظیفه

۲-  هر نوع طرحی باید مبتنی بر پیش زمینه های مستحکم باشد (مثالش را در بالا یاد آور شدم)

۳- داشتن ابزار کافی و مناسب: در این زمینه کمبود بسیار است. مثال آن کتابشناسی مرجع مجازی است که به شما داده شده است. در خط آخر مقدمه گفته اند: منابع موجود در کتابخانه ملی با حرف «ک» در ابتدای رکورد مشخص شده اند. پس نتیجه می گیریم آنها که مزین به حرف کاف نیست در کتابخانه ملی قابل دسترسی نیست. حال اگر جواب پرسش کننده ای در میان یکی از آنها باشد کتابدار بیچاره چه باید بکند؟ البته او با استفاده از راههایی که بلد است احتمالا سرانجام به آن منبع یا مشابه آن دست خواهد یافت. اما این صرف وقت و نیروی بیشتری را می طلبد که مسلما مطلوب پرسش کننده نیست.

۴-  نیروی انسانی: با این کمبود ابزار، لااقل نیروی انسانی متخصص و مجرب لازم است که به دنبال کمبود منابع از این کتابخانه به آن کتابخانه پناه ببرد. البته اگر فهرستگان معتبری وجود داشت این کار می توانست سرعت بیشتری بیابد. آن را هم که نداریم. خدا را شکر.

۵- ثبات: ثباتی که ناشی از تعویض زود به زود روسا، معاون و مدیران وحتی کارمندان با سلیقه های مختلفی است همواره یکی از معضلات کلی این کتابخانه بوده است.

تلخی سخنانم را ببخشید. امیدوارم این رونمایی برای همه دست اندرکاران و کتابخانه ملی مبارک باشد.

One Comment on “روی پوشال نمی‌توان ساختمان بنا کرد”

  1. گرچه موضوع صحبت خانم سلطانی چیز دیگری است، اما متاسفم که ایشان برنامه رسا را برنامه خوبی می دانند.
    این برنامه به درد لای جرز می خورد و صرف این که تعداد قلیلی از خبره ترین کتابداران – که در خبره بودن آنها تردیدی نیست – در آن نقش داشته اند، دلیل نمی شود ایشان از آن برنامه دفاع کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *