عجب حکایتی است این آزمون استخدامی !!! مثل بازی شطرنج میماند ولی به نظر کمی ناعادلانه برگزار میشود. توی صفحه شطرنج برای ما همه مهرهها را سرباز چیده بودند به علاوه یک مهره شاه ولی نفر کناری بجای یکی، دو تا مهره وزیر داشت !
پرسیدم چطوری من فقط سرباز دارم و شما دو تا وزیر؟ گفت: این وزیر اضافی را به شرط داشتن پارتی به تو میدهند! بازی که شروع شد چند حرکتی که گذشت نفر کناری یکی از مهرههای وزیرش را از دست داد (این قدر خنگ بود !) ولی سریع خبر آوردند که : ایشان هول شدهاند، یک فرجه به ایشان بدهید! و بازی را دو حرکت به عقب برگرداندند و مهره وزیرش را گذاشتند داخل! ما با خودمان گفتیم حتماً برای ما هم فرجه میدهند ولی وقتی اولین سربازمان را ناجوانمردانه زدند، دیدیم از این خبرها نیست و فرجه فقط برای افراد خاص است!
مدتی از بازی گذشت و نفر کناری چند مهره از دست داد و ما با فدا کردن چند سرباز توانستیم یک سرباز را به وزیر تبدیل کنیم که در همین حین خبر آوردند: آنان که دو مهره وزیر دارند میتوانند از اسبهایشان نیز همانند وزیر استفاده کنند!!! و ما فریاد زدیم پس ما که یک وزیر داریم چه ؟ گفتند: برای شما در حال تصمیمگیری هستیم و فعلاً فقط برای آنان که دو وزیر دارند این قانون تایید شده است. ته دلمان حدس زدیم که تا پایان بازی، تصمیمگیریشان به طول خواهد انجامید.
خلاصه تقدیر بر آن بود که ما با همه مهره های سربازمان برنده شویم و نفر کناری با دو مهره وزیر و دو مهره اسب (که حکم وزیر را داشتند) مات شود!!! (بس که این بشر خنگ بود! ، اصلاً صلاحیت آزمون نداشت، صلاحیت علمی نداشت) با خوشحالی رفتیم که مدارک استخدام را بدهیم که گفتند: شما چپ دست هستید؟ گفتیم: بله، گفتند: شرمنده، ما فقط راستدستها را استخدام میکنیم!، گفتیم: ای هوار، ای فغان، ما ده، پانزده هزار تومان ورودی آزمون دادیم!، هیچ جا نگفتید که فقط راستدستها بیایند، هیچ جای آگهی نگفتید که فقط گرایش خاصی را استخدام میکنید، هیچ جا نگفتید که فلان گرایش بیاید و فلان گرایش نیاید، همه را با هر گرایشی، چه چپدست و چه راستدست فرا خواندید! از همه ورودی گرفتید! ای هوار، ای فغان.
گفتند: به ما ربطی ندارد!، شما چپدست هستید و ما فقط راستدست میخواهیم !
ناگهان به یادمان افتاد که نفر کناریمان راستدست بود !
ناامید از اتاق آمدیم بیرون و هنگام پایین رفتن از پلهها با خودمان فکر کردیم که: کاسپاروف هم بیاید، نمیتواند شطرنج استخدام را برنده شود !
خیلی قشنگ بود
مرحبا
حیف از این کتابدارای عالم که جذب نهاد میشن !!!!!!!!!!!!داغ دلم تازه شد پس از سه بار شرکت در استخدامی گرفتن نمره قبولی بازم مصاحبه رد شدیم تا شخصی که رشته اش تاریخ بود به جای ما بر اریکه قدرت تکیه زندو در حالی که حتی از سرچ کتابی واسه مراجعه کننده اش ناتوان بود.
از ماست که برماست…
مشکل از خودمونه. چرا باید ازمون نهاد کتابخانه ای از رشته های دیگر هم ازمون بگیره
خود کرده را تدبیر نیست
اولش فکر کردم یه مطلب درباره بازی کاسپاروف با کامپیوتر رو بخونم اما دیدم آزمون استخدامی بود . ولی جالب بود خوندمش . دستتون درد نکنه